کد خبر: ۳۱۰۳۷۱
تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۲
نگاهی به سریال «جانان» 

تبیین اهمیت جوانی جمعیت با چاشـنی سرگرمـی



محسن محمدی 
جوانی جمعیت کشور یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که در سال‌های اخیر درباره آن به وفور صحبت می‌شود. سال‌هاست که کارشناسان حوزه جمعیت و جامعه‌شناسان نسبت به پیری جمعیت ایران به‌ویژه در دو سه دهه آینده هشدار می‌دهند و به ضرورت تشویق جامعه و به‌ویژه زوج‌های جوان به فرزندآوری تاکید می‌کنند. در همین جهت، قرارگاه‌ها و تشکل‌های مختلف شکل گرفته و همه دستگاه‌های ذی‌ربط برای حل بحران جمعیت و ترغیب به فرزندآوری به میدان آمده‌اند و سعی بر بالا بردن نرخ زاد و ولد در کشور و جلوگیری از سقط جنین‌های قانونی و غیرقانونی دارند. سازمان صدا و سیما نیز به عنوان رسانه ملی و فراگیر کشور که کارکردهای آموزشی و پرورشی نیز دارد، برنامه‌های متعددی را در قالب‌های مختلف در حوزه جوانی جمعیت تولید و به روی آنتن شبکه‌های چندگانه خود فرستاده است. یکی از قالب‌هایی که اتفاقا می‌تواند تاثیر و کارکرد فوق‌العاده‌ای در این حوزه داشته باشد و دست بر قضا چندان مورد توجه قرار نگرفته، قالب نمایشی و داستانی است. شوربختانه برخی از سریال‌هایی که قرار بوده مفاهیمی مانند تشویق به فرزندآوری، توجه به جوانی جمعیت و کارکردهای یک جامعه جوان و پویا در آنها مورد توجه قرار گیرد، کاملا معکوس عمل نموده و اتفاقا فرزندهراسی و بزرگ‌نمایی مشکلات را خواسته و ناخواسته در پیش گرفته‌اند. به عبارت بهتر، آن‌قدر مشکلات فرزندآوری و گرفتاری یک خانواده پرجمعیت را برجسته کرده‌اند و مانورهای غلوآمیز داده‌اند که هراس و اضطراب را به جان و دل مخاطب انداخته‌اند.
یکی از مجموعه‌های نمایشی که اخیرا از شبکه ۲ سیما پخش می‌شود، سریال «جانان» به کارگردانی علیرضا باغشنی است. فیلمنامه این سریال که بر اساس داستان‌های واقعی به نگارش درآمده است، بر مسئله سقط جنین و عوارض و پیامدهای منفی جسمی و روحی و فردی و اجتماعی آن تمرکز دارد و در هر قسمت، به خانواده‌ای می‌پردازد که بر اثر مشکلات مالی، خانوادگی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی قصد سقط فرزند در راه را دارند و البته به سبب اتفاقات و پیشامدهایی، از کار خود منصرف شده و هدیه خدایی را پاس داشته و به دیده منت می‌پذیرند. شاید تعریف این فرآیند و ترسیم چنین ساختار و نقشه‌ای برای فیلمنامه، در وهله اول تصویر یک کار کلیشه‌ای و تکراری را در ذهن شنونده متبادر کند که احتمالا با سریالی مواجه خواهد بود که فقط شعار می‌دهد و بیانیه اخلاقی صادر می‌کند. در عمل اما، در بر پاشنه دیگری چرخیده و سریال جانان یک اثر نمایشی قابل دفاع و جذاب از آب درآمده است.
 با وجودی که قصه‌های سریال جانان از داستان‌های واقعی برآمده‌اند، اما نویسنده کوشیده تا بدون قضاوت و سوگیری خاصی، این داستان‌ها را به فیلمنامه تبدیل کند و داوری نهائی را به بیننده بسپارد. دلایل و بهانه‌هایی که از زبان شخصیت‌های اصلی قصه برای سقط جنین مطرح می‌شود، بعضا کاملا منطقی هستند و حس همراهی و همذات‌پنداری مخاطب را برمی‌انگیزانند و بسیار ملموس به نظر می‌رسند. در نتیجه، مخاطب خود را جای قهرمانی داستان می‌گذارد؛ البته نه این‌که لزوما با او همراهی کند، بلکه درگیر قصه شده و طالب می‌شود که ببیند آیا پایان کار همانی می‌شود که انتظار دارد و پیش‌بینی می‌کند یا داستان به سمت و سویی می‌رود که توقعش را نداشته است. به بیان دیگر، فیلمنامه و شخصیت‌ها طوری طراحی شده‌اند که حد میانه را رعایت کنند و اصطلاحا خاکستری باشند.
 در نقد هر اثر هنری و از جمله فیلم و سریال، آن اثر را باید با توجه به امکانات و داشته‌هایش قضاوت کرد. سریال جانان یک مجموعه نمایشی ساده و جمع و جور است که با وجود ادعا نداشتن، حرف‌های خوبی برای گفتن دارد و برای مخاطبش می‌تواند جذاب باشد. تقریبا همه نقش‌آفرینان این سریال از میان بازیگران بومی انتخاب شده‌اند و هیچ‌کدام چهره‌های مطرح و مشهوری نیستند. به عبارت بهتر، سریال جانان از مزیت حضور چهره‌ها و ستاره‌های محبوب بهره ندارد و جذابیتش را بر روی عوامل دیگری بنا کرده است. البته از زاویه دیگر، ساخت سریال‌هایی مانند جانان این فرصت را در اختیار بازیگران جوان و مستعد اما کمتر شناخته‌شده قرار می‌دهد که استعداد و توانایی‌های خود را بروز دهند. از سوی دیگر، اتخاذ چنین رویه‌ای البته که از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه است و هزینه کمتری را بر تهیه‌کننده و سایر عوامل اجرائی تحمیل می‌کند. از دیگر نقاط قوت سریال می‌توان به فرم روایت‌گونه آن اشاره کرد که کمتر در سریال‌های ایرانی از آن بهره گرفته می‌شود. اینکه قصه از زبان یکی از شخصیت‌های اصلی‌اش روایت می‌شود، به خودی خود می‌تواند جذاب باشد. ضمن اینکه مخاطب نیز به شکل مستقیم در جریان دیدگاه‌ها و عقاید کاراکتر قرار می‌گیرد و ادله‌ و برهان‌هایش را بی‌واسطه می‌شنود. 
پرداخت به مسائل روز اجتماعی و دغدغه‌های جامعه با رویکرد آموزشی در قالب آثار نمایشی اتفاق درست و بجایی است که با روح و ذات رسانه تلویزیون کاملا همخوانی دارد. این فرآیند البته بایدها و نبایدها و اما و اگرهایی دارد. شرط پرداخت به موضوعات اجتماعی داستان‌پردازی مناسب و لحاظ جنبه‌های دراماتیک است. 
به عبارت بهتر، قصه‌های واقعی اجتماعی زمانی می‌توانند برای مخاطب تلویزیون جذاب به نظر برسند که به درام آمیخته شده و چارچوب نمایشی پیدا کنند. قصه‌سازی مناسب و شخصیت‌پردازی منطقی و واقعی، دو کلید موفقیت طرح مسائل روز اجتماعی در قالب سریال‌های تلویزیونی است. دو عاملی که به نظر می‌رسد سریال جانان تا حدود قابل قبولی از آنها بهره گرفته و توانسته به یک اثر نمایشی ساده، بی‌پیرایه، جمع و جور و اقتصادی اما جذاب و دیدنی تبدیل شود.