دیپلماسی سجیل؛ زبان قدرت در برابر زبان زور(مقاله وارده)
دیپلماسی را صرفا نمیتوان هنر گفتوگو و ارتباطات سیاسی دانست؛ دیپلماسی هنر بهکارگیری هوشمندانه همه عناصر قدرت ملی برای نفوذ و اثرگذاری در جهان است. درواقع زبان دیپلماسی ترجمان قدرت کشور در عرصه تعاملات جهانی است. هیچ ملتی نمیتواند در میز مذاکره از عزت و حقوق خود دفاع کند مگر آنکه پشتوانهای از قدرت ملی و توان بازدارنده در اختیار داشته باشد. در منطق انقلاب اسلامی، دیپلماسی زمانی معنا مییابد که بر پایه استقلال، خودباوری و قدرت ساخته شده در درون شکل بگیرد. در پس هر مذاکرهای مفهومی بنیادین به نام قدرت وجود دارد. قدرت همان ستون فقرات سیاست بینالملل است که بدون درک آن در هیچ مذاکرهای نمیتوان به نتیجه مطلوب رسید. جمهوری اسلامی ایران با تجربه بیش از چهار دهه مقاومت دریافته است که در جهان بیرحم قدرتمحور، داشتن قدرت نظامی و موشک، بخشی از زبان مذاکره با دولتهای سلطهگر است. دیپلماسی بدون قدرت، صدایی است که شنیده نمیشود؛ اما وقتی قدرت موشکی، اقتصادی و مشروعیت مردمی پشتوانه آن باشد همان صدا تبدیل به فریاد عدالت و استقلال میگردد.
قدرت در علم سیاست معمولا به دو شاخه اصلی قدرت نرم و قدرت سخت تقسیم میشود. قدرت نرم شامل ابزارهایی چون فرهنگ، رسانه و مشروعیت سیاسی است؛ در حالی که قدرت سخت به توان نظامی، اقتصادی و فناوری یک ملت اشاره دارد. کشورهایی که هر دو را در کنار هم دارند میتوانند بازیگران تعیینکننده نظم جهانی باشند.
ایران پس از انقلاب اسلامی نمونهای بارز از توجه به قدرت نرم در قالب گفتمان مقاومت و استقلالخواهی است. اما تجربه جنگ تحمیلی، چند دهه تحریم و تهدیدهای مکرر قدرتهای سلطهگر نشان داد که بدون قدرت سخت حتی اصیلترین آرمانها نیز در معرض تهدید قرار میگیرند. اینجاست که توان موشکی به عنوان نماد اقتدار ملی و ستون بازدارندگی کشور جلوهگر میشود.
وقتی ایران پس از دفاع مقدس تصمیم گرفت توان موشکی خود را توسعه دهد در واقع زبان تازهای برای تعامل با جهان انتخاب کرد؛ زبانی که دشمن، آن را بهتر از واژهها میفهمد. در جهانی که منطق آمریکا و متحدانش بر زور و قدرت نظامی استوار است کشوری که فاقد قدرت بازدارنده باشد دیر یا زود به زانو درخواهد آمد.
توان موشکی ایران نه یک ابزار تهاجم بلکه زبان بازدارندگی است؛ زبانی که پیام صلح را از موضع عزت ارسال میکند. در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران هر موشک ایرانی در حقیقت پیامی است به زبان خود دشمن و بدون نیاز به ترجمه؛ پیامی که میگوید «ما از موضع قدرت سخن میگوییم نه از موضع ضعف».
امنیت زیربنای هر جامعهای است. رشد و توسعه بدون امنیت امکانپذیر نیستند. تصور اینکه توسعه اقتصادی بدون امنیت و بازدارندگی امکانپذیر باشد، خطائی استراتژیک است. کشوری که امنیت نداشته باشد سرمایهگذار ندارد؛ و ملتی که تهدید دائمی را احساس کند آرامش اجتماعی نخواهد داشت.
نگاه کنید به کشورهایی مانند عراق و افغانستان که زیر چکمههای اشغالگران آمریکایی و غربی ناامن شدند. مردم این کشورها حتی وقتی برای خرید نان از خانه بیرون میرفتند نمیدانستند که آیا زنده به خانه بازمیگردند یا نه، چون ممکن بود در یک حمله تروریستی و یا توسط نیروهای اشغالگر خارجی کشته شوند. زمانی که امنیت وجود نداشته باشد شرایطی ایجاد خواهد شد که نه بیماری و مشکلات شخصی و نه مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور، کوچکترین اهمیتی برای مردم ندارند چون دیگر امیدی برای زندگی وجود ندارد تا حتی به فکر درمان بیماری خود باشند. وقتی حتی جان کودکی که برای بازی کردن به کوچه میرود از طرف سربازان اشغالگر و یا تروریستها در خطر است و ممکن است که هرگز زنده به خانه برنگردد، امنیت نه تنها حق مردم بلکه اولین ضرورت یک زندگی ساده است. تا زمانی که امنیت نباشد هیچ پیشرفتی ممکن نیست.
قدرت موشکی مانند سپر پولادینی است که با تکیه بر ایمان و اراده ملت، امنیت و استقلال ایران را در برابر هر تهدیدی تضمین میکند. همانگونه که سپر برای دفاع از جان انسانها ساخته میشود موشک نیز سپر استقلال ملت است. تجربه تلخ کشورهای فاقد قدرت دفاعی از لیبی تا عراق نشان میدهد که ضعف نظامی چگونه میتواند راه نفوذ دشمن را باز کند و حتی استقلال سیاسی را نابود سازد.
قدرت سخت مکمل دیپلماسی است نه دشمن آن. در واقع دیپلماسی بدون پشتوانه قدرت شبیه مذاکره یک فرد بیسلاح با فردی مسلح است. ایران امروز با اتکا به توان موشکی و پهپادی خود نهتنها از موضع ضعف مذاکره نمیکند بلکه در معادلات منطقهای به بازیگری تعیینکننده تبدیل شده است. موشکهای ایرانی چیدمان میز مذاکره را تغییر دادهاند. دیگر هیچ قدرتی نمیتواند بهراحتی تهدید نظامی را به عنوان گزینه روی میز مطرح کند. اگر در گذشته سخن از «گزینه نظامی» در برابر ایران رایج بود امروز حتی دشمنان نیز میدانند که هرگونه اقدام نظامی علیه ایران هزینهای غیرقابل تصور برای آنان دارد؛ واقعیتی که در جریان جنگ 12 روزه به دشمنان ثابت شد. این همان معنای واقعی بازدارندگی است.
رویکرد انقلابی نگاهی ارزشمحور به امنیت دارد. در این رویکرد امنیت تنها به معنای نبود جنگ نیست بلکه به معنای حفظ کرامت، استقلال و عزت ملی است. از این منظر توان موشکی ایران هم عامل امنیت مادی و هم حافظ استقلال معنوی ملت است. انقلابی بودن در سیاست خارجی یعنی درک این حقیقت که امنیت خریدنی نیست. پیشرفتهای موشکی ایران حاصل دانش، ایمان و خودباوری دانشمندان ایرانی است. این خوداتکائی بخشی از هویت انقلابی جمهوری اسلامی ایران است؛ هویتی که در برابر فشارها خم نمیشود و در برابر تهدیدها عقبنشینی نمیکند. جهان امروز در حال ورود به مرحلهای جدید از چندقطبی شدن قدرت است. آمریکا دیگر هژمونی مطلق نیست و چین و روسیه در حال قدرتگیری هستند. در چنین شرایطی ایران با برخورداری از توان نظامی و دفاعی بومی به عنوان یکی از بازیگران مستقل شناخته میشود.
یکی از موانع در مسیر تقویت قدرت ملی نگاهی است که کسب امنیت را صرفا در گفت وگو، دیپلماسی و توافقات کاغذی جستوجو میکنند. این نگاه برخلاف واقعیت میدانی سیاست جهانی است. غربیها حتی با نزدیکترین متحدان خود نیز بر اساس توازن قدرت رفتار میکنند نه اعتماد متقابل. وقتی دشمن برای فشار سیاسی از ابزار تحریم، ترور دانشمندان و جنگ رسانهای استفاده میکند، سادهانگاری است اگر تصور شود با عقبنشینی از قدرت موشکی میتوان رضایت او را جلب کرد. تاریخ معاصر نشان داده است که هرگاه ایران از موضع قدرت فاصله گرفته دشمن گستاختر شده است.
قدرت موشکی ایران نه فقط ابزار جنگ بلکه زبان صلح پایدار نیز میباشد. صلح واقعی زمانی برقرار میشود که دشمن از هزینه جنگ آگاه باشد. موشکهای ایرانی حامل پیام صلح از موضع قدرت هستند؛ پیامی که میگوید ملت ایران هرگز آغازگر جنگ نخواهد بود اما در برابر تجاوز، قاطعانه پاسخ خواهد داد. در جهانی که منطق قدرت حرف اول را میزند ایران باید با دولتهای زورگو به زبان خودشان یعنی زبان قدرت سخن بگوید.
علیرضا معشوری - دکتری روابط بینالملل