اخبار ویژه
فیشر: دیگر هیچ کشوری به تعهدات آمریکا اعتماد ندارد
وزیر خارجه سابق آلمان تأکید کرد آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ در حال خودکشی است.
یوشکا فیشر در نشریه پراجکت سیندیکت می‌نویسد: جهان در همین دور زمانی کوتاه حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید، به نحوی اساسی تغییر کرده است. او با سرعتی در حال تضعیف روابط تجاری آمریکا با نظام جهانی تجارت آزاد است که ایالات متحده خود آن را در دوره زمانی پس از سال ۱۹۴۵ بنیان گذاشت.
پیشنهاد وی، تشدید جنگ تعرفه‌ای علیه کشورهای مختلف است. براساس داده‌های یک گزارشِ «دانشگاه ییل» آمریکا، میانگین نرخ تعرفه آمریکا در وضعیت کنونی در بالاترین سطح خود از سال ۱۹۰۹ میلادی قرار دارد.
ترامپ همچنین شبحی از تردید را روی اتحاد‌های قدیمی آمریکا هم انداخته است. ماجرا فقط به ناتو و تضمین‌های امنیتی که ارائه می‌شود، محدود نمی‌شود. در اواخر ماه فوریه گذشته، ترامپ به صورت عمومی و عیان، ولادیمیر زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین را در کاخ سفید جلوی دوربینهای خبری تحقیر کرد. او پس از این کار، درِ خروج را به رئیس‌جمهور اوکراین نشان داد!
ترامپ همچنین این پیشنهاد را مطرح کرده که آمریکا باید کنترل نوار غزه را به دست بگیرد و جمعیت این منطقه را به دیگر کشورهای عربی اخراج کند و منطقه مذکور را به یک محل توریستی تبدیل کند. او همچنین به موضع‌گیری‌های خود در مورد ضرورت الحاق کانادا، گرینلند و کانال پاناما به خاک آمریکا نیز ادامه می‌دهد.
در حالی که بسیاری از افراد با بازگشت ترامپ به قدرت انتظار
هرج و مرج را داشتند، با این حال، تعداد کمی از افراد پیش‌بینی امپریالیسم عریان آمریکا را داشتند.
در حوزه داخلی، ترامپ به ایلان ماسک اجازه داده دل و روده دولت آمریکا را در لوای شعار‌هایی نظیر کاهش هزینه‌ها، حذف کلاهبرداری و مقررات‌زدایی بیرون بریزد. اخراج‌های گسترده و تضعیف نهادهای حکمرانی آمریکایی تبعات به‌شدت وخیم و البته ماندگاری خواهد داشت.
این اقدامات چه نفعی را به آمریکا می‌رسانند؟ آیا این اقدامات، آمریکا را قوی‌تر خواهند کرد؟ اگر ما تصمیمات دولت ترامپ را از منظر منافع خودِ آمریکا ارزیابی و تحلیل کنیم، باید بگوییم که این تحرکات هیچ نفعی را به آمریکا نمی‌رسانند و قدرت و نفوذ جهانی آن را به شدت تضعیف می‌کنند. سیاست‌های ترامپ چه در حوزه داخلی و چه خارجی، به‌نحو فزاینده‌ای گرایش به تضعیف آمریکا دارند و حتی این کشور را به سمتی می‌برند که خودش را نابود می‌سازد.
باید توجه داشت که آمریکا هیچ دستاورد و نفعی از تشدید خصومت‌ورزی علیه اروپا نخواهد داشت. آمریکا با بیگانه‌سازی و دور کردن متحدانش از خود، یکی از ستون‌های اصلی موقعیت ابرقدرتی‌اش را نابود می‌کند.
با پشتوانه اروپا بود که آمریکا در جریان جنگ سرد پیروز شد و بیش از هر قدرت دیگری در تاریخ رشد کرد. در این نقطه باید پرسید که چه کسی از وضعیت جدید آمریکا بیشترین سود را می‌برد؟ پاسخ ساده است: فقط چین و روسیه که با آرامش روند تحولات را دنبال می‌کنند و عملاً نظاره‌گر خودکشی تدریجی آمریکا هستند.
ترامپ با سیاست‌های خود تا حد زیادی اعتماد به آمریکا را از بین برده است. تعهدات آمریکا دیگر قابل اعتماد نیستند و اساساً هیچ کشوری به آن اعتماد ندارد. نهادهای آمریکایی از جمله رسانه‌های بزرگ این کشور، دانشگاه‌ها و شرکت‌های حقوقی، جلوی چشم ما در حال نابود‌شدن هستند.
محو شدن جهان غرب (به عنوان یک کلِ یکپارچه) و فروپاشی رهبری آمریکا (در عرصه دموکراسی جهانی)، به نحو قابل توجهی سیاست جهانی را در قرن 21 تغییر خواهند داد. این مسئله زمینه را برای اوج گیری هرج و مرج و البته افزایش شانس جنگ و درگیری، همزمان با تشدید رقابت‌های ابرقدرت‌ها برای کسب موقعیت بهتر، فراهم خواهد کرد. جامعه آمریکا نیز قطبی‌شده و چند‌تکه باقی خواهد ماند.
فرصت‌سوزی دولت در معرفی وزیر اقتصاد
با گذشت 38 روز از استیضاح وزیر اقتصاد، همچنان وضعیت این وزارتخانه کلیدی در ابهام است. نه گزینه‌ای به مجلس معرفی شده و نه نشانه‌ای از جمع‌بندی نهائی در دولت به چشم می‌خورد.
وب‌سایت تابناک در این‌باره نوشت: با گذشت بیش از یک ماه از استیضاح عبدالناصر همتی، هنوز خبری از تعیین تکلیف وزارت اقتصاد نیست؛ وزارتخانه‌ای که در خط‌مقدم جنگ اقتصادی قرار دارد و بی‌وزیر ماندنش، هر روز تبعات بیشتری به‌دنبال دارد.
در واپسین روزهای سال گذشته، محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور، در گفت‌وگویی درباره زمان معرفی وزیر جدید اقتصاد گفت: هنوز بحثی نداشته‌ایم. طبیعتاً باید هرچه زودتر انجام شود. وقتی دکتر پزشکیان شاخص‌هایشان را اعلام کنند، رایزنی‌ها آغاز خواهد شد.
در نخستین جلسه علنی مجلس در سال ۱۴۰۴، خبرنگار تابناک سراغ برخی نمایندگان مردم رفت تا درباره گزینه‌های مدنظر دولت برای وزارت اقتصاد و رایزنی‌ها، پرس‌وجو کند. پاسخ‌ها اما متنوع، پراکنده و گاه متضاد بودند. اما آنچه از مجموع اظهارات نمایندگان مجلس برمی‌آید، یک چیز است: دولت هنوز به گزینه مشخصی برای تصدی وزارت اقتصاد نرسیده است، تأخیر و تعللی که در شرایط حساس کنونی، می‌تواند برای اقتصاد کشور پرهزینه باشد.
در روزهایی که بازار سرمایه رنگ باخته، تورم صعودی است، دلار قد کشیده، ارزش ریال افت کرده و تحریم‌ها نیز فشرده‌تر از گذشته‌اند، فرمانده اقتصادی دولت نمی‌تواند غایب باشد. وزارتخانه‌ای که باید در خط‌مقدم ایستادگی اقتصادی باشد، بیش از یک‌ماه است که بلاتکلیف مانده و این بلاتکلیفی می‌تواند به بی‌ثباتی‌های بیشتری منجر شود. حال باید دید آیا دولت در روزهای پیش‌رو، عزم خود را برای پایان این وضعیت جزم خواهد کرد، یا همچنان باید در انتظار تصمیم رئیس‌جمهور برای تعیین تکلیف وزارت اقتصاد در پایان مهلت سه‌ماهه ماند؟!
اعتراض حامی انتخاباتی پزشکیان به سیاست‌های شوک درمانی دولت
کارشناس اقتصادی حامی پزشکیان در انتخابات اخیر، مدیران و تئوریسین‌های اقتصادی دولت را به خاطر پیشنهاد سیاست‌های شوک درمانی دعوت به مناظره کرد و گفت: اطراف ایشان چه کسانی هستند که چنین اطلاعاتی در اختیارش می‌گذارند؟
دکتر فرشاد مؤمنی، ضمن انتقاد شدید نسبت به اظهارات اخیر رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه آقای رئیس‌جمهور گفته وقتی دلار 100 هزار تومان است، چه معنایی دارد که عده‌ای برای آن 28 هزار تومان بپردازند!؟، اعضای دولت که از سیاست شوک درمانی دفاع می‌کنند را به مناظره دعوت کرد و گفت: عزیز من! یادتان رفته که این 100 هزار تومان محصول چه بوده!؟ بیش از 50 درصد جهش در دوره خودتان اتفاق افتاده است حالا در این زمینه مدعی می‌شوید که دلار 100 تومان شده!؟ بعد به آن استناد هم می‌کنید!؟
وی افزود: آنچنان حرفهای غیرمتعارفی زده‌اند که باید به خدا پناه برد! گفته‌اند که ما 150 میلیارد دلار یارانه برق و گاز و سوخت به مردم می‌دهیم! بیایید و بگویید تعریفتان از یارانه چیست!؟ شما اصلاً 150 میلیارد دلار در سال داشتید که بخواهید آن را به کسی بدهید!؟ این حرف‌ها از کجا می‌آیند!؟
مؤمنی گفت: از حرفهای آقای رئیس‌جمهور بسیار ترسیدم و باید بتوانیم آنها را متقاعد کنیم که دیگر شوک درمانی نکنند. آقای رئیس‌جمهور شرافتمندانه به آن تعهداتی که در دوره رقابت انتخاباتی دادند، پایبندی عملی نشان دهند. مگر نگفتید سراغ چیزی که خلاف منافع مردم باشد، زندگی را به آنها تلخ‌تر کند و رفاهشان را کاهش دهد نمی‌روید!؟ مگر شرافتتان را گرو نگذاشتید که سراغ شوک درمانی نمی‌روید!؟ مگر شرافتتان را گرو نگذاشتید که فقر غذایی را ریشه‌کن کنید!؟ با شوک درمانی می‌خواهید فقر غذایی را ریشه‌کن کنید!؟ مگر نگفتید عدالت در سلامت و عدالت آموزشی برقرار می‌کنید!؟ تمام آن تعهداتی که دادید با حرف‌هایی که در 21 فروردین 1404 در استان البرز زده شده. از این حرف‌ها نزنید و با این حرف‌ها اقتصاد جامعه را مشوش نکنید.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی یادآورشد: مطالعه روندی نشان می‌دهد از دوره‌ای که برنامه تعدیل ساختار با اسامی بازارگرایی، خصوصی‌سازی، آزادسازی و حذف سوبسیدها و تعدیل نیروی انسانی به اجرا درآمده، وضعیت خانوارها، مستمراً رو به فقر بیشتر گذاشته است. هر میزان به سال‌های اخیر نزدیک‌تر می‌شویم، شدت آسیب‌پذیری خانوارها از این نظر رو به افزایش است.
وی با انتقاد شدید نسبت به اظهارات رئیس‌جمهور در استان البرز مبنی بر اینکه ما می‌خواهیم یارانه سوخت را به خود مردم بدهیم، گفت: مگر یارانه را تا حالا به خود مردم نمی‌دادید!؟ آن شیوه که اساسش روی دستکاری قیمت حامل‌های انرژی بود به سهم خودش این‌گونه کشور را به ورطه فساد و فقر و فلاکت و عقب‌ماندگی انداخت. اکنون که آقای پزشکیان این‌گونه دوباره صحبت می‌کند، به معنای مقدمه‌چینی برای شوک جدید به قیمت حامل‌های انرژی است.
مؤمنی ادامه داد: آقای پزشکیان یک‌بار دیگر خطبه معروف امام علی(ع) به مالک اشتر را بخوانید! آیا علی ابن ابی طالب می‌گوید با شهروندانت این‌گونه رفتار کن!؟ به شخص آقای رئیس‌جمهور و کل اعضای هیئت وزیران و نمایندگان و به ویژه نهادهای نظارتی سطح بالاتر، از این حرفهای آقای رئیس‌جمهور اعلام خطر می‌کنم. گویی آنها که منافع مافیاها را دنبال می‌کنند شوک نرخ ارز در سال گذشته را برای به افلاس انداختن کشور، مردم، تولیدکنندگان و دولت را ناکافی دانستند و اکنون می‌خواهند شوک جدید را تدارک ببینند. این خطر بسیار بزرگی است. یک شیوه برخورد این است که اگر جرأتش را دارید این کار را بکنید. اما شیوه دیگرش این است که بگوییم آقا جان! ما می‌خواهیم کشورمان رشد کند. امسال را سال سرمایه‌گذاری اعلام کردند، مهم‌ترین پیش‌نیاز سرمایه‌گذاری ثبات و امنیت است، شما چرا همه چیز را دوباره متزلزل می‌کنید. آقای رئیس‌جمهور استدلال‌هایی کرده و حرف‌هایی زده که من به ایشان خرده نمی‌گیرم؛ چرا که خودش بارها گفته که من هیچ صلاحیت تخصصی در این زمینه ندارم اما باید پرسید اطراف ایشان چه کسانی هستند که چنین اطلاعاتی در اختیارش می‌گذارند!؟ ایشان را فرا می‌خوانم که درباره اطرافیانش بازنگری کند.
وی افزود: رئیس‌جمهور دریافت‌کنندگان ارز 28500 تومانی را رانت‌بگیر عنوان کرده! چه می‌شود به این حرف‌ها گفت!؟ درکتان را از مفهوم یارانه بگویید تا ما بدانیم درکتان در این‌باره چیست!؟ مگر نمی‌گویید دلار 28500 تومانی را به کالاهای اساسی تخصیص می‌دهید، آیا کالای اساسی رانت است!؟ از آقای پزشکیان خواهش می‌کنم از این افرادی که چنین چیزهایی به او می‌گویند به خدا پناه ببرد. اگر شجاعت این را دارد که از اظهاراتش در سفر البرز دفاع کند، ایشان را به مناظره دعوت می‌کنم، اما اگر مانند دوره انتخاباتش می‌گوید اینها در صلاحیت تخصصی من نیست ما را با آنها که از این حرف‌ها می‌زنند، رو در رو کند.
دروغ ۲۰۰ میلیارد دلاری چرا ۱۰۰۰ میلیارد دلار شد!؟
جریان تحریف و دروغ، برای فریب مردم، دُز خلاف‌گویی و خالی‌بندی را بالا برده‌اند!
آنها در زمان اوباما که دستکش مخملین روی دست چدنی داشت، ضمن رؤیافروشی، ادعا می‌کردند توافق با آمریکا موجب سرازیر شدن ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه به ایران می‌شود و حال آن که جذب سرمایه خارجی در دولت برجام، (مجموعا سه- چهار میلیارد دلار)، به یکی از پایین‌ترین رکوردها تبدیل شد.
حالا همان بزک‌کنندگان، بی‌آنکه اشاره‌ای به سرنوشت برجام و وعده‌های پیرامونی برای جذاب‌سازی اعتماد به آمریکا کنند، چنین وانمود می‌کنند که توافق با ترامپ، ۱۰۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی در ایران را موجب می‌شود!
در این زمینه فیاض زاهد (از بازداشتی‌های فتنه ۸۸ و عضو مشورتی اطلاع‌رسانی دولت) مدعی شد: آنچه باعث تقویت دیپلماسی سیاسی شد تأکید بر راهبرد دیپلماسی اقتصادی بود. پیشنهاد جامعی (هزار میلیارد دلار) پیشنهاد شد. پزشکیان موضوع را با رهبری مطرح و مجوز گرفت. به آمریکا ارائه و توپ به چرخش درآمد. در آینده جزئیات بیشتری ارائه می‌شود. ایران بهشت سرمایه‌گذاری است.
پیش از وی هم یکی از مدیران دولت‌های مدعی اعتدال و اصلاحات در توئیت مشابهی نوشته بود: اگر خبردار شوید دولت ایران نزدیک به هزار میلیارد دلار پروژه تعریف کرده و سرمایه‌گذاری آمریکایی‌ها در این پروژه بلامانع اعلام شده است، چه واکنشی خواهید داشت؟
این انگاره‌سازی‌های فریبنده و غیر واقعی در حالی است که ادبیات دولت آمریکا از جمله طی چند هفته اخیر، ادبیات تهدید و تحریم است و نه دعوت به همکاری و شراکت و تعامل. دولت ترامپ همچنین در صدد است با تعرفه‌گذاری، کشورهای دیگر را به آوردن سرمایه‌های خود به آمریکا وادار کند. ضمن اینکه مقایسه ادعای جذب 1000 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی، در مقایسه با سه چهار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی جذب شده در دولت برجام معلوم می‌کند که این انگاره‌سازی چقدر غیر واقعی و هپروتی است.
از ادعاها و تیتر‌های بزرگ رسانه‌ای مثل «فروپاشی تحریم»، «فرود تاریخی بوئینگ در ایران»، «مذاکره با ۲۷ شرکت خارجی برای جذب ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی»، «۲۲ میلیارد دلار پول خارجی جدید در ایران»، «آزادی ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی ایران»، «۲۵۰۰ میلیارد دلار ضرر به خاطر ۲۲ روز تأخیر در اجرای برجام» و...، چند سال بیشتر نمی‌گذرد.
اما خط تحریف که در خدمت خط تحریم و پروژه‌های ضدایرانی غرب قرار دارد، ادعا می‌کند پروژه ۱۰۰۰ میلیون دلاری برای جذب سرمایه‌گذاری و تسهیل دیپلماسی با آمریکا تعریف شده است! آنها یا نمی‌دانند ۱۰۰۰ میلیارد دلار سرمایه چقدر است؛ یا دولت ترامپ را نمی‌شناسند که حتی به متحدان اروپایی و کانادا مختصر امتیازی نمی‌دهد؛ و یا به معتادانی می‌مانند که با کم اثر شدن قرص روانگردان، مجبورند دُز مصرف را بالا ببرند! وگرنه امکان ندارد کسی عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت باشد و چنین دروغ گزافی را به خورد مخاطب بدهد.