پیروزی با مقاومت نه مذاکره!(نگاه)
دکتر محمد حسین محترم
جامعه بين المللي با آزادسازی حلب دریافته که «سوريه مفيد»، يعني از غرب حلب تا دمشق که از استان مرکزي حمص و منطقه لاذقيه عبور میکند، اکنون در اختیار دولت مرکزی سوریه است. اهمیت حلب در همین است که در واقع 80 درصد از مناطق حاصلخير و داراي جمعيت و مراکز اقتصادي اصلي سوريه را در خود جای داده است. لذا آزادسازي حلب را بايد به عنوان دروازهاي براي ورود به سوريه جديد تلقي کرد. اما پیروزی در حلب با پیروزیهای دیگر فرق دارد چرا که:
اولا پیروزی در حلب را باید پيروزي بزرگ نظامی مقاومت منطقه توصيف کرد. در پنج سال گذشته، اسرائيل و آمریکا و کشورهای غربی به کمک عربستان و ترکیه و قطر تلاشهاي زيادي کردند تا بشار اسد رئيس جمهور سوريه را سرنگون و يا او را وادار به کناره گيري کنند تا بتوانند به اهداف شوم خود در منطقه برسند، اما با ایستادگی حاج قاسم سلیمانیها و حاج حسین همدانیها و محمد خزاییها و تقدیم خون دهها شهید ایرانی و سوری و افغانی و لبنانی، دنیا اکنون نظارهگر اقتدار و پیروزی جبهه مقاومت و شکست سنگین و سخت محور عبری- غربی - عربی است. هرچند با آزادي کامل شهر حلب حامیان تروريستها در یک جنگ روانی تلاش داشتند این پیروزی بزرگ را تحت الشعاع قرار دهند، اما انتشار تصاوير جشن و شادي سوريها در خيابان هاي شهر حلب با در دست داشتن تصاوير بشاراسد و سيد حسن نصرالله و همچنين پرچمهاي سوريه و مقاومت، اين جنگ رواني را خنثي کرد.
ثانیاً پیروزی در حلب را باید پیروزی راهبردي مقاومت در منطقه محسوب کرد چرا که جايگاه مقاومت اسلامي را تقویت کرد و معادلات کل منطقه و جهان را در کوتاه مدت و بلند مدت تحت تاثیر قرار خواهد داد.
ثالثاً پیروزی در حلب، پیروزی تفکر مقاومت در منطقه و انقلاب اسلامی در جهان بود و نشان داد تفکر مقاومت و انقلاب اسلامی - که همانا حفظ و ارتقاي امنيت کشورها چه مسلمان و چه غیرمسلمان در برابر فتنه صهيونيسم جهاني است، - آنچه وعده دهد، محقق میکند. چنان که قبلا این صداقت و تحقق وعدههای پیروزی جبهه مقاومت در لبنان و غزه به اثبات رسیده بود و در آینده نیز در کل سوریه و عراق و یمن و بحرین محقق خواهد شد. لذا اکنون ملتهای منطقه و حتی جهان با اعتماد بیشتری تفکر انقلاب اسلامی و مقاومت را باور میکنند و به آن ایمان میآورند و حتی مطالبه بیشتری از این تفکر برای ایستادگی در برابر استکبار جهانی را خواهند داشت. دنیا فهميد که از اين پس، هرجا که مقاومت باشد، پيروزي هم آنجا خواهد بود.
رابعاً پیروزی در حلب ، پیروزی گسترش تفکر مقاومت در جهان تلقی میشود. اگر روزی جبهه مقاومت فقط به ایران و حزب الله و سوریه محدود میشد و در مقابل توطئههای رژیم صهیونیستی و آمریکا ایستاده بودند، اما اکنون جبهه مقاومت توانسته با روشنگری و صداقت، دیگر کشورها را نسبت به توطئههای جبهه استکبار آگاه کند و با قرار دادن روسیه و چین کنار خود در جنگ سوریه ، چترش را گسترش دهد. لذا بايد توجه داشت آنچه از آزادي صرف حلب مهمتر است، ايجاد ائتلافي بزرگ متشکل از کشورهاي اسلامي و مسيحي از ايران و عراق و سوریه و لبنان و حزب الله گرفته تا روسيه ، چين و آمریکای لاتین و حتی ژاپن و تا حدودي هند است که عملا تحت تاثیر افکار امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی کنار هم قرار گرفتهاند و نه تنها توطئه فرق گرایی شیعه - سنی و عرب - عجم خنثی شده بلکه دشمنی و کینه بین مسلمانان و مسیحیان نیز به وحدت و اتحاد تبدیل شده است.
خامساً پیروزی در حلب، پیروزی بر همه توطئههای آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه خواهد بود چرا که جبهه استکبار با استفاده از تروریستها نقشههای بلند مدتی برای منطقه از جمله تجزیه کشورها را طراحی کرده بود. لذا پیروزی در حلب، اول طرح تجزيه سوريه به دو بخش شرقي و غربي را خنثی کرد که آمریکا قصد داشت حلب را پايتخت بخش سوریه شرقی قرار دهد و دوم از نیات شوم آنها برای تجزیه دیگر کشورها جلوگیری خواهد کرد. جبهه استکبار بيش از 5 سال تمام دارايي خود را براي تجزيه کشورهاي بزرگ عراق و سوريه و تضعيف فلسطين و از پاي در آوردن ملت يمن به کار گرفتند.
سادساً آمریکا تلاش داشت تا مسلمانان را به جان هم بیندازد تا رژيم اشغالگر قدس نفس راحتی بکشد، اما پس از آزادي حلب فضا براي رژيم اشغالگر قدس تنگتر مي شود و افکار جامعه جهاني و کشورهاي منطقه با ایمان بیشتر به جبهه مقاومت، متمايل به موضوع اصلي و چاره اندیشی برای مقابله با جنایات رژيم صهیونیستی خواهد شد. چنان که 24 آذر 95 رهبر معظم انقلاب در ديدار دبيرکل جنبش جهاد اسلامي فلسطين تاکيد کردند: « تنها راه نجات قدس شريف، مبارزه و مقاومت است و ديگر راهها، بيسرانجام و عقيم است. جمهوري اسلامي با وجود درگير بودن در برخي قضاياي منطقه، اعلام کرده فلسطين مسئله اول دنياي اسلام است و به تکاليف خود در اين زمينه عمل ميکند و از مخالفت هيچ زورگويي نميترسد و همچنان که قبلاً گفتهايم، به شرط مبارزه همگاني در 25 سال آينده رژيم صهيونيستي وجود خارجي نخواهد داشت.» طرح ده مادهاي جنبش جهاد اسلامي براي وحدت و مقاومت در مقابل صهيونيستها که مورد حمایت رهبر معظم انقلاب نیز واقع شد باید در همین چارچوب ارزیابی شود.
سابعاً نکته مهم آزادسازی حلب این است که اين پيروزي کاملا راهبردي بدون دخالت و حضور آمریکا صورت گرفت و نشان داد کشورهای منطقه میتوانند بدون دخالت قدرتهای خارجی بر مشکلات خود غلبه و آنها را حل کنند. و نکته مهمتر آشکار شدن مجدد تناقض آمریکا در جنگ با تروریسم است. در حالی که ارتش سوریه در حال پیروزی بر تروریستهاست، کنگره آمريکا قانون تحويل موشکهاي ضدهوايي به گروههای تروريست در سوريه در قالب طرح «ب» را تصويب کرد. باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا نیز چند روز پيش ازآن محدوديتهای تأمين تسليحات براي تروریستها در سوريه را لغو کرده بود. البته شاید موضوع «تحويل موشکهاي ضدهوايي به گروههاي مسلح تروريست در سوريه» اقدامي ديپلماتيک و تبليغي با هدف مجبور کردن سوريه و متحدانش به تن دادن به آتشبس در آستانه آزادسازي حلب بوده باشد. با اين حال نبايد به سادگي از کنار تصويب اين قانون گذشت.
ثامناً نکته جالب این جاست اکنون که سوریه درحال مبارزه با تروریسم و شکست آن است، اتحاديه اروپا در تناقضی آشکار که تاکنون به همراه آمریکا فریاد مبارزه با تروریسم را سر میداد اعلام کرده تحريمهاي بيشتري عليه اشخاص حقيقي و حقوقي سوري به خاطر پیروزی در حلب اعمال خواهد کرد!!! فدريکا موگريني مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا در بيانيهاي گفته « اتحاديه اروپا فورا اقدام خواهد کرد.»
تاسعاً پیروزی در حلب، شکست برجام دو و سه در منطقه و شکست دیپلماسی سازش در برابر مقاومت بود. کسانی که در سالهای اخیر محرمانه با آمریکا و ترکيه درباره بحران سوريه در ترکیه مذاکره کرده و آشکارا از راه حل سیاسی سخن گفته بودند تا با برقراری آتشبس و محدود کردن قدرت رئيس جمهور سوریه، انتخابات رياست جمهوري و پارلمانی در این کشور را تحت نظارت سازمان ملل برگزار کنند و دیکته نوشته شده آمریکا را از صندوقهای رای سوریه بیرون بیاورند، اکنون باید متوجه شده باشند که جبهه مقاومت به کسی چنین اجازهای را نخواهد داد. روزنامه انگليسي ایندیپندنت در گزارش خود که سهشنبه هفته گذشته منتشر کرد با ذکر نام اشخاص و مقاماتی که در این مذاکرات حضور داشتند، به نقل یکی از وزرای امورخارجه مذاکرهکننده! نوشت؛ «ما درباره همه جزئيات موافقت کرده بودیم»! اين تازهترين گزارش از ديپلماسي شکست خورده در شش سال جنگ سوريه است که جان حدود نيم ميليون نفر را گرفته است. این پیروزی نشان داد هرجا پای آمریکا در میان باشد نمیتوان به مذاکرات برای حل موضوع امیدوار و خوشبین بود، چرا که آمریکا خود بوجود آورنده مشکل و بحران است. از آغاز بحران سوریه نیز صدها مذاکره و نشست و قطعنامه با حضور آمریکا برگزار و صادر شد اما چون به فرموده رهبر معظم انقلاب «معنی ندارد برخی از بیرون برای یک ملت تصمیم بگیرند» نتوانستند حق ملت سوریه را احقاق کنند، همانگونه که مذاکرات 60 ساله نیروهای سازشکار فلسطینی و سران خیانتکار عربی با آمریکا و اسرائیل نتوانسته ملت فلسطین را به حق خود برساند.
پیروزی در حلب نتیجه «عدم اعتماد به آمریکا» بود که توصیه همیشگی رهبر معظم انقلاب از جمله در دیدار رهبر ائتلاف شیعیان عراق است: «هیچگاه نباید فریب ظاهرسازیها و لبخندهای آمریکاییها را خورد. در جمهوری اسلامی ایران، هرگاه این توصیه را رعایت کردیم سود بردیم و هرگاه به فراموشی سپردیم، ضرر کردیم.آمریکاییها برخلاف ادعاهای ظاهری بههیچ وجه به دنبال ریشهکن شدن تروریستهای تکفیری نیستند و تلاش دارند تا بخشی از این تروریستها را برای مقاصد آینده خود، حفظ کنند. بنابراین نباید به آمریکاییها اعتماد کرد».