دلایل هوشمندانه عدم درخواست کمک از متحدان در جنگ ۱۲ روزه(مقاله وارده)
سید محمدحسین راجی
وزیر بهداشت اخیراً گفته است: «انتظار این بود روسیه در جنگ به ما کمک کند، اما خبری نشد».
این اظهارات، در حالی مطرح شد که روسیه در روزهای اخیر بهطور مستمر در حال کمک به ایران بوده و در جریان قطعنامه اسنپ بک از ایران حمایت کرد. این اظهارنظر، با توجه به این شرایط، چندان سنجیده به نظر نمیرسد.
اما پرسش اصلی این است که آیا اساساً ایران درخواستی برای کمک از روسیه یا دیگر متحدان مطرح کرده بود؟ و مهمتر اینکه، آیا درخواست کمک نظامی از متحدان در این جنگ اقدامی هوشمندانه بود یا خیر؟
ایران با درایتی قابل تحسین، از درخواست کمک نظامی مستقیم از متحدان قدرتمند خود مانند چین، روسیه، حزبالله لبنان، و انصارالله یمن خودداری کرد. این تصمیم نهتنها از تبدیل درگیری به یک جنگ منطقهای ویرانگر جلوگیری کرد، بلکه استقلال استراتژیک ایران را به نمایش گذاشت. چین و روسیه، بهعنوان متحدان کلیدی، در این درگیری به حمایت دیپلماتیک بسنده کردند و از دخالت نظامی خودداری نمودند. بهعنوان مثال، چین حملات اسرائیل را محکوم کرد و خواستار کاهش تنش شد، در حالیکه روسیه حملات آمریکا به تأسیسات هستهای ایران را غیرموجه خواند. این عدم دخالت نظامی متحدان، نتیجه مستقیم استراتژی ایران برای حفظ کنترل کامل بر میدان نبرد بود که نشاندهنده اعتمادبهنفس ایران در مدیریت درگیری بدون نیاز به حمایت خارجی است.
خودداری ایران از درخواست کمک، پیامی روشن به دشمنان و متحدان ارسال کرد: ایران قادر است به تنهائی در برابر یکی از پیشرفتهترین ارتشهای جهان ایستادگی کند. این تصمیم، قدرت و خودکفایی ایران را به نمایش گذاشت. اظهارات رهبر انقلاب، آیتالله سیدعلی خامنهای مدظلهالعالی، که هرگونه تسلیم در برابر فشارهای خارجی را رد کرد، نشاندهنده عزم راسخ ایران برای حفظ استقلال و عزت ملی بود. این رویکرد نهتنها جایگاه ایران را بهعنوان یک قدرت منطقهای تقویت کرد، بلکه به دشمنان نشان داد که ایران نیازی به تکیه بر دیگران ندارد.
ایران با مدیریت درگیری، نشان داد که میتواند تنشها را بهگونهای هدایت کند که هم تاکتیکهای دشمن را ارزیابی کند و هم از تشدید غیرضروری جلوگیری نماید. رد درخواستهای گروههایی مانند حزبالله برای ورود به جنگ، نمونهای از این مدیریت هوشمندانه بود. سخنگوی حزبالله اعلام کرد که این گروه به تواناییهای نظامی ایران اعتماد دارد و قصد دخالت مستقیم ندارد. این تصمیم ایران، به جای نشان دادن ضعف، بیانگر استراتژی دقیق برای حفظ تمرکز بر دشمن اصلی و اجتناب از گشودن جبهههای جدید بود.
ایران در این درگیری از تعداد محدودی موشک بالستیک (۳۰ تا ۴۰ موشک در هر موج) استفاده کرد که در مقایسه با حمله اکتبر ۲۰۲۴ با ۲۰۰ موشک، نشاندهنده خویشتنداری و برنامهریزی دقیق بود. این رویکرد به ایران اجازه داد تا دفاع هوائی اسرائیل را آزمایش کند و در عین حال بخش عمده توان موشکی خود را برای مراحل بعدی حفظ نماید.
ایران تنها ۳۰ درصد از ظرفیت بالفعل و ۵ درصد از ظرفیت بالقوه خود را به کار گرفت. ایران در این درگیری عمدتاً از موشکهای بالستیک استفاده کرد. نیروهای زمینی، نیروی دریایی در تنگه هرمز و خلیجفارس، و نیروی قدس که از ظرفیتهای کلیدی ایران هستند، در این درگیری به کار گرفته نشدند. ماهیت هوائی و موشکی درگیری، نیاز به استفاده از نیروهای زمینی را کاهش داد. نیروی دریایی ایران که توانایی بستن تنگه هرمز را دارد، بهطور استراتژیک در حاشیه نگه داشته شد تا این برگ برنده برای روزهای بعد حفظ شود. نیروی قدس نیز که در عملیات برونمرزی تخصص دارد، در هماهنگی کامل با محور مقاومت آماده نقشآفرینی است. این ذخیرهسازی نیروها نشاندهنده اعتماد ایران به توان فعلی و آمادگی برای سناریوهای آینده است.
مدیریت مستقل درگیری توسط ایران، حتی در برابر حملات هماهنگ اسرائیل و آمریکا، جایگاه ایران را بهعنوان یک قدرت منطقهای غیرقابل انکار تقویت کرد. این درگیری نشان داد که ایران میتواند بدون وابستگی به متحدان خارجی، در برابر دشمنان قدرتمند ایستادگی کند که تأثیر بلندمدتی بر نفوذ ایران در منطقه خواهد داشت. این تصمیم برخلاف تصور تهاجمی بودن ایران، نشاندهنده مسئولیتپذیری ایران در حفظ ثبات منطقهای بود. حتی پس از حملات آمریکا، پاسخ قاطع و هوشمند ایران جلوی مداخلات بعدی آمریکا را گرفت.
حفظ بخش عمدهای از توان نظامی از جمله نیروی قدس، نیروی دریایی و نیروهای زمینی، ایران را در موقعیت قدرتمندی برای مقابله با تهدیدات آینده قرار داد. این ذخیرهسازی استراتژیک همراه با نمایش توان موشکی، پیامی روشن به دشمنان ارسال کرد: ایران آماده است تا در هر زمان و با هر شدتی پاسخ دهد.
استراتژی ایران در جنگ ژوئن ۲۰۲۵ با اسرائیل، نمونهای درخشان از مدیریت هوشمندانه، استقلال استراتژیک و دستیابی به دستاوردهای قابلتوجه در یک درگیری پیچیده بود. ایران با خودداری از درخواست کمک از متحدان، نهتنها از تشدید تنشها و ویرانی منطقهای جلوگیری کرد، بلکه قدرت و خودکفایی خود را به نمایش گذاشت. مدیریت دقیق درگیری، استفاده محدود از ظرفیتهای نظامی و حفظ نیروهای کلیدی، ایران را در موقعیت برتری قرار داد و جایگاه آن را بهعنوان یک قدرت منطقهای تثبیت کرد. این استراتژی نهتنها از نظر نظامی موفق بود، بلکه از نظر سیاسی و دیپلماتیک نیز دستاوردهای بلندمدتی برای ایران به ارمغان آورد که نشاندهنده درایت و دوراندیشی رهبری ایران در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ معاصر است.