kayhan.ir

کد خبر: ۹۸۶۶۴
تاریخ انتشار : ۰۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۴
ضرورت رسیدگی فوری به حل مشکل مالباختگان موسسات مالی و اعتباری - بخش نخست

غیب شدن شبانه ده‌ها موسسه مالی در سکوت قانون!



گالیا توانگر
 سپرده‌گذاران موسسه مالی اعتباری کاسپین صبح امروز (26 بهمن 95) در اعتراض به عدم احقاق حقوق خود از سوی این موسسه که مورد تایید بانک مرکزی بوده است، مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند. تجمع‌کنندگان که حدودا ۲۰۰ نفر بودند در اعتراض به صدور مجوز فعالیت برای این موسسه مالی پارچه‌نوشته‌هایی با این مضمون در دست داشته‌اند: «مجوزهای صادره ازسوی بانک مرکزی اعتبار ندارد.»
- امروز (3 اسفند 95‌) تعدادی از مالباختگان موسسه مالی و اعتباری ثامن‌الحجج(ع) با تجمع مقابل یکی از شعب این موسسه در خیابان پاسداران خواستار پس گرفتن پولشان از موسسه شدند. مالباختگان که موفق به دریافت پول خود نشده‌اند، یکصدا فریاد می‌زدند: «دروغگو، بیا بگو پولم کو؟!»
آنچه در بالا خواندید نمونه‌ای ازخبرهای اعتراضات مالباختگان دو موسسه مالی دارای مُهر تایید بانک مرکزی بود که مدتهاست نه سود سپرده سپرده‌گذاران را پرداخت کرده‌اند و نه اصل سرمایه ایشان را باز‌می‌گردانند.
لازم به ذکر است که هر دو موسسه مذکور هم دارای مُهر تاییدیه بانک مرکزی بوده‌اند و هم در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تبلیغات گسترده‌ای داشته‌اند. حتی اگر به نام یکی از موسسات مالی توجه شود - نام ثامن الحجج(ع)- کاملا به عمق دردناکی این کلاهبرداری آشکار پی خواهید بود که چطور از اسم مطهر امام معصوم علیه السلام برای جلب اعتماد سوء‌استفاده شده و در نهایت مردم با کلاهبرداری بزرگی مواجه شده‌اند.
خیلی‌ها تصورشان این است افرادی که در این موسسات مالی سپرده‌گذاری کرده‌اند از طبقه کاملا مرفه جامعه بوده‌اند؛ اما حقیقت امر این است که عده‌ای از این بخت برگشتگان تمام پس‌انداز چندین و چند ساله‌شان را که اکثرا زیر 100 میلیون بوده، به امید گشایشی در زندگی‌شان و باز شدن گره‌های اقتصادی خانواده‌شان به این موسسات - آن هم به پشتوانه اعتماد به بانک مرکزی و تبلیغات گسترده و آشکار از برنامه‌های پرمخاطب رسانه ملی- سپرده بودند.
در این سلسله گزارش‌های پیش رو به تحلیل و بررسی این موضوع خواهیم پرداخت. همراه ما در این گزارش‌ها باشید.
سپرده‌مان ماحصل پس‌انداز همه عمرمان بود
«مددی‌پور» یک خانم خانه‌دار و همسرش «دواتگران» کارمند است. نیمه شب پیامک می‌زند: «تو رو خدا خانم، بگویید واقعا مطالبی که امروز به شما گفتم، در روزنامه چاپ خواهد شد؟» استیصال و عدم اعتماد در نوشته‌اش پیداست، چرا که مارگزیده همیشه از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد! به وی اطمینان می‌دهم که در کنارشان هستیم و اگر هیچ کاری از دستمان بر نیاید، لااقل درددل‌هایشان را منعکس خواهیم کرد. کمی آرام می‌گیرد و به بستر پرتلاطم برمی‌گردد، بلکه دمی با کورسوی امید ایجاد شده بیاساید.
فرزند بزرگ این خانواده دختر و دارای مشکل صرع است. مادر این خانواده در حالی که سعی می‌کند بغضش را در گلو فرو دهد، به گزارشگر کیهان می‌گوید: «تا می‌آییم بگوییم پولمان را موسسه کاسپین خورده، شنوندگان طوری نگاهمان می‌کنند که انگاری یک سرمایه‌دار بزرگیم و آنچه از دست داده‌ایم، پول خردمان بوده است؛ اما از خدا که پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد، بعد از سال‌ها کل سرمایه 159 میلیون تومانی خود را به امید گرفتن سود به موسسه مالی کاسپین - که دارای تاییدیه بانک مرکزی بود - سپردیم تا بلکه بتوانیم هزینه درمانی و نیز مدرسه غیر‌دولتی دخترمان را که با بیماری صرع دست و پنجه نرم می‌کند، بپردازیم.»
وی با صدایی که از درد می‌لرزد، ادامه می‌دهد: «دخترم بیش‌فعالی هم دارد و اصلا نمی‌تواند پا به پای بچه‌های عادی در مدرسه دولتی درس بخواند؛ در مدرسه عادی چون نمی‌توانست خودش را با بچه‌ها تطبیق دهد، طبق صحبتی که با مدیرش داشتیم، بیم این بود که یا از درس کلا زده شود و یا از مدرسه فراری شود. مضاف بر این همسر من یک کارمند ساده است، درآمد آنچنانی ندارد که بتوانیم تنها با تکیه بر حقوق اندک او هم چرخ زندگی‌مان را بچرخانیم و هم هزینه درمان دخترمان را بپردازیم. قصد ما زبانم لال پول نزول کردن که نبوده، می‌خواستیم با پس‌انداز همه عمرمان مرهمی به زخم‌های زندگی‌مان بزنیم.»
دریافت تنها 15 میلیون
 از مجموع 460 میلیون تومان سپرده!
«امیرعلی آیت‌الهی» جوان مالباخته تازه ازدواج کرده‌ای است که این روزها جنگ خانوادگی را نیز متحمل شده و ثانیه‌ای آرامش برایش نمانده است.
وی در مورد نحوه سپرده‌گذاری‌اش در موسسه مالی آرمان یا همان کاسپین توضیح می‌دهد: «بهمن ماه سال پیش اقدام به افتتاح حساب برای دریافت سود روزشمار 28 درصد کردم. آذرماه امسال سرمایه‌ام را مطالبه کردم که متاسفانه تا این لحظه نتوانسته‌ام سرمایه ۴۶۰ میلیون تومانی خود را دریافت کنم!»
از وی سؤال می‌کنم: «تا کنون برای دریافت اصل سرمایه‌تان چه اقدام قانونی را پشت سر گذاشته‌اید؟» وی پاسخ می‌دهد: «تمام مراحل ممکنه را طی کرده‌ام. حتی چند باری در اجتماع‌های مقابل شعبه نیز شرکت داشته‌ام. تنها یک بار مدیر شعبه «ذ- م» به میان مردم آمد و سخنرانی کرد. وی گفت: تا 8 موسسه مالی اینچنینی تجمیع پیدا نکنند، اصل سرمایه ما قابل استرداد نیست.»
این شهروند مالباخته که شغل اصلی خود را کارشناس رسمی دادگستری در رشته ماشین‌آلات و تاسیسات کارخانجات معرفی می‌کند، در ادامه به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «تاکنون از 460 میلیون تومان تنها توانسته‌ام 10 تا 15 میلیون بازپس بگیرم.»
در سؤال دیگری از آیت‌الهی می‌پرسم: «با استناد به چه مدارکی و دال بر چه ملاک‌های قانونی اطمینان حاصل کردید و 460 میلیون تومان خود را به این موسسه مالی سپردید؟» وی با درماندگی می‌گوید: «نام این موسسه مالی ابتدا فرشتگان بعد آرمان و نهایتا کاسپین شد. وقتی نامش کاسپین اعلام شد من تحقیق کردم و گفتند؛ جزو 5 موسسه مالی مجوزدار قرار گرفته و هیچ مشکلی وجود ندارد! اینجا بود که گفتم نامش کاسپین شده، مجوز بانک مرکزی هم دریافت کرده، بنابراین جای سپرده‌ام امن است و بانک مرکزی حمایتش می‌کند. وقتی من برای افتتاح حساب به شعبه کاسپین مراجعه کردم، هم سردر داشت و هم در دفترچه سپرده آرم کاسپین مورد تایید بانک مرکزی زده شده بود. بعدها که بابت این تاییدیه به بانک مرکزی اعتراض کردیم، پاسخ دادند؛ کاسپین هنوز مجوز تاییدیه‌اش را دریافت نکرده چون بدهکار بوده است! حالا بماند که چطور علی رغم اینکه این موسسه از پایه بدهکار بوده، بانک مرکزی اجازه نصب سردر و چاپ دفترچه با آرم معتبر داده است؟»
 وی در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «یکی از مدیران این موسسه نحوه شکل‌گیری بحران را این‌طور توجیه کرده است که ما بالاترین نرخ سود بانکی را می‌پرداختیم، اما دادستان تهران آمده و گفته این موسسه 4 هزار میلیارد تومان بدهکاری دارد. همین امر باعث شده که مردم شبانه به در شعب بریزند و اصل سرمایه خود را مطالبه کنند.»این شهروند مالباخته صراحتا می‌گوید: «دادستان حقیقت را گفته، حالا چون حقیقت را گفته مقصر اوست؟! به جای انداختن تقصیرها به گردن این و آن در حال حاضر باید به فکر راهکاری بود که مردم شب عید به حقشان و پولشان برسند.»