بازی جوانمردانه سیاسی
رقابت در هر میدانی مستلزم رعایت بایستههایی است که نفس عمل را تزکیه و دلپذیر میکند. مراعات انصاف، عدالت یا به اصلاح قواعد جوانمردانگی (Fair Play) از اساسیترین ارکانی است که یک هماوردی سالم و قاعدهمند را شکل میدهد.
شاید در طول تاریخ نمونههای فراوانی باشند که با نقض این اصل بنیادین، به توفیقاتی زودگذر رسیدهاند اما ننگ ابدی برای عدم رعایت فیرپلی، بر پیشانیشان مانده است و تاریخ با خفت از ایشان یاد میکند.
امیرمؤمنان حضرت علی(علیهالسلام) در پاسخ به کسانی که معاویه را از حضرتش سیاستمدارتر میدانستند، فرمود: «به خدا سوگند از من سیاستمدارتر و زیرکتر نیست ولی او نیرنگ میزند. اگر خیانت و غدر ناپسند نبود، من سیاستمدارترین مردم بودم.»
این گزاره بدین معنی است که در هر عرصهای، بالاخص سیاست و حکمرانی، رعایت قواعد بازی یا به عبارت بهتر «فیرپلی سیاسی» جزو بدیهیات است و هر آن کس که از این چارچوب تخطی کند، علیرغم کسب پیروزیهای مقطعی، ثمرهای جز خسران و تیرهبختی برایش نخواهد داشت.
برخورد شهید مظلوم بهشتی در واپسین روزهای باقی مانده تا پیروزی انقلاب اسلامی با کسانی که شعاری با مضمون نامشروع بودن ولادت محمدرضا پهلوی ساخته بودند نیز عبرتآموز است که در واکنش گفت: «رضاخان ازدواج کرده و این شعار حرام است.» این موضعگیری اسلامی و حکیمانه نیز مؤید این واقعیت است که برای نیل به هدف، نباید به هر وسیلهای چنگ زد و متمسک به غیراخلاقیترین شگردها شد.
معالاسف کنشگری سیاسی طی سه دهه اخیر در کشورمان به سمت و سویی رفته که کمتر شاهد تحقق فیرپلی سیاسی در موضعگیریها و بروندادهای اجتماعی هستیم.
بازخوانی مناظرات انتخاباتی از 1388 تا 1400، حکایت از این حقیقت تلخ دارد که داوطلبان بیش از تشریح خود و برنامههایشان، نقد و جدل با حریفان را به عنوان استراتژی برمیگزینند که عملی ناصواب و مخرب است.
در پیشگیری حمله به رقبا بهجای شرح داشتهها و طرح برنامهها به منظور پیادهسازی حکمرانی مطلوب، یکی از ناپسندترین روشهایی است که به رایجترین شگرد انتخاباتی تبدیل شده است. مسلم است که نفی سایرین، دلیلی بر اثبات نقدکننده نیست بلکه این عملکرد، پیشینه و کارنامه کاری است که باید معرف افراد باشد و در نهایت این مردماند که با سبُک و سنگین کردن تجارب افراد، شایستگان را گزینش میکنند.
محمدصالح زندی
مدرس