ناپیوستگی چرخه طبیعت به دنبال هوایی آلوده
گالیا توانگر-بخش پایانی
حیوانات بیش از انسانها تحت خطرات و مضرات آلودگی قرار دارند؛ چرا که میزان متابولیسم حیوانات از انسان بالاتر است، بنابراین گزاف نیست بگوییم برخی از گونههای بومی تهران در حال کوچ یا انقراضاند. بر اساس آخرین سرشماری جمعیت علفخواران بزرگجثه، تعداد ۲۷ هزار و ۳۸۹ رأس قوچ و میش، کل و بز، آهو و جبیر در سطح استان و در ۱۰ منطقه تحت مدیریت و حفاظت و برخی زیستگاهها و مناطق آزاد سرشماری شده است.
در غرب استان تهران اوضاع محیطزیست به دلیل تغییر کاربریها و تعارض با زیستگاههای انسانی اوضاع چندان مطلوبی ندارد. گونههای جانوری در معرض تهدید و انقراض شامل پلنگ، خرس قهوهای، قوچ و میش، آهو، هوبره، بالابان، افعی لطیفی و ماهی قزلآلای خال قرمز هستند.
گونههای گیاهی در معرض آلودگی هوا
باتوجهبه شرایط آبوهوایی پایتخت از جمله آلودگی هوا، بارندگی کم، شروع گرمای زودهنگام در فصل بهار طی چند سال اخیر و کمبود منابع آبی برای فضای سبز بهتر است به جای گونههای گیاهی بومی از عبارت «گونههای سازگار و بومی» استفاده شود، چون برخی درختانی که در دهههای گذشته در تهران کاشته شده بودند و رشد مناسبی داشتند و حتی بومی محسوب میشدند، در حال حاضر به دلیل شرایط آبوهوایی فعلی تهران، خشک شده، آفتزده و بیمار شدهاند.
سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران در سالهای اخیر، به دلایل شرایط مطرح شده تغییراتی در کاشت درختان شهر تهران داده و برای کاشت درختان به مواردی همچون سایهدار بودن، گلدهی، مقاومت به کمآبی، آفات و بیماریها توجه کرده است. برخی از درختانی که دارای این ویژگیها هستند شامل چنار، زبانگنجشک، سدروس، افرا، توری، برگبو، افراشبه چناری، اقاقیا پیوندی، ابریشم ایرانی، زیتونتلخ، لیلکی، ختمی درختی و میشوند.
بسیاری از گیاهان موجود تهران مربوط به رویشهای طبیعی نیستند. درختها و درختچههای قدیمی کاشته شده در تهران شامل انواع سوزنیبرگان و گونههایی مانند ماگنولیا، گل یخ، برگبو، پیچ اناری، شاهپسند و نخل پنجهای، اکالیپتوس هستند. اغلب این گیاهان بومی ایران نیستند، اما به دلیل قدمت کاشت و خوگیری نسبی به شرایط اقلیمی در بسیاری از مناطق شهری همچنین حاشیه شهر تهران از آنها به عنوان عناصر فضاهای سبز استفاده میشود.
از سالهای گذشته گونههایی مانند چنار، توت، نارون، اقاقیا، کاج و سرو و... در تهران کاشته میشد، اما در حال حاضر برخی از آنها به دلیل هوای گرم و خشک تهران کمتر مورد استقبال قرار میگیرند.
کدام گونهها برای تهران جانسختترند؟
علیصدری، کارشناس گیاهشناس برایمان تبیین میکند: «پایتخت پیش از این به چنارستان معروف بود، اما این درخت به دلیل عدم تطابق با شرایط دمایی فعلی تهران، آلودگی هوا و... پیشنهادهای کمتری برای کاشت دارد. درخت توت نیز به دلایل گوناگون مانند نیاز به هرس و بستر مناسب ازدیاد آفت سفید بالک (بهویژه در سالهای گذشته) در حال حاضر برای کاشت پیشنهاد نمیشود. درخت نارون هم از گونههای بومی تهران بود که اراده خوبی برای کاشت آن وجود داشت؛ ولی به دلیل آفت سوسک برگخوار نارون و کنترل مشکل آفت، در حال حاضر نارون کمتر کاشته میشود.»
وی در ادامه میگوید: «تفاوت دمای شمال و جنوب تهران، عامل تأثیرگذاری در انتخاب گونههای گیاهی است. به عنوان مثال زیتون تلخ در جنوب تهران بهخوبی مقاوم است؛ اما در شمال تهران و در ارتفاع بالای ۱۶۰۰ متر به دلیل سرما از بین میرود.
درخت کاج جزو گونههای همیشهسبز محسوب میشود، اما بومی تهران نیست، میوه ندارد، چوب آن دیر رشد میکند، در مصارف صنعتی و غیرصنعتی کمبازده است، به علت سمی بودن برگهای سوزنی درخت کاج، پرندگان کمتر روی آن آشیانه میسازند، در زیر چتر آن گیاهان رشد نمیکنند، تولید اکسیژن برگهای سوزنی شکل کاج نسبت به چنار، سرو، بلوط و نارون در حد بسیار کمی است.
درخت کاج در برابر مواد سمی و بارانهای اسیدی آسیبپذیر است. به علل گوناگون آفتها و آلودگیها در اطراف درخت کاج انباشته میشوند. به دلیل برگهای سوزنی، سطح کمتری را پوشش میدهد و قدرت تصفیه هوا و ساخت اکسیژن آن در حد پایینی است. درخت کاج خاک پیرامون خود و زیر درخت را اسیدی میکند و مانع از رشد گونههای دیگر گیاهان میشود.»
کاشت گیاهان سازگار با اقلیم تهران مانند بید مجنون و اقاقیا و درختان مثمر مانند سنجد، خرمالو، عناب و میتواند ضمن زیبایی منظر شهری باعث جذب پرندگان بومی و مهاجر و حضور بیشتر اینگونههای جانوری زیبا در اکوسیستم شهری شود. از طرف دیگر باتوجهبه ممنوعیت کاشت چمن در تهران (که به آبیاری منظم نیاز دارد) و شرایط اقلیمی خشک تهران و خشکسالیهای اخیر، درختچههای متنوع و دارای سطح زیر کشت زیاد، بهترین جایگزین برای گونههای گیاهی آببر مانند چمن است.
هجوم روباهها به مناطق شهری!
در سالهای اخیر، مشاهده روباهها در حاشیه و اطراف پایتخت موضوع تازهای نبوده است، اما طی ماهها و هفتههای اخیر، گزارشهای متعددی از حضور این حیوانات در مناطق مسکونی و خود شهر تهران منتشر شده است. گونهای که پیشتر تنها در حاشیههای جنگلها، تپهها و حاشیههای شمال و غرب تهران دیده میشد، اکنون پا به مناطق شهری گذاشته و حضور آن در خیابانها و بوستانها موجب نگرانی برخی شهروندان شده است.
پیشازاین، روباهها عمدتاً در اطراف تهران و مناطق کوهستانی البرز حضور داشتند و کمتر پیش میآمد که به داخل شهر بیایند. اما گزارشهای مردمی نشان میدهد که این حیوانات حالا در خیابانها، پارکها و حتی کوچههای پرجمعیت تهران دیده میشوند. کارشناسان محیطزیست معتقدند این تغییر الگو میتواند ناشی از کمبود منابع غذایی و زیستگاههای طبیعی روباهها باشد که آنها را به سمت محیط شهری سوق داده است.
اما کمبود غذا از کجا ناشی میشود؟ لیلا مؤمنی یک کارشناس جانورشناسی برایمان توضیح میدهد: «طبیعت یکچرخه بههمپیوسته دارد.
آلودگی هوا روی زیستگاهها و تأمین منابع غذایی جانوران تأثیر مستقیم دارد و آنها را به بیپناهی و مهاجرت اجباری جهت بهدست آوردن غذا به سمت پارکهای شهری کشانده است.»
روباهها با وجود جثه کوچک و ظاهر دوستداشتنی، یکگونه ارزشمند و بخشی از زنجیره غذایی طبیعی هستند. آنها نقش مهمی در کنترل جمعیت جوندگان و برخی حیوانات کوچک دارند و از این نظر، حضورشان در طبیعت مفید است. اما ورود آنها به محیط شهری با خود چالشهای امنیتی و بهداشتی نیز به همراه میآورد. برخی کارشناسان هشدار میدهند که ادامه حضور روباهها در مناطق پرتراکم، میتواند موجب بروز تصادفات، حمله به حیوانات خانگی، یا انتقال بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان شود.
حضور روباهها در تهران
یک هشدار زیستمحیطی
سازگاری روباهها با محیط شهری هنوز کامل نیست و حضور مداوم آنها در مناطق پرجمعیت ممکن است خطراتی برای خود حیوانات ایجاد کند. برخی از شهروندان که روباهها را در محلههای خود دیدهاند، نگران آسیبرسانی به حیوانات یا تهدید برای ایمنی خانوادهها هستند. در همین حال، جمعآوری یا انتقال این حیوانات بهتنهائی بدون برنامهریزی علمی میتواند منجر به استرس و آسیب به جمعیت روباهها شود.
در این میان، مسئولیت مدیریت حضور روباهها در تهران بر دوش سازمان حفاظت محیطزیست و شهرداری تهران قرار دارد. کارشناسان میگویند که سازمان محیطزیست باید نظارت بر جمعیت و رفتار روباهها را تقویت کند و برنامههای آموزشی برای شهروندان ارائه دهد تا تعامل امن میان انسان و حیوان برقرار شود. شهرداری تهران نیز با مدیریت فضای سبز، پسماندها و کنترل دسترسی حیوانات به مواد غذایی شهری میتواند از ورود بیش از حد حیوانات وحشی به مناطق مسکونی جلوگیری کند.
برخی از پیشنهادهای کارشناسان شامل ایجاد مناطق حائل یا زیستگاههای امن حاشیهای، اطلاعرسانی عمومی درباره نحوه برخورد با روباهها، و همکاری با مراکز حیاتوحش برای انتقال امن حیوانات به محیط طبیعی است.
این اقدامات میتواند از ایجاد تنش بین انسان و حیوان و همچنین آسیب به جمعیت روباهها جلوگیری کند.
همچنین، شهروندان به عنوان بخش فعال این ماجرا نقش مهمی دارند. از آنها انتظار میرود که از تغذیه روباهها، دسترسی آنها به زبالهها و نزدیک شدن بیش از حد به حیوانات وحشی خودداری کنند.
تجربه شهرهای دیگر نشان داده است که عدم رعایت این نکات موجب بروز مشکلات جدی برای جمعیت حیوانات و امنیت عمومی میشود. در نهایت، حضور روباهها در تهران یک هشدار زیستمحیطی است که نشان میدهد شهر و طبیعت در هم تنیدهاند. اگر مسئولان محیطزیست و شهرداری تهران با برنامهریزی دقیق و سیاستهای مدون وارد عمل نشوند، خطرات ناشی از حضور حیوانات وحشی در شهر افزایش یافته و هم مردم و هم حیوانات آسیب خواهند دید.
این ماجرا فرصتی است تا سیاستهای شهری و محیط زیستی همسو شوند و تجربهای موفق در همزیستی شهری با حیاتوحش رقم بخورد.