مجموعه خاطرات مرحوم محمد محمدی ریشهری- جلد اول- ۵۸
سقوط تدریجی
ه: آقاي ناطق نوري، وزير كشور
بخشي از سخنان ايشان كه در تاريخ 1361/2/14 به مناسبت سالگرد شهيد آيتالله مطهري در قم ايراد شده، بدين شرح است:
«حجهًْالاسلام ناطق نوري وزير كشور در سفر به شهر قم به مناسبت سالگرد شهادت متفكر عاليقدر آيتالله مطهري و اربعين شهداي فتحالمبين بعد از اقامه نماز مغرب و عشا در صحن مطهر حضرت معصومه (ع)، به ايراد سخنراني پرداخت.
وزير كشور در سخنان خود پيرامون كمال، سعادت، علم و مجتهد بدون تقوا، كودتاي نافرجام اخير، خط انحرافي شريعتمداري و علل اينكه تاكنون در افشاي چهره وي سكوت شده بود، تأكيد كرد.
وزير كشور در ادامه سخنانش با اشاره به فرمودههاي حضرت باقر عليهالسلام گفت: ايشان فرمودند كه در آخرالزمان نوعي از علما ميآيند كه اين ويژگيها را دارند: مردم را دعوت به زهد و تقوا ميكنند، اما خودشان اهل زهد نيستند. مردم را ترغيب به آخرت و قيامت ميكنند، اما خودشان اصلاً از آخرت نميترسند.
به مردم ميگويند با ستمگران رابطه نداشته باشيد، اما «خودش» مخفيانه با شاه و مراكز جاسوسي رابطه برقرار ميكند. از مستضعفين و فقرا فاصله ميگيرد و با يك مشت اقليت سرمايهدار، خوش و بش دارد و يك اقليت ثروتمند را تحويل ميگيرد. اينان دشمنان خدا هستند. از اينها در طول تاريخ بودند، اما به نظر من به اين كيفيت نبودند. وي افزود: ما از اين نگران نيستيم كه مثل شريعتمداري رو شد و رسوا شد، ماجرا را ميدانستيم. ما حوادثي را در قم در زمان انقلاب به ياد داريم. وي در بخشي ديگر از سخنان خود گفت: شريعتمداري كسي نيست كه حالا سقوط كرده و اينطور نيست كه يك دفعه يك نفر آدم باتقوا و فقيه سقوط كرده باشد و يك دفعه برود، ريشهاي است. امام با آن ديد و بينش عاليشان مسائل را شناخته بودند. شريعتمداري در آستانه انقلاب يك حركت انحرافي ميكند و امام در مقابلش ميايستند و مخالفت ميكنند. وي همچنين اظهار داشت: بيجهت نبود كه شاه معدوم و ملعون وقتي حضرت آيتالله حكيم از دنيا رحلت كرد، بلافاصله تلگراف تسليت به او ميدهد. چرا به ديگري تلگراف نداد؟ وزير كشور در ادامه سخنانش گفت: وقتي كه امام ميخواستند به ايران بيايند، اين «مرد» با ساواك تماس ميگيرد كه كاري كنيد امام نيايد و بعد يك عده مردم بيچاره را اغفال كرد. ميگفت در آذربايجان 10ـ 11 ميليون جمعيت در آستين دارم. مثل بنيصدر كه تا حرفي ميشد ميگفت 11 ميليون رأي دارم.
حجةالاسلام ناطق نوري اضافه كرد: مردم كه به دنبال من و تو ميآيند، فكر ميكنند سالم هستيم ما را به عنوان اينكه نمونههايي از اسلام هستيم و رهبر معنوي و روحانيشان هستيم، تحويل ميگيرند.
وزير كشور در رابطه با افشاي شريعتمداري، به سخنان خود ادامه داد و گفت: ايشان اگر هيچ پروندهاي نداشته باشد و كودتاي نوژه و ماجراي قطبزاده را ناديده بگيريم، فقط پروندهاش در رابطه با خلق مسلمان درقم و تبريز و تصرف راديو تلويزيون تبريز، بساش است.
وي افزود: آيتالله مدني اين پير عاشق اسلام و امام در ماجراي خلق مسلمان، توسط اوباش شريعتمداري به گروگان گرفته شده بود و در همان چند ساعتي كه راديو تلويزيون تبريز اشغال شد، موسيقيهاي تند رژيم گذشته را پخش ميكرد.
وزير كشور همچنين گفت: او (شريعتمداري) مرگ سياسياش فرا رسيد و بدترين مرگ هم مرگ سياسي است. وي كودتاي نافرجام را يك حركت احمقانه خواند و گفت: در ايران كودتا هيچ معنا ندارد. فكر كودتا احمقانه است والله اگر در يك حادثه، مسئولين اين مملكت را از بين ببرند انقلاب راهش را ادامه ميدهد و بلكه سرعتش هم بيشتر ميشود، مگر اين مردم مردهاند؟! شما در جبههها ميبينيد، مالامال نيرو خوابيده، پشت جبههها هم هستند. اين ملت كه با شوروي پيش بيايد ميجنگد و با آمريكا ميجنگد، شما خيال ميكنيد چند نفر مسئول را از بين ببرند، اين انقلاب از بين ميرود؟ وي افزود: انقلاب كه با چهار تا احمق كنار منقلنشين و دو تا آخوند ترسو و بزدل از بين نميرود. امثال مناقبي كه درتمام عمرش و در رژيم گذشته از ترس يك نق نزد. كسي 25 دقيقه بالاي منبر از هويدا تعريف كرده بود كه در مجلس شركت كردهايد، يقين دارم امام زمان از شما تشكر ميكند و يا حجازي كه يك دلقك ساواك بود و يا مهدوي كه مردم نازيآباد به جرم شهوتراني و عياشي بيرونش كردند.
حجهًْالاسلام ناطق نوري در رابطه با اين سؤال برخي از مردم كه چرا تاكنون شريعتمداري افشا نشده بود و چرا چند سال پيش او معرفي نشد، چنين گفت: بدن آدمي گاهي كورك ميزند كه اگرهمان موقع به آن كاري داشته باشيم نه تنها خوب نميشود بلكه اسباب زحمت هم ميشود. خيلي ور رفتن به كورك گاهي مقدمات سرطان هم ميشود. كورك را بايد كم كم مداوايش كنيم خوب كه رسيد و چركين شد به آن سوزن زد.
امروز جريان انحرافي شريعتمداري به دملي رسيد كه قبل از اينكه نيشترش بزنيم، خودش زده شد. وزير كشور در پايان گفت: «اين حوزه است كه بايد حواسش جمع باشد.»
و: نگارنده در جمع مردم قم
در تاريخ 1361/2/3 براي سخنراني پيش از خطبههاي نماز جمعه به قم دعوت شدم. بخشي از سخنانم كه در جرايد منتشر شد، بدين شرح است:
«شكست انقلاب اسلامي در صدر اول به دست كفار و مشركين نبود. شكست انقلاب اسلامي صدر اول به دست منافقين بود و علتش اين بود كه مردم از رشد فكري كافي برخوردار نبودند و مسئولين نميتوانستند واقعيات را آنچنان كه هست براي مردم بگويند، ولي يكي از ويژگيهاي عظيم انقلاب اسلامي ايران از ابتداي پيروزي اين بود كه منافق را رسوا كرد. رهبران اين انقلاب به خاطر اينكه مبادا مردم رشد كافي نداشته باشند و دشمنان انقلاب بهره ببرند، بعضي از مسائل را ميترسيدند مطرح كنند، ولي اين ملت آنقدر رشيد است و رشد دارد كه در همه زمينهها يا در اكثر قريب به اتفاق مشكلات، مشكلاتي كه براي اين انقلاب تاكنون پيش آمده يك قدم از مسئولين جلوتر بودند؛ يعني ابتدا مردم اعلام آمادگي كردند، اول مردم تقاضاي افشاگري كردند و بعد مسئولين براي آنها افشاگري كردند.
شما ببينيد در اين كشور از ابتدا منافقين، كساني كه در پشت پرده نفاق به اين انقلاب ضربه ميخواستند بزنند كي آنها را رسوا كرد؟ قبل از اينكه مسئولين بگويند، مردم فهميدند. ليبرال را كي رسوا كرد؟ بنيصدر و بنيصدرها را در اين كشور كي رسوا كرد؟ سازمان منافقين را كي رسوا كرد و در آخر اين روحاني نماياني كه از مقام منيع مرجعيت شيعه سوءاستفاده كرده بودند و از سالهاي قبل از انقلاب تا امروز به اين انقلاب و به اين نهضت و به اسلام ضربه ميزد، اول مردم پا جلو گذاشتند.
حقيقت ميگويم، نه اينكه ما شريعتمداري را نميشناختيم، نه اينكه مدرك به حد كافي براي جرايم او وجود نداشت، بلكه واقع اين مسئله اين بود كه ميترسيديم رشد كافي نباشد و زمينه آماده نباشد. مسئله مطرح بشود و دشمنان سوءاستفاده بكنند؛ وليكن همانطوري كه در همه جريانها و در تمام حوادثي كه براي اين ملت اتفاق افتاده است، مردم يك قدم جلو بودند، در اينجا هم ثابت كردند كه آمادگي دارند و در اين مسئله و در اين توطئه عظيمي كه عليه انقلاب طرحريزي شده بود، مردم ثابت كردند آمادگي مقابله با هر توطئهاي را دارند. مردم ثابت كردند كه حق را با حق ميشناسند و حق را با لباس [و با افراد] نميشناسند. وي افزود: هيچ وقت با مقياس عمامه، لباس، رساله، شخصيت و سابقه نميشود افراد را شناخت. يك كسي ممكن است واقعاً سابقه خوبي داشته باشد، حالا ايشان سابقه خوبي هم نداشته است، ولي ممكن است كسي سابقه خوبي هم داشته باشد وليكن نفس بر او غلبه كند و از مسير حق بيرون بيايد. حق معيار معيني دارد. ملت ما ثابت كردند از رشد فكري كافي و ايدئولوژيكي برخوردار هستند و هر چيز را با اين مردم ميتوان در ميان گذاشت و هر واقعيت را براي اين مردم ميشود گفت و حلاّل همه مشكلات اجتماعي اين جامعه هستند.