معرفتالنفس شیوه سلوکی آیتالله قاضی
میلاد اصفهانی
او متولد تبریز بود. به تشویق پدرش تحصیل در دروس حوزوی را آغاز کرد و پس از کسب فیض از محضر بزرگان، به نجف هجرت کرد. پس از مدتی تصمیم خود را مبنی بر اقامت دائم در نجف اشراف خدمت امیرالمؤمنین ارائه کرد. این شروع زندگی مردمی است که در بین عرفاً شخصیتی کمنظیر بود. آیتالله سیدعلی قاضی طباطبایی شخصیت یگانهای بود که هنوز رهروان سلوک الهی از وجود او فیض میبرند. یکی از ویژگیهای بارز و منحصر بفرد مکتب آموزشی و تربیتی آیتالله قاضی تربیت شاگردان و پیروانی بود که تا امروز در زمینههای گوناگون پیشرفت کرده و در جهان یگانه هستند. نوشتار حاضر نگاهی است گذرا به برخی ویژگیهای شخصیت دینی و عرفانی این عالم برجسته جهان تشیع و طریقه سلوکی ایشان.
***
شخصیت مرحوم آیتالله قاضی از موفقترین و پرخیرترین نتایج مکتب اهل بیت«ع» است. به قول یکی از عرفای کربلا که الان هم حاضر هستند، نقش فقها در طول عمرشان و نقش عرفا بعد از وفاتشان پررنگ میشود. سیدعلی آقای قاضی شخصیتی بودند که در زمانه خود مورد آزار و اذیت و در بعضی موارد شماتتها و تهدیدهایی بودهاند. اما امروزه وقتی آثار تفکرات و حرکتهای معنوی ایشان را میبینیم قضاوتها متفاوت است. در زمان حیات ایشان هم افراد بسیاری از وجودایشان بهره بردند اما با گذر زمان ارزش ایشان و مکتب کلماتشان بیشتر هویدا میشود.
مهمترین ویژگی شخصیت ایشان که باید به آن توجه کرد، طریقه و روشی است که داشتند. اگر کسی در این طریقه و ساحت که به دست مرحوم آیتالله قاضی طراحی شده قرار بگیرد، تفاوت با زمان حیاتشان نمیکند و تحت تعلیم ایشان قرار خواهد گرفت. برای بهرهمندی از وجود ایشان، ما محدودیتی نسبت به زمان نداریم و شاید بشود گفت بهترین تعریف از آیتالله قاضی این است که مکتب او هنوز در حال تربیت شاگردان خود است، چرا که این مکتب فکری، برخاسته از فهم درست سیره اهل بیت«ع» در امور معنوی و شریعت است.
شیوه سلوکی آیتالله قاضی
ایشان در زمان حیات دنیوی خود فردی وابسته به دنیا نبود و به مقامات عالیه تجرد رسیده بود. طریقه ایشان، طریقه معرفتالنفس، همان طریقهای است که اهل بیت و خصوصاً حضرت علی«ع» روی آن تأکید ویژهای داشتند؛ به این معنا که اگر کسی به معرفالنفس رسید، به انتهای تمام علوم خواهد رسید. از امیرالمؤمنین«ع» نقل شده هر کس خود را بشناسد خدا را شناخته است و تعابیری از این دست که مجال بیان آن نیست.
در روش تربیتی ایشان در مباحث معرفتالنفس، شخص باید ملتزم به دستورات اهل بیت «علیهمالسلام» شود و این گونه از قیود برزخی و مثالی و عقلانی و روحانی آزاد شود وارد عوالم توحیدی شود.
ایشان هم به این مقامات رسیده بود، به عنوان مثال نقل شده است یکی از دوستان به خانمی که مشکلی از جهت جسمی داشت گفته بودند بروید سر مزار آقای قاضی و آنجا دعا کنید.ایشان به محل مزار آیتالله قاضی میرود خود را به روی قبر میاندازد. وقتی مدتی میگذرد، برمیخیزد و میبیند که مریضی او مرتفع شده است. سر را بلند میکند و عکس آقای قاضی را روبروی قبر میبیند. با تعجب میپرسد این عکس کیست؟ میگویند عکس آقای قاضی است و آن خانم میگوید من از ابتدای قبرستان وادیالسلام که حرکت کردم ایشان را کنار خودم میدیدم! که اطرافیان گفته بودند که اینها چیز عجیبی نیست و ایشان از این کرامات زیاد دارند. بنابراین اگر سنخیت و هماهنگی در رفتار با ایشان برقرار شود، حتماً خیرات و برکات زیادی خواهد داشت، در هر مسئلهای ولو مسائل روز، رجوع به ایشان بسیار بسیار راهگشاست. البته این مثالی که میزنم شاید قیاس معالفارق باشد اما از باب تشابه است. مرحوم مطهری میفرمودند قرآن هر دو سال یک بار باید تفسیری جدید برایش نوشته شود. به این دلیل که کلمات الهی در هر عصری و هر دورهای معانی جدیدی از خودشان ظهور و بروز میدهند. مرحوم قاضی هم سندی در عرفان هستند که رجوع به احوالات و کلمات ایشان میتواند برای هر دورهای مناسب و لازم باشد. تأکید روی این است که به صورت خلاصه روح ایشان، جامع و بزرگ است که خارج از مدار زمان دنیوی است و میتواند کمک ویژهای به سالکان راه بکند. مرحوم قاضی میفرمودند که ارزش دارد که کسی نصف عمرش را در راه یافتن استاد بگذراند اما این جستوجو یک قدم کوچک در این ماجراست و حضور قلب و عمل کردن به دانستهها و انجام واجبات و ترک محرمات، برای وصول به مقامات عالیه اکتفا میکند. اگر کسی با این شیوه حرکت کند، حتماً دستگیریهای خیلی قوی از او خواهند کرد. البته ما درصدد این نیستیم که ایشان را در مقام معصومین«ع» قرار دهیم که حقاً خاک راه اهل بیت«ع» نخواهند شد، اما مقام ولایت قواعد خود را دارد و توجهات عالیه از طریق نفوس عالی و وساطت آنها به ساحت اهل بیت«ع» و از ساحت ائمه به خداوند متعال، نتایج فوقالعاده عمیقی دربر خواهد داشت.
منش اجتماعی آیتالله قاضی
و ارتباطات با سایر علما
هر بزرگی در طول زمانه خود اذیتهای متفاوتی را تجربه کرده است که پیغمبر اکرم«ص» نیز در این حوزه فرمودند هیچ نبی و رسولی به اندازه من اذیت نشد. انبیای الهی و هر کسی که رهاوردی برای ارتقای سطح توجه نفوس بشریت به سمت عوالم مافوق و تلاشی برای این ساختار کرده، طبعاً مشکلاتی برایش ایجاد شده است.
زمانی که مرحوم قاضی در نجف بودند، بسیاری از علما در فضای تفکیک دین از عرفان به معنای عرفان مصطلح صوفیه بهسر میبردند و بالطبع مقامات آقای قاضی را نمیشناختند و از کلمات و حرفهای طریقت وی بیخبر بودند. اما آیتالله قاضی با سعه صدر و آرامش بسیار برخورد میکردند. در آن دوران مرحوم آیتالله سید حسن اصفهانی مرجع عام نجف بودند. ایشان در جوانی، هم دوره آیتالله قاضی در حوزه بودند و مرحوم آقای قاضی همان موقع به ایشان وعده مرجعیت داده بودند. اما وقتی ایشان به مرجعیت میرسند، به دلیل زعامت عام حوزه نجف و فضای ظاهری آن دوره، مجبور میشوند به دلیل اتهاماتی که متوجه مرحوم قاضی بوده، دستور قطع شهریه ایشان را بدهند. البته از این قبیل مشکلات فراوان بوده است. اما با این حال مرحوم قاضی توصیه میکردند که مردم خدمت مرحوم اصفهانی برسند و از ایشان تقلید کنند.
مرحوم آقای کشمیری میفرمودند ما وقتی خدمت ایشان میرسیم، درمییابیم که ایشان در منش عرفانی خود تعادلی ایجاد کردند که فقهای قبل و بعد ایشان به آن مقامات و نگرشهای کامل و تام که منطبق بر کلام اهل بیت(ع) باشد نرسیدند.
در مورد توجه ایشان به مستمندان و دستگیری از فقرا، داستانهای متعددی نقل شده، اما قابل توجهترین آنها، این است که یکی از تجار ایران سهم قابل توجهی از وجوهات را به عراق میآورد. وقتی خدمت آقای قاضی میرسد، میبیند که ایشان نشسته و نان خشک جو را در آب میزند و میخورد. تاجر میگوید این وجوهات مال شماست. ایشان میگوید من از این پولها نمیتوانم استفاده کنم و اینها برای مساکین و نیازمندان است. یا در ماجرای دیگری نقل شده که ایشان در سبزیفروشی، کاهوهای خراب را میخرید، وقتی میپرسیدند چرا اینها را میخرید؟ ایشان میفرمودند من با خوردن اینها مشکلی برایم پیش نمیآید اما وقتی کاهوی خراب را بخرم، کاهوی سالم را دیگران میخرند و درآمد و معیشت فروشنده تقویت پیدا میکند.
در پایان باید گفت آقای قاضی چه در شریعت و چه در طریقت کامل بود و شاگرد درجه یک مکتب اهل بیت«ع» محسوب میشود و نباید درباره ایشان کوتاهی یا زیادهروی کرد. رفتار ایشان که مملو از زیارات و عبادات و انجام واجبات و ترک محرمات بود برای همه ما الگوست. توجه ایشان به ذات و تمرکز در عبادات و مناجات و حضور قلب همواره مورد عنایت ایشان بود و ایشان تأکید داشتند که همه میتوانند در طریق حرکت کنند و به قدر توان از مواهب الهی بهره ببرند.
از: هفتهنامه حرم شماره 664