کد خبر: ۳۲۱۷۸۱
تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۵

سخاوت ؛ سرآمد مکارم اخلاقی و کلید بهشت

«سخاوت» در معنای لغوی به معنای بخشندگی و گشاده‌دستی و جود و کرم و بذل در امور مالی یا غیرمالی و ضد صفت بخل و از آثار زهد و بی‌توجهی به دنیاست.
بر اساس آموزه‌های قرآن و تفاسیر معصومان(ع)، سخاوت یک حالت نفسانی و باطنی در شاکله شخصیتی انسان است که او را بر آن می‌دارد که بدون منع درونی در چارچوب حق و دین الهی‌، احسان و انفاق و اکرام و ایثار کند تا این‌گونه مظهر اسم کریم و کرامت الهی در رفتار خویش باشد. امام صادق‌(ع) می‌فرماید: «السخّی الکریم الذی ینفق ماله فی حقٍّ؛ سخاوتمند کریم کسی است که مال خود را در امور حق و شایسته به مصرف برساند»(بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۵۳)، یا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «السخی قریب من الله، قریب من الناس، قریب من الجنه؛ انسان سخاوتمند به خدا و به مردم و به بهشت نزدیک است»(بحار‌الانوار، ج 70، ص 308)؛ بلکه حتی در حدیثی از پیغمبر اکرم آمده است: «السخاء خلق الله الاعظم؛ سخاوت، اخلاق بزرگ الهی است.(کنز العمال، ج 6، ص 337، حدیث 15926) بنابراین، اهل سخاوت با چنین شاکله‌ای به اسم الهی «کریم» و مقام اکرام نزدیک شده و مظهر تجلیات آن اسم جامع الهی می‌شود. 
انسان باید صفات و اسمای الهی را در خود تجلی بخشد تا خدایی شده و به خدا تقرب یابد. از همین‌رو پیامبران و اولیای الهی برخوردار از اموری چون سخاوت هستند و هیچ پیامبر(شرح غررالحکم، ج 1، ص 198، حدیث 777) یا ولی الهی را نمی‌توان یافت که فاقد سخاوت باشد؛ پیامبر(ص) می‌فرماید: ما جبل الله ولیا له الا علی السخاء؛ خدا همه اولیای خویش را بر سخاوت سرشته است.(کنزالعمال، 16204)
بر اساس روایات تفسیری – تبیینی معصومان‌(ع)، تمامیت کمالی این فضیلت اکرامی که جزو مکارم اخلاقی پیامبر(ص) دانسته شده (امالی صدوق، ص 184) زمانی تحقق می‌یابد که شخص دارایی‌ها، فرصت‌ها، یا داشته‌های خود را بدون انتظار بازگشت یا جبران، در اختیار دیگران قرار ‌دهد و ایثارگری کند.
اهل سخاوت چنان آسان از دنیا برای رسیدن به آخرت و تقرب به خدا می‌گذرند و مظهر کامل کرامت الهی می‌شوند که گویی آتش به هیزم خشک و به اصطلاح امروزی به بنزین رسیده است؛ زیرا در اصل لغت سخاوت آمده است: سَخَا سَخْوًا و سَخْيًا النارَ: افروختن آتش را ساده و آسان كرد.
به سخن دیگر، سخاوت جنبه مثبت این اصطلاح عامیانه است که می‌گوید: آتش به مالم زدم. به این معنا که اصلا برای مال و داشته‌های دنیوی خویش نسبت به مقام قرب الهی و آخرت هیچ ارزشی قائل نیست و همه چیز را برای تقرب به خدا و آخرت خویش می‌بخشد و ایثار می‌کند. بنابراین، اهل سخاوت اهل اوج ایثار برای دستیابی به تقرب الهی هستند. 
اگر واژه سخاوت در قرآن نیامده است، اما مفهوم  اصطلاحی آن بر اساس تفسیر تبیینی معصومان(ع) در قرآن ذکر شده که  می‌توان به مواردی اشاره کرد از جمله ایثارگری‌های معصومان‌(ع) بر اساس آیات سوره انسان و ایثارگری اهل مدینه بر اساس آیه 9 سوره حشر است.
سخاوت همانند مروت «اسم جامع» برای مجموعه‌ای از فضائل اخلاقی از جمله جود و کرم و مانند آنها است. از همین‌روست که در تفاسیر معصومان(ع) شاخص‌ها و نشانه‌هایی برای سخاوت بیان شده که بیانگر جامعیت سخاوت نسبت به فضائل اخلاقی است. بنابراین، سخاوت «شجره طیبه» عظیمی است که شاخه‌ها و ثمرات بسیاری دارد. در حدیث آمده است: إنَّ السَّخاءَ شَجَرَه مِن أشجارِ الجَنَّة لَها أغصانٌ مُتَدَلِّيَةٌ في الدنيا‌، فمَن كانَ سَخِيّا تَعَلَّقَ بِغُصنٍ مِن أغصانِها، فَساقَهُ ذلكَ الغُصنُ إلى الجَنَّهِ؛ سخاوت و بخشندگى، يكى از درختان بهشت است كه شاخه‌هاى آن در دنيا آويزان است. بنا بر اين‌، هر كه بخشنده باشد، به يكى از شاخه‌هاى آن آويزان شده و آن شاخه او را به طرف بهشت مىكشاند.(بحار‌الأنوار، ج  8، ص 171، حدیث 114) از همین‌رو جزو دهگانه اصلی مکارم اخلاقی پیامبر مکرم(ص) دانسته شده است. (امالی صدوق، ص 184)
 بر اساس این تفسیر از سخاوت‌، می‌توان «جود و کرم و انفاق، احسان و ایثار» و مانند آنها را جزو زیر شاخه‌های سخاوت دانست. البته باید توجه داشت که سخاوت در چارچوب دینداری معنا می‌یابد؛ بنابراین، اهتمام به واجبات و مستحبات بسیار مهم است؛ به همین دلیل سخاوتمند حقیقی 
بر اساس دین الهی و سنت‌ها و قوانین آن نخست به واجبات می‌پردازد سپس به مستحبات. پیامبر(ص) می‌فرماید: أسخَى الناسِ مَن أدّى زَكاهَ مالِه؛ بخشنده‌ترين مردم‌، كسى است كه زكات مال خود را بپردازد.(بحار‌الأنوار، ج 77 ، ص 112، حدیث2)
شاخصه‌های سخاوت
چنان‌که گفته شد سخاوت اسم جامع برای دیگر فضائل و مکارم اخلاقی است. البته گاه این مکارم اخلاقی با هم همپوشانی دارند و در مواردی در مولفه‌ها و شاخصه‌ها به هم نزدیک می‌شوند؛ زیرا نمی‌توان مثلا از مکارم اخلاقی در سه سطح نهائی آن سخن گفت، اما از «یقین، عقل و علم» سخن نگفت؛ زیرا کسی که به سطح عالی مکارم اخلاقی رسیده در امور بنیادین دیگر از جمله یقین باید در سه‌گانه علم الیقین، عین‌الیقین و حق‌الیقین به مراتب عالی رسیده باشد؛ چنان‌که عقلانیت او به سطحی از رشد رسیده که او را جزو راشدون با شاخص‌هایش یا جزو رشید با مؤلفه‌هایش قرار می‌دهد.(حجرات، آیه 7؛ هود، آیه 78) 
امام صادق(ع) درباره عظمت سخاوت به عنوان عالی‌ترین مکارم اخلاقی که پیامبر(ص) بدان متخلق  بوده، می‌فرماید: السَّخَاءُ مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِيَاءِ وَ هُوَ عِمَادُ الْإِيمَانِ وَ لَا يَكُونُ مؤمنا [مُؤمِنٌ‏] إِلَّا سَخِيّاً- وَ لَا يَكُونُ سَخِيّاً إِلَّا ذُو يَقِينٍ وَ هِمَّةٍ عَالِيَةٍ لِأَنَّ السَّخَاءَ شُعَاعُ نُورِ الْيَقِينِ- مَنْ عَرَفَ مَا قَصَدَ هَانَ عَلَيْهِ مَا بَذَلَ؛ سخاوت از اخلاق پيامبران و ستون ايمان است. 
هيچ مؤمنى نيست مگر آنكه اهل سخاوت و بخشندگی است و تنها آن كس بخشنده است كه از يقين و همّت والا برخوردار باشد؛ زيرا كه بخشندگى پرتو نور يقين است. هر كس هدف را بشناسد، سخا و بخشش بر او آسان شود.(مصباح‌الشریعه، ص 82؛ بحارالأنوار، ج 68، ص355، ح17) 
از همین‌رو خود رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) درباره نسبت خویش به خدا در صفات الهی می‌فرماید: اَنـَا اَديبُ اللّهِ وَ عَلىٌّ اَديبى‌، اَمَرَنى رَبّى بِالسَّخاءِ وَ الْبِرِّ وَ نَهانى عَنِ الْبُخْلِ وَ الْجَفاءِ وَ ما شَى‏ءٌ اَبْغَضُ اِلَى الله‏ عَز َّو َجَلَّ مِنَ الْبُخْلِ وَ سوءِ الْخُلُقِ، وَ اِنَّهُ ليُفْسِدُ العَمَلَ كَما يُفْسِدُ الخَلُّ الْعَسَلَ؛ من ادب آموخته خدا هستم و على، ادب آموخته من است. پروردگارم مرا به سخاوت و نيكى كردن فرمان داد و از بخل و سختگيرى بازَم داشت. در نزد خداوند عزّ و جلّ چيزى منفورتر از بخل و بد اخلاقى نيست. بداخلاقى‌، عمل را ضايع مى ‏كند‌، آن سان كه سركه عسل را.(مكارم‌الاخلاق طبرسی‌، ص 17)
بنابراین، نه‌تنها سخاوت از عالی‌ترین مکارم اخلاقی و اسم جامع برای فضائل دیگر اخلاقی است، بلکه ارتباط تنگاتنگی با عقل و یقین و علم  دارد و هرچه این امور در شخص تقویت شود به همان میزان، رفتار اهل سخاوت به تمامیت کمالی آن نزدیک‌تر می‌شود.
ابن شهر‌آشوب در ذکر مکارم اخلاقی پیامبر(ص) که بدان متصف بوده،  می‌نویسد: كانَ النَّبىّ قَبْلَ المَبْعَثِ مَوصوفا بِعِشرينَ خَصلَه مِن خِصالِ الاَنْبياءِ لَوِ انْفَرَدَ واحِدٌ بِاَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ فَكَيْفَ مَنِ اجْتَمَعَت فيهِ؟! كانَ نَبيّا اَمينا، صادِقا، حاذِقا، اَصيلاً، نَبيلاً، مَكينا، فَصيحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخيا، كميا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَليما، رَحيما، غَيورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا، لَم يُخالِطْ مُنَجِّما وَ لا كاهِنا و لا عَيافا؛ رسول اكرم (ص) پيش از مبعوث شدن، بيست خصلت از خصلت‏هاى پيامبران را دارا بودند، كه اگر كسى يكى از آنها را داشته باشد، دليل عظمت اوست؛ چه رسد به كسى كه همه آنها را دارا باشد، آن حضرت، پيامبرى امين، راستگو، ماهر، اصيل، شريف، استوار، سخنور، عاقل، با فضيلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلير و با شهامت، قانع، متواضع، بردبار، مهربان، غيرتمند، صبور، سازگار، و نرمخو بود و با هيچ منجّم (قائل به تأثير ستارگان)، غيبگو و پيشگويى همنشين نبود. (مناقب آل ابی طالب، ابن شهر‌آشوب، ج 1، ص 123)
باید توجه داشت که عقل و علم به عنوان انوار الهی در نفوس آدمی با حیا و اخلاق و دینداری و ایمان نمایان می‌شود(کافی،  ج 1، کتاب عقل و جهل)
 بنابراین، کسی که عقل دارد، اهل دین و اخلاق و حیا است، و درباره اهل اخلاق و دینداری نیز باید گفت که نمی‌توان از دین و اخلاق سخن گفت در حالی که شخص فاقد عقلانیت رشدی باشد و گرفتار سفاهت و جهالت عقلی و علمی.
(بقره، آیه 130؛ حجرات، آیه 7) 
بر همین اساس است که امیر مؤمنان‌(ع) می‌فرماید: «السخاء ثمرة العقل والقناعه برهان النبل؛ سخاوت میوه درخت عقل و قناعت دلیل بر نجابت است.»(غرر‌الحکم، حدیث 2145) 
امام صادق‌(ع) نیز درباره نسبت دین و سخاوت می‌فرماید: ان الله تبارک و تعالی رضی لکم الاسلام دینا فاحسنوا صحبته بالسخا و حسن الخلق؛ خدای تبارک و تعالی برای شما به دین اسلام رضایت داده است. پس اسلام را با سخاوت و خوشخویی همراه سازید.(امالی، صدوق، ص 344)
بنابراین، وقتی از سخاوت سخن به میان می‌آید، باید به دو مؤلفه اصلی آن یعنی دین و عقل توجه داشت؛ اهل سخاوت نه‌تنها در اوج رشد عقلانی هستند، بلکه زندگی آنان بر اساس دین الهی است که عقل فطری و نقل وحیانی آن را کشف می‌کند و بدان گرایش دارد.
 پیامد عقلانیت و علم در اهل سخاوت را می‌توان در اعتدال و میانه‌روی یافت، به طوری که در سخاوتش هرگز از دایره حق و اعتدال بیرون نمی‌رود و به دور از افراط و تفریط و اسراف و بخل عمل می‌کند. امام حسن عسکرى‌(ع)می‌فرماید: إنَّ لِلسَّخاءِ مِقدارا فَإن زادَ عَلَيهِ فَهُوَ سَرَفٌ؛ سخاوت اندازه اى دارد كه اگر از آن فراتر رود اسراف است.(اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص 313)
امام باقر(ع) می‌فرماید: شِيعَه عَلِيٍّ الْمُتَبَاذِلُونَ فِي وَلَايَتِنَا الْمُتَحَابُّونَ فِي مَوَدَّتِنَا الَّذِينَ إِذَا غَضِبُوا لَمْ يَظْلِمُوا وَ إِنْ رَضُوا لَمْ يُسْرِفُوا بَرَكَةٌ عَلَى مَنْ جَاوَرُوا سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا؛  شيعيان على‌(ع) كسانى هستند كه در راه دوستى ما مال خود را به يكديگر مى بخشند و به دوستى ما با يكديگر دوست مى‌شوند، اگر به خشم آيند ستم روا نمى‌دارند و اگر خشنود شوند زياده روى نمى‌كنند، براى همسايگان بركت هستند و براى معاشرين خود مایه سلامتى و آسايش می‌باشند.(خصال، صدوق، ص 397‌، ح104)
بنابراین، اهل سخاوت به دور از بخل و تنگ چشمی تفریطی یا به دور از اسراف افراطی عمل می‌کنند؛ زیرا عقلانیت فطری و علمیت آنان بر اساس نور الهی، زندگی را بر اساس دین الهی قرار می‌دهد که چیزی جز حق و عدالت نیست.
از نشانه‌های اهل سخاوت، رفتاری است که در عمل نشان می‌دهد؛ زیرا بر اساس قاعده قرآنی «کل یعمل علی شاکلته؛ هر کسی بر اساس شاکله شخصیت خویش عمل می‌کند» (اسراء، آیه 84) امور باطنی و نفسانی را می‌توان در آثار عملی جست‌وجو کرد که از شخص صادر می‌شود؛ امام رضا‌(ع) می‌فرماید: اَلسَّخىُّ يَأكُلُ مِن طَعامِ النّاسِ لِيَأكُلوا مِن طَعامِهِ‌، و البَخيلُ لا يَأكُلُ مِن طَعامِ النّاسِ لِئَلاّ يَأكُلوا مِن طَعامِهِ؛ سخاوتمند از غذاى مردم مى‌خورد، تا مردم از غذاى او بخورند اما بخيل از غذاى مردم نمى خورد تا آنها نيز از غذاى او نخورند.(تحف‌العقول ص 446؛ بحارالأنوار، ج 68، ص352،ح8)
در میان اصول مکارم اخلاقی می‌توان سخاوت و شجاعت را جزو برترین‌ها دانست که محبوب خلق و خالق است. 
امیر مؤمنان على‌(ع) می‌فرماید: اَلسَّخاءُ و َالشَّجاعَةُ غَرائِزُ شَريفَهٌ، يَضَعُهَا اللّهُ سُبحانَهُ فيمَن أَحَبَّهُ وَ امتَحَنَهُ؛ سخاوت و شجاعت خصلت‏‌هاى والايى هستند كه خداوند سبحان آن دو را در وجود هر كس كه دوستش داشته و او را آزموده باشد مى‏‌گذارد.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 375‌، ح 8443)
اصولا جنس سخاوت و جود از جنس کرامت و ایثارگری است و اوج آن را می‌توان در بخشش و احسان بی‌درخواست یافت. بنابراین، اینکه گفته می‌شود که سخاوت اسم جامع برای دیگر فضائل اخلاقی است؛ از تفسیر تبیینی معصومان(ع) به دست می‌آید؛ زیرا از شاخص‌های سخاوت می‌توان به این روایت امام صادق(ع) اشاره کرد که ایشان می‌فرماید: اَلسَّخاءُ ما كانَ ابتِداءً‌، فَأمّا ما كانَ مِن مَسألَةٍ فَحَياءٌ و تَذَمُّمٌ؛ سخاوت آن است كه بى درخواست انجام گيرد، اما سخاوتى كه در مقابل درخواست باشد ناشى از شرمندگى و براى فرار از سرزنش است.(بحارالأنوار، ج 68‌، ص357، ح 21؛ شبیه این حدیث در نهج‌البلاغه، صبحی صالح، ص 478‌، ح 53؛  تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 377‌، ح 8504)
سخاوت در جوانی
جوانی بهترین زمان برای کسب مکارم اخلاقی است؛ زیرا نقش در جوانی نقش استواری است که تغییرات را نمی‌پذیرد و همواره با شخص به عنوان مقوم و شاکله و ملکه باقی و برقرار است. بنابراین، هر کسی بخواهد کسب مکارم و فضائل داشته باشد، می‌بایست آن را در جوانی به دست آورد. 
بسیاری از مردم تا جوان و اهل قدرت و توان هستند، هیچ اندیشه‌ای برای آخرت ندارند و تنها در اندیشه ثروت و قدرت هستند و به تکاثر می‌اندیشند، اما وقتی به پیری می‌رسند تازه در اندیشه ره توشه تقوای آخرت می‌افتند. چنین افرادی مبغوض الهی هستند؛ چنان‌که رسول اكرم می‌فرماید: إنَّ الله يُبغِضُ البَخيلَ فى حَياتِهِ‌، اَلسَّخىَّ عِندَ وَفاتِهِ؛ خداوند از كسى كه در زندگى بخيل باشد و در هنگام مرگ سخى شود، نفرت دارد.(بحارالانوار، ج 74‌، ص173)
اصولا «پاک بودن در جوانی شیوه پیغمبری است/ ورنه هر گبری به  پیری می‌شود پرهیزکار.»
امام صادق‌(ع) نیز می‌فرماید: «شاب سخی مرهق فی الذنوب احب الی الله عز و جل من شیخ عابد بخیل؛ جوان سخاوتمند آلوده به گناه، نزد خدا محبوب‌تر از پیرمرد عابد بخیل است.»(بحار‌الانوار، ج 70، ص 308)
سخاوت؛ جلب‌کننده محبت
از نظر امیر مؤمنان‌(ع) از آثار سخاوت می‌توان به دو ویژگی آراستگی اهل سخاوت به فضائل اخلاقی و نیز کسب محبت اشاره کرد. ایشان می‌فرماید: اَلسَّخاءُ يُكسِبُ المَحَبَّهَ و َيُزَيِّنُ الاخلاقَ؛ سخاوت، محبّت آور و زينت اخلاق است.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 378‌، ح 8523)
بنابراین، کسی که اهل سخاوت باشد، به دیگر فضائل اخلاقی نیز آراسته است و محبوب خدا و خلق می‌شود؛ زیرا اولا تخلق به اخلاق الهی کرامت است که موجب تقرب به خدا می‌شود و ثانیا خلق نیز به فطرت الهی خویش حتی اگر اهل سخاوت نباشد ولی به کرامت و اهل سخاوت گرایش دارد؛ از همین‌رو محبوب خدا و خلق می‌شود و در نهایت بهشت اخروی که همان تجلیات انوار صفات و اسمای الهی در انسان است، برایش رقم می‌خورد. 
یکی از آثار سخاوت آن است که بسیاری از عیوب و نواقص آنان را می‌پوشاند. 
چنان‌که امام علی‌(ع) می‌فرماید: «غطوا معایبکم بالسخاء فانه ستر العیوب، عیوب خویش را باسخاوت بپوشانید، زیرا سخاوت پوشاننده عیبهاست.»(غرر‌الحکم، حدیث 6440)
همچنین آن حضرت در جای دیگر درباره آثار سخاوت می‌فرماید: «السخاء یمحص الذنوب و یجلب محبه القلوب، سخاوت، گناهان را پاک می‌کند و دل‌ها را سوی سخاوت‌کننده فرامی‌خواند.»(غرر‌الحکم، حدیث 1738)
کسی که دلش برای بهشت می‌تپد و دوست دارد بهشتی گردد باید اهل سخاوت باشد. در این باره امام صادق‌(ع) می‌فرماید: طلبت الجنه فوجدتها فی السخاء؛ بهشت را جست‌وجو کردم و آن را در بخشندگی یافتم.(مستدرک الوسائل، ج12، صص174و 173)