نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
ترامپ نماینده آمریکا نیست سر به سرش نگذارید!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود به نامه احمد توکلی به اسحاق جهانگیری معاون اول دولت یازدهم پرداخته است. این روزنامه در ابتدا نوشته است: «نماينده پيشين مجلس، در نامهاي سرگشاده به معاون اول رييسجمهوري، از او خواست تا يكي از وزيران را به دليل آنچه وي فساد اقتصادي ميخواند، از مقامش عزل كند... توكلي كه با عنوان رييس هياتمديره سازمان مردمنهاد ديدهبان شفافيت و عدالت اين نامه را نوشته بود، پيرامون فشار اين وزير به گمرك و توجه جهانگيري به آن نامه گفت: «در آن گزارش ديدهبان با دلايل حقوقي و اقتصادي نشان داده بود كه درخواست وزير مذكور براي آنكه گمرك ايران از جريمه قانوني ٣٠٠٠ ميليارد توماني شركت كرهاي به خاطر تقلبات گمركي اين شركت، چشم بپوشد، غيرقانوني و ضد منافع ملي است. شما اين موضوع را درخور بررسي جدي همراه با حساسيت شمرديد.»
این روزنامه در ادامه از قول توکلی پیرامون وزیر میلیاردر دولت تدبیر و امید آورده است: «همسر وي و دخترانش در ١٠ شركت زير مديرعامل، رييس، نايب رييس و عضو هيات مديره يا بازرس هستند... چگونه ميتوان پذيرفت كسي كه تا سال ١٣٨٧ مستخدم دولت بوده است و همه بنگاههايي كه ثبت كردهاند مربوط به سالهاي ١٣٨٩ به بعد است، طي سه، چهار سال از راه درست و بدون رانت به ثروت افسانهاي ١٠٠٠ ميلياردي برسد؟»
کاسبی سیاسی از مراسم تشییع شهدای آتشنشان
روز دوشنبه مردم با حضور با شکوه در بدرقه جوانمردان شهید خود باز هم نشان دادند که قدر ایثارگری و فداکاری فرزندان خود را میدانند، چه این ایثارگری در میدان نبرد 8 ساله با دشمنان وطن باشد، چه بذل جان در راه حفظ حرم اهلبیت(ع) و حریم و اقتدار ایران هزاران کیلومتر دورتر از مرزها و چه تجلی ایثار در جانفشانی آتشنشانهایی که تا ابد ماندگار شدند.
اما کاسبکاران سیاسی با توهین به مردم، این حضور باشکوه را به یک میتینگ سیاسی تقلیل دادند.روزنامه زنجیرهای آرمان در تیتر یک با عنوان «قالیباف، قالیباف، استعفا،استعفا» نوشت: «نکته قابل تامل در این مراسم دستنوشتههای «قالیباف، استعفا» و سر دادن همین شعار بود، اما ساعتی از آغاز مراسم نگذشته بود که فیلم قالیباف در مراسم تشییع پیکر آتش نشان در حالی منتشر شد کهگریه میکند. در روزهای پس از حادثه پلاسکوبسیاری شهرداری تهران را مقصر اصلی وقوع این حادثه دانسته و خواستار استعفای شهردار شدند که تا کنون وی دراین زمینه هیچ اظهارنظری نداشته است.»
گفتنی است یکی از اهداف رویکرد تکسویه زنجیره ایها در تحلیل حادثه پلاسکو در مقصر دانستن شهرداری، برای فرار از پاسخگویی وزارت کار به عنوان دستگاهی است که اختیار پلمب پلاسکو را داشت.
وعدههای برجامی، کارِ اصولگرایان بود!
روزنامه زنجیرهای آرمان در مصاحبهای نوشت: «اصولگرایان تندرو مدام تبلیغ میکنند که به صرف توافقنامه برجام همه چیز باید حل شود و اقتصاد کشور به فوریت به رشد و تعالی برسد. آنها با روشهای تبلیغاتی مختلف سعی درتخریب دولت روحانی دارند».
این ادعای مضحک در حالی است که مقامات ارشد دولت یازدهم و مدعیان اصلاحات همه امور کشور حتی آب خوردن مردم را هم به برجام گره زده بودند. به چند نمونه از این اظهارات توجه کنید: «تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند (روحانی،17/3/1394)»، «سال 94 با توافق هستهای بذر اقتصاد ایران به ثمر مینشیند (علی طیبنیا، وزیر اقتصاد)»، «امسال اقتصاد ایران بعد از توافق هستهای شکوفا خواهد شد. (سیف، رئیسبانک مرکزی)»، «منتظر هجوم سرمایههای خارجی بعد از توافق هستهای باشید.(اکبر ترکان، رئیسمناطق آزاد)».
به هر بهانهای صدا وسیما مقصر است!
روزنامه اعتماد در سرمقاله دیروز خود با عنوان «سهم صداوسيما در اشكالات فضاي مجازي» باز هم به تدارک حملهای علیه صدا و سیما پرداخته است.
این روزنامه در سرمقاله اش نوشته است: «علت اصلي رشد شبكههاي مجازي در ايران و نيز بروز ويژگيهاي غيرسازنده در آن را ميتوان در عملكرد صداوسيما يا محدوديتهاي مطبوعاتي جستوجو كرد!»
نکته اینجاست که شبکههای مجازی در تمام دنیا به سرعت همه گیر شدهاند و این خاص ایران نیست. دیگر اینکه در همین چند هفته اخیر روزنامههای زنجیرهای به هر بهانهای حمله به صدا و سیما را در دستور کار قرار دادند؛ از اندکی افزایش بودجه این سازمان تا درگذشت هاشمی و حادثه پلاسکو. روزنامه اعتماد چندی پیش اقرار کرده بود که انتقاد (بخوانید حمله) از صدا و سیما در این روزنامهها به امری عادی و هر روزه تبدیل شده است.
این رویدادها کل کشور را تکان داد
استفاده ابزاری از فاجعه پلاسکو و تشییع میلیونی آتش نشانان شهید برای رسیدن به اهداف و مطامع سیاسی همچنان در زنجیره ایها ادامه دارد. احمد مسجد جامعی عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران در یادداشتی به روی دادهای یک ماه گذشته کشور پرداخته و از فوت هاشمی رفسنجانی تا حادثه پلاسکو چنین نتیجه گرفت: «در یکی، دو هفته گذشته چند اتفاق ناگوارِ پشت سر هم تهران را لرزاند؛ اتفاقاتی که در آن چند نفر از بهترین فرزندان این آبوخاک شهید شدند و سرمایههای مادی و انسانی فراوانی بر باد رفت. رحلت «یار دیرین» و شهادت بیش از ٢٠ آتشنشان قهرمان و شهروندان عزیز تهرانی و سیل سیستانوبلوچستان و در نهایت فاجعه خاموش آلودگی هوا در خوزستان و سرانجام درگذشت چهار نفر از هموطنان عزیز کولبر در حادثه ریزش بهمن در سردشت که قلب بسیاری از ساکنان تهران را به درد آورد و کل کشور را تکان داد.»
وی ادامه داد: «تکانی که میگوییم؛ یعنی حساسیت هزاران کاربر فضای مجازی به سیل سیستانوبلوچستان که از تحتالشعاع قرارگرفتن آن جلوگیری کردند و مسئولان را به دادن گزارش درباره خدمات ارائه شده برای سیلزدگان واداشتند.»
مسجد جامعی پس از مقدمه چینیهای فراوان اصل سخن خود را در حمله به شهرداری تهران زده و افزوده است: «کدام مدیر شهری بود که دلش نمیخواست افتخار جلوگیری از چنین فاجعهای را به نام او ثبت کنند؟ اما واقعیت آن است که نتوانستند از آن همه نیروی جوانِ مؤمن جانبرکف، برای مهار یک آتشسوزی در یک ساختمان بلند، بهدرستی بهره گیرند. آتشنشانان، چنانکه پیداست، تجهیزات و امکانات ندارند و ریاست این سازمان تخصصی، سالهاست که بر عهده آتشنشانها نیست.»
استیضاح حق نمایندگان است؛ ولی نیست!
روزنامه زنجیرهای شرق در نوشتاری به استیضاح وزرای آموزش و پرورش و راه پرداخته و نوشت: «باید پذیرفت استیضاح و سؤال، حق طبیعی و قانونی مجلس و نمایندگان مردم است و اگر نمایندگان لازم بدانند، میتوانند از این اهرم استفاده و وزیر مربوطه را استیضاح کنند. اما استفاده بیمورد از استیضاح خاصیت و کارکرد آن را از بین خواهد برد. آنچه در عملکرد مجالس گذشته شاهد بودیم، استفاده ابزاری، جناحی و سیاسی از استیضاح، حتی به عنوان اهرمی برای مقابله با دولت بوده است. در مجلس فعلی نیز در برخی موارد با چنین رویههایی برخورد داشتهایم. استیضاح تاکنون نتوانسته است به عنوان یک ابزار برای بهبود شرایط کشور به کار گرفته شود و کارکرد اصلی خود را در زمین سیاسی کشور ما از دست داده است.»
در ادامه این نوشتار آمده است: «دانشآشتیانی در شرایطی به سمت وزارت رسید و توانست از مجلس رأی اعتماد کسب کند که همگان به این امر آگاه بودند که رأی اعتماد به او برای هشت ماه پایان دولت است. اکنون که حدود دو ماه از رویکارآمدن ایشان گذشته است، زمان بسیار کوتاهی برای قضاوت درباره عملکرد اوست. با توجه به مشکلات عدیده وزارتخانه آموزشوپرورش نباید توقع داشت که تمامی مشکلات در این مدت کوتاه حل شود.»
اگر استیضاح حق نمایندگان است محدود کردن این حق و نیز سیاسی خواندن استفاده کنندگان از این حق خود یک نوع سیاسی کاری و سیاست بازی محسوب میشود. اگر دانش آشتیانی در چند ماه پایانی دولت که به این سمت منصوب شده است کاری نمیتواند برای مشکلات موجود آموزش و پرورش انجام دهد چرا به این سمت منصوب شده است؟
ترامپ منتخب مردم آمریکا هست یا نیست؟
روزنامه وقایع اتفاقیه در یادداشتی با عنوان «ترامپ، نماينده آمريکا نيست» نوشت: «همانقدر که اعتماد به آمريکا سادهلوحي است، باور به نمايندگي آمريکا از سوي ترامپ نيز سادهلوحي خواهد بود. اين دورهاي گذراست و ترامپ نميتواند دوام بیاورد. اگر رويکارآمدن ترامپ يک محاسبه سيستمي نباشد، شايد حتي يک دوره نيز نماند. آمريکا بيش از آنکه محصول افراد باشد، حاصل سيستم خردگرايي مبتنيبر منافع است.»
این یادداشت در ادامه تلاش زنجیرهایها برای تعریف شخصیت دونالد ترامپ، بیرون از هویت آمریکا و تطهیر کلیت سیستم ترامپ پرور این کشور است در حالی که ترامپ خروجی ساختار نظام و برگزیده جامعه آمریکاست و اگر در تاکتیکها با اوباما تفاوت داشته باشد در استراتژی اتفاقنظر دارند و هدف یا اهداف مشترکی را دنبال میکنند و مخصوصا در دشمنی و کینهتوزی علیه ایران اسلامی کمترین اختلافنظری با یکدیگر نداشته و ندارند.
در ادامه این یادداشت همچنین با القاء این توهم که در مقابل ترامپ تندرو و افراطی نباید دست به اقدامات واکنشي، هيجاني و احساسي بزنیم آمده است: «آّمریکائیها هزينههاي اين دوره را پس از ترامپ نيز قبول نکرده و از آن عذرخواهي خواهد کرد و نبايد براي ترامپ متحمل هزينه شد.»
این گزاره نیز در صورتی قابل قبول است که اصلاحطلبان مانند سه سال و چند ماه گذشته، غیرت دینی و ملی و ضرورت مقابله با کینهتوزیهای آمریکا و متحدانش را مصداق «تندروی»! و «افراطیگری»! ندانند و بر این باور خطرآفرین و ذلتبار نباشند که برای در امان ماندن! از وحشیگریهای آمریکا باید با کدخدا کنار آمد! و یا دست از انقلابیگری کشید!
در بخش پایانی این یادداشت نیز منع ورود ايرانيان و عدم محدوديت براي سعوديها به آمريکا را به این مسئله ربط داده است که نگاه واشنگتن در تنظيم روابط خود با کشورها، به رفتار دولتهاست. رياض، دوست و تهران، دشمن است و آمريکا از رياض هيچ صداي مرگي را نميشنود و همانگونه که هدف تحريمهاي اقتصادي فشار به مردم براي دستيابي به اهداف خاص بوده و هست، هدف ممانعت از ورود ايرانيان به خاک آمريکا نيز فشار بر نظام ايران است» و از این جهت به نظر این روزنامه خصومت آمریکا نیز تقصیر ایران است!
این درحالی است که حداقل طی 4 سال گذشته دولت یازدهم منفعلانهترین مواضع را در برابر دشمنیها بدعهدیها و خلف وعدههای آمریکا داشته و مقامات ارشد دولت حتی از استفاده از واژه دشمن در ادبیات سیاسی خود علیه آمریکا اباء داشتهاند. مدعیان اصلاحات میکوشند میان ترامپ و آمریکا تفاوت قائل شده و ادعا دارند خصومت های ترامپ دیوانه را نباید به حساب آمریکای مودب نوشت!