کد خبر: ۳۲۰۹۸۷
تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۴
کیهان بررسی کرد

وعده‌های دروغ جریان غربگرا از برجام تا FATF

سرویس سیاسی-
جریان غربگرا که وعده‌های فریبنده برجام را تکرار می‌کرد، این‌بار FATF را نسخه نجات اقتصاد معرفی کرد، اما نتیجه چیزی جز تداوم دشمنی نبود؛ ایران با حسن‌نیت گام برداشت، اما سازوکار غربی FATF با بی‌اعتنایی، کشورمان را در لیست سیاه نگه داشت.
در روزهایی که پس از کوهی از دشمنی، عهد‌شکنی و ناجوانمردی آمریکا و اروپا هنوز برخی راه‌حل را در کرنش بیشتر در برابر غرب معرفی می‌کنند، و نسخه‌های کهنه و پوسیده‌ «تعامل با آمریکا و اروپا» را به‌عنوان تنها راه نجات اقتصاد کشور تجویز می‌کنند، تجربه‌ای دیگر، همانند تجربه تلخ برجام، پیش روی ملت ایران گشوده شده است؛ تجربه‌ای با نام FATF که به‌درستی باید آن را برجام اقتصادی دانست.
این بار نیز جریان غربگرا در داخل، با تقلایی آشکار و تبلیغاتی سنگین، الحاق ایران به دو کنوانسیون ساخته و پرداخته غرب یعنی پالرمو و CFT را به‌عنوان «راه‌حل معجزه‌آسا» برای حل مشکلات تجاری و بانکی کشور معرفی کرد و از تریبون‌های رسمی و غیررسمی خود وعده دادند که «با پیوستن به FATF، ایران از لیست سیاه خارج می‌شود و تجارت جهانی تسهیل می‌گردد» اما واقعیت چه شد؟
از مجمع تشخیص تا تکرار یک فریب
پس از ماه‌ها فشار تبلیغاتی و سیاسی از سوی این جریان و در سایه نفوذ برخی از عناصر غرب‌گرا در دولت چهاردهم، سرانجام مجمع تشخیص مصلحت نظام در خردادماه ۱۴۰۴ لایحه الحاق ایران به کنوانسیون پالرمو و در مهرماه امسال، لایحه پیوستن به CFT را به‌صورت مشروط تأیید کرد؛ تصمیمی که به‌نظر می‌رسد نه از سر اعتماد به وعده‌های غربگرایان بلکه برای جلوگیری از بهانه‌تراشی آنان و خنثی‌کردن هجمه سیاسی‌شان علیه نظام اتخاذ شد.
اما تنها چند روز پس از این تصمیم، FATF در اقدامی آشکارا سیاسی و مغرضانه، ضمن چشم‌پوشی از حسن نیت ایران، اعلام کرد که کشورمان همچنان در لیست سیاه باقی خواهد ماند و از کشورهای عضو خواست که اقدامات مقابله‌ای مؤثر علیه ایران اجرا کند.
به‌عبارت دیگر، همان جریان غربگرا که 10 سال از عمر کشور را با وعده برجام تلف کرد و در نهایت تحریم‌های بیشتر و جنگ را به کشور تحمیل نمود، با فریب دیگری تحت عنوان FATF را مطرح کرد اما نتیجه چیزی جز تحقیر و ناکامی نبود.
FATF؛ ابزار سلطه مالی غرب
نکته‌ای که جریان غربگرا عامدانه نادیده می‌گیرد، ماهیت واقعی FATF است. گروه اقدام مالی، سازوکاری است که از دل بلوک اقتصادی سیاسی گروه 7 (G7) و وزارت خزانه‌داری آمریکا برآمده و مأموریت اصلی آن تحکیم سلطه و نظارت اطلاعاتی غرب بر تراکنش‌های مالی جهانی است. هدف این سازوکار نه شفافیت مالی بلکه کنترل مسیرهای اقتصادی کشورها و اعمال فشار سیاسی بر دولت‌های مستقل است.
در واقع، FATF همان بازوی اقتصادی ناتو است؛ مأمور شناسایی مسیرهای دور زدن تحریم‌ها و حمایت‌ها از آزادگان جهان، رهگیری تبادلات مالی مستقل و بستن روزنه‌های مقاومت اقتصادی ملت‌ها. با این وصف، اصرار برخی عناصر داخلی بر پیوستن ایران به چنین سازوکاری، اگر ناشی از ناآگاهی نباشد، بدون تردید نشانه وابستگی فکری به همان اردوگاهی است که سال‌هاست علیه منافع ملت ایران صف‌آرایی کرده است.
 هشدار کیهان ثابت شد
کیهان در شماره دهم مهرماه ۱۴۰۴ هشدار داده بود که کنوانسیون‌های وابسته به FATF هیچ حق شرط و تحفظی را به رسمیت نمی‌شناسند و اصطلاح «پیوستن مشروط» تنها فریب لفظی است. اکنون همان هشدارها عیناً تحقق یافته است. FATF با وقاحت تمام، شروط ایران را نادیده گرفت و اعلام کرد که هیچ استثنایی برای ایران قائل نخواهد بود.
در گزارش تیتر یک روز دهم مهرماه آمده است: در آینده، هر زمانی که اف‌ای‌تی‌اف نیاز به بهانه‌ای برای فشار بر کشورمان در ارتباط با این کنوانسیون‌ها داشته باشد، همین عبارت «پذیرش مشروط» دستمایه تبلیغاتی رسانه‌های غربی خواهد شد و دوباره همان بازی همیشگی به جریان خواهد افتاد.
این در حالی است که ایران حتی پیش از این، در دولت روحانی، ۳۹ مورد از ۴۱ شرط FATF از اصلاح قوانین بانکی گرفته تا تغییرات گسترده در نظام مالی کشور به امید خروج از لیست سیاه و باز شدن مسیر تعاملات بانکی را اجرا کرده بود.
اما نتیجه چه شد؟ همان‌گونه که برجام به‌رغم اجرای کامل و حتی زودتر از موعد تعهدات از سوی ایران هیچ دستاوردی نداشت، اجرای ۳۹ شرط FATF نیز نه‌تنها بهبودی در وضعیت اقتصادی ایجاد نکرد بلکه حاکمیت چنین تفکری منجر به از دست رفتن مسیرهای دور زدن تحریم شد.
ادعایی خلاف واقع 
و لزوم برکناری ‌هادی خانی 
در این میان، سخنان عجیب و تأمل‌برانگیز ‌هادی خانی، معاون وزیر اقتصاد و رئیس مرکز اطلاعات مالی کشور، که نماینده ایران در نشست‌های FATF است، به مسئله ابعاد تازه‌ای بخشید. وی دو هفته قبل در گفت‌وگویی مدعی شد که «پیوستن مشروط» به کنوانسیون‌های بین‌المللی امری متداول و پذیرفته‌شده است و ایران نیز همچون دیگر کشورها می‌تواند با طرح شروطی به CFT و پالرمو بپیوندد! او حتی گفت که «در بسیاری از کشورها، شروطی نسبت به مفاد کنوانسیون‌ها اعمال شده و این کاملاً رایج است».
این سخنان در حالی مطرح شد که اساساً FATF هیچ شرط یا تحفظی را نمی‌پذیرد و کشورها موظف‌اند بدون هیچ قید و شرطی به چارچوب‌های آن پایبند باشند. بنابراین، اظهارات آقای خانی یا از روی ناآگاهی نسبت به قواعد حقوق بین‌الملل بیان شده، یا بازتاب همان خط فکری جریان غربگرایی است که سال‌هاست با تحریف واقعیت‌ها، مسیر تصمیم‌گیری کشور را به انحراف می‌کشاند.
آقای خانی باید پاسخ دهد: وقتی در کنوانسیون‌های FATF اعلام شده که «تحفظ‌پذیر نیستند» و پیوستن مشروط را نمی‌پذیرد، چگونه مدعی می‌شود که ایران می‌تواند با شروط خود عضو این سازوکار شود؟ این ادعا نه‌تنها خلاف واقع بلکه مغایر با تجربه عملی سال‌های گذشته است.
اکنون که FATF صراحتاً اعلام کرده ایران را در لیست سیاه نگه می‌دارد، حداقل انتظار آن است که مسئولانی چون ‌هادی خانی که با ادعاهای نادرست خود زمینه‌ساز چنین خطاهایی شده‌اند، از مسئولیت‌های حساس کنار گذاشته شوند تا هزینه این بی‌دقتی‌ها بر گرده ملت سنگینی نکند.
آزموده را آزمودن خطاست
جریان غربگرا در ایران، پس از شکست مفتضحانه برجام، نه‌تنها از خطای خود درس نگرفت بلکه با همان منطق و همان وعده‌ها، پروژه FATF را کلید زد. این جریان با تکرار ادبیات فریبنده‌ای مانند «نرمش در برابر غرب برای رفع تحریم‌ها»، «شفافیت برای تسهیل روابط بانکی» و «پرهیز از انزوا»، عملاً کشور را به سمت وابستگی بیشتر به ساختارهای سلطه کشاند.
اما تاریخ گواه است که هرگاه ایران در برابر زیاده‌خواهی‌های غرب ایستاده، دشمن عقب‌نشینی کرده است و هر زمان با توهم اعتماد به غرب، گامی در عقب گذاشته، فشارها افزایش یافته است. از برجام تا FATF، مسیر این جریان روشن است: هر بار یک عنوان تازه، هر بار یک وعده جدید، اما نتیجه یکی است؛ بستن دست کشور در برابر تحریم‌ها، و فراهم‌کردن زمینه نفوذ اطلاعاتی دشمن.
دور باطل اعتماد به غرب
اکنون پرسش اساسی این است: این دور باطل تا کی ادامه خواهد داشت؟ تا کی باید شاهد باشیم که جریان غربگرا، به‌جای تکیه بر توان داخلی و همکاری با جبهه جدید قدرت و ثروت جهانی در جهان غیر غربی، چشم به لبخندهای فریبنده واشنگتن و پایتخت‌های اروپایی بدوزد؟
تجربه نشان داده است که غرب نه‌تنها دوست ایران نیست بلکه از پیشرفت این کشور عمیقاً نگران است. آمریکا و متحدانش از هر سازوکار بین‌المللی، از شورای امنیت تا FATF، برای اعمال فشار بر ملت‌ها بهره می‌برند. در چنین شرایطی، پیوستن به این سازوکارها نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند بلکه ابزارهای نظارتی دشمن را تکمیل می‌کند.
دولت چهاردهم و فشار جریان غربگرا
متأسفانه باید اذعان کرد که بخشی از فشارها برای ادامه این مسیر خطرناک پس از دولت روحانی اکنون در دولت چهاردهم نیز مشاهده می‌شود. هرچند دولت آقای پزشکیان نشانه‌هایی از تمایل واقعی برای همکاری با جبهه قدرت و اقتصاد غیرغربی و قدرت‌های اقتصادی نوظهور همچون چین، روسیه و هند بروز داد، اما فشار و نفوذ جریان غربگرا در بدنه تصمیم‌سازی اقتصادی، عملاً برخی از اقدامات دولت را در چارچوب سیاست‌های همان جریان محدود کرد.
در سایه همین نفوذ جریان غربگرا اقداماتی در یک سال اخیر اتخاذ شد که جز ارسال پالس ضعف در شرایطی که غرب عزم راسخ خود را با فعال‌سازی مکانیسم ماشه و حمله به ایران نشان داده معنی دیگری ندارد. ارسال پالس‌های ضعف به دشمن در شرایطی که آمریکا آشکارا به تشدید فشار اقتصادی و سیاسی علیه ایران روی آورده، خطایی استراتژیک است. این همان اشتباهی است که در سال‌های ۹۲ تا 1400 کشور را با بحران‌های متعدد اقتصادی مواجه ساخت و بدترین آمارهای اقتصادی پس از انقلاب را در پایان دولت روحانی به ثبت رساند.
در تمام این سال‌ها، کیهان بارها هشدار داده بود که اعتماد به غرب نه‌تنها راه نجات نیست بلکه خود بخشی از بحران است. ما گفته بودیم که FATF همچون برجام، دام جدیدی برای خلع سلاح اقتصادی ایران است. گفته بودیم که هرگونه پیوستن به این سازوکار، به معنای افشای مسیرهای مالی کشور و از بین‌رفتن امکان دور زدن تحریم‌هاست.
امروز همان جریان‌هایی که کیهان را متهم می‌کردند، در برابر واقعیت‌های تلخ کنونی سکوت کرده‌اند. آنان که وعده داده بودند «با FATF مشکلات بانکی حل می‌شود»، حالا باید پاسخ دهند چرا پس از تصویب مشروط دو کنوانسیون پالرمو و CFT، نه‌تنها گشایشی رخ نداد بلکه FATF با وقاحت بیشتری علیه ایران موضع گرفت؟
راه پیش‌رو؛ بازگشت به منطق مقاومت فعال
اکنون زمان آن است که کشور مسیر خود را از این بازی‌های بی‌ثمر جدا کند. راه پیش‌روی ایران، همان‌گونه که در حوزه سیاست خارجی و انرژی دنبال شده، تقویت پیوندهای اقتصادی و مالی با کشورهای مستقل و غیرغربی است.
امروز جهان در حال تغییر است. دوران سلطه دلار به پایان خود نزدیک می‌شود. سازوکارهایی چون بریکس، سازمان همکاری شانگهای و پیمان‌های پولی منطقه‌ای قدرت گرفته‌اند و ایران با تکیه بر ظرفیت‌های عظیم خود می‌تواند در محور این تحولات قرار گیرد اما شرط این حضور، رهایی از تفکر وابستگی است. باید به جای دنباله‌روی از دستورالعمل‌های غربی، به طراحی سازوکارهای مالی مستقل اندیشید. باید شبکه مالی منطقه‌ای میان کشورهای تحریم‌شده شکل گیرد تا دیگر نیازی به پذیرش قواعد تحمیلی چون FATF 
نباشد.
اکنون پرسش مردم از مدعیان «تعامل سازنده با جهان» روشن است: دیگر چه باید بشود تا خصومت غرب بر آنان ثابت شود؟ برجام را دیدید، جواب FATF به حسن نیت‌های ایران را تجربه کردید، زمینه‌ساز جنگ و حمله به ایران در سایه نابودی ظرفیت و توان قدرت‌آفرین کشور در برجام شدید، تحریم‌های چند برابری نسبت به دوران پیش از برجام را لمس کردید و نتیجه نگرفتید آیا هنوز هم نسخه سازش را 
تجویز می‌کنید؟
ملتی که با مقاومت و ایستادگی توانسته دشمن را در جنگ نظامی، امنیتی و رسانه‌ای شکست دهد، هرگز نیازی به سازوکارهای سلطه ندارد. آنچه نیاز داریم، ایمان به توان داخلی، اطمینان به اتحادهای جدید قدرت و اقتصاد جهانی و تصمیم‌گیری بر حول محور استقلال است.
جریان غربگرا اما همچنان با سوءاستفاده از شعار «تعامل» می‌کوشد روح خودباوری را از جامعه بگیرد و مردم را به انتظار وعده‌های پوچ غربی بنشاند. آنان تعامل با چین، روسیه و دیگر قدرت‌های غیرغربی را تخطئه ولی هر کرنش در برابر غرب را تجویز می‌کنند اما ملت ایران بارها نشان داده است که فریب نمی‌خورد. همان‌گونه که در برجام، نقاب از چهره غرب افتاد، در FATF نیز چهره واقعی آنان آشکار شد. اکنون نوبت اقدام است؛ اقدام قاطع در برابر نفوذ فکری و سیاسی 
جریان غربگرا.