به جای اتلاف منابع و بزک بورس دولت، از تولید حمایت کند(خبر ویژه)
بازار بورس با سرمایهگذاریهای مولد و حمایت از تولید میتواند رونق بگیرد اما دولت در یکسال اخیر، مسیری غیر از این را طی کرد و سهامداران را دچار خسارت کرد.
حسین راغفر استاد دانشگاه الزهرا، ضمن تاکید بر مطلب فوق، در روزنامه آرمان نوشت: دعوتهای توأم با اغراقی که از سوی مسئولان درباره بورس صورت گرفت و بعد در رسانههای عمومی هم به شکل گستردهای ترویج شد در ورود مردم و بهخصوص آنهایی که هیچ آشنایی با اصول کارکردهای بازار سهام نداشتند، خیلی موثر بوده و از این رو یک احساس عمومی در بین بازندگان این بازار سهام وجود دارد که درواقع به آنها اطلاعات غلط داده شده، اما همزمان باید به این نکته هم توجه کرد که خود کسانی هم که ورود کردند و مبالغی را از دست دادند، قطعا بیتقصیر نیستند. آنها هم بهرغم اینکه تذکرات زیادی از سوی بسیاری از افراد مبنی بر اینکه وضعیت بازار سهام همراه با حبابهای بزرگ است و دیر یا زود فرو خواهد ریخت، داده شد که بهخصوص گروههایی که آشنا با کارکردهای این بازار نیستند، زیانهای بزرگی را متحمل میشوند ولی مورد توجه سرمایهگذاران بهویژه سرمایهگذاران خرد قرار نگرفت و حبابهایی که طی یک دوره کوتاه سودهای خیلی باورنکردنی برای صاحبان سهامشان ایجاد کرده بود، مشوق خیلی بزرگی برای سرمایهگذاران جدید شد.
به هر صورت بعید به نظر میرسد اعتماد عمومی به کارکردهای بورس به این سرعت ترمیم شود و از سوی دیگر اینکه مسئولان از این اتفاق درس بگیرند. بازار سهام براساس سرمایهگذاری در بخشهای مولد و تولید است که میتواند رونق پیدا کند. متاسفانه طی یک دهه گذشته خالص سرمایهگذاریها منفی بوده یعنی ما از منابع موجود استفاده و آنها را مستهلک کردیم. سرمایهگذاریهای انجام شده حتی تکاپوی استهلاک سرمایههای موجود را نداشته به همین دلیل مادامی که این اتفاق نیفتد اولا اقداماتی در جهت احیای بازار سهام در کشور بینتیجه و عبث خواهد بود و دوما، از منابع عمومی مردم قرار است دویست میلیون دلار به این بازار تزریق شود که قطعا این هم یک مُسَکِن بیفایده و بیاثر است و بازار سهام نمیتواند احیا شود. اینکه منابعی که حداقل در این بازار جمعآوری میشود صرف سرمایهگذاری در حوزههای تولید بهخصوص تولید صنعتی شود. مادامی که این اتفاق نیفتاده اولا، تلاشهایی که برای بزک کردن این بازار صورت میگیرد، چیزی جز اتلاف منابع نیست که پیامدهای ناگوار برای مردم و سرمایهگذاران دارد. بنابراین اصلیترین عامل رشد بازار سهام را باید در سرمایهگذاری در کشور تلقی کرد و بدون اینکه سرمایهگذاریها به نحو قابل توجهی افزایش پیدا نکند، نمیتوان انتظار داشت که وضعیت بازار سهام بهبود چشمگیری بهدست آورد. از این رو، به نظر میرسد نباید به اقداماتی که منجر به ایجاد یک امید واهی در درون مردم شود، مبادرت ورزید. چیزی که در زمان رشد بادکنکی بازار سهام بارها ابراز شد و به سرمایهگذاران و مسئولان نسبت به پیامدهای این رشد حبابی اخطار داده شد منتهی متاسفانه با بیتوجهی نسبت به این اخطارها برخورد کردند و بهنظرم هنوز هم این خطر وجود دارد.