نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
دولت ناکارآمد است اما ربطی به ما اصلاحطلبان ندارد!
روزنامه آفتاب یزد دیروز در گفتوگویی نوشت: «راهبردهای اصلاحطلبانه تغییری نکرده اما آنچه که این جریان را در برابر مردم زیر سؤال برده است آمیختگی ناکامیهای این دولت با این جریان است... اصلاحطلبان باید عامل و دلایل ناکامیهای دولت را به مردم توضیح دهند. این جریان باید به مردم بگوید که بخشی از مشکلات و شکستها به مخالفان دولت باز میگردد یعنی همان افرادیکه دارای قدرت و برنامه بودند و بر کشور تسلط داشتند و در اجرای برنامههای دولت مانع ایجاد میکردند. به عبارتی باید به مردم توضیح داده شود که آیا این دولت خود مقصر است و یا افراد دیگری دولت را به این مرحله رساندند.»
سرویس سیاسی ـ
در بخش دیگری از این گفتوگو آمده است: «در اردوگاه اصلاحطلبی جریان اعتدالی هم وجود داشت که از همان آغاز کار دولت مرزشان با اصلاحطلبی روشن بود. از این رو باید اذعان کرد اگر کسانی به ناکامی رسیده باشند، اعتدالیون هستند. البته چنانچه دولت را در ناکامی مقصر بدانیم اما به هر روی، همه جریان اصلاحطلبی از دولت روحانی بهطور صد درصد حمایت نکرده است. به همین دلیل باید تفکیکی میان حامیان دولت در اردوگاه اصلاحات و منتقدانش قائل شد. اصلاحطلبان بیشترین حجم انتقادات سازنده و قانونی را نسبت به دولت داشتند اما عدهای در این میان به دنبال فرار رو به جلو هستند و درصدد مقصر نشان دادن اصلاحطلبانند؛ در حالی که اصلاحطلبان در مواردی حمایت و در برخی موارد نیز از دولت انتقاد کردند اما عدهای با مخالفت و کارشکنی همواره به دنبال ناکامی دولت بودند امروز هم میخواهند شکست دولت را به پای جریان اصلاحات بنویسند... اگر دولت روحانی امروز ناکام است باید عوامل عدم موفقیتها را شناسایی و آنها را سرزنش کرد نه افرادی را که به خاطر توفیقات گذشته این دولت از روحانی حمایت کردند هیچ فردی در جریان اصلاحات به خاطر ناکامی از دولت حمایت نکرد. مخالفان خود چوب لای چرخ دولت گذاشتند تا امروز وضعیت به اینجا برسد.»
اصلاحطلبان با راهبرد تکرار از روحانی حمایت کردهاند و تضمینش هم بودهاند. در چند سال اخیر هم همهکاره دولت روحانیاند و علیرغم فرافکنی فوق، بخشهایی از این طیف معتقدند اصلاحطلبان به دلیل حمایت از روحانی باید پاسخگوی مردم باشند. طیفی که دیروز اقتصاد و معیشت را معطل آمریکا و برجام، امروز هم معطل اروپا و اینستکس و FATF گذاشته اما باز هم میگوید تقصیر منتقدان است! محمدرضا تاجیک، مشاور رئیس دولت اصلاحات چندی پیش گفت؛ «من به آقای خاتمی گفتم به صلاح نیست در انتخابات آینده «تکرار میکنم» را تکرار کنید.»
اصلاحطلبان باید پاسخگو باشند
آفتاب یزد دیروز اظهارات محمدرضا تاجیک در نشستی تحت عنوان «آسیبشناسی جریان اصلاحات» را منتشر کرد. وی گفته است: «اصلاحطلبان به عنوان دستگاه قدرت با اصلاحطلبی برخورد کردند، ما اصلاحطلبی را ابزار قدرت قرار دادیم و هر زمان که به قدرت رسیدیم، فراموش کردیم از کجا آمدهایم و چون «اصلاحطلبی بدون اصلاحطلب» داشتیم، مثل دموکراسی بدون دموکرات؛ در فردای قدرت وقتی آب دیدیم مشخص شد شناگران ماهری هستیم و معلوم شد میتوانیم مستبدان قاهری هم باشیم. این اصلاحطلبان امتحان خود را پس دادند و از مردم به عنوان یک تاکتیک و ابزار برای نجات خود بهره برده و میبرند، تاکتیکی برای عبور از بحران و نه یک استراتژی که به آن باور داشته باشند.»
وی اظهار داشته است: «... وضعیت دیگری که در این شرایط به اصلاحطلبان دست داده است وضعیتی است که من آن را «وضعیت تعلیق» مینامم. در این وضعیت ساختار اصلاحطلبان مانند یک عمارت ماسهای در حال فرو ریختن است، با چشم خود میبینیم بسیاری از نیروها و نسل جوان اصلاحطلب در حال خارج شدن از این دایره هستند و به نظرم اصلاحطلبی در این فضا دچار نوعی خودزنی شده است... وضعیت دیگری که وجود دارد حالت «استیضاح خود» است. چه کسی گناه اول را انجام داد که تمام سرمایه اصلاحطلبی را در سبد یک جریان خاص گذاشت؟ تمام مشکلاتی که مردم با آن مواجه شدهاند یک طرف تقصیر گردن گفتمان اصلاحطلبی است، لذا باید مسئولیت کار خود را بپذیریم و پاسخگو باشیم ولی درعوض منتقد شدهایم و به حالت استیضاح خود روی آوردهایم... اکنون به نظرم در خزان اصلاحطلبی قرار داریم...در این مسیر اصلاحطلبی باید ابتدا تردید سپس واکاوی، ویران و از نو بنا کنیم. بر ویرانههای ساختمان نمور و پرترک اصلاحطلبی باید عمارتی نو بنا کنیم، این راه برونرفت اصلاحات از وضعیتی است که دچارش شده است در غیراین صورت تردید ندارم این جریان بطور فزایندهای از صحنه سیاست جامعه و کنشگریهای اجتماعی و فرهنگی ایران خارج خواهد شد.»
توجیه عجیب نماینده اصلاحطلب در دفاع از FATF
روزنامه ایران ارگان دولت در مطلبی به نقل از مسعود پزشکیان نائب رئیساصلاحطلب مجلس نوشت: «کسی را پیدا نمیکنید که کارشناس باشد، دستش در آتش باشد و در سیستم اجرایی کشور حضور داشته باشد و بگوید که ما به FATF نپیوندیم. آدمهایی که میگویند ما نپیوندیم، کسانی هستند که در جریان این کارها نیستند و مسئولیتی نیز ندارند، مشکل این است که اگر نپیوندیم آن کسی که باید پاسخگو باشد همان کسی است که درگیر است. آنهایی که پاسخگو نیستند، مخالف پیوستن ایران به «FATF» هستند. اصولاً آدمهایی که الان سر کار هستند، معتقدند که باید ما به FATF بپیوندیم حالا چه درست چه غلط این اعتقاد را دارند اگر قرار است اتفاق نیفتد و مشکلی پیش آمد باید افرادی جواب بدهند که هیچ باوری به این نداشتند که این اتفاق بیفتد و همین افراد بعداً اگر مشکلی ایجاد شود، میگویند افرادی که سر کار هستند بیعرضه هستند.»
باید از این نماینده اصلاحطلب براساس همین منطق عجیبش پرسید، حال که برجام را مجلس تصویب کرد و اجرا شد، اما هیچ سودی برای ملت ایران نداشت، چه کسی پاسخگو است؟ آیا نمایندگان اصلاحطلب، روحانی یا ظریف که همگی دستشان در کار برجام بوده پاسخگوی عدم تحقق وعده هایشان درباره برجام هستند؟
کمک روزنامه زنجیرهای به فرار مالیاتی!
برای همه ما کم و بیش این پرسش ایجاد شده که وقتی دستفروشها نیز دستگاه کارت خوان دارند، چطور میشود که در مطب برخی پزشکان این نوع پایانههای فروشگاهی دیده نمیشود؟ روزنامه شرق در شماره دیروز خود یادداشتی از یک پزشک منتشر کرده بود. چنانکه خبر دارید اواخر سال قبل مجلس طرح خوبی به منظور جلوگیری از فرار مالیاتی پزشکان تصویب کرد و بنا بر مفاد این طرح پزشکان موظف هستند در مطب خود دستگاه کارت خوان قرار دهند تا مراجعین از طریق این سامانهها حق الزحمه پزشک را پرداخت کنند.
نویسنده که گویا رئیسانجمن سکته مغزی است، در یادداشت خود آسمان و ریسمان را به هم بافته که نتیجه بگیرد این طرح مجلس، طرحی نادرست است. نویسنده یادداشت برای اثبات سخنانش دلایلی به غایت مضحک را پشت هم قطار کرده و در نخستین مورد آن آورده: «در حالی که نظام سلامت کشور در چالش جدی[!] به سر میبرد و هر لحظه بیش از پیش در این چالش فرو میرود و بازتابی هراسانگیز در عرصههای مختلف سلامت ایجاد میکند در رسانهها و فضای مجازی متاسفانه هسته مرکزی این چالش مورد بحث نیست و متاسفانه مسایل جانبی همه را مشغول خود کرده است[!]»
اولا اگر مسایل و چالشهایی در حوزه سلامت وجود دارد، چه ارتباطی با جلوگیری از فرار مالیاتی پزشکان دارد؟! دوم آنکه از قضا شاید برخی از آن مشکلات به دلایلی مانند کمبود بودجه مربوط باشد که به این ترتیب جلوگیری از فرار مالیاتی اقدامی موثر برای برطرف کردن آن چالها است.
تحمیق مردم توسط یک پزشک!
نویسنده در ادامه نوشته: «بیش از 60 درصد پزشکان عمومی بیکارند. بخش مهمی از شاغلان هم کار مستقلی که نیاز به کارت خوان داشته باشد، ندارند. پزشکان طرحی، پزشکان جوان یا هیئت علمی تمام وقت دانشگاهها اصلا ارتباط مستقیم مالی با بیمار ندارند که کارت خوان داشته باشند...»
با کمال تاسف نویسنده به تحمیق مخاطبان این روزنامه زنجیرهای پرداخته است. چنانکه در سطرهای بالا خواندید، او مدعی شده 60 درصد پزشکان عمومی بیکارند. عنوان کردن این موضوع و به این شکل، به ذهن مخاطب عموما بیکاری 60 درصدی همه پزشکان را متبادر میکند حال آنکه نویسنده با آوردن کلمه «عمومی» در حقیقت تخصیص زده که این یعنی این آمار در فرض صحت، فقط شامل یک گروه از پزشکان است اما باید توجه داشت که مخاطب شاید خیلی به این موضوع دقت نکند و آن را به حساب بیکاری 60 درصدی همه پزشکان بگذارد.
نویسنده بهگونهای نوشته که انگار طرح اخیر مجلس تاکید کرده که همه پزشکان چه مطب داشته باشند و چه نداشته باشند، باید از دستگاه کارت خوان استفاده کنند! طرح مجلس شامل پزشکانی است که مطب دارند و یا بابت ویزیت، درمان و یا عمل جراحی و.... از مراجعین حقالزحمه دریافت میکنند.
در پایان این نکته را متذکر شویم که متاسفانه از زمانی که زمزمه این موضوع مطرح شده تا هم اکنون برخی از پزشکان به صورت آشکار با نوشتن یا مصاحبههای خود عملا از اینکه مالیات پرداخت کنند، به شدت گلایهمند بودهاند! این در حالی است که این طیف با درآمدهای خوب و در برخی رشتههای پزشکی با درآمدهای عالی از پرداخت مالیات متناسب با درآمد شانه خالی کردهاند اما یک کارمند قبل از اینکه حقوق یک میلیون و 500 هزار تومانیاش را بگیرد، مالیات این درآمد اندک را پرداخته است.