کد خبر: ۳۲۱۷۸۳
تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۵
«امید و شکست» خاطرات سال‌ها فعالیت اطلاعاتی- امنیتی یعقوب نیمرودی برای اسرائیل- ۴۱

زائران مسلمان به سوی اورشلیم

فصل 11
پس از اقداماتم برای بازگرداندن جوانان‌مان، رابطه‌ای میان من و شخص ویژه‌ای در نوع خود، به نام میر کپلان ایجاد شد و او قلب مرا با ایده‌ای تسخیر کرد که مثل رؤیایی خیالی شنیده شد، اما ممکن است روزی محقق شود: گردشگران مسلمان به سوی اسرائیل. این ایده جسورانه مثل سیلی من را به سمت این کار شگفت انگیز برد و من باور دارم که می‌توان آن را به واقعیت تبدیل کرد، انقلابی در گردشگری اسرائیل ایجاد و شرایطی را فراهم کرد که در سیستم روابط میان ما و جهان اسلام قابل تصور نبودند.
کپلان، یهودی سنت‌گرا، معاون اسبق بازرسی کل در پلیس اسرائیل، سال‌های بسیاری به عنوان نماینده پلیس اسرائیل در «اینترپل» خدمت کرد. ایده گردشگران مسلمان به طور اتفاقی در واقع به دلیل موضوع غذای حلال، به ذهنش خطور کرد و این چیزی است که اتفاق افتاد. سال 1986 زمانی که در کنفرانس سازمان «اینترپل» در شهر پاناما شرکت کرده بود، به یکی از شرکت‌های هواپیمایی رفت تا بلیطی برای نیویورک سفارش دهد و از متصدی درخواست کرد که طی سفر به او غذای حلال بدهند. فرمانده پلیس پاکستان که در همان کنفرانس شرکت کرده بود به طور اتفاقی کنار او ایستاده و درخواست او را شنیده بود. او مؤدبانه رو به کپلان کرد و خودش را معرفی کرده و خواسته بود بداند خاصیت غذای حلال چیست. از این توضیح خوشش آمد و او هم غذایی برای پروازش سفارش داد. کپلان و همسفر پاکستانی‌اش روابط دوستانه‌ای برقرار کردند و سال‌های طولانی در همایش‌های پلیس جفت ثابت هم بودند. آن‌ها باب میل‌شان رفتار می‌کردند، در هر شهری که در آن ملاقات داشتند با هم به رستوران حلال می‌رفتند. این دوستی منجر به گفت وگوهای صمیمانه در موضوعات مختلف، حتی در موضوعات مذهبی و اعتقادی، شد. یکی از شب‌ها که با هم در لابی هتل نشسته بودند، بازرس کل پاکستانی به کپلان گفت: «این را بدان جهان اسلام به این دلیل نسبت به یهودیان احساس دشمنی می‌کند که آنها به مسلمانان اجازه نمی‌دهند تا آزادانه در حرم شریف قدس1 نماز بخوانند. شما ما را درک نمی‌کنید. ما نه عرب هستیم و نه فلسطینی؛ ما مسلمانیم. چرا شما این حق را از ما سلب می‌کنید تا در سومین مکان مقدس اسلام نماز بخوانیم؟»
میر کپلان به دوستش اطمینان داد تا این موضوع را بررسی کند و با خودش فکر کرد که اگر این حرف‌ها درست باشند، اسرائیل رابطه با میلیون‌ها مسلمان را که علاقه‌مندند یک بار در عمرشان از بیت المقدس در اورشلیم دیدار کنند، از دست داده است.2 به نظرش رسید که در این تمایل فرصت‌های بسیاری برای تحکیم روابط با جهان اسلام، بهبود تصویر اسرائیل در سراسر جهان و همچنین کسب درآمد اقتصادی پنهان شده‌اند. او این موضوع را به طور کامل با نهادهای امنیتی بررسی کرد و با کمال تعجب پاسخ ساده‌ای دریافت کرد: هیچ مانعی برای راه‌اندازی گردشگری زائران مسلمان به اسرائیل وجود ندارد. تمام آنچه که نیاز است، چراغ سبز از سوی دولت است.
کپلان پر از اشتیاق، آن موقع در مرخصی بدون حقوق بود. او به رئیس پلیس وقت، حییم بارلِو مراجعه و از او مجوزی برای رسیدگی به این موضوع دریافت کرد. او برای این پروژه رئیس پلیس یعقوب لوینسون و دکتر ایلعایی آلون مدرس فلسفه اسلامی در دانشگاه تل‌آویو، را به کار گرفت و هر سه با هم در سال 1985 شرکتی به نام «تورهای اسلامی» را بنا نهادند، که هدف آن افزایش گردشگران مسلمان به مناطق مقدس در اورشلیم و دیگر اماکن تاریخی مرتبط با اسلام است.
کپلان شروع کرد به جریان انداختن جلسات متقاعدسازی با هر کسی که می‌توانست صحبت‌ها را به سطح سیاسی بکشاند. او با پروفسور یوسف گینات، مدیرکل دفتر عزر وایزمن که آن زمان وزیر امور اعراب بود، با مدیرکل وزارت امورخارجه آبراهام تامیر، با نمرود نوبیک مشاور و دستیار شیمون پرز، با وزیر موشه شحل، با رئیس دفتر نخست‌وزیر یوسی بن آهارون، با دبیر هیئت دولت الیکیم روبینشتاین، با وزیر گردشگری گیدئون پات، با فرمانده کرانه باختری افرایم سنه، با هماهنگ‌کننده فعالیت‌های دولت در منطقه ساموئل گورن، با مقامات ارشد حزب لیکود و در رأس آنها اریل شارون، دن مریدور، ایهود اولمرت و رونی میلو و طیف طویل دیگری از اشخاص نظامی و امنیتی ملاقات کرد.
در این مرحله کپلان با من هم صحبت کرد. همان‌طور که در قسمت قبلی توضیح دادم، او را از چند سال پیش می‌شناختم، وقتی که به همراه یونا بامول پدر سرباز مفقود زکریا باومل نزد من آمد و هر دو از من برای امر مقدس جست وجوی دیگر مفقودین نبرد سلطان یعقوب طلب کمک کردند. کپلان، فردی جدی و پر ابهت با گفتاری آرام و مطمئن، طی مدت طولانی ایده گردشگران مسلمان به اسرائیل را پیش من شرح داد.
جهان اسلام که نزدیک به یک میلیارد انسان را شامل می‌شود، اکثراً روابط دیپلماتیک و تجاری با کشور اسرائیل برقرار نمی‌کند و نمایندگانش رابطه خصمانه‌ای با اسرائیل در مجامع مختلف بین‌المللی از خود نشان می‌دهند. در اورشلیم درک نمی‌کنند یا چنین چیزی را بروز نمی‌دهند که خصومت مسلمانان تا حد زیادی ناشی از این احساس است که یکی از مقدس‌ترین اماکن اسلامی، مسجدالاقصی، در دستان بیگانه قرار دارد و تقریباً برای مسلمانان جهان دسترسی به آن وجود ندارد. تنها تعداد اندکی می‌دانند که مسجد ابراهیمی3 چهارمین مکان مقدس در اسلام است. 
شکی نیست که اگر اسرائیل اماکن مقدس اسلامی را مقابل جهان اسلام بگشاید، از این طریق فضای خوبی نزد کشورهای اسلامی و شهروندان‌شان ایجاد خواهد کرد و در بلندمدت خواهد توانست روابط سیاسی و تجاری با این کشورها را بهبود بخشد. من با تمام وجود، ظرفیت عظیم اقتصادی نهفته در این ایده را درک کردم، اما بیش از هر چیز باور داشتم که از طریق این فرصت تکرارنشدنی انجام یکی دیگر از حیاتی‌ترین اقدامات برای اسرائیل مهیا شده است. همه افراد درگیر در پروژه متفق‌القول بودند که اگر این پروژه جامه عمل بپوشد، می‌تواند چهره خاورمیانه را تغییر دهد.
پانوشت‌ها:
1- در عبری کوه معبد گفته می‌شود.
2- م: همان‌طور که از اقدامات کنونی اسرائیل و خاطرات نیمرودی پیداست، رژیم غاصب صهیونیستی از هر فرصتی برای مشروعیت‌بخشی به حضور اشغالگرانه‌اش استفاده می‌کند. پروژه عادی‌سازی روابط با اسرائیل و مشروعیت بخشی به این رژیم جعلی یک‌بار از رهگذر مسائل اقتصادی و عقد قراردادهای تجاری دنبال می‌شود؛ یک‌بار از طریق مسائل ورزشی و انجام بازهای دوستانه و یا رقابت در تورنمنت‌های بین‌المللی و یک‌بار هم از طریق مسائل مذهبی مانند بازدید مسلمانان از اماکن مذهبی و اقامه نماز در بیت‌المقدس. در تمامی این موارد رژیم جعلی اسرائیل نه با نیت خیرخواهانه و از سر صلح و دوستی؛ بلکه با هدفی سیاسی برای مشروعیت‌بخشی به حضور اشغالگرانه‌اش در غرب آسیا و سپس پیشبرد اهداف غاصبانه و جنایتکارانه‌اش وارد عمل می‌شود.
3- در عبری غار مخپلا گفته می‌شود.