کد خبر: ۳۱۹۷۶۳
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۹

ذهن طرف فلسطینی و طرف اسرائیلی در طرح ترامپ(یادداشت روز)

طرح دونالد ترامپ برای پایان جنگ در غزه بر مبنای طرح کلی تثبیت رژیم اسرائیل در فلسطین و محو مقاومت در این سرزمین بنا شده است. در عین حال 3 عنصر مد نظر مقاومت فلسطین نیز در خود جای داده است؛ «پایان جنگ»، «عقب‌نشینی ارتش اسرائیل» و «بازسازی غزه» که البته درباره اجرایی شدن این موارد و موارد دیگری که در 20 ماده طرح مذکور آمده حرف و سخن بسیار می‌باشد.
رژیم اسرائیل و جنبش اسلام‌گرای حماس هر دو «به‌طور کلی» با این طرح موافقت کرده اما هر کدام در بیانیه‌ها و یا بیانات مقامات ارشد اما و اگرهای و یا شرط‌هایی را مطرح کرده‌اند؛ مقامات اسرائیلی گفته‌اند خروج کامل از غزه را نمی‌پذیرند و حماس اعلام کرده بر خروج کامل ارتش اسرائیل از همه نوار غزه و اداره غزه توسط خود فلسطینی‌ها تاکید دارد. 
بر این اساس بعضی تحلیلگران گفته‌اند اظهارات دو طرف به همان اندازه که از پذیرش طرح خبر می‌دهد از عدم پذیرش آن هم حکایت دارد و این سرنوشت طرح ترامپ را با هاله‌ای از ابهام مواجه کرده است. کما اینکه پیش از این در طرح ترامپ برای پایان جنگ اوکراین نیز همین وضعیت پیش آمد.
بنابر آنچه گفته شد، آنچه مسلم می‌باشد این است که طرف فلسطینی و طرف اسرائیلی هرکدام با دو ذهن از پذیرش طرح ترامپ خبر داده و هر کدام برای برون‌رفت از تنگناهایی که برای آن وجود دارد، راه‌حل‌هایی را در نظر گرفته و خود را در رسیدن به این راه‌حل‌ها، توانمند ارزیابی کرده‌اند. کما اینکه حتی می‌توان گفت دلمشغولی دونالد ترامپ، اجرای ماده به ماده و مو به موی طرح مذکور نیست بلکه اهداف فرامتنی را دنبال می‌کند و امید دارد با همین طرح و با اجرای آن به هر میزان به آن دست پیدا کند.
پس یک سؤال کلیدی این است که ذهنیت طرف فلسطینی در مورد طرحی که از خلع نظامی و حتی مدنی آن حکایت دارد و غزه را به یک مستعمره غرب تبدیل می‌کند و امنیت اسرائیل را از سمت غزه تامین می‌نماید در حالی‌که هیچ امنیتی را برای طرف فلسطینی در نظر نمی‌گیرد، چیست؟ همان‌طور که گفتیم حماس می‌گوید این طرح سه خواسته اصلی آن که تامین آن نیازمند مشارکت و همکاری طرف بیرونی است را تامین می‌کند اما در عین حال حاوی نکاتی است که تامین‌کننده خواسته‌های اصلی رژیم هم می‌باشد که برای آن دو سال در جنوب، مرکز و شمال جنگیده است. حماس طبعا معتقد است اگر سه خواسته او ولو به صورت نسبی تامین گردند، قادر است روند را به گونه‌ای مدیریت نماید که دشمن به خواسته‌های خود نرسد و یا نتواند آنها را کامل به دست آورد. خب حماس با چه نکات ذهنی به طرح ترامپ پاسخ مثبت مشروط داده است؟
این قلم براساس مطالعات بیش از 35 سال خود در حوزه فلسطین و رژیم صهیونیستی و بررسی اسناد موجود، موارد زیر را در پذیرش طرح ترامپ از سوی حماس موثر می‌داند.
- دو سال بمباران بی‌وقفه غزه که در شش ماه گذشته ابعاد انسانی آن توسعه یافته و محاصره غذایی، دارویی و درمانی غزه تشدید شده، اقتضای یک تنفس در جنگ دارد و بدون آن کار مردم دشوار می‌گردد؛
- جنگ در وضعیتی قرار گرفته که هیچ کدام از دو طرف قادر به پایان دادن آن نیستند و پادرمیانی یک عامل قدرتمند خارجی که اسرائیل از آن حرف‌شنوی داشته باشد، ضرورت دارد و آن قدرت خارجی فقط آمریکا است؛
- از آنجا که این طرح؛ با مطلوب دولت اسرائیل که اشغال یا الحاق غزه است، فاصله دارد، در عمل از سوی رژیم زیر پا گذاشته می‌شود و با 
زیر پا گذاشتن آن جایی برای اجرای مهم‌ترین تعهدات طرف فلسطینی از جمله تن دادن به خلع سلاح و کنار گذاشتن مقاومت باقی نمی‌ماند؛
- برخلاف تبلیغات طرف آمریکایی و واکنش‌های مثبت طرف‌های غربی و عربی به طرح ترامپ، این هم یک طرح مانند ده‌ها طرح قبلی و مانند سه طرحی است که در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ درباره فلسطین مطرح شده و به جایی نرسیده‌اند. همان‌طور که مجراهایی برای خنثی کردن آثار ضد فلسطینی طرح‌های قبلی وجود داشت، در این طرح‌ هم مجراها وجود دارند؛
- با نقض طرح ترامپ از سوی کابینه نتانیاهو- که حماس آن را قطعی دانسته است- رژیم اسرائیل این بار از سوی دولت‌های غربی نزدیک به آن و از جمله دولت آمریکا تحت فشار قرار می‌گیرد و این به نفع فلسطینی‌ها است؛
- آنچه در طرح ترامپ آمده، به جز بحث آزادسازی اسرا و تحویل اجساد، نیازمند مذاکره و توافق است و طبیعت موضوعات مندرج در طرح 20 ماده‌ای ترامپ، مذاکرات طولانی و صرف زمان زیاد می‌باشد. وقتی کار بخصوص در بحث خلع سلاح به اطاله کشید، حماس قادر به مدیریت آن و ناکام گذاشتن این بخش از اهداف طرح ترامپ خواهد بود.
اما از منظر رژیم اسرائیل که اجرای این طرح را با اهداف اصلی خود منطبق نمی‌داند و یا درباره اجرای تعهدات حماس تردید جدی دارد، نکات زیر ارزش موافقت با طرح ترامپ را دارد؛
- انتخابات حساس کنست که در آن ضمن تشکیل مجلس جدید، زوال یا بقاء دولت نتانیاهو را تعیین می‌کند در سال آینده برگزار می‌شود اگر وضعیت اسرائیل در غزه در زمان انتخابات به همین ترتیبی باشد که الان هست، یعنی اسرائیل بمباران می‌کند و حماس پاسخ آن را می‌دهد، تکلیف اسرا معلوم نیست و افقی برای پایان جنگ وجود ندارد و عملیات‌ها که یکی پس از دیگری به اجرا درآمده‌اند، به اهداف خود نرسیده‌اند، باخت لیکود و شخص نتانیاهو در آن قطعی است. بنابراین اگر یک طرح سیاسی بتواند افقی را برای حل این مسایل نشان دهد و در عین حال راه ادامه جنگ را هم نبندد، برای اسرائیل مطلوب است؛
- از آنجا که این طرح خلع سلاح و حذف حماس در دو شاخه نظامی و مدنی را به خواسته‌های فرااسرائیلی‌(غربی- عربی) تبدیل کرده است و با مقاومت شدید فلسطینی‌ها مواجه می‌شود، اسرائیل در فضای آماده‌تری این دو هدف را دنبال می‌کند و هزینه‌های ادامه جنگ را به دوش حماس می‌اندازد؛
- این طرح سه اصل مهم مورد تاکید اسرائیل را شامل خلع سلاح حماس، حذف حماس و احاطه امنیتی اسرائیل بر غزه دربر دارد و در حالی‌که تحقق آن‌ها صرفا از طریق جنگ ناممکن یا بسیار پرهزینه و وقت‌گیر می‌باشد، یک طرح بین‌المللی می‌تواند آن‌ها را ممکن و کم‌هزینه کند.
- عبارات در متن طرح ترامپ، آنجا که به تعهدات طرح اسرائیلی می‌رسد، «کشدار» است و اسرائیل می‌تواند با تفسیر خود از اجرای آن‌ها اجتناب و برای هر بخش تفسیر خود را دنبال کرده و طرح جایگزینی برای آن‌ها مطرح نماید. فقدان ضمانت اجرایی در طرح ترامپ هم به رژیم اسرائیل کمک می‌کند تا به راحتی و بدون هزینه از اجرای تعهدات خود شانه خالی نماید.
- دو سال جنگ و محاصره غزه و اعمال انواعی از اقدامات پرپیامد نشان می‌دهد اهداف اسرائیل که به طور احمقانه بلندپروازانه تنظیم شده‌اند با جنگ به دست نمی‌آید و گریزی از در پیش گرفتن یک طرح سیاسی ولو اینکه فاقد چشم‌انداز هم باشد، نیست. کما اینکه از آن طرف انتهای مقاومت طرف فلسطینی هم برای مقامات ارتش اسرائیل مشخص نیست، و البته تحمل دو سال سختی شدید از بالا بودن ظرفیت مقاومتی مردم غزه خبر می‌دهد. بنابراین ارتش اسرائیل اگر طرح سیاسی را نپذیرد، باید به ادامه جنگی با سرانجام مبهم تن دهد.
- دولت‌های غربی طرفدار اسرائیل از سوی ملت‌های خود به شدت تحت فشار قرار گرفته‌اند و جنبش‌های اجتماعی مخالف جنگ غزه، آن‌ها را در مرز سقوط قرار داده است. بحث فلسطین امروز به یک شاخص مهم در صلاحیت دولت‌های غربی و عربی- اسلامی تبدیل شده و دولت‌هایی که در مقابل این موج قرار دارند، دستخوش تغییر خواهند شد و این روند دولت‌های تاثیرگذار در تاسیس و بقاء اسرائیل را از حمایت مؤثر از رژیم باز می‌دارد. طرح ترامپ می‌تواند هم به موج حمایت از فلسطین تاثیر بازدارنده بگذارد و هم چندپارگی کنونی غرب در موضوع حمایت از اسرائیل را ولو تا حدی التیام بخشد.
پس می‌توان گفت طرف فلسطینی و طرف اسرائیلی که هر کدام از قبول شروط و پذیرش محدود خود صحبت کرده و درباره بندهای اساسی طرح قایل به مذاکره شده و یا با صراحت از عدم پذیرش آن خبر داده‌اند، در واقع از ظن خود یار طرح ترامپ شده‌اند و این یکپارچگی طرح و اجرایی شدن آن را تحت تاثیر جدی قرار می‌دهد. 

سعدالله زارعی