زنبورها چگونه قربانی شدند؟!
علی قربانیپور
فیلم مستند مخالف (The Dissident) ساخته برایان فوگل در سال ۲۰۲۰، یک مستند تحقیقی است که به بررسی پرونده قتل هولناک جمال خاشقچی، روزنامهنگار منتقد سعودی، در کنسولگری عربستان در استانبول میپردازد.
جمال خاشقچی روزنامهنگار منتقد و مطرح عربستانی که در واشنگتنپست نیز فعالیت میکرد، از منتقدان جدی مدل حکمرانی بنسلمان در عربستان سعودی بود. او که در ابتدا خودش از حامیان و همراهان حکومت به شمار میرفت و در روزنامههای عربستان فعالیت میکرد و طرفدار سیاستهای توسعهگرایانه بنسلمان بود، به دلیل مشاهده رفتارهای خشن و سرکوبگرانه علیه منتقدان و فعالان سیاسی و رسانهای، رفتهرفته به منتقد جدی دولت سعودی در رسانهها تبدیل شد.
جمال خاشقچی با اینکه هیچگاه قصد دسیسه علیه سیستم پادشاهی عربستان را نداشت و خودش را علاقهمند به کشورش میدانست، به خاطر فشارهای دولتی و خطراتی که پیرامون خود احساس میکرد، مجبور به ترک وطن شد و به کانادا عزیمت کرد. در این مستند، راوی اصلی ماجرا، جوانی به نام عمر است. عمر بن عبدالعزیز، فعال رسانهای عربستانی مقیم کانادا و از همراهان جمال خاشقچی در راهاندازی کمپینهای رسانهای در انتقاد به دولت سعودی است. عمر نحوه آشناییاش با خاشقچی و همکاری با وی در زمینه انتقاد از رویکرد خشن و یکدست سعودی را بیان میکند.
سرکوب منتقدان در عربستان تنها به مخالفان برجسته مانند خاشقچی محدود نمیشود. بسیاری از فعالان حقوق بشر، روزنامهنگاران، و حتی شهروندان عادی که در شبکههای اجتماعی اظهارنظرهای انتقادی داشتهاند، با برخوردهای شدید امنیتی مواجه شدهاند. برخی از آنها به زندانهای طولانیمدت محکوم شده و برخی دیگر به طور ناگهانی ناپدید شدهاند. این رویکرد نشان میدهد که حکومت سعودی هیچ مخالفتی را تحمل نمیکند و برای کنترل کامل فضای رسانهای، به هر ابزاری متوسل میشود.
رویکردی که به موازات پروژه بلندپروازانه بنسلمان تحت عنوان Saudi Vision 2030 (طرح توسعه اقتصادی عربستان) توسط رژیم اتخاذ شده است. همچنین این مسئله که بنسلمان رقبای درونخاندانی خود برای کسب قدرت در عربستان را، با روشهای مختلف کنار زد تا به عنوان ولیعهد سعودی، با وجود زنده بودن پادشاه، به نفر اول عربستان تبدیل شود، از نکات جالبی است که در مستند مورد بررسی قرار گرفته است.
سیاستهای توسعهای عربستان در سالهای اخیر موجب شده که این کشور میلیاردها دلار برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی، رونق صنعت گردشگری، و توسعه زیرساختهای مدرن هزینه کند. اما در کنار این برنامهها، اقدامات گستردهای نیز برای کنترل افکار عمومی و سرکوب مخالفان در داخل و خارج از کشور انجام شده است. این تناقض آشکار میان تصویر مدرنیتهای که عربستان از خود ارائه میدهد و رفتارهای استبدادی حکومت، سؤالات زیادی را درباره آینده این کشور و مسیر واقعی آن مطرح کرده است.
بخش قابلتوجه مستند مخالف، نحوه مواجهه رژیم سعودی با جمال خاشقچی است. مواجههای که رفتهرفته تندتر و تندتر میشود و به نقطهای میرسد که عربستان به طور رسمی تعدادی از نیروهای خود را به استانبول میفرستد تا با برنامهریزی قبلی و نقشههای دقیق، جمال خاشقچی را به کنسولگری دعوت کرده و همانجا پروندهاش را برای همیشه ببندند.
این ترور، یکی از جنجالیترین پروندههای سیاسی سالهای اخیر بود که واکنشهای گستردهای را در سطح بینالمللی به همراه داشت. بسیاری از کشورها خواهان پاسخگویی مقامات عربستان شدند، اما حکومت سعودی با روایتهای متناقض و انکارهای پیاپی، تلاش کرد که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند. در نهایت، با وجود فشارهای بینالمللی، محمد بنسلمان همچنان توانست قدرت خود را حفظ کند و پروژههای توسعهای خود را با حمایت برخی از کشورهای غربی ادامه دهد.
در متن مستند، این مسئله به چشم میخورد که عربستان سعودی در کنار هزینههای کلان در جهت طرح توسعه اقتصادی بن سلمان در حوزههای مختلف، بخش قابلتوجهی را به حوزه امنیت سایبری و بودجهریزی جهت مدیریت فضای سایبر در کشور خود اختصاص داده است. در این مستند گزارشهایی مطرح میشود که عربستان از نرمافزار جاسوسی اسرائیلی پگاسوس که دولتها برای نظارت بر مخالفان از آن استفاده میکنند، برای هک کردن گوشی خاشقچی و اطرافیانش استفاده کرده است.
سرمایهگذاری عربستان در حوزه امنیت سایبری، تنها به هدف کنترل مخالفان محدود نمیشود. این کشور همچنین در تلاش است تا با استفاده از تکنیکهای نوین جنگ رسانهای، روایتهای مطلوب خود را در فضای مجازی گسترش دهد. استفاده از ارتشهای سایبری، تولید اخبار جهتدار، و ترویج تبلیغات گسترده، بخشی از استراتژی عربستان برای کنترل افکار عمومی است.
عربستان سعودی در سالهای اخیر سرمایهگذاری قابلتوجهی در حوزه امنیت سایبری انجام داده است. بر اساس برخی منابع، این کشور بودجهای ۱۰ میلیارد دلاری برای تقویت تواناییهای سایبری خود در نظر گرفته که هدف اصلیاش نیز مقابله با تهدیدات سایبری و همچنین ایجاد پروپاگاندای رسانهای است.
مستند مخالف به خوبی نشان میدهد که چگونه از نرمافزار جاسوسی پگاسوس، برای مقابله با خاشقچی و در نهایت از بین بردن او و گروهش تحت عنوان زنبورها استفاده شد. گروه زنبورها یک گروه فعال مجازی بود که توسط جمال خاشقچی با همکاری عمر و تعدادی دیگر از همفکرانش ایجاد شد. هدف زنبورها شکستن فضای خفقان و یکدست فضای رسانهای عربستان بود که توسط ترولهای مجازی دولتی یا همان مگسهای دیجیتال مدیریت میشد. اما رژیم سعودی، درست در ابتدای جان گرفتن گروه زنبورها، ملکه این کندو را به طرز فجیعی از بین برد. مدل برخورد امنیتی رژیم سعودی با خاشقچی، گسیل داشتن مأموران مخصوص برای قتل او و کشاندنش به کنسولگری، این نکته را به ذهن مخاطب میرساند که پروژههای توسعهگرایانهای نظیر عربستان ۲۰۳۰ همیشه ظاهرشان به زیبایی برجهای شکیل و بلند، کنسرتهای مختلط جذاب، فستیوالهای بزرگ، حضور فوتبالیستهای مشهور جهان و... نیست. بلکه در کنار این مدل، یک هزینه کلان در جهت سرکوب مخالفان و حذف منتقدان انجام میگیرد. به نوعی میتوان گفت زیر لایههای زیبای توسعه، مثلهشدن زنبورهایی مانند خاشقچی آن روی سکهای است که بسیاری از مردم هرگز نمیبینند.