کلاهی تازه بر سر ورزش گذاشته شد!(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی -
اتفاقاتی که پیرامون حضور تیم ملی تیر و کمان اعزامی به کشور آمریکا و مسائل بعد از آن رخ داد، از موضوعات قابل تاسف و البته از آن مهمتر قابل تامل است که اهالی ورزش به ویژه مسئولان نباید به آسانی از کنار آن عبور نمایند. موضوع را کم و بیش علاقمندان به ورزش میدانند خلاصه اینکه: تیم ملی تیر و کمان ایران به علت دیر صادر شدن ویزا نمیتواند خود را به موقع به مسابقات جهانی این رشته که در شهر لاسوگاس آمریکا برگزار میشد، برساند، با این حال تیم تیر و کمان هر طوری شده! خود را به محل برگزاری مسابقات میرسانند و به جای شرکت در مسابقات جهانی، در فستیوالی که در حاشیه این مسابقات برگزار میشد، شرکت میکنند. در این مسابقات تشریفاتی که ورزشکارانی از کشور میزبان و یک ورزشکار از مکزیک، کانادا و ژاپن شرکت داشتهاند. دختران و پسران کماندار ایرانی به موفقیتها و مدالهایی هم دست پیدا میکنند و ... ماجرا از اینجا شروع میشود: اخبار و نتایج این جشنواره در داخل کشور به گونهای منعکس میشود که گویا این مدالآوریها در مسابقات جهانی صورت گرفته است و بالطبع موفقیت بزرگی برای ورزش ایران آن هم در خاک آمریکا به دست آمده است. روز 24 بهمنماه پایگاه خبری وزارت ورزش و جوانان مدعی میشود که تیم ملی تیراندازی با کمان ایران در مسابقات جهانی آمریکا 4 مدال رنگارنگ کسب کرده است و همین موجب میشود تا وزیر ورزش و حتی رئیس محترم جمهوری دست به قلم شده و به مناسبت این موفقیت جهانی، پیامهای تبریک صادر کنند و...!! اما پس از گذشت چند روز مشخص میشود که این یک موفقیت فستیوالی! بود نه جهانی و مدالهای رنگارنگ! به دست آمده در حاشیه رقابتهای جهانی بوده نه در مسابقات جهانی!!
این در حالی بود که رئیس فدراسیون تیر و کمان در اظهارنظرهای خود به ویژه در گفتوگویی تلویزیونی به جای روشن کردن موضوع و بیان واقعیات، مدعی میشود که این افتخار در بین 46 کشور جهان کسب شده، در حالی که تمام ورزشکاران شرکتکننده از ایالتهای مختلف آمریکا بودهاند!
جالبتر اینکه وی پای رسانههای معاند! را به میان میکشد و میگوید آنها میخواهند این افتخار بزرگ را لوث کنند!و...
این اتفاق و نظیر آن که در ورزش کشور ما کم و بیش رخ میدهد، اثباتکننده حرف و هشدار خیلیها است که افراد و جریاناتی در ورزش هستند که ورزش را ابزار دستیابی به اهداف شخصی و باندی و سیاسی و ... خود قرار دادهاند، و برای رسیدن به این هدفها، از اقدام به هر عمل و زدن هر حرفی و ... ابایی ندارند و عملکرد این جریانات که متاسفانه دستگاههای نظارتی و مدیریتی ورزش در برابر آنها، واکنش بایسته را کمتر انجام دادهاند، منجر به ایجاد نوعی «شارلاتانیسم» در ورزش شده که سلامت و آرامش فضای ورزش را خدشهدار کرده است. این در حالی است که ورزش مستعد پیشرفت ایران مثل هر حوزه و عرصه دیگری برای حرکت به سوی اهداف ملی و شکوفا کردن استعدادهای نهفته و توان بالقوه به محیط سالم و دور از تنش و افراد کاربلد و صادق نیاز دارد.
بارها به سهم خود نوشتهایم و تاکید کردهایم که بنا بر تجربه و با تکیه بر نگاهی کارشناسانه، اعتقاد راسخ داریم ورزش ما برای پیشرفت، برای ایجاد رضایت و خشنودی در نزد مردم، کشور ما برای اینکه جزو کشورهای صاحب ورزش دنیا درآید و ورزشکاران ما در میادین جهانی و المپیک دست به افتخارات بزرگ بزنند و نام کشور عزیز ما را در میادین ورزشی هم از این که هست، بلندآوازهتر سازند، از شرایط و امکانات لازم - شاید نه کافی - در ابعاد انسانی و مادی برخوردار است، اما این داشتهها تنها در صورت اعمال مدیریتی آگاه، مدبر، باانگیزه و شجاع، میتواند به کار آید و در رشد و پیشرفت ورزش کمک نماید وگرنه به ضد کارکرد خود تبدیل میشود و در مسیر خلاف منافع ملی و مصالح ورزش و خواسته علاقمندان ورزش به کار گرفته میشود. مدیریت ورزش هم مثل مدیریت در هر جا باید از شرایط و خصوصیاتی کارساز و حتمی برخوردار باشد که اولین آن داشتن شناخت و تجربه کافی است. در غیر این صورت از سوی جریانات فرصتطلب و شارلاتان مسلک به بازی گرفته میشوند، و به وسیله ابزار و ترفندهای ظریف به مسیرهایی که این جریانات مخل و مزاحم ورزش تعیین میکنند کشیده میشوند و... متاسفانه ورزش ما از این بابت (فقدان مدیران ورزشی و دارای شناخت از فضا و محیط و جریانات و آدمهای ورزش) طی دورهها ومقاطع مختلف کمضربه نخورده است و جالب و نکته قابل تاسف این است که اتفاقا این تیپ مدیران در ساختار غلط ورزش ما دوام میآورند و مدیران کاربلد و دارای شناخت که کلاه شارلاتانها سرشان نمیرود، خیلی زود، دفع میشوند! و البته درباره مکانیزم معیوب جذب و دفع ورزش بارها نوشته و به سهم خود تذکر دادهایم.
امیدواریم مدیران فعلی ورزش، به ویژه شخص وزیر محترم در انجام مسئولیتهای خود و به ویژه انتخاب اصحاب و یاران و همکاران خود، هوشیارانه و با شناخت لازم عمل نماید، بدون تردید یک مدیریت صاحب شناخت و آگاه به مسائل و در ضمن دارای تعهد و انگیزه کاری و انقلابی قادر است بسیاری از مشکلات و پلشتیهای ورزش را که به مثابه مانع در برابر حرکت رو به جلوی آن قد علم میکند، با قدرت و قاطعیت کنار بزند و مسیر ورزش را برای کار و پیشرفت هموار نماید.