مخاطب «بایدها» خود دولت است امور کشور با «شعار» پیش نمیرود
سرویس سیاسی-
رتق و فتق امور با ایراد سخنرانی، سردادن شعار و تعیین بایدها و نبایدها از سوی کارگزاران سیاسی که مخاطب بخش اعظم آن دولت است، پیش نخواهد رفت.
تعیین بایدها و نبایدها، الزامی منطقی برای چهارچوبگذاری، تعیین سیاست و رویکرد اجرائی دولت است اما توقف در این مرحله (تعیین بایدها و نبایدها) و تشریح این موضوع به جای نوشتن دستورالعمل اجرائی و گام برداشتن به سوی پیادهسازی ضرورتهای تعیین شده، موجب اتلاف وقت و هدر رفت انرژی خواهد شد.
با توجه به اینکه مخاطب بخش قابل توجهی از این بایدها دولت است؛ تکرار آن از پشت تریبونها صورت خوشی نخواهد داشت بدین شرح که خطیب و مخاطب بایدها در یک شخص حقوقی یا حقیقی خلاصه میشود.
به عبارت دیگر دولت پس از استقرار و تعیین سیاست باید مشغول به کار شود و ضمن عملی کردن شعارهای انتخاباتی از ارائه پیشنهاد (باید این کار را کرد و نباید آن کار را کرد) به سمت ارائه گزارش حرکت کند.
دولت چهاردهم پس از استقرار نیز سردرگم و مشغول تعیین بایدها و نبایدها است. درحالی که در مقدمات اجرا بحث دارد.
به عنوان نمونه، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور محترم، شامگاه جمعه ۴ مهر ۱۴۰۴ در آخرین بخش از برنامههای سفر به نیویورک با حضور در جمع ایرانیان مقیم آمریکا اظهار داشت: «انگیزه و اراده خدمت با هیچ چیز قابل معامله و ارزشگذاری نیست. ایران سرشار از افرادی است که انگیزه خدمت دارند و فقط باید به آنها اجازه کار داده شود تا به جای کسانی که به دنبال سیاستبازی و دغلکاری هستند اداره امور را در دست گیرند و اگر فقط همین کار را بکنیم، مملکت درست میشود».
با توجه به سخنان رئیسجمهور در نیویورک که بخشی از آن در بالا ذکر شد؛ گزینش، انتخاب و بهکارگیری افراد در مناصب و پستهای دولتی باید «انگیزه» و «اراده» در خدمت را در نظر گرفت و از افراد «سیاستباز» و «دغلکار» فاصله گرفت؛ این دست از اظهارات (تکیه بر انگیزه و پرهیز از دغلکاری و سیاستبازی) با چیدمان فعلی برخی اشخاص در دولت فاصله دارد.
به عبارت دیگر، با در نظر گرفتن تقسیم مناصب در کابینه چهاردهم که حاصل گزینش و فیلتر افراد در «شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه دولت چهاردهم» است؛ بیانات رئیسجمهور در چهارچوب شعار و متن سخنرانی محدود مانده و فراتر از آن نمیرود.
به نظر میرسد گزینش و انتخاب افراد برای اشتغال در پستهای دولتی بعد از پیروزی در کارزار انتخاباتی، جنبه قدردانی، تقدیر و تشکر داشته است و با پرهیز از سیاستبازی فاصله دارد بدین شرح که تقسیم مناصب پاداش همراهی و همکاری حلقه نزدیک به رئیسجمهور بود و «شورای راهبری انتخاب اعضای کابینه دولت چهاردهم» و اظهاراتی چون تخصصگرایی و پرهیز از سیاستبازی در مقام ادعا باقی است.
«آلترنانیو»؛ سیاستی که دولت توصیه میکند اما اجرا نه
پزشکیان همچنین پنجشنبه 24 مهر 1404 در جمع مدیران کل آموزش و پرورش کشور در حاشیه «بیستوهفتمین جشنواره خیران مدرسهساز» تاکید کرد: «مدیران ارشد باید باور داشته باشند میتوانند بهترینها را بسازند و این موضوع به نگرش و نوع نگاه آنان وابسته است. مدیر باید بتواند افق را ببیند و برای رسیدن به آن راه بیابد... اگر راهی که انتخاب کردهایم به بنبست رسید، باید آلترناتیوهای دیگر را در ذهن پرورش دهیم. نباید علیه مشکل تسلیم شویم. اگر دولت پول نداشت، آیا باید شکست را پذیرفت؟ نه، چون راههای دیگری هم هست؛ باید به هر طریق ممکن به هدف رسید».
اشاره به آلترنانیو و برنامه جایگزین (Plan B) درحالی از سوی رئیسجمهور در جمع مدیران مطرح میشود که سیاست خارجه کشور متکی و محدود به یک برنامه نیست.
به عبارتی مشروحتر، سیاست خارجی ایران برای برونرفت از وضعیت فعلی در دولت چهاردهم متکی بر معامله، مذاکره و توافق با غرب شد و این گزینه (معامله با غرب) به عنوان پیشفرض نهائی و تنها راه ممکن در ذهن کارگزاران دولت رسوب کرده است.
پیش از این نیز دولت یازدهم و دوازدهم رتق و فتق امور کشور را مشروط به تعامل با غرب کرد و حل مسائل ریز و درشت معطّل میز مذاکرات ماند.
به نظر میرسد مبادرت به طراحی برنامه جایگزین و توصیه به چنین عملی، یکی از ضعفهایی است که در اشل اجرائی کابینه چهاردهم بهویژه در بحث سیاست خارجه و مذاکرات مشهود است.
محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور نیز با استفاده از بایدهایی چون «نخبگان باید در حکمرانی علمی کشور مشارکت داشته باشند»، «باید گوش شنوا برای شنیدن خواستههای مردم داشته باشیم» و «ارتباط دانشگاه با صنعت باید تقویت شود» رویه مرسوم مبنی بر گفتن بایدها را اجرا کرد، غافل از اینکه مخاطب این بایدها مسئولین اجرائی هستند.
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت نیز روز چهارشنبه (7 آبانماه) در حاشیه جلسه هیئت وزیران با حضور در جمع خبرنگاران اذعان کرد: «وزرا گزارشی از حضور در مجلس شورای اسلامی را به دولت دادند. ما وجه نظارتی مجلس را بهرسمیت میشناسیم ولی همگان باید مراقب مسائلی باشیم که میتواند وحدت را بههم بزند».
سخنگوی دولت درحالی نگران وحدت و همگرایی است که همقطاران و همفکران دولت به اشکال مختلف امکان همدلی و همکاری را محدود و گاهی مسدود میکنند. خانم فاطمه مهاجرانی در شرایطی پشت تریبون از «به رسمیت شناختن وجه نظارتی مجلس» سخن میگوید و حفظ وحدت را با عنوان یک «ضرورت» و «باید» معرفی میکند که ناقضان این «بایدها» در حلقه یاران و دوستان دولت قرار دارند.
به عنوان نمونه، حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی چندی پیش با حضور در برنامه «سپهر سیاست» در پاسخ به سؤال مجری برنامه درخصوص «وفاق» بیان داشت: «وفاق یعنی فرار از شرّ مجلس»!
خطیب و مخاطب بایدها دولت است
به هر ترتیب، خطیب و مخاطب بایدها و نبایدهای مطرح شده از سوی قوه مجریه مسئولین کابینه چهاردهم و شخص رئیسجمهور است؛ با این حال کارگزاران مردم در ارائه پیشنهاد (باید و نباید کردن) متوقف شدهاند؛ این وضعیت درحالی جریان دارد که قوه مجریه باید برای بایدها و نبایدها دستورالعمل اجرائی مینوشت و امروز مشغول ارائه گزارش از عملکرد میبود.
زاویهدارها مانعی برای اجرای بایدها
«متناسبسازی حقوق با تورم»، «مهار گرانی»، «حل مشکل معیشتی بازنشستگان، کارگران، معلمان و کارمندان دولت» و «حل مسئله ناترازی انرژی» از وعدههای انتخاباتی است که بعدها به صورت «باید برطرف شود» از سوی اعضای کابینه در هر تریبونی تکرار شد اما مشکلات کمافیالسابق باقی است.
بخشی از این عدم تحرک برای رفع مشکلات ناشی از حضور افراد زاویهدار در کابینه چهاردهم است بدین شرح که مطالبات افراد حاضر در کابینه با انگیزه حضور در کابینه در تعارض است.
به عنوان نمونه، شخصیتهایی چون هادی خانی، رئیس مرکز اطلاعات مالی و علی احمدنیا، سرپرست امور اطلاعرسانی دولت مشمول این تعریف هستند.
افراد زاویهدار به مطالبات مردم مانند اشتغال، کاهش تورم، کنترل اجارهبها، جریان پایدار آب و برق، خرید مسکن و خودرو، تقویت فرهنگ و ارزشهای دینی در جامعه و... بیاعتنا هستند و دولت را به مسائل واهی و پوچ همچون امیدواری به مذاکره با آمریکا، ولنگاری فضای مجازی، نداشتن تدبیر و برنامه، ناراضیتراشی و... سوق میدهند که آسیبهای آن در دولت روحانی هم کشور را درگیر عقبگرد کرد.
طبیعتاً همراهی تمام اعضا برای گام برداشتن مثبت لازم است اما با وجود زاویهدارها این مسئله مشکل مینماید.