ادب انتقــاد
بسیاری از ما این تجربه را داشتهایم: با دلسوزی و نیت خیر، پیشنهادی برای بهبود یا نقدی سازنده را مطرح میکنیم، اما در کمال ناباوری با دیواری از مقاومت، بیتوجهی یا حتی دلخوری مواجه میشویم. چرا حرفهای درست و پیشنهادهای خوب ما اغلب شنیده نمیشوند؟ این معضل رایج در روابط فردی و حرفهای، نشاندهنده یک خلأ عمیق در شیوه ارتباطی ماست. ما اغلب بر «چه گفتن» تمرکز میکنیم و از «چگونه گفتن» غافل میشویم. در حقیقت، یک اصل کلیدی و فراموششده در ارتباطات مؤثر وجود دارد که از آن با عنوان «ادب نقد» یاد میشود؛ اصلی که ریشه در یک قانونمندی دقیق و الهی دارد. برای اینکه کلام ما شنیده شود و اثر بگذارد، باید ابتدا این اصل بنیادین را کشف کرده و بیاموزیم.
«سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ» فقط یک ذکر نیست!
عبارت «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ؛ خداوند، سخن آن که او را ستایش کرد، شنید» برای همه ما آشناست، اما درک عمیق آن میتواند شیوه ارتباط ما را متحوّل کند. این جمله صرفاً یک ذکر عبادی در نماز نیست، بلکه بیان یک قانونمندی پایدار در نظام هستی و ارتباطات است. تحلیل دقیقتر نشان میدهد که این عبارت یک «گزارش و خبر» است، نه یک دعا. به عبارت دیگر، ما از خدا نمیخواهیم که بشنود؛ بلکه از یک واقعیت جاری در هستی خبر میدهیم: خداوند همواره حمد و سپاسِ ستایشگر را میشنود و به آن توجه میکند. این یک اصل ثابت است.
همانطور که در روایات آمده، خداوند «حمد» را بیش از هر ذکر دیگری دوست دارد. این علاقه نه از سر نیاز، بلکه به دلیل حکمت این نظام است؛ زیرا بیشترین خیر و فایده حمد، به خود ما باز میگردد. خداوند این مسیر را طراحی کرده تا کلام ما به بهترین شکل شنیده شود و به نتیجه برسد. حال سؤال کلیدی این است: چگونه میتوان این اصل الهی را به یک دستورالعمل کاربردی برای ارتباطات انسانی، خصوصاً در هنگام انتقاد، تبدیل کرد؟
از حمد الهی تا ادب انتقاد
قوانین الهی میتوانند بهترین الگو برای بهبود تعاملات انسانی باشند. همانطور که برای شنیده شدن توسط پروردگار، مسیر «حمد» معرفی شده است، برای تأثیرگذاری بر انسانها نیز میتوان از همین شیوه حکیمانه بهره برد.
مقایسه دو روش متفاوت در انتقاد
روش اوّل (شاخ به شاخ): انتقاد مستقیم، بدون مقدمه و تهاجمی. فرد مستقیماً به سراغ نقاط ضعف میرود و میگوید: «آقا جمع کنید این بساط را!». نتیجه این رویکرد، ایجاد گارد دفاعی، رنجش و فراری شدن طرف مقابل است. جای تعجب نیست که گاهی مردم از ما گریزانند، زیرا ما این ادب نقد را رعایت نمیکنیم. حرف حق در این روش بسادگی تباه میشود.
روش دوم (مبتنی بر حمد): شروع کلام با قدردانی و به رسمیّت شناختن نقاط قوّت و تلاشها. در این روش، ابتدا خوبیها دیده و بیان میشود. پس از این مقدمه قدرشناسانه، میتوان با آرامش نکات و پیشنهادها را مطرح کرد. این رویکرد، گوش طرف مقابل را برای شنیدن باز میکند، زیرا در وهله اوّل احساس میکند که زحماتش دیده شده و نیّت گوینده، خیرخواهانه و سازنده است. این تفاوت ساده، معجزه شنیده شدن را به همراه دارد. این روش حتی در سختترین شرایط و در اوج نیاز نیز کارآمد است.
آغاز دعا و درخواست با حمد
دعای پنجاه و یکم صحیفه سجادیه، دعائی است که در حال «استکانت» خوانده میشود؛ یعنی در اوج بیچارگی و درماندگی مطلق، زمانی که انسان از همه جا ناامید شده و حیران به دنبال راه چارهای میگردد. یادگیری از شیوه مواجهه اولیای الهی با چنین شرایطی، بهترین راهنما برای ماست. امام سجاد(ع) در چنین حالتی، پیش از آنکه نیازها و گرفتاریهایش را بر زبان آورد، دعا را با حمد و ستایش خداوند آغاز میکند:
«إِلَهِي أَحْمَدُكَ وَ أَنْتَ لِلْحَمْدِ أَهْلٌ عَلَى حُسْنِ صَنِيعِكَ إِلَیَّ..؛ خداوندا، تو را سپاس میگویم و تو سزاوار ستایش هستی، به خاطر هنروری زیبای تو در حق من.»
کلمه «صنیعه» در این فراز، کلید درک عمق این ادب است. این واژه به معنای یک ساختار معمولی نیست؛ بلکه به یک هنروری و صنعتگریِ خلاقانه، ظریف، دقیق و هدفمند اشاره دارد که خداوند شخصاً در زندگی تکتک ما به خرج میدهد. امام(ع) در اوج ناامیدی، ابتدا این ربوبیّت شخصی و این طراحی زیبای الهی را در زندگی خود به رسمیّت میشناسد و بر آن حمد میکند. او ابتدا میبیند که حتی در دل سختیها، دست هنرمند خداوند در حال ساختن و پرداختن اوست.
این یک درس عملی و تکاندهنده است: اگر برای درخواست از پروردگار و بیان درماندگی، ادب اقتضا میکند که ابتدا صنیعه زیبای او را در زندگی خود ببینیم و او را حمد کنیم، به طریق اولی(1)
در هنگام انتقاد یا ارائه پیشنهاد به یک انسان، باید ابتدا «صنیعه» و تلاش او را به رسمیّت بشناسیم. قبل از بیان کاستیها، باید هنروری، زحمت و نیّت خیری را که در کار او وجود داشته ببینیم و بیان کنیم.
این روش نه از روی ضعف یا تعارف، بلکه برخاسته از اوج حکمت و معرفت به قوانین ارتباطی است و مسیری مطمئن برای رسیدن به نتیجه مطلوب فراهم میکند.
چرا این آداب به نفع خود ماست؟
رعایت این ادب، بیش از آنکه تکنیکی برای دیگران باشد، یک سرمایهگذاری برای خود ماست. اصل «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ» به ما میآموزد که خداوند نظامی را طراحی کرده که در آن، قدردانی و سپاس و ستایش، کلید گشایش درهای ارتباط است. خداوند نیازی به حمد ما ندارد، بلکه این مسیر را برای منفعت و رشد خود ما قرار داده است.
رعایت ادب انتقاد و شروع کلام با دیدن خوبیها و قدردانی، در نهایت به نفع گوینده است تا حرف ارزشمندش شنیده شود، نقد سازندهاش به کار گرفته شود و رابطهاش تخریب نشود. این روش، مسیر رسیدن به هدف را هموارتر و مؤثرتر میسازد.
مسعود رضانژاد فهادان
____________________
1. اولویت به این دلیل که در انتقاد، منتقد در موضع بالاتر قرار دارد بنابراین برای اینکه خود را با مخاطب همراه نشان دهد با بیان تلاشهای وی و تشکر و قدردانی، خودش را در موضعی قرار میدهد که گارد طرف مقابل بیفتد و حرف او شنیده شود ولی در حالت دعا و استکانت و خواهش و تمنا این علو وجود ندارد با این حال اهل بیت عصمت و طهارت(ع) نیایش را با حمد و قدردانی شروع کردهاند و به ما هم آموختهاند که چنین کنیم.