کد خبر: ۳۱۰۳۷۴
تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۴
زنگ مجازی- جنگ ترکیبی

فردگرایی شبکه‌های اجتماعی و اینستاگرام!

 

عزیزالله محمدی(امتدادجو)
لزوم داشتن اطلاعات مقدماتی از هر موضوعی که بشر عصر مدرن مبتلا به آنهاست بر کسی پوشیده نیست و موضوع «سواد» امروز بسنده به نوشتن و یا خواندن نمی‌شود که بگوییم کسی دارای سواد هست یا نه! در واقع سواد امروز به منزله دانستن و آگاهی تعریف می‌شود که شاخه‌ها و حوزه‌های مختلف را در بر می‌گیرد.
دنیای رسانه و بالاخص شبکه‌های اجتماعی و سکوی‌های فضای مجازی با درک دقیق این موضوع و با تسلط کامل بر روانشناسی و جامعه‌شناسی رویکرد ابتدائی خود را با هدف افزایش سواد عمومی کاربران درخصوص اطلاعات عمومی و با زمینه ایجاد جذابیت و سرگرمی شروع کرد؛ اما! هر چه به پیش آمدیم چارچوب رفتاری شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به سمتی حرکت کرد که به وضوح جای پای سیاست‌های جریان سلطه جهانی را در آن بیشتر دیدیم و هدایتگری شبکه‌های اجتماعی و سکوی‌هایی مثل اینستاگرام بیشتر نمود پیدا کرد.
فضای اینستاگرام با استفاده از ابزارهای درون سکویی خود مثل(لایک، کامنت، پست، استوری و...) به ذائقه شناسی کاربران خود می‌پردازد و حتی در خلأ حضور جدی کاربران برای آنها محیط سرگرم‌کننده در اکسپلور را ایجاد می‌کند تا به طور خاص کاربر امکان فاصله گرفتن از آنچه که تحت عنوان لذت برای کسب اطلاعات و سواد است را نداشته باشد.
ایجاد شاخه‌های مختلف از هر موضوع واحد و پیوند زدن ذهن مخاطب به لایه‌ها و شاخه‌های تو در تو و بی‌انتها مشی رفتاری اینستاگرام برای نگه داشت مخاطب و کاربر است که او را در نهایت تا به فضای مورد برنامه‌ریزی شده می‌کشاند و از اصل انتخاب اولیه، دور و کنترل او را برای بازدید محتوا در اختیار می‌گیرد.
در این مرحله ایجاد شعف برای مخاطب و برانگیختن او با استفاده از هیجانات شناخته شده‌ای که از نوع کنش‌ها و واکنش‌های مخاطب به دست آمده و افزایش میزان سواد و اطلاعات غیر ضرور و کاذب از وظایف اکسپلور است تا مخاطب به طریق افراطی و هیجانی نسبت به هر آنچه که می‌بیند خود را عالم و آگاه بداند.
این نوع دریافت داده از اینستاگرام توسط کاربران به مرور همانند آبی که بیش از حد ظرفیت یک ظرف یا یک لیوان باشد در آن ریخته می‌شود و در نهایت سر ریز می‌شود! نوع تفکر واقعی و پیشین کاربر را سرریز و انواع محتواهای جدید را در اندیشه، ذهن و تفکرات مخاطب جایگزین می‌کند.
در واقع در این مرحله اینستاگرام یا هر نوع رسانه‌ای که قصد عملیات روانی و کنترلی و هدایتی را دارد؛ از نظریه تحت عنوان«کاشت» پیروی می‌کند و بر اساس آن انتقال پیامها به صورت به هم پیوسته صورت می‌گیرد؛ یعنی: رسانه با در اختیار گذاشتن پیام‌های به هم پیوسته که مفاهیم و درس‌های و ویژگی‌های مشترک دارد سعی می‌کند ذهن و سوگیری ذهنی کاربران خود را با انباشت انواع داده‌های هدفمند به مرحله قبول و تایید هر آنچه که دریافت می‌کنند برساند تا آنها باورها و انواع اندیشه‌های تزریق شده پیشین را بپذیرند.
جرج گربنر جامعه‌شناس، استاد دانشگاه پنسیلوانیا که اصالت مجارستانی دارد و صاحب نظریه« کاشت» است درخصوص این نظریه معتقد است«کاشت، فرآیندی بی‌سمت و سو نیست، بلکه بیشتر شبیه فراگردی جاذبه‌ای است و... هر گروه از مخاطبان ممکن است، در جهتی متفاوت تلاش کنند؛ اما! همه گروهها تحت تاثیر جریان مرزی واحدی قرار دارند؛ از این رو کاشت بخشی از فرآیند دائمی، پویا، و پیش رونده تعامل میان پیامها و زمینه‌های قبلی است. نظریه کاشت به ما خاطر نشان می‌کند که ارتباطات در دنیای نهادین روی می‌دهد؛ دنیایی که احتمالا آفریده رسانه‌هاست. بنا بر این نظریه، افکار عمومی نیز از طریق اطلاعات رسانه‌ای در طول زمان شکل می‌گیرد و مستقل از اطلاعات دسته‌بندی شده منظم رسانه‌ای، کمتر محقق می‌شود»
فرآیند طی شده جهت تغییر رویکرد و ذهنیت کاربران و مخاطبین رسانه‌های سلطه و همین طور سکوی‌های مثل اینستاگرام به صورت دفعتی و نقطه‌ای نیست و همواره با بهره‌گیری از نظریه کاشت، در طی زمان و تدریجی مخاطبین خود را در معرض تغییر قرار می‌دهند تا مخاطب به جای تردید از ایجاد تغییر با یقین به سمت تغییر حرکت و حتی در راستای ایجاد تغییر برای سایرین نیز تبدیل به یک عنصر رسانه‌ای تحت عنوان « انسان رسانه» شود.
انسان رسانه شدن کاربران رسانه‌های مختلف و به خصوص اینستاگرام همان مرحله‌ای از سواد است که حالا دیگر نه نیاز به مطالعه دارد و نه نیاز به توان خواندن یا نوشتن و یا هر نوع تخصص واقعی دیگری که مستلزم دانش است؛ بلکه با نگرشی که کاربر به دست آورده و با ذهنیت‌سازی که بر روی او صورت گرفته است و با استفاده از یقینی که او در فرآیند تغییر حاصل کرده می‌تواند به عنوان یک عنصر پویا و فعال از آنچه که هدف تولیدکنندگان محتوای خاص بوده است دفاع کند و حتی به تهاجمات گسترده‌ای نیز در فضای مجازی و حتی در فضای واقعی دست بزند.
در این مرحله کاربر تغییر شخصیت پیدا کرده به شدت به یک عنصر افراطی برای دفاع از یافته‌های جدید خود تبدیل می‌شود که به صورت هدفمند به او تزریق شده است و به طور وحشتناکی حتی میل به خشونت نیز در او ظاهر می‌شود تا اگر در گفت‌وگوی معمول نتوانست جریان فکری مقابل خود را همسو با خود کند با توسل به خشونت و زور و یا طرد طرف مقابل به دیکته کردن باورها و عقاید جدید خود بپردازد و در ساده‌ترین حالت ممکن دیکتاتوری رفتاری، فکری و گفتاری بر او چیره می‌شود و خود را برتر از هر جریان فکری دیگر می‌بیند.
به طور مسلم ساختار و نظام وجودی همه رسانه‌ها مبتنی بر اهدافی به وجود آمده است که این ساختار و نظام را ذیل نظریه «کارکرد گرایی» می‌توانیم تعریف کنیم و آنها را بشناسیم. بر اساس این نظریه که بنیانگذار آن «امیل دور کیم»(1917-1858) است«اجزاء نتایجی برای حالات بهنجار دارند و نیازهای نظام را برآورده می‌سازند و هدفمند بودن و کل، دلیل وجودی اجزا می‌باشند»
فضای رسانه‌های دنیا و فضای شبکه‌های اجتماعی و اینستاگرام سرشار از تقابل‌های مختلف ارزش‌های متنوع و مختلف است که هر کدام سعی دارد برتری خود را نسبت به دیگری با جذب مخاطب نشان بدهد و هر کدام دارای ساختار و نظام وجودی وابسته به دیگری یا مستقل هستند که بر اساس اهداف خود تلاش می‌کنند در کل وجودی خود کارکردی متناسب با نیاز به هنجار‌های مورد قبول خود داشته باشند.
مبدل ساختن هر کدام از عناصر، کاربران و مخاطبین رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به یک عنصر پویا برای آنچه که در نظام وجودی و هدفمند رسانه تعریف شده است؛ عینیت‌بخشی به کارکردگرایی و باز‌نمایی ویژگی‌ها و منفیست این نظریه اجتماعی و فرهنگی است که در آن برای نظام اجتماعی موجودیت و هویتی مستقل و جدا از اعضایش در نظر گرفته می‌شود.
در کارکردگرایی که رسانه‌های خاص از آن تبعیت می‌کنند؛ اجتماعی شدن و یادگیری فرد تنها یک محصول ساده نظام فرهنگی است و اراده انسان به عنوان کنشگر واقعی در این نظام جایی ندارد؛ لذا به وضوح شاهد هستیم که در عین حالی که نام «شبکه‌های اجتماعی» به عنوان یک پدیده مدرن علمی و اجتماعی شناخته می‌شود؛ اما فردگرایی و فرد محوری را مبتنی بر دانش و سواد فردی ترویج و تبلیغ می‌کند و هر کاربر و مخاطب را در دنیایی از آنچه که برای او هدفمند تولید شده تنها می‌گذارد؛ با این وجه که هر مخاطب برداشت آن را دارد که با حضور بیشتر در مقابل رسانه و یا شبکه‌های اجتماعی و اینستاگرام سواد و دانش بیشتر کسب می‌کند.