اگر ناسزاگویی تمام شد اندکی هم پاسخ بدهید(خبر ویژه)
آیا بهتر نیست آقای هاشمی و برخی دولتمردان به جای عصبانیت علیه منتقدان جامعه را قانع کنند که آمریکا چرا قابل اعتماد است؟
روزنامه جوان با اشاره به سخنان اخیر هاشمی رفسنجانی که منتقدان را همنوا با نتانیاهو خوانده بود و نیز الفاظی نظیر بزدل و ترسو که از سوی روحانی ادا شده نوشت: علت عصبانیت و ناراحتی آقای هاشمی از دولتمردان چیست، چرا باید نقد آن هم از نوع عمدتا کارشناسی شده و مستدل تا به این حد آنها را آشفته کرده و باعث شده به زبان تهمت و تحقیر روی بیاورند؟... غالب منتقدان بارها اعلام کردهاند که با اصل مذاکره مخالف نیستند و تنها اختلافنظر آنها با دولت «رویکرد و روش» دیپلماتهای هستهای است. منتقدان تاکنون در قالب سخنرانی، مقاله و مناظره تلاش کردهاند توافق ژنو۳ و رویکرد دیپلماتهای هستهای را کارشناسی شده و مستدل- با رجوع به مفاد توافقنامه و تغییر رفتار مقامات غربی و همچنین «قول، فعل و تقریر» طرف ایرانی- نقد کنند، در چنین شرایطی انتظار طبیعی است که دولت و حامیان به جای اتهامافکنیهای گاه و بیگاه نظیر پیوند دادن منتقدان با نتانیاهو، پاسخی عقلانی و منطقی به آنها داده و با ادله حقوقی و سیاسی اثبات کنند دو هدف عمده دولت در مذاکرات «گشایش آنی در وضعیت معیشتی مردم» و «رفع کامل تحریمها» محقق شده و در ژنو۳ ایران مکلف به اجرای تعهدات «عینی» در مقابل تعهدات «کلی و مبهم» نشده است.
این روزنامه میافزاید: پاسخ منطقی دهند که چرا به رغم توافقنامه ژنو۳ - که از آن به عنوان پیروزی بزرگ توسط دولتمردان یاد شد- بیش از ۵۰ بار تحریمهای بینالمللی علیه کشورمان افزایش پیدا کرده و دهها بار مقامات غربی جمهوری اسلامی ایران را تهدید به حمله نظامی کردهاند - که در طول سالهای گذشته کمنظیر بوده- و بارها جامعه ایرانی مورد تحقیر و توهین قرار گرفته است. آیا بهتر نیست آیتالله هاشمی و برخی دولتمردان به جای عصبانیت در جلسات اینچنینی در حد چند دقیقه - و نه بیشتر- از دستاوردهای عینی و ملموس- نه تبلیغاتی و پوپولیستی- برای افکار عمومی توضیح دهند و جامعه را قانع کنند که آمریکاییها قابل اعتماد هستند. توافق ژنو ۳ دستاورد بزرگی است و وعدههای انتخاباتی تنها شعار نبوده است.
جوان در ادامه با بیان اینکه زدن برچسب به منتقدان، برای خالی کردن قد خمیده دوستان از زیر بار اتهام حمایت از فتنه است، میپرسد: آیا باید اقدامات زمینهسازان غائله سال ۸۸ را خلاف منافع عمومی و همسو با رژیم صهیونیستی بدانیم یا نقد دلسوزانه برخی از منتقدین ژنو و سیاستهای اقتصادی دولت را؟ آیا دروغگو را فتنهگران در سال ۸۸ بدانیم که با اتهامزنی به نظام و ادعای تقلب هشت ماه کشور را در بحران فرو بردند و براساس طرح آمریکایی-صهیونیستی راهبرد براندازی نظام را آن هم با سر دادن شعارهایی نظیر نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران - که سایت رسمی وزارت خارجه رژیم صهیونیستی آن را تئوریزه کرد- یا کسانی که تبیین میکنند نباید به آمریکاییها خوشبین بود و همهچیز را در توافقنامه جامع هستهای خلاصه کرد؟