عفت و حیاء و حجاب در آموزههای دینی
فرشته محیطی
از جمله مهمترین اصول اخلاقی از نظر آموزههای قرآنی، «حیاء» است. حیاء حالت نفسانی- باطنی است که انسان را از ضد ارزشهای ضدعقلانیت فطری بازمیدارد و در چارچوب ارزشها حفظ میکند. از همین رو در روایات تفسیری – تبیینی معصومان(ع) «حیاء» امری دانسته شده که همواره با عقلانیت و دین همراه است و از آن جدایی ندارد.
از آثار چنین امری میتوان به عفت و حجاب اشاره کرد که به معنای مراعات حدود شرعی برای صیانت از تعرضات سوء دیگران در قول و فعل است. بنابراین، اهتمام به ساحت عفت و حیاء و حجاب چیزی جز صیانت از ارزشهای فردی و اجتماعی و جلوگیری از تعرضات زشت دیگران نیست؛ لذا در آموزههای قرآن، بر این نکته اهتمام بسیار شده است.
حجاب؛ نماد عفت و حیاء
مراعات حیاء و حجاب نه تنها برای زنان بلکه برای مردان نیز لازم است؛ زیرا حجاب پوشش مناسب در راستای حفظ ارزشهای حیاء و عفت و فضائل اخلاقی است. از همین رو حجاب به عنوان نشانه حیاء و عفت، خیر و صلاح حتی سالخوردگان است(نور، آیه 60)؛ زیرا این امور مایه حفظ پاکی درونی مردان و زنان است.(احزاب، آیه 53)
کسی که گرایش به حجاب دارد، خود را از تعرض هوسرانان صیانت میکند(احزاب، آیه 59) و افراد در جامعه ایشان را به حیاء و عفت شناخته و متعرض آنان نمیشوند، بلکه دنبال کسانی میروند که خود را برای عرضه به نمایش گذاشتهاند.
در روایات متواتر بسیار نکاتی درباره ویژگی حجاب زنان بیان شده است. در این روایات حدود حجاب شرعی تبیین شده است؛ چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: برای زن مسلمان، جایز نیست که روسری (مقنعه) و پیراهنی بر تن کند که بدنش را نپوشاند. (وسایل الشیعه، ج ۳۰، ص ۱۸۱)  
همچنین امام صادق(ع) در جایی دیگر میفرماید: در مورد زینتهایی که جایز است زن در مقابل نامحرم ظاهر کند، صورت و کف دو دست است.(بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۳۳؛  قرب الاسناد، ص ۴۰) رسول خدا (ص) میفرماید: هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد، زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمیکند و همچنین موی سر و مچ [پای] خود را نمایان نمیسازد و هر زنی که این کارها را برای غیر شوهرش انجام دهد، دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین کرده است... (مستدرک حاکم، ج ۲، ص ۵۴۹)  
در سیره معصومان مواردی را میتوان یافت که ناظر به پوشش زنان است؛ از جمله روایت که رسول اکرم (ص) از زنی که جامههای نازک و بدننما پوشیده بود، روی خویش را از وی برگرداند و فرمود: همین که زن به حد بلوغ رسید، سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود، مگر از مچ دست به پایین و صورتش. (الدرالمنثور، سیوطی، ج ۵) عایشه میگوید: دختر عبدالله بن طفیل که برادر مادری من بود در حالی که زینت کرده بود به خانهام آمد. 
در همان هنگام پیامبر(صلی الله علیه وآله) نیز وارد شد و هنگامی که او را دید از او روی برگرداند. عایشه گفت یا رسولالله این دختر، برادرزاده من و خردسال است! پیامبر فرمود: هنگامی که زن به دوران عادت ماهانه رسید بر او جایز نیست که جز روی خود موضع دیگری را نمایان کند.(جامع البیان، ج ۹) امیرمؤمنان علی(ع) میفرماید: من و پیامبر در یک روز ابری و بارانی در بقیع نشسته بودیم که زنی سوار بر الاغ از آنجا گذشت و دست الاغش در گودالی فرو رفت و زن به زمین افتاد. 
پیامبر (ص) رویش را برگرداند.  حاضران عرض کردند: ای رسول خدا، آن زن شلوار به پا دارد. پیامبر سه بار فرمود: خدایا، زنان شلوار پوش را بیامرز. ای مردم، شلوار بپوشید که شلوار، پوشاترین جامههای شماست و زنان خود را در موقعی که بیرون میآیند با شلوار حفظ کنید. (تنبیه الخواطر:ج ۲ ص ۷۸؛ منتخب میزان الحکمه، ص ۱۳۰)
در روایت است که حضرت فاطمه زهرا (س) در آخرین روزهای عمر پر برکتشان ضمن وصیتی به اسماء فرمودند: من بسیار زشت و زننده میدانم که جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچهای روی بدنش تشییع میکنند و افرادی اندام و حجم بدن آنها را مشاهده کرده و برای دیگران تعریف مینمایند. مرا بر تختی که اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد، قرار مده؛ بلکه مرا با پوشش کامل تشییع کن، خداوند تو را از آتش جهنم محفوظ کند. (تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۲۹)
همچنین در روایت است که دختر ۶ ساله حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در مجلس یزید، با آستین خود، روی خود را گرفته بود و اشک میریخت. یزید پرسید چرا گریه میکنی؟ فرمود: چگونه گریه نکند کسی که پوشش و نقابی برای او نیست که صورت خود را از تو و حضار مجلست بپوشاند. (ترجمه نفس المهموم، ص ۲۲۱) 
حضرت موسی بن جعفر(ع) از پدران گرامیاش از حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) نقل فرمود که: روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. حضرت فاطمه(س) برخاست و چادر به
 سر کرد. 
رسول خدا(ص) فرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟» حضرت فاطمه پاسخ داد: «او مرا نمیبیند، اما من که او را میبینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند.» (بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۹۱)
 از نظر قرآن، کسانی که اهل حجاب حقیقی و ظاهری هستند و عفت و حیای خویش را اینگونه به نمایش میگذارند تحت رحمت رحیمی و مغفرت الهی قرار میگیرند به طوری که از بلایای گوناگون دور مانده و رحمتهای الهی به سوی آنان سرازیر میشود. (احزاب، آیه 59) بر همین اساس پیامبر نور و رحمت(ص) در نیایش خویش به این نکته توجه میدهد و میفرماید: پروردگارا، زنانی را که خود را پوشیده نگه میدارند، مشمول رحمت و غفران خود بگردان. (مستدرک الوسایل، ج ۳، ص ۲۴۴)
به سخن دیگر، هر چند که بهترین لباس همان لباس تقوی است، اما تجلیات این تقوای الهی را باید در عفت و حیاء و حجاب افراد دید. 
بنابراین، کسانی که در حجاب خویش نیز دنبال آراستگی ظاهری هستند تا به نوعی دیگر «تبرج» جاهلی داشته باشند، از حقیقت حجاب بازماندهاند؛ زیرا گاه همین حجاب ظاهری میتواند ابزار سرگرمی انسان شود و او را از اصل که همان عفت و حیاء است باز دارد. 
آثار بیحجابی و بدحجابی
از نگاه قرآن، بیحجابی و بدحجابی عامل اصلی دوری از رحمت و مغفرت الهی(احزاب، آیه 59)، تعرضات هوسرانان و سقوط در دام گناه و زنا است.(همان)
حضرت رسول اکرم (ص) در بیان گروههای دوزخی میفرماید: یک گروهی که وارد جهنم میشوند، زنان بدحجابی هستند که برای فریب مردان، خود را آرایش و زینت میکنند. (کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۳۸۳) رسول خدا(ص) از حضرت جبرئیل(ع) سؤال کرد که آیا فرشتگان خنده وگریه دارند؟ جبرئیل فرمود: بله. (یکی از آنجاهایی که فرشتگان میخندند) زمانی است که زن بیحجابی و بدحجابی میمیرد و بستگان، او را در قبر میگذارند و روی آن زن را با خشت و خاک میپوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان میخندند و میگویند: تا وقتی که جوان بود با دیدنش هر کسی را تحریک میکرد و به گناه میانداخت، او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را میپوشانند!
همچنین پس از نزول حکم الهی حجاب و دستور الهی بر لزوم حجاب برای زنان در برابر نامحرمان، پیامبر(ص) با اعمالی سعی کرد تا این سنت و سیره را در میان مؤمنان گسترش دهد. در روایت است: امیه دختر رقیه خدمت پیامبر اکرم (ص) آمد تا با وی بیعت کند. 
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «با تو بیعت میکنم که به خداوند شرک نورزی، دزدی نکنی، مرتکب عمل زنا نشوی، فرزندت را به قتل نرسانی، به مردم تهمت و افتراء نبندی، نوحه نخوانی و مانند جاهلیت گذشته، خودت را میان بیگانگان به نمایش نگذاری.» پیامبر اکرم (ص) به مؤمنان میفرماید: زنان خود را با پوشش اندام و جسم، از دیدار نامحرمان بازدارید، که زنان هرچه پوشیدهتر باشند، سعادتمندتر هستند. (سفینه البحار، ج ۲، ص ۲۹۸) در روایت است که برای پیامبر چند قواره پارچه آوردند.پیامبر قوارهای را به یکی از یاران خود داد و به او فرمود که این را دو قسمت کن: قسمتی را برای خود جامه کن و قسمت دیگر آن را به همسرت بده تا برای خود روسری کند. بعد به وی فرمود: به همسرت بگو برای این پارچه آستری فراهم کند تا بدن وی از زیر آن نمایان نباشد.(سنن أبی داود، ج ۲) بنابراین، حجاب نمادی از حیاء و عفت است که از این طریق زنان و مردان عفیف و با حیاء را میتوان شناخت. البته تاکید بر حفظ حجاب در برابر نامحرمان به این معنا نیست که در برابر محرمان حجاب متناسب مراعات نشود، بلکه بر اساس شرایط و مناسبات اجتماعی میبایست حدود حجاب مراعات شود که نمادی از حیاء و عفت زن است.  با همه تاکید بر حفظ حجاب نسبت به دیگران، بر زنان است تا بهترین پوشش و آرایههای زیبا را برای نمایش به همسر فراهم آورند و بپوشند؛ چنانکه پیامبر اکرم (ص) درباره خوشپوشی و آراستگی زنان در برابر همسران میفرماید: بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش، آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند. (بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۵)
وجوب اجتناب از تشبه به کافران 
و جنس مخالف در پوشش
در آموزههای اسلامی، از تشبه به کافران حتی در پوشش و لباس بلکه خوراک نهی شده است؛ حضرت علی(ع) میفرماید: پیوسته امت مسلمان به راه خیر قدم مینهند، تا زمانی که از فرهنگ و آداب و رسوم (مانند پوشیدن لباس و غذا خوردن و ... ) از کافران تقلید نکنند؛ و اگر در آداب از بیگانگان پیروی کردند، خداوند قادر، آنان را ذلیل میگرداند. (بحارالانوار،ج ۷۹ (۷۶ ) ص ۳۰۳ باب التجمل و اظهار النعمه) 
امام صادق(ع) نیز میفرماید: خداوند به یکی از پیامبران وحی کرد که به مؤمنان بگو که در لباس، خوراک و آداب و رسوم، دشمنان خدا را سرمشق قرار ندهید که اگر چنین کنید، شما هم مثل آنان، دشمنان خدا محسوب میشوید.(وسائل الشیعه ج ۳ ص ۲۷۹)
