کد خبر: ۸۶۲۹۴
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۲

و ناگهان پسابرجام...(نگاه)




مالک شیخی زازرانی *
در طول تاریخ ستیزه جویی دولت آمریکا، استراتژی یانکی‌ها در مقابل کشورهای قدرتمندی مانند ایران، هیچ گاه فتح یکباره و حمله سریع نبوده است. همان‌گونه که در هشت سال دفاع قدس نیز تجربه کردیم، دشمن برای  فتح تهران ابتدا از محاصره آبادان، خرمشهر و شهرهای مرزی شروع می‌کند نه از قلب کشور. در موضوعات جنگ نرم و حوزه فرهنگ عمومی نیز همین استراتژی قابل مشاهده است. در مورد محاصره اقتصادی نیز وضعیت کشور با همین استراتژی از سوی آمریکا و اروپا دنبال می‌شود. بر خلاف آنچه که دولتمردان در معرفی برجام ابراز داشته و آن را جایگزین تحریم‌ها معرفی می‌کنند، به نظر می‌رسد «برجام» نیز خود بخشی از ادامه مسیر تحریم‌ها بوده و نه جایگزین آن. به طوری که این روزها مسئولین دولت نیز به جمع دلواپسان پیوسته‌اند و خود نیز شاکی آشی شده‌اند که برای ملت پخته‌اند. چرا که برجام نه تنها تحریم‌ها را لغو نکرد بلکه دیگر کشورها را نیز نسبت به همکاری با ایران مردد نمود. موضوعی که تلویحاً توسط آقای روحانی، رئیس قوه مجریه کشور در نشست اخیر سازمان ملل و مصاحبه با شبکه NBC  به آن اشاره شد. اما در ادامه پروژه محاصره اقتصادی ایران دشمن که با موضع‌گیری‌های طرف ایرانی، آستانه تحمل دولت مردان «تدبیر و امید» را در حد پرتاب یک خودکار و فشارهای ایمیلی ارزیابی نموده است، قصد دارد تحریم‌ها را به دست خود دولتمردان و با امضای آنها مشروعیت ببخشد. جریانی که از FATFشروع شده و در روزهای اخیر با چند مورد دیگر نیز پیگیری می‌شود. گویی دشمن به مدلی دست یافته که به واسطه آن گام به گام به قلب اقتصاد ایران ضربه بزند.
یکی از این موارد فروش هواپیماهای بوئینگ و ایرباس به ایران است که وزارت خزانه‌داری آمریکا ،فروش بوئینگ و ایرباس به ایران را مشروط به این کرده که این هواپیماها به افراد و نهادهای ایرانی تحت تحریم آمریکا خدمات ندهند.
با توجه به اینکه وزارتخانه‌های اطلاعات، وزارت دفاع، وزارت فرهنگ و ارشاد، سازمان صدا و سیما، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ۱۸۲ فرد و نهاد ایرانی دیگر تحت تحریم آمریکا می‌باشند، چنانچه طرف مقابل گمان ببرد این هواپیماها در اختیار این سازمان‌ها و افراد قرار گرفته، در هر فرودگاهی امکان داشته باشد، این هواپیما‌ها را متوقف و ضبط خواهد نمود.
 ادعای وزارت خزانه‌داری آمریکا به این معناست که دولت تدبیر و امید پذیرفته است این نهادها و افراد به دلایلی که آمریکایی‌ها مدعی هستند، محکوم بوده و قادر به ارائه خدمات هوایی به آنها نمی‌باشد. همان‌گونه که چندی پیش در ماجرای FATF  نیز قرارگاه خاتم‌الانبیا با مشکلاتی در مراودات بانکی از سوی بانک‌های داخلی مواجه گردید.
این موضوع تلویحاً به این نکته اشاره دارد که دولتمردان تدبیر و امید پذیرفته‌اند نهادهایی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به دلایلی که آمریکایی‌ها مدعی آن هستند باید به انزوای اقتصادی و سیاسی کشیده شوند. یعنی ما پذیرفته‌ایم که موسسات، سازمان‌ها و افراد تحریم شده توسط آمریکا باید تحریم می‌شده‌اند و در این صورت قرارگاه خاتم الانبیا به عنوان یکی از استوانه‌های اقتصادی کشور باید منزوی شود و سپاه قدس نیز که امنیت این روزهای کشور را مدیون آنها هستیم باید تحریم‌ها را امروز به دست دولت ایران بپذیرد. آنگاه است که مالک اشترهای زمان، در چند قدمی خیمه معاویه باید شمشیرها را غلاف کنند و برگردند. حکایت تاسف باری که نمونه آن را در ماجرای صفین خوانده‌ایم. حکایت جنگی که دشمن در بین خواص بی‌بصیرت حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام نفوذ کرد و با تدبیر حکمیت، مالک اشتر را مجبور کرد به خاطر مذاکره‌ای که پایانش شکست بود از پیروزی حتمی منصرف شود.
اما گام بعدی در پیشروی این روزهای دشمن، تصمیم مضحک مجلس نمایندگان آمریکاست که هفته گذشته لایحه‌ای را تحت عنوان «ماده شفافیت دارایی‌های رهبران ایران» با هدف مشخص کردن چگونگی استفاده دارایی‌های ایران برای تامین مالی تروریسم! تصویب کردند. در این میان جمهوری‌خواهان که این روزها با اوج گرفتن ترامپ و بیماری نامزد دموکرات‌ها، پیروزی خود در انتخابات آینده آمریکا را حتمی می‌دانند، بیش از بقیه گرد و خاک به راه انداخته‌اند. به طوری که «جب هنسیرلینگ» نماینده جمهوریخواه اهل تگزاس درباره این قانون جدید گفته است: «این قانون برای ما نقش حیاتی دارد تا به روشنی از دارایی‌های رهبران ایران با خبر باشیم.»
اینکه این لایحه چقدر عملیاتی باشد و طبق گفته‌های رسانه‌های آمریکایی اوباما آن را وتو کند یا نکند مهم نیست. مهم این است که طرف مقابل آن قدر شرایط را مناسب تصور کرده است که حالا جرات چنین گستاخی‌هایی را به خود می‌دهد! دولت اوباما اگر هیچ دستاوردی برای خود ثبت نکرده باشد، همین که مدلی را به جمهوری خواهان برای رویارویی با ایران معرفی کرده است، خدمت بزرگی است که جمهوری خواهان نیز باید به خاطر آن از اوباما تشکر کنند. مدلی که آنها را در محاصره اقتصادی ایران به این سمت سوق می‌دهد که برای کشتن یک موجود زنده در آب جوش، کافی است آن موجود را در آب سرد قرار داده و دما را نقطه به نقطه تا صد درجه بالا ببریم و لازم نیست آن را یکباره در آب صد درجه فرو ببریم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* دانشجوی دکتری مدیریت فرهنگی