کد خبر: ۳۲۰۹۴۷
تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۸
سالگرد سخنرانی امام(ره) علیه لایحه کاپیتولاسیون

تنها فریاد در روزگاری که ایران را فروختند

دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان
همواره روز 4 آبان هر سال، جشن منحوس سالگرد تولد شاه برپا می‌شد و دستگاه سلطنت سعی داشت در فضای اختناق و دیکتاتوری و در مقابل چشمان مردم تحت ستم، بساط نامبارک عیش و شادی راه انداخته و سرسپردگی و خودفروختگی خود را پنهان سازد. اما 4 آبان 1343، حکایت دیگری داشت، در آن روز فریاد خروشانی، سکوت گورستانی مملکت را شکست و رژیمی ‌را که باز می‌خواست حقارت و بردگی دیگری به ملت تحمیل کند رسوا نمود.
این خروش رسا که آسمان تیره و تار ایران را روشن ساخت از محله یخچال قاضی شهر قم به گوش رسید. از منزل محقری که حیاط و کوچه پس‌کوچه‌های مشرف به آن مملو از جمعیت بود. 20 جمادی‌الثانی مصادف با عید میلاد حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) بود. آیت‌الله‌العظمی ‌حاج سید روح‌الله خمینی که سال قبل هم به‌دلیل سخنرانی علیه شاه و دستگاه دیکتاتوری‌اش، بیش از 11 ماه را در حبس و حصر گذرانده بود، این‌بار در منزلش و در مقابل جمعیت عظیمی ‌که به دیدارش آمده بودند، به افشای تازه‌ترین خیانت رژیم پهلوی پرداخت.
خیانتی که ماجرایش از همان زمان حصر ایشان شروع شده بود، از زمانی که پس از سرکوب وحشیانه و خونین ملت در 15 خرداد 1342، حسنعلی منصور، از وابستگان اصلی تشکیلات فراماسونری آمریکایی و از عوامل شاپور ریپورتر (عنصر فراملیتی کانون‌های صهیونی) در 
14 اسفند همان سال به نخست‌وزیری رسید و انجام برنامه‌های جدید کانون‌های استعماری را برای ژاندارمی ‌رژیم شاه در منطقه و همیاری اسرائیل آغاز کرد. از جمله برنامه‌های یادشده، تبدیل ارتش شاهنشاهی به یکی از شعبه‌های میلیتاریسم آمریکا و استقرار مستشاران آمریکایی برای هدایت آن در ایران بود.
 سگ آمریکایی بر شاه ارجح شد
برای تحقق این امر، دو هفته قبل از این هم در 21 مهرماه، مجلس شاهنشاهی لایحه‌ای به نام «قضاوت کنسولی» مشهور به «کاپیتولاسیون» را به تصویب رساند که به موجب آن برای مستشاران و نظامیان آمریکایی و خانواده‌های آنها، مصونیت قضائی ایجاد می‌کرد، به‌طوری که هر بزه و خلافی در ایران انجام می‌دادند، کسی حق بازخواست یا محاکمه آنها را نداشت.
اما عمق فاجعه را هیچ فرد و گروهی درنیافت. هیچ یک از گروه‌ها و دسته‌‌ها و احزاب به اصطلاح سیاسی، علی‌رغم همه ادعاهای شدید و غلیظ میهن‌پرستانه و وطن‌دوستانه و استقلال‌طلبانه، کوچک‌ترین نفسی علیه تصویب این قرارداد خفت‌بار نکشیدند و تنها حضرت امام خمینی بود که در آن لحظات خطیر و سنگین تاریخی بنا به تکلیف الهی، همه عزم خویش را برای مقابله با سلطه بیگانه جزم کرده بودند. تنها آیت‌الله‌العظمی ‌امام خمینی علیه آن تصویبنامه تحقیرآمیز سخن گفته و ابعاد ماجرا را تحلیل نمودند.
ساعت 10 صبح روز 4 آبان 1343 بود که امام سخنرانی خود را با آیه استرجاع شروع کرده و سپس اظهار داشتند:
«من تأثرات قلبی خودم را نمی‌توانم اظهار کنم. قلب من در فشار است. این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیده‌ام خوابم کم شده است. ناراحت هستم. قلبم در فشار است. با تأثرات قلبی روزشماری می‌کنم که چه وقت مرگ پیش بیاید. ایران دیگر عید ندارد. عید ایران را عزا کرده‌اند؛ عزا کردند و چراغانی کردند؛ عزا کردند و دسته‌جمعی رقصیدند. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند، و باز هم چراغانی کردند؛ پایکوبی کردند...»
سخنان تکان‌دهنده و تأثر‌انگیز امام، هر بار با فریاد ‌گریه و زاری جمعیت حاضر همراه می‌شد. سپس شرح ماوقع را گفتند و با ذکر مثالی کاپیتولاسیون را برای مردم به زبان ساده شرح دادند:
«... اگر چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او می‌کنند؛ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست می‌کنند؛ و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگ‌تر مقام را زیر بگیرد، هیچ‌کس حق تعرض ندارد!...»
 تکلیف همه اقشار روشن شد
امام به همه افراد و اقشار و مراجع ملت اعلام خطر کرده و عامل اصلی همه این وطن‌فروشی‌ها را آمریکا دانسته، از همان اولین روزهای نهضت، تکلیف خود را با آمریکا روشن ساخته و در همان سخنرانی علیه کاپیتولاسیون گفتند:
«... رئیس‌جمهور آمریکا بداند- بداند این معنا را- که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما. امروز منفورترین افراد بشر است پیش ملت ما. یک همچو ظلمی ‌به دولت اسلامی‌ کرده است، امروز قرآن با او خصم است؛ ملت ایران با او خصم است. دولت آمریکا بداند این مطلب را. ضایعش کردند در ایران؛ خراب کردند او را در ایران... آقا تمام گرفتاری ما از این آمریکاست! تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است! اسرائیل هم از آمریکاست. این وکلا هم از آمریکا هستند! این وزرا هم از آمریکا هستند! همه تعیین آنهاست. اگر نیستند چرا نمی‌ایستند در مقابلش داد بزنند؟...»
حجت‌الاسلام محمدحسن رحیمیان از اعضای دفتر امام درباره ماجرای کاپیتولاسیون گفته است:
«... در آن زمان، عامه مردم اصلا با کلمه‌ای مثل کاپیتولاسیون آشنایی نداشتند، اولین بار بود که ما این کلمه را می‌شنیدیم و معنای آن را نیز امام برای اولین بار برای ما گفت. خیلی هم ساده و روشن و روان. یعنی اینکه با این قانونی که تصویب کردند، سگ‌های آمریکایی را بر مردم ایران برتری دادند...»1
حجت‌الاسلام سید حمید روحانی، نویسنده مجموعه کتاب‌های «نهضت امام خمینی»، مدعیان ایران دوستی را مورد نقد قرار داده و می‌گوید:
«... متاسفانه وقتی این لایحه ننگین در مجلس شورای ملی آن روز به تصویب رسید، هیچ کدام از این گروه‌ها و احزاب سیاسی عکس‌العملی نشان ندادند. حتی اعتراض نکردند، حتی نامه اعتراض‌آمیزی ننوشتند و سکوت کامل برقرار کردند، با اینکه ادعاهای زیادی داشتند، دم از پان ایرانیست می‌زدند، دم از ناسیونالیسم می‌زدند، شعار می‌دادند، چو ایران نباشد، تن من مباد، ولی دیدیم که در این قضیه کاملا توطئه سکوت حاکم بود...»2
و این تنها امام بود که در آن لحظات خطیر و سنگین تاریخی بنا به تکلیف الهی، همه عزم خویش را برای مقابله با سلطه بیگانه جزم کرده بودند و اقدامات خودشان را در چند بخش به مرحله اجرا درآوردند.
سید حمید روحانی ادامه می‌دهد:
«... امام تنها کسی بود در ایران که علیه احیاء رژیم کاپیتولاسیون صدای اعتراض بلند کردند، ایشان در گام نخست، تلاش کردند با نامه‌هایی که برای علمای شهرستان‌ها نوشتند، آنها را در جریان چنین خیانتی قرار داده و مسئله کاپیتولاسیون را برای آنها تشریح کنند...»3
 اعلامیه‌ای برای سراسر ایران 
پس از سخنرانی امام، همان شب اعلامیه ایشان علیه کاپیتولاسیون نیز در سراسر ایران توزیع شد. در بخشی از آن اعلامیه تاریخی آمده بود:
«...مجلس به پیشنهاد دولت، سند بردگی ملت ایران را امضاء کرد... اقرار به مستعمره بودن ایران نمود... ملت ایران را تحت اسارت آمریکایی‌ها قرار داد... اکنون من اعلام می‌کنم که این رأی ننگین مجلسین مخالف اسلام و قرآن است و قانونیت ندارد، مخالف رای ملت مسلمان است... دنیا بداند که هر گرفتاری که ملت ایران و ملل مسلمین دارند از اجانب است، از آمریکاست...آمریکاست که اسلام و قرآن مجید را به حال خود مضر می‌داند و می‌خواهد آنها را از جلو خود بردارد و آمریکاست که روحانیون را خار راه استعمار می‌داند و باید آنها را به حبس و زجر و اهانت بکشد... آمریکاست که با ملت اسلام معامله وحشی‌گری و بدتر از آن می‌نماید. بر ملت ایران است که این زنجیرها را پاره کنند... این دولت را ساقط کنند... بر خطباء و وعاظ است که با بیان محکم بی‌هراس براین امر ننگین اعتراض کنند و ملت را بیدار کنند... بر جوانان دانشگاهی است که با حرارت با این طرح مفتضح مخالفت کنند... اینها دنباله قتل‌عام پانزده خرداد است که جراحت آن از قلب ملت پاک نخواهد شد...»
در این اعلامیه امام به جز افشای توطئه شاه و اربابانش، وظیفه هر یک از اقشار ملت را برای تقابل با کاپیتولاسیون مشخص و روشن ساخته بودند. اعلامیه چاپ‌شده در کوتاه‌ترین زمان به شهرستان‌ها انتقال یافت و جوانان غیور، روحانیون و طلاب انقلابی و مبارز در هر شهر به چند بخش تقسیم شده و در راس ساعت معینی اقدام به پخش اعلامیه کرده و پیش از آن که شناخته یا دستگیر شوند، از محیط خارج شدند. به همین طریق در تهران بیش از چهل هزار اعلامیه در زمانی کمتر از ده دقیقه به ‌وسیله 500 نفر از جوانان مبارز که هر نفر 80 اعلامیه به همراه داشت در سر ساعت معینی توزیع شد. دایره پخش از نارمک و تهران‌نو تا شهر ری گسترده بود و یکباره از اعلامیه حضرت امام پوشانده شد، بدون آنکه حتی یک نفر دستگیر شود.
ابوالفضل توکلی بینا از دست‌اندرکاران پخش اعلامیه یاد شده‌، در این باره اظهار داشته است:
«... بنده در حضور ایشان (امام) بودم که آن اعلامیه علیه کاپیتولاسیون را نوشتند، قریحه عجیبی داشتند، قلم را که روی کاغذ می‌گذاشتند تا انتهای مطلب می‌رفتند و بعد یک مروری می‌کردند، به جز گاها یک نقطه‌ای یا مانند آن، تغییری نمی‌دادند. به همین ترتیب آن اعلامیه را نوشتند و وقتی به من دادند، تاکید کردند این اعلامیه را هر چه سریع‌تر چاپ و توزیع کنید....»
 ... و امام تبعید شد
با پخش این اعلامیه بود که سیل تلگراف‌ها و طومارها از سوی روحانیون و علمای مبارز و مردم مسلمان در جهت الغای رژیم کاپیتولاسیون سرازیر گشت و مردم مسلمان سراسر کشور بار دیگر به خروش درآمدند و تاج و تخت شاهی به شدت تهدید شد. 
پس تصمیم به تبعید امام گرفته شد. اما تبعید امام از ایران، موضوعی نبود که شاه بتواند خودش در مورد آن راسا و شخصا تصمیم بگیرد. بر اساس اسناد و مدارک موجود، طرح و دستور و حتی برنامه عملیات بازداشت و دستگیری و تبعید حضرت امام از سوی محافل صهیونیستی آمریکایی تدارک دیده شده و به مرحله اجرا گذارده شد. از همین رو بود که شبانه امام را ربودند و با یک فروند هواپیمای نظامی به‌ ترکیه (یکی از متحدان آمریکا در پیمان آتلانتیک شمالی ناتو) فرستادند.
________________
1- مجموعه مستند «راز یک نقش» – قسمت اول – خرداد 1388 – شبکه خبر    2- همان    3- همان