نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
عضو باشگاه سیاسی میلیاردرها برای محرومان اشک ریخت!
روزنامه اعتماد در صفحه اقتصادی خود در گزارشی با عنوان «دولت در مخمصهبازي پونزي» به موضوع «كلاه به كلاه كردن بدهيها» در دولت یازدهم پرداخته است.
سرویس سیاسی -
این گزارش در توضیح «بازی پونزی» نوشته است: «بازي پونزي، به تداوم در ايجاد بدهي دولت گفته ميشود. در اين حالت دولت در بازپرداخت بدهي خود با مشكل مواجه شده و به ايجاد بدهي جديد اقدام ميكند. از اينرو، دولت همواره بدهكار بوده و قادر به كاهش ميزان بدهي نخواهد بود.»
این گزارش در بخش دیگری با توجه به راهحلی که دولت تدبیر و امید در پیش گرفته نوشته است که «يازدهم كماكان بازار بدهي را راه خلاصي از شر بدهيها ميداند. راهي صعبالعبور كه در ميانه آن هم عيان شده پايان آن ميتواند بسيار تلخ باشد.»
البته در این نوشتار با توجه به گزارش كليات لايحه بودجه سال ١٣٩٦ مركز پژوهشهاي مجلس بر این نکته تاکید میکند که «استفاده از اوراق مالي تعهدزا شامل فروش اوراق مشاركت، اسناد خزانه و صكوك اجاره در لايحه دولت نسبت به ارقام مصوب امسال كاهش يافته است.» اما «با توجه به افزايش سهم دولت از عوايد نفتي همين مقدار انتشار و استفاده از اوراق تعهدزا نيز خالي از اشكال نيست، اما دولت در تبصرههاي بودجه احكامي آورده بود مبني بر اينكه چنانچه دولت براي بازپرداخت اصل و سود اوراق منابعي پيشبيني نكرده يا منابع پيشبيني شده كفاف نكرد بتواند از ساير رديفها و اعتبار دستگاهها كسر كرده و به بازپرداخت اصل و سود اوراق اختصاص دهد.»
روش خود را به دیگران نسبت دادن!
روزنامه آفتاب یزد در آخرین شماره خود حملهای را به مجله «همشهری ماه» تدارک دیده است. این روزنامه تصویر روی جلد این نشریه را «تداوم نگاه ابزاری به دخترک گلفروش» نامیده است.
به واقع مشخص نیست چطور انتقادی از نگاه این روزنامه ابزاری و سیاسیکاری به شمار نمیآید؟! آیا همین برخورد با انتقاد یک نشریه مصداق نگاه ابزاری و سیاسیکاری نیست؟ روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در آخرین مورد کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری را شغال خوانده بود.
نکته قابل توجه آنجاست که همین روزنامه در یادداشت صفحه نخست خود نوشته است: «به راستی چه اشکالی دارد شخصی در راستای تعالی کشور در هر نشریهای با هر گرایشی قلم بزند؟ چه ایرادی دارد اشتباهات و نقاط ضعف هر جناحی در کنار نقاط قوتش بیان شود؟»
در تمجید «حزب باد» بودن!
این روزنامه که هفته گذشته نامزدهای انتخابات را شغال خوانده بود در تمجید از «حزب باد بودن» نوشته است: «چرا باید همچون یک تیم ورزشی دائماً طرفدار یک جناح و یا سیاست بود و چشمها را بر کاستیهای آن بست؟ مسلماً وجود یک فضای دوقطبی میتواند سبب یک رقابت مثبت در پیشرفت کشور شود، اما یقیناً تبدیل این رقابت به یک بازی حیثیتی توسط مردم جامعه، نه تنها آثار زیانبار بیشمار اجتماعی دارد، بلکه میتواند سبب ایجاد جوی رعبانگیز شود، تا کارشناسان سیاسی که روزی طرفدار یک سیاست خاص و یا یک جناح بودند این بار دست به عصا حرکت کنند و کمتر نقاط مثبت و منفی یک سیاست و یا یک طیف را که قبلاً طرفدار یا منتقد آن بودند را بیان کنند، تا مبادا لایق صفت حزب باد شوند.»
لازم به یادآوری است که اشکال این موضوع این است که پس از چنین کاری قطعا مدعیان اصلاحطلبی همان کاری را که با «الهه راستگو» نماینده شورای شهر و این روزها با «علی ساری» نماینده مجلس انجام دادند با چنین شخصی انجام خواهند داد.
حلقه دشمنان دیروز، دور ناطق نوری
روزنامههای زنجیرهای در شمارههای روز پنجشنبه خود به دیدار ناطق نوری با یکی از تشکلهای اصلاحطلب پرداخته و در کنار آن نیز پلی به سوابق وی از خرداد 1376 تاکنون زدند.
روزنامه زنجیرهای شرق ناطق نوری را یک راستگرا نامید که چپگرایان سابق به دیدار او رفتهاند و نوشت: «چپیهای سابق عصر دوشنبه گذشته به دیدار روحانی راستگرایی رفتند که این روزها در دفترش در خیابان دانشگاه نشسته و خود را از چالشهای درونی جناح اصولگرا کنار کشیده و با آنکه بسیار در ضرورت تحزب سخن گفته، مدتهاست که خود را از خط و ربطهای سیاسی به دور نگهه داشته است. علیاکبر ناطقنوری در نخستین دیدار رسمی با یک تشکل اصلاحطلب، یعنی مجمع ایثارگران اصلاحطلب، موعظههای خود را بر موضوع لزوم حضور احزاب در حکومتداری مدرن قرار داده است.»
فارغ از بیمعنا بودن تقسیمبندی جریانات سیاسی کشور به چپ و راست هنوز از یادها نرفته است که به قول مدعیان اصلاحات، چپگرایان در سال 76 با ناطق نوری چه کردند و پیش از آن نیز در میانه دهه 70 اجازه سخن گفتن به وی در مسجد دانشگاه تهران ندادند و پس از پیروزی رئیس دولت اصلاحات در انتخابات دوم خرداد هر آن چه خواستند با ناطق نوری کردند و در خیابانهای تهران و برخی شهرها علیه او شعار دادند.
آنچه که مدعیان اصلاحات امروز با ناطق نوری میکنند دیروز با مرحوم هاشمی رفسنجانی کردند از مجلس ششم و فرو انداختن آن مرحوم تا روزهای میانی دهه هشتاد که او را به پدر معنوی خود تبدیل کرده و سوءاستفاده از اعتبار هاشمی را برای پیشرفت منافع و مطامع سیاسی خود پیشه کردند.
«چه باید کرد»های مسئولین!
در حالی که هفتهها از بحران خوزستان میگذرد و مسئولین دولت یازدهم باید گزارش عملکرد خود را به مردم ارائه دهند روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی به قلم مدیرکل دفترآسیبهای اجتماعی وزارت رفاه به این سؤال پرداخت که « چه باید کرد؟»
این روزنامه نوشت: «واقعیت این است که آن شنبه برای خوزستانیها روز بدی بود و مردم این استان، به ویژه شهرهای اهواز، باوی، حمیدیه و کارون یکی از بیسابقهترین بحرانها در چند دهه اخیر را تجربه کردند؛ بحرانی که نهتنها زندگی مردم را مختل کرد، بلکه باعث افزایش ناامنی اجتماعی و خدشهدارشدن اعتماد مردمی هم شد. واکنش یکپارچه مسئولان ارشد نظام به بحران اخیر، به ویژه تذکر مقام معظم رهبری و دستور اکید رئیسجمهوری و سفر ایشان به خوزستان هم نشان از عمق مسئله دارد. در این میان اما سؤال مهم این است که برای خوزستان چه باید کرد؟ البته قبل از اینکه به این سؤال پاسخ دهیم، باید پرسیده شود مهمترین مسئله خوزستان چیست؟»
با وجود دامنهدار بودن بحران که روزنامه زنجیرهای شرق به آن معترف است نویسنده بار دیگر و به سنت روزها و ماههای گذشته فرافکنی پیشه کرده و مسئله را به گردن پیشینیان انداخت و نوشت: «این روزها همه اتفاقنظر دارند که موضوع ریزگردها یکی از چالشهای اساسی در استان خوزستان است اما مگر این چالش امروز به وجود آمده یا بهتازگی شناخته شده است؟»
شکی نیست که انداختن تقصیر بحران کنونی خوزستان به درست یا غلط به گردن پیشینیان مشکلات مردم منطقه را حل نخواهد کرد و آیندگان نیز چنین استدلالی را درباره بحرانهای احتمالی به کار خواهند گرفت و تقصیر را برعهده دولت یازدهم خواهند انداخت.
ثروتمندان به دنبال دموکراسی نیستند
روزنامه شرق در شماره پنجشنبه خود گزارشی از نشست حزب ندای ایرانیان منتشر کرده و به سخنان عطریانفر عضو حزب کارگزاران در این نشست پرداخت.
در این گزارش آمده است: «عصر سهشنبه حزب ندای ایرانیان میزبان محمد عطریانفر... عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، بود. عطریانفر در این نشست... گفت: «اگر نظام سیاسی رو به توسعه داشته باشیم، چنانچه هدف توسعه باشد، کار توسعه لاجرم بر عهده طبقه متوسط شهری است. در جدول دهکهای جمعیتی ملاحظه میکنید گروه اندکی در طبقه فوقانی قدرت اقتصادی قرار دارند و جماعت بیشتری در دهکهای پایین حدود سه تا چهار دهک هستند که تلاش میکنند حداقل نیاز فردی خود و خانواده را تأمین کنند».
عطریانفر درباره اثرگذاری ثروتمندان در جامعه افزود: «بار توسعه و پیشرفت روی دهک بالادست نیست. چون آنها فاقد انگیزهاند و با حس غفلت و بینیازی و با اعتمادبهنفس کاذب، خود را تا پایان عمر و حتی برای نسلهای بعد خود بینیاز میبینند و عملا از حضور در مشارکت برای توسعه فراگیر کشور خود را معاف میدارند بهخصوص کسانی که ثروت خود را نامشروع یا از طریق رانتها به دست آوردهاند.»
سخن گفتن عضو شاخص حزب کارگزاران اولین حزب دولت ساخته کشور که اغلب اعضای اصلی آن میلیاردر بوده و با درد مردم ناآشنا از دهکهای پائین جامعه و ثروتهای نامشروع و حاصل از رانت عجیب به نظر میرسد ، عجیب از آن رو که حزب کارگزاران با رانت سیاسی و سرمایهای عجین شده و اکثریت اعضای آن دستی در مناسبات اقتصادی کشور دارند.
روی دیگر سخن عطریانفر غیر مهم بودن دمکراسی و مردمسالاری برای طبقه ثروتمند و مرفه جامعه است، حقیقت این ادعا در فتنه 88 به عیان دیده شد، عطریانفر یکی از محکومین فتنه 88 بود که بعد از انتخابات حاضر به پذیرش رای مردم نشدند و کشور را با مشکلات عدیدهای مواجه ساختند.
مشکلات فرهنگیان
در حالی که وزارت آموزش و پرورش متصدی سر و سامان دادن به وضعیت فرهنگیان کشور است و فساد عظیم در صندوق ذخیره فرهنگیان و از جیب معلمین که قشر مستضعف جامعه را شکل میدهند سؤالات بیجواب فراوانی را به وجود آورده است و دولت هنوز پاسخی به این سؤالات نداده است روزنامه شرق در یادداشتی بخش اعظم این مشکلات را از دوش دولت برداشته و به مجلس مرتبط دانست! در بخشی از این نوشتار آمده است: «فرهنگیان جامعه ما مطالبات برحقی دارند که باید به آنها پاسخ داده شود. در شرایط فعلی، فرهنگیان پیگیر مطالبات خود فقط از جانب دولت هستند و این راه درستی نیست. مجلس نیز سهم بالایی در مسائل کشور دارد و بالاخره این نمایندگان مجلس هم با رأی فرهنگیان و مردم انتخاب میشوند و نسبت به این رأیها مسئولیت دارند.»
گفتنی است اگر از مجلس برای پیگیری مطالبات فرهنگیان نیز انتظاری هست انتظار از نمایندگان در روز رای اعتماد به وزرای پیشنهادی است تا حواسشان را جمع کنند تا سرنوشت فرهنگیان را به افرادی که شایستگی ندارند نسپارند.
وظیفه بر زمین مانده دولت!
روزنامه زنجیرهای قانون گزارشی از دانشآموزان مدرسه معرفت روستای «آیرقایه» روستایی در نقطه صفر مرزی ایران و ترکمنستان منتشر کرد و نوشت: «بچهها خود کمر همت بستهاند تا با پولهای توجیبیشان، کلاسی برای همکلاسیهایشان بسازند.»
در این گزارش به نقل از معلم این مدرسه آمده است: «چهار ماه از سال، بچههای عشایر مهمان ما هستند و کمبود فضا داریم و در نهایت برخی از بچهها در کلاس ميایستند.»
فارغ از کار پسندیده معلم این مدرسه و دانشآموزان آن که شایسته استقبال و تحسین همگانی است باید مسئولین دولت یازدهم شرمنده باشند که دست روی دست گذاشتهاند و وظیفه خود را انجام نداده و دانشآموزان مجبور شدهاند با پول توجیبیهای خود کلاس بسازند.
اردوگاه مضطرب مدعیان اصلاحطلبی
چند دستگی و حیرانی در اردوگاه اصلاحات نسبت به انتخابات ریاست جمهوری افزایش یافته است. روزنامه ایران دیروز در حالی از قول اسماعیل شجاعی، سخنگوی حزب اعتدال و توسعه از مصمم بودن اصلاحطلبان در حمایت از روحانی خبرداد که ناکارآمدی دولت در حوزههای مختلف مدعیان اصلاحات و حامیان دولت یازدهم را به نگرانی و تکاپوی انتخاب آلترناتیو و ضربهگیر برای روحانی انداخته است! شجاعی در این گفتوگو اظهار داشت: «ما مصمم هستیم با همکاری دوستان اصلاحطلب انتخابات را پیش ببریم و به آقای روحانی کمک کنیم؛ اطلاعی که من دارم این است که رهبران اصلاحطلب همگی در حمایت از آقای دکتر روحانی مصمم هستند و شکی در این مورد وجود ندارد؛ حتماً مسیری که در سال 92 شروع شده و در 94 ادامه پیدا کرد، در 96 شاهد خواهیم بود و یک ائتلاف کاملاً مستحکم بین اصلاحطلبان و اعتدال و توسعه خواهیم داشت تا انشاءالله منجر به تداوم دولت تدبیر و امید شود.»