شیوههای تنشزدایی پیامبر اسلام(ص)
امروزه یکی از مباحث کلیدی و مطرح در حوزه مدیریت سازمانی و عموما در مدیریت جامعه، بروز تنش و تعارض در بخشهای مختلف سازمان، مدیریت تعارض هنگام بروز آن و مهمتر از همه، جلوگیری و پیشگیری از ایجاد تنش و تعارض است. بدیهی است شناخت زمینههای تنش و یافتن راهکارهایی برای خنثیسازی و نیز جلوگیری از بروز آنها میتواند در کاهش هزینهها، صدمات و آسیبهای احتمالی بسیار اثربخش باشد. 
به همین جهت، حضرت رسول(ص) با شناخت و آگاهی نسبت به زمینههای بروز تعارض و تنش در جامعه مدینه، با انجام اقداماتی پیشدستانه، از بسیاری از تنشهای احتمالی میان گروههای مختلف جامعه اسلامی جلوگیری کردند. حضور مهاجرین در مدینه که جزء اعراب شمال محسوب میشدند و از دیرباز یک رقابت جدی میان آنها با اعراب جنوب (یمن) وجود داشت، یکی از زمینههای مهم بروز تنش در جامعه مدینه بود زیرا انصار (ساکنین اصلی مدینه و دعوتکنندگان پیامبر به مدینه) از اعراب جنوب بودند و به لحاظ نژادی از اعراب اصیل بوده و خود را برتر از اعراب مکه میدانستند و بالعکس. (1) از دیگر زمینههای تعارض در مدینه، اختلاف و درگیری شدیدی بود که از دیرباز میان خود انصار (قبائل اوس و خزرج) وجود داشت. (2) وجود برخی از افکار و سنتها و رسوم جاهلی مانند تعصّب و حمیّت بیجا و یا وجود برخی افراد و گروهها نیز میتوانست در ایجاد تنش مؤثر باشد. لذا پیامبر اسلام کوشیدند تا قبل از بروز تنش و درگیری میان افراد و یا گروههای مختلف، این زمینهها را از بین برده و یا کمرنگ کنند. در اینجا به برخی از اقدامات پیشگیرانه حضرت اشارهکرده و برای تفصیل آن، منابعی را معرفی خواهیم کرد.
1. ایجاد پیمانهای دوجانبه
ازجمله اقدامات پیامبر اسلام(صلیالله علیه و آله) برای کاهش و جلوگیری از بروز تعارض و تنش، انعقاد و اخذ پیمان و تعهد از برخی گروهها بود. این پیمانها گاهی بهمنظور تعهد نسبت به حمایت و پشتیبانی از ایشان بود چراکه حضور حضرت در مدینه با وجود برخی از گروههای متخاصم مانند یهودیان و نیز خصومت مشرکان مکه و اطراف مدینه و حتی منافقان قابل پیشبینی بوده و احتمال خطر و تهدید را بسیار بالا میبرد. به همین دلیل، پیامبر اسلام قبل از ورود به مدینه، در مکه و در پیمان عقبه دوم از انصار بهشرط دفاع و پشتیبانی از حضرت همانند دفاع از فرزندان و همسرانشان بیعت گرفت. (3) عباس عموی پیامبر در سخنان خود خطاب به انصار، آنان را نسبت به خطرات احتمالی این پشتیبانی آگاه کرد. (4)  از دیگر پیمانها میتوان به پیمان میان پیامبر با یهودیان مدینه اشاره کرد. ایشان بعد از ورود به مدینه با آگاهی از افکار و نگاه خصومتآمیز یهودیان به اسلام، اقدام به انعقاد پیمانی کرد که بهموجب آن، یهودیان هرگز نمیبایست بر ضد مسلمانان فتنهانگیزی و یا توطئهگری کنند و همچنین نباید با دشمنان اسلام همراهی و همکاری داشته باشند. (5)
از پیمانهای دیگر پیمان اخوّت و برادری بود که حضرت رسول بهمحض ورود به مدینه آن را میان مهاجر و انصار و نیز خود مهاجرین منعقد کرد و فرمود: «دو تا دو تا باهم برادر شوید.»(6)  این پیمان رسوم جاهلی و اسباب تفاخر را درهم میشکست، امتیازات نسبی را از بین میبرد و روحیه صفا و برادری دینی جانشین آن میشد. (7)  فرمایش حضرت امیر(ع) نشاندهنده اهمیت وحدت اجتماعی در سایه انعقاد این پیمان است. ایشان فرمود: «پیامبر اکرم شکافهای اجتماعی را با وحدت، اصلاح میکرد و فاصلهها را به هم پیوند میداد.» (8)
2. برخورد با عناصر تنشزا
ازجمله اقدامات حضرت رسول در جهت پیشگیری از تعارض و اختلاف میان گروههای اجتماعی، تنبیه و برخورد با برخی از نیروهایی بود که وجود آنها به دلیل نوع رفتارشان میتوانست تنشآفرین باشد. بهعنوان مثال در ماجرای فتح مکه در سال 8 هجری وقتی مسلمانان وارد مکه شدند، سعد بن معاذ که پرچم انصار را در دست داشت با سردادن شعار «امروز روز انتقام است»، داشت فضای مکه را به سمت یک تنش اساسی سوق میداد که حضرت رسول با عزل وی و انتصاب امام علی(ع) بهجای وی و نیز تغییر شعار به «امروز روز رحمت است»، التهاب اولیه را خواباند و از بروز یک جنجال خطرناک جلوگیری کرد.  (9) همچنین دستور به تخریب مسجد ضرار پس از بازگشت از جنگ تبوک بهمنظور تنبیه منافقین، (10) در راستای تنشزدایی از جامعه اسلامی بود.
3. نظرخواهی از صحابه درباره امور مهم
از دیگر اقدامات پیشگیرانه پیامبر اسلام که میتوانست الفت و پیوند اجتماعی میان آحاد جامعه اسلامی مستحکم کرده و روحیه مسئولیتپذیری آنان را افزایش دهد، مشورتخواهی از اصحاب و مشارکت دادن آنان در تصمیمگیریها بود. این مسئله از اموری بود که قرآن کریم بر روی آن تأکید بسیاری دارد. (11) ازآنجا که انصار در پیمان عقبه قول همراهی و دفاع از پیامبر را داده بودند، لذا حضرت قبل از جنگ بدر نظر مساعد آنان را جلب کرده و سپس عازم شدند. (12)  پیامبر اسلام یاران خویش را نسبت به شور و مشورت توصیه میکردند. از حضرت امیر نقل است که فرمودند: «وقتی پیامبر مرا به یمن اعزام میکرد، فرمود: علی جان!... هر کس مشورت کند، پشیمان نخواهد شد.» (13)
4. همراه بودن با مردم در شرایط سخت
سیره پیامبر نشان میدهد که ایشان در تمام مراحل دشوار که بر مسلمانان وارد میشد، همراه و در کنار مردم بود. همین امر سبب میشد تا مسلمانان نیز با تمام وجود خود را در خدمت ایشان قرار دهند، سختیها را به جان بخرند و درصورتیکه پیامبر از آنان تقاضایی داشت، با جان و دل آن را بپذیرند. نمونه این همراهی را میتوان در حفر خندق برای جلوگیری از ورود احزاب به داخل مدینه و نیز ساخت مسجدالنبی ملاحظه کرد. ایشان همانند دیگر مسلمانان در ساخت مسجد و حفر خندق مشارکت داشت و شخصاً در خاکبرداری و دیگر امور ساخت مسجد کمک میکرد و از اینکه صرفاً نظارهگر باشد امتناع میورزید. (14)
5. موضعگیری و اقدام بموقع در صورت بروز تخلف از جانب کارگزاران
ازجمله مواردی که میتواند در تنشزدایی و جلوگیری از اختلاف و التهابآفرینی در جامعه نقش مؤثری داشته باشد، اعلام موضع و اقدام لازم و فوری مدیران و مسئولان در هنگام بروز عملی و یا تخلّفی از سوی برخی کارکنان و یا وقوع رخدادی است که هرگز خوشایند افراد جامعه نیست و چهبسا تأخیر در شفافسازی و یا اقدام بموقع در جهت رسیدگی به آن، میتواند تنشآفرین بوده و اعتراض عمومی را به همراه داشته باشد. ازاینجهت، پیامبر گرامی اسلام با علم به این مسئله، سعی در کنترل اوضاع قبل از وقوع تعارض و درگیری را داشتند. در ماجرای خطا و تقصیر خالد بن ولید نسبت به قبیله بنی جُذیمه که به کشته شدن تعدادی از مردان این قبیله منجر شد، حضرت بیدرنگ نسبت به جبران این تخلّف و جلب رضایت قبیله مذکور از طریق پرداخت خونبها و نیز اعلام برائت و بیزاری از عمل انجامشده، اقدام کردند. (15) و یا در قضیه کشته شدن یکی از افراد قبیله بنی عامر توسط یکی از مسلمانان به دلیل عدم آگاهی وی از پیمان بنی عامر با پیامبر اسلام، حضرت بهمنظور جلوگیری از پیامدهای منفی این حادثه، فوراً به جبران این خطا و پرداخت دیه مقتول اقدام کرد (16) و بدین ترتیب از وقوع یک تنش و درگیری احتمالی جلوگیری کردند. موارد متعدد دیگری در زمینه مدیریت حل تعارض و تنش در جامعه اسلامی توسط پیامبر وجود دارد که به دلیل محدودیت امکان پرداختن به همه آنها نیست و میتوان به مقالات و کتابهایی که در این زمینه به رشته تحریر درآمده است مراجعه کرد.
منابعی برای مطالعه بیشتر:
- مقاله «مسئله پیشگیری مدیریت تعارض در مدینه عصر رسول خدا با تکیهبر تکنیکهایی از پیامبر در پیشگیری از بروز تنش»، نوشته حسین قاضیخانی، فصلنامه سخن تاریخ، ش 18، پاییز و زمستان 92.-مقاله «بررسی شیوههای پیشگیری از تعارض سازمانی در سیره نبوی»، اثر محمدتقی نوروزی و فرهاد علیزاده، مجله اسلام و پژوهشهای مدیریتی، ش 5، پاییز و زمستان 91.
پینوشتها:
1. علی، جواد، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۷۶ م، ص 356.   2. ابن اثیر، ابوالحسن علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، چاپ اول، 1385 ق، ج ۱، صص ۶۵۸- ۶۵۹، نیز برای جنگهای دیگر، نک: ج ۱، صص ۶۶۰ به بعد.   3 و 4. ابن هشام، ابومحمد عبدالملک، السیره النبویه، بیروت، المکتبه العصریه، 1419 ق،  ج 2، ص 77.   5. ابن هشام، ابومحمد عبدالملک، السیره النبویه، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بیتا، ج 1، ص 501؛  طبرسی، مجمع البیان، بیروت، نشر مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1415ق، ج۲، ص۳۶۵.   6. ابن هشام، ابومحمد عبدالملک، السیره النبویه، تحقیق محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، نشر مکتبه محمد علی صبیح و أولاده، ج2، ص 351.   7. زرگری نژاد، غلامحسین؛ تاریخ صدر اسلام، تهران، انتشارات سمت، چاپ اول، 1387، ص۳۴۹.   8. سید رضی، نهجالبلاغه، خطبه ۲۳۸.  9. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد، قم، کنگره شیخ مفید، 1413ق، ج1، ص135.  10. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، دارالفکر، 1417ق، ج1، ص282.   11. آلعمران، 159.   12. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار الصادر، 1385ق، ج2، ص120.   13. طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، قم، دارالثقافه، 1414ق، ص 136.   14. ابن هشام، ابومحمد عبدالملک، السیره النبویه، بیروت، المکتبه العصریه، 1419ق، ج 3، ص 196؛  واقدی، محمد بن عمر، المغازی، بیروت، الاعلمی، 1409ق، ج 2، ص 446.   15. ابن هشام، ابومحمد عبدالملک، السیره النبویه، بیروت، المکتبه العصریه، 1419ق، ج 4، صص 61-63.   16.طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دارالتراث، 1385ق، ج 2، ص 551.
علیمحمد تاجالدین
