kayhan.ir

کد خبر: ۲۷۴۲۱۳
تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۴۰۲ - ۲۰:۱۵

شبهه فاعلیت زینت دادن اعمال انسان‌ها به خدا یا شیطان؟(پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
خدای متعال در قرآن کریم از یک‌سو فاعلیت زینت دادن عمل هر قومی در نظرشان را به خودش، و از طرف دیگر در نقطه مقابل آن، عمل زینت دادن اعمال انسان‌ها را به شیطان نسبت می‌دهد. آیا این مواضع متفاوت قرآنی، موهم تعارض و تناقض در آیات قرآن کریم نیست؟
پاسخ:
آیات موهم تعارض
خدای متعال در قرآن کریم فاعلیت زینت دادن اعمال هر قومی در نظرشان را به خودش نسبت داده و می‌فرماید: «زیّنّا لکل امه عملهم» برای هر امتی کردارشان را آراستیم.(انعام- 108) و از طرف دیگر همین نوع فعالیت در آراستن اعمال انسان را به شیطان ارتباط داده و می‌فرماید: «زیّن لهم الشیطان ما کانوا یعملون» شیطان آنچه را انجام می‌دادند، برایشان آراسته گردانید.(انعام- 43) آیا این تفاوت و تنافر آیات و مواضع قرآنی در رابطه با این موضوع خاص، موهم تعارض و تناقض آیات قرآن با یکدیگر نیست؟
پاسخ شبهه
1- شیطان، انسان‌ها را به انجام عمل زشت وسوسه می‌کند. «و من شرالوسواس الخناس» (پناه می‌برم به خدا) از شر وسوسه‌گر نهانی(ناس- 4) یا در آیه دیگر می‌فرماید: قال فبعزتک لاغوینهم اجمعین» ابلیس گفت: به جاه و جلالت قسم که همگی‌شان را از راه به در می‌کنم.(ص- 82) در واکنش انسان‌ها به این وسوسه‌های شیطانی و اغواگری ابلیس، بعضی در برابر این وسوسه‌ها و اغواها تسلیم می‌شوند و سرانجام گرفتار عواقب شوم عمل خود می‌گردند، به تعبیر دیگر، سببیت از ناحیه خدا است. اما ایجاد سبب، به وسیله شیطان و این افراد، نتیجه وسوسه‌های شیطان است. در واقع می‌توان گفت: هیچ فعل و کنشی در جهان هستی، خارج از اذن و قدرت الهی نیست، ولی از باب «یضل‌الله الظّالمین» ظالمین و ستمگران را خداوند گمراه می‌کند.(ابراهیم- 27) خداوند متعال از آلات و اسبابی برای تحقق خارجی آنها استفاده می‌کند که یکی از آن ابزارهای تحقق اراده حضرت حق، می‌تواند شیطان باشد. لذا هیچ تنافی و تعارضی میان این آیات نیست. اما ممکن است در ذهن این سؤال مطرح شود که مگر ممکن است خداوند عمل بد انسان‌ها را در نظرشان زینت دهد؟ پاسخ این سؤال آن است که این‌گونه تعبیرات، اشاره به خاصیت و اثر هر عمل دارد. یعنی هنگامی که انسان کاری را به طور مکرر انجام می‌دهد کم‌کم قبح و زشتی آن عمل از بین می‌رود و به تعبیر علمای اخلاق آن عمل ملکه انسان می‌گردد و حتی آن کار در نظرش به صورت جالبی جلوه‌گر می‌شود. بنابراین از آنجا که علت‌العلل و مسبب‌الاسباب و آفریدگار هر چیز خداوند است و همه تاثیرات و تاثرها به خدا و اذن الهی منتهی می‌شود، این‌گونه اعمال و آثار در زبان قرآن به او نسبت داده می‌شود. به تعبیر روشن‌تر جمله: «زینا لکل امه عملهم» چنین معنا می‌دهد که آنها را گرفتار نتیجه سوء اعمالشان کردیم تا آنچه زشت است در نظرشان زیبا جلوه کند.
2- پاسخ دیگری که می‌توان از منظر علم وجوه و نظایر، به این توهّم داد، آن است که در مجموع سه نوع زینت و لذت را می‌توان تصور نمود: الف) لذایذی که لذیذ بودن و زیبایی آن، در ذات طبیعت شیء لذیذ است، مانند: طعم‌های لذیذی که در انواع اطعمه و اشربه و... است.
ب) لذایذ و زیبایی‌های فکری که هم زندگی دنیوی انسان را اصلاح می‌کند و هم آخرت او را آباد می‌کند که این قسم مانند قسم اول منسوب به خدای سبحان است که می‌فرماید: «حبب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم» خدا ایمان را برای شما دوست داشتنی گردانید و آنها را در دل‌های شما بیاراست.(حجرات- 7)
ج) لذات و زیبایی‌های فکری کاذب که موافق با هواهای نفسانی و مایه بدبختی در دنیا و آخرت است که به طور مسلم القایی از القائات شیطانی بوده و انحراف و لغزش روحی در انسان به وجود آورده و مستند به شیطان می‌باشد. مانند لذات موهومی که انسان از انواع فسق و فجور احساس می‌کند. این‌گونه لذات و زیبایی‌های کاذب را خداوند به شیطان نسبت داده و از قول او چنین حکایت می‌کند: «لازیّننّ لهم فی‌الارض و لاغوینهم اجمعین» من(هم گناهانشان را) را در زمین برایشان می‌آرایم و همه را گمراه خواهم ساخت.(حجر- 39) و نیز در آیه دیگری می‌فرماید: «فزیّن لهم الشیطان اعمالهم» شیطان اعمالشان را برایشان آراست. (نحل- 63) اما وجه اینکه چنین لذایذ و زیبایی‌های کاذب و موهوم بدون واسطه به خدا نسبت داده نمی‌شود این است که خدای تعالی که نظام خلقت را به احسن وجه منظم ساخته و هر چیزی را به سوی غایتش که همان کمال و سعادت آن است، سوق داده و هدایت نموده است، در نهاد آدمیان نیز فطرتی و در آن فطرت افکار و عقایدی قرار داده است تا آدمیان اعمال خود را براساس آن افکار انجام داده و در نتیجه به سعادت خود نائل آیند و دچار شقاوت و گمراهی و تباهی نگردند. ساحت ربوبی او پاک و منزه است از اینکه از این سنت جاری خود چشم پوشیده و امر به فحشا و نهی از منکر کرده و خلاف حکمت و عدالت خود رفتار کند و در یک کلام نظام تکلیف و تشریع و ثواب و عقاب را مختل سازد. بنابراین هیچ منافات و تعارضی میان آیات و مواضع مختلف قرآنی وجود ندارد.