کد خبر: ۳۱۰۳۸۱
تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۵
تأثیر انس با ادبیات در تجربه مراحل مختلف زندگی- بخش دوم 

ارتقا‌بخشـی روح و روان با مطالعه شعر و داسـتان

 

خواندن ادبیات باعث توسعه تفکر و خلاقیت فرد می‌شود. داستان‌ها و شخصیت‌های ادبی، نحوه تفکر و دیدگاه‌های متفاوت را برای ما نمایش می‌دهند و ما را به فکر کردن در خارج از محدوده روزمرگی می‌اندازند. خواندن ادبیات می‌تواند به بهبود مهارت‌های زبانی ما کمک کند. هرگاه موقع صحبت ‌کردن کلمات را بهتر پیدا کنیم و درست‌تر به‌کار بگیریم، مسلماً کلام ما شیواتر خواهد شد و منظور نظر خودمان را به مخاطب بهتر می‌رسانیم. درواقع خواندن ادبیات باعث می‌شود اهل گفت‌وگو و گفتمان شویم و به ‌جای پرخاشگری، مطالبه خود را با بیانی تأثیرگذار اعلام کنیم. 
از سوی دیگر خواندن داستان‌ها و حکایت‌ها این فرصت را به ما می‌دهد که به‌ جای یک تجربه در فرصت محدود زندگی خود، ده‌ها تجربه از طریق خواندن ماجراهایی که بر قهرمانان داستان‌ها می‌گذرد، کسب کنیم. خواندن ادبیات به طور عالی خیال‌پردازی را تمرین می‌دهد. ما از داستان لذت می‌بریم، لذت ‌بردن از دیدار با شخصیت‌ها و زندگی در دنیای آنها، تجربه شادی و غم آنهاست. به معنای عملی، یک تخیل فعال به ما کمک می‌کند تا حقیقت را بفهمیم، قضاوت کنیم و با پیچیدگی‌های زندگی از راه‌های خلاقانه برخورد کنیم. این حتی به توانایی ما در استفاده از منطق و استدلال خوب کمک می‌کند.
پیوند بین ادبیات و تاریخ 
عفت نصراللهی، کارشناس ارشد تاریخ ایران که این روزها بین‌رشته‌ای فعالیت دارد و سعی می‌کند بین داستان و تاریخ پیوندی برقرار کند، به گزارشگر کیهان می‌گوید: «تاریخ و داستان هر دو از روایت بهره گرفته‌اند. در تاریخ رویداد‌ها با تکیه ‌بر توالی زمانی بیان می‌شوند و یک نظام‌مندی علمی بر پایه رابطه علی و معلولی حاکم است. در داستان نیز به جهت برخورداری از چارچوب خاص داستان‌نویسی از قبیل (زمان، مکان، شخصیت، گره و...) یک نظام‌مندی هنری بر پایه رابطه علی و معلولی حاکم است. با این‌حال مورخ گزارشگر محض تاریخ بوده و رمان‌نویس تاریخی سعی دارد با چاشنی تخیل و خلاقیت آنچه را که در گذشته روی داده، بیان کند؛ بنابراین داستان در خلق رمان تاریخی بستر اصلی بوده و تاریخ در آن غوطه می‌خورد. نکته اصلی در این پیوند ایجاد تعادل بین این دو عنصر است.»
این کارشناس ارشد تاریخ ایران در مورد فواید خواندن داستان‌های تاریخی می‌گوید: «در مجموعه‌های داستانی یا رمان‌های تاریخی، نویسنده تلاش می‌کند در بطن داستان، گذشته و شرایط آن دوران را بازگو کند. شخصیت‌ها، زمان و محل وقوع آن داستان همگی ریشه در واقعیت دارند؛ چون این سری از کتاب‌ها از داستان‌های واقعی زندگی افراد الهام می‌گیرند و درباره بازه زمانی مشخصی هستند. طبیعتاً زمینه‌های سیاسی یا اجتماعی دوران خود را هم به همراه دارند و این یکی از مهم‌ترین نقاط قوت این ژانر محسوب می‌شود. 
همچنین رمان تاریخی همواره بسته به دغدغه نویسنده در پی آن است که عمق رویدادهای تاریخی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی را از زوایای مختلف، تازه و حتی نادیده بکاود.
از جنبه دیگر داستان تاریخی به ما اجازه می‌دهد که تاریخ را از زاویه‌ای شخصی و انسانی تجربه کنیم. به ما کمک می‌کند تا به‌ جای خواندن صرفِ حقایق، وارد ذهن شخصیت‌های تاریخی شویم، با افکار، تردیدها، و آرزوهایشان آشنا شویم و تصمیمات سرنوشت‌سازشان را از نگاه خودشان درک کنیم.
خواندن داستان تاریخی برای ما جنبه عبرت‌‌آموزی دارد و سبب می‌شود، اشتباهات گذشته را در تصمیم‌گیری شخصی و اجتماعی تکرار نکنیم.» 
ضرورت مطالعه ادبیات و تاریخ برای نسل جوان
اما فواید بی‌شمار مطالعه ادبیات فقط به افزایش مهارت‌های زبانی محدود نمی‌شود. ادبیات سرمنشأ بسیاری دیگر از مواهب ذهنی و عقلی است. مطالعه ادبیات به افزایش سواد و علم فعال افراد منتهی می‌شود، علمی که شاید از فعالیت‌های انفعالی مانند تلویزیون نگاه‌ کردن هیچ‌گاه به دست نیاید. مطالعه ادبیات علاوه‌بر اینکه افراد را با میراث سرشار ادبی یک سرزمین آشنا می‌کند، همچنین باعث افزایش آگاهی نسبت به ارزش‌های فرهنگی، تاریخ، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، و تعدادی دیگر از علوم می‌شود. 
مطالعه ادبیات به توانایی ما در همذات‌پنداری با سایر انسان‌ها کمک می‌کند، توانایی ما در دیدن و درک پیچیدگی‌های انسانی را افزایش می‌دهد، و باعث گسترش افق‌های ذهنی انسان از طریق درک تجربیات نیابتی می‌شود. 
متأسفانه، ما در عصری زندگی می‌کنیم که به‌صورت شدید و خطرناکی قدرت و اهمیت قوه تخیل را زیر سؤال می‌برد. نادیده ‌گرفتن قوه تخیل یعنی بستن راه تنفس ذهن. 
احمد عبدی‌پور، فرهنگی درباره ضرورت مطالعه رمان‌های تاریخی توسط نوجوانان توضیح می‌دهد: «نسل جوان باید از آنچه که بر سر مردمان و اقوام پیشین آمده است، مطلع شود و از تجربیات آنان استفاده کند. تاریخ سندی است که وقایع را بازگو می‌کند. روایتی است مکتوب از آنچه که در جهان رخ داده است. تاریخ از گذرگاه‌هایی طولانی عبور کرده و اکنون در قالب میراثی ارزشمند به ما رسیده است.
خرید رمان‌های تاریخی و مطالعه‌ آنها بینش و بصیرت را افزایش می‌دهد. این کتاب‌ها به ما می‌آموزند که همواره پس از هر شب تاری، صبح روشنی انتظارمان را می‌کشد و به ما یاد می‌دهند که در رسیدن به هدف خود استوار باشیم و تا آنجا که توان‌ داریم از خاک میهن خود دفاع کنیم.»
این فرهنگی در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «تاریخ درس زندگی است، فهرستی از نام‌های برجای ‌مانده است. درسی است که از فرازونشیب دوران سخن می‌گوید. از سویی پر از نام‌هایی است که از آنها به نیکی یاد می‌شود و در سمت مقابل نام‌هایی که تا ابد منفور خواهد ماند. شناخت مردمان و جوامعی که در سال‌های قبل از ما می‌زیسته‌اند از جمله دستاوردهای خرید کتاب‌های تاریخی است.
همین کتاب‌ها هستند که حس کنجکاوی ما را بر می‌انگیزند. حالا که نمی‌دانیم در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد، چه ‌بهتر که با نگاهی به گذشته از روند وقایع مطلع شویم.»
تأثیر ادبیات بر درمان افسردگی
سحر افراز روان‌شناس خانواده بر کارویژه ادبیات و کارایی آن بر بیماران جسمی و روانی، تأکید دارد و می‌گوید: «یکی از حوزه‌های مورد علاقه ما ایرانیان از ایام گذشته حوزه ادبیات و شعر و داستان بوده است که در این دوران بحران، منابعی غنی در حوزه ادبیات (به‌ویژه برای افرادی که دچار حالت افسردگی هستند) یکی از بهترین سرگرمی‌هایی است که هم از جنبه روان‌شناختی و هم از جنبه هنر شناختی به آن توصیه می‌شود.»
وی می‌افزاید: «شرط بهره‌گیری از شعر در درمان بیماران روانی، آشنایی درمانگر با هنر شعر، مضامین شعری، پیشینه ادبیات و خوانش صحیح و تأثیرگذار آن است؛ شعر درمانی که یکی از شاخه‌های معروف و بنام در حوزه روان‌شناسی است حتی در بیماران مبتلا به سرطان و افرادی که در وضعیت نزدیک به مرگ قرار دارند، کمک شایانی در دستیابی به آرامش کرده تا این افراد در روند درمانی خود وضعیت مطلوبی را تجربه کنند.»
ادبیات و به‌صورت خاص شعردرمانی صرفاً در حوزه پزشکی سودمند نبوده، بلکه این شیوه در زمینه خدمات اجتماعی و روان‌شناختی هم تأثیرگذار بوده است و در کشور ما به علت پیشینه غنی‌ای که ادبیات، شعر و داستان داشته، شعر و قصه درمانی در کودکان و بزرگسا‌لان در زمینه‌های مختلف روان‌شناختی و درمان‌های روحی و روانی ازجمله گروه‌درمانی و مشاوره‌های گروهی، جلسات انفرادی درمان و سایر زمینه‌ها استفاده شده است.
افراز یادآور می‌شود: «اشعار کلاسیک منبع بسیار مفیدی برای افراد هستند؛ اشعار شاعرانی چون حافظ، مولانا، سعدی، فردوسی، عطار... در جلسات مشاوره و درمان معمولاً شعرخوانی درمانگر در انتقال عاطفه شعری و برانگیختن احساسات مخاطب، اثرگذار است. در هنگام خواندن شعر، تأکید بر موسیقی شعر و تکیه‌های کلامی آن احساس آرامشی را در فرد به‌وجود می‌آورد. برای مثال در حوزه مثبت‌اندیشی اگر بخواهم به یکی از اشعار مولانا اشاره کنم این بیت خوانده می‌شود: «مرا عهدی‌ست با شادی که شادی آن من باشد، مرا قولی‌ست با جانان که جانان جان من باشد.»
مورد دیگر مضامین مختلف در شعر و متون ادبی هستند که باعث افزایش خوش‌بینی در افراد افسرده می‌شود. حتی مضامین چالش‌برانگیز نه‌تنها در افراد تنش ایجاد نمی‌کند، بلکه در به‌وجود آوردن مباحث عاطفی و منطقی بسیار راهگشا و مفید است.
این مشاور خانواده ادامه می‌دهد: «این مضامین که در اشعار، داستان‌ها و رمان‌ها دیده می‌شود، اعم از موضوعات مثبت مانند شاد بودن، مسائل آفرینش و غنیمت شمردن لحظه حال تا موضوعاتی منفی مانند خیانت و خودبینی، نقشی تنش‌زدا در افراد افسرده دارد. برای مثال حافظ در یکی از رباعیات خود این‌گونه به تقویت امید و خوش‌بینی می‌پردازد: «از چرخ به هرگونه همی دار امید، وز گردش روزگار می‌لرز چو بید، گفتی که پس از سیاه‌ رنگی نبود، پس موی سیاه من چرا گشت سفید؟»
وی در انتها یادآور می‌شود: «بنابراین به‌ عنوان جمع‌بندی باید گفت که با توجه ‌به تأثیرات مثبتی که هنر و ادبیات در بهبود حال عمومی افراد مبتلا به افسردگی و سایر اختلالات روحی و روانی داشته و همچنین پژوهش‌های متعددی که این امر را اثبات کرده‌اند، پیشنهاد می‌شود که از این شیوه به‌مثابه درمانی کم‌هزینه اما اثرگذار در افراد و به‌خصوص در ایام کرونا و در دوران پساکرونا (که احتمالاً تعداد مبتلایان به افسردگی بیشتر خواهد شد)، غفلت نکنیم.»
رمان‌ها حس موفقیت را ایجاد می‌کنند
اگر هنوز می‌پرسید چرا باید داستان بخوانیم؟ باید بگوییم که مطالعه مکرر رمان و داستان معمولاً منجر به «پیامدهای شناختی مثبت» درباره خود می‌شود. به‌عبارت ‌دیگر، هنگامی که مطالعه را به‌ عنوان یک سرگرمی طولانی‌مدت انتخاب می‌کنید، ذهن خود را قوت می‌بخشید.
افرادی که کتاب می‌خوانند اغلب از ترفندهای نویسندگان در کسب‌وکارشان استفاده می‌کنند و به‌ جای اینکه مجبور باشند اصطلاحات و دستور زبان پیچیده ادبی را به‌خاطر بسپارند، به طور شهودی و خلاقانه متوجه می‌شوند که چگونه یک جمله، یک پاراگراف و یک متن را به‌درستی ساختار دهند؟ 
مهارت‌های نوشتاری بخش مهمی از مهارت‌های ارتباطی است. از سوی دیگر، یک کتاب خوب باعث می‌شود که خواننده پس از ورق‌ زدن آخرین صفحه کمی توقف کند، بیندیشد و تخیل خود را پرورش دهد. این شیوه‌ خودآگاهی و تأمل، مؤلفه‌ بزرگ هوش هیجانی و خلاق است که به احساس موفقیت درونی و بیرونی می‌انجامد.
یکی دیگر از فواید خواندن رمان این است که به ما ایده می‌دهد و افق دیدمان را گسترده‌تر می‌کند. برای اینکه یک داستان جذاب باشد، باید سؤالاتی را ایجاد کند که خواننده می‌خواهد به آنها پاسخ دهد، سناریوهای احتمالی را تصور کند و مشتاق است که ببیند آیا پاسخ آنها ‌با آنچه واقعاً اتفاق می‌افتد، مطابقت دارد یا خیر؟ 
این عادت‌ها مهارت‌های حل مسئله را تقویت می‌کنند که به افراد کمک می‌کند تا از پیچیدگی‌های کاری و ارتباطی خود عبور کنند.
از آنجایی ‌که خوانندگان ادبیات داستانی، طیف وسیع‌تری از کلمات را از این طریق تجربه می‌کنند، اغلب به‌خوبی صحبت می‌کنند و می‌توانند خود را حرفه‌ای و موفق نشان دهند. همچنین، خواندن منظم کتاب به آنها کمک می‌کند تا مهارت‌های هدف‌گذاری را ایجاد کنند که برای موفقیت و خلاقیت، حیاتی است.