کد خبر: ۳۱۲۱۸۲
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۶

رها شدن ورزش به حال خود!(نکته ورزشی)

 

سیدسعید مدنی
چند شماره پیش به مناسبت درگذشت بهمن صالح نیا، چهره خوشنام فوتبال گیلان و یکی از مربیان بزرگ فوتبال ایران از آن مرحوم یاد کردیم. او با عشق و علاقه و با خرج کردن از جیب خود و سفره خانواده و مایه گذاشتن از آبرو و صرف نظر کردن از راحتی و آسایش، به فوتبال و جوانان با استعداد این مملکت خدمت و در ابعاد فنی و اخلاقی به رشد و پرورش آنها کمک کرد. برای چندمین بار نوشتیم که مسئولان ورزش و مدیران باشگاه‌ها و رؤسای فدراسیون‌ها و حتی اصحاب رسانه و خلاصه هر کسی که دستی بر آتش ورزش دارد و در این عرصه مسئولیتی را بر عهده گرفته، نباید از این سرمایه‌های کم نظیر و بی‌توقع- که هنوز هم در گوشه و کنار این سرزمین پهناور در گمنامی تمام، عاشقانه به کار و تلاش مشغول هستند- غافل باشند. باید قدر این سرمایه‌ها را دانست و از دانش و توان‌شان در جای خود به درستی استفاده کرد. خوشبختانه چنان‌که همه می‌دانیم- و ما نیز بارها به سهم خود نوشته‌ایم- ورزش کشور عزیز ما از ظرفیت بالا و داشته‌های باارزشی در ابعاد مادی و غیر مادی و به ویژه انسانی برخوردار است که اگر از آنها در جهت مصالح ورزش و اهداف ملی و جمعی با عقلانیت و تدبیر و شناخت لازم بهره‌برداری شود، شک نباید داشت که ورزش ایران سرعت بیشتری در مسیر پیشرفت و بهتر شدن خواهد گرفت و با کسب افتخارات مهم در میادین بین‌المللی، جایگاه قاره‌ای و رتبه‌های جهانی و المپیکی خود را ارتقا خواهد بخشید ولی چون این اتفاق نمی‌افتد و درباره سرمایه‌های متعدد و متنوع عملا شکر نعمت به جا آورده نمی‌شود و کفران نعمت می‌کنیم، ورزش ما از رشد و پیشرفت بایسته برخوردار نیست و خیلی وقت‌ها و در بسیاری از میادین قبل از آنکه مغلوب حریفان شویم، به «خود» و ندانم کاری‌ها و غفلت‌ها و قدرنشناسی‌ها می‌بازیم. در این باره شاید سرنوشت تیم امید و محروم ماندن 
پنجاه ساله فوتبال ایران از حضور در مرحله نهائی المپیک مثال خوبی باشد. راست است که برخی از رقیبان آسیایی برای ارتقای سطح فنی وکیفی فوتبال خود وارد میدان شده و برای صعود به میادینی مانند المپیک و جام جهانی و... هزینه‌های زیادی می‌کنند و برنامه‌ریزی و تدبیر و آینده نگری را سرلوحه رفتار مدیریتی خود قرار داده‌اند اما به نظر ما- و به گواه بسیاری از کارشناسان- فوتبال ایران برای صعود به المپیک، پیش از باختن به قدرت رقیبان به «خود» و رفتاری که درباره «امید»ها از «درون» صورت گرفته، باخته است.  بی تعارف باید بگوییم مسئولان، فوتبال امیدها و حضور در میدان بزرگی مانند المپیک (که حالا صعود کردن به آن بسیار دشوارتر از صعود به جام جهانی است) را جدی نگرفته و در اکثر دوره‌ها کاروبار تیم امید را وجه المصالحه باندبازی‌ها و رفیق بازی‌ها و سفارش‌های از این طرف و آن طرف قرار داده و سرنوشت و صعود این تیم را به شانس و اقبالی واگذار کرده‌اند که هرگز به آنها روی نیاورده است!  اکنون دوباره در آستانه مسابقات مقدماتی قرار داریم و می‌توانیم یک بار دیگر شانس خود را برای حضور در المپیک آزمایش کنیم. آیا این بار مسئولان با توجه به تجربیات و عبرت‌های گذشته، به مسئولیت ملی خود درباره تیم امید عمل و برای آن بهترین تصمیمات را اتخاذ خواهند کرد و کارسازترین تمهیدات را خواهند اندیشید یا اینکه باز هم داستان قبلی تکرار شده و کفران نعمت می‌شود؟!
 عرض کردیم که ماجرای تیم امید و سوءمدیریتی که در اکثر مقاطع در این پنجاه سال درباره آن صورت گرفته، فقط یک نمونه از پرشمار نمونه‌هایی است که محور آن «کفران نعمت» و هدر دادن داشته‌ها و سرمایه‌های مادی و انسانی ورزش است. در این باره مثال‌ها فراوان است ولی ما در آستانه مسابقات مقدماتی المپیک (شهریور ماه به میزبانی امارات) به همین یک مورد بسنده می‌کنیم. امیدواریم مسئولان هرچه سریع‌تر اولین قدم را با انتخاب سرمربی و کادر فنی مجرب و توانا بردارند و بدون توجه به القائات و تبلیغات و شعارهایی که عمدتا از سوی رسانه‌های وابسته به باندهای دلالی صورت می‌گیرد، با استفاده از نظرات کارشناسان و صاحبان تخصص و تجربه کارسازترین تصمیمات را اتخاذ کنند. 
همان‌طور که بالاتر اشاره شد- و در چند شماره اخیر به بهانه‌های مختلف نوشتیم- برای استفاده صحیح از داشته‌ها و سرمایه‌ها، مسئولان و مدیران ورزش – از شخص وزیر گرفته تا دیگران- باید با قاطعیت بیشتری وارد عمل شوند و مسائل 
ریز و درشت را دقیقا زیر نظر داشته باشند و نقش نظارتی خود را تمام و کمال انجام دهند و حتی آنجایی که لازم و به صلاح ورزش می‌بینند، راسا ورود کنند و مانع از اجرای تصمیمات غلط شوند.‌ متاسفانه چون مسئولان ورزش به دلایل و بهانه‌های مختلف چنین نکرده‌اند، عناصر غیر مسئول و افراد فرصت‌طلب و جریانات دلالی از شرایط سوءاستفاده کرده و در امور مختلف ورزش و فدراسیون‌ها و باشگاه‌ها- و حتی تیم‌های ملی- دخالت و به نفع خود اعمال نظر می‌کنند. البته اخیرا اخباری راجع به تشکیل جلساتی درباره بعضی از اتفاقات ناخوشایند و شبهه برانگیز و... با شرکت وزیر ورزش به دست‌مان رسیده است. آخرین آن در زمینه رفتار ناشایست سه نفر از اعضای تیم ملی دوومیدانی(دو ورزشکار و یک مربی!) در حاشیه رقابت‌های قهرمانی آسیا در کشور کره جنوبی بود که به دستور وزیر قرار است این اتفاق (که به نوبه خود حکایت از فقدان نظارت و رها بودن ورزش و تیم‌های ورزشی و ورزشکاران ما دارد) مورد بررسی قرار بگیرد. چندی پیش نیز قرار شد در جلسه‌ای علت ناکامی تیم فوتبال نوجوانان ایران بررسی شود. تشکیل این جلسات که حکایت از حساسیت و توجه مسئولان دارد، خوب است اما به شرط آنکه اولا صوری و نمایشی نباشد، ثانیا خروجی آن به اصلاح ورزش و برطرف کردن نقایص کمک کند.
 ورزش خیلی جاها به حال خود رها شده و مسئولان نقش نظارتی خود را ایفا نمی‌کنند. این رها بودگی هرگز به نفع ورزش و سلامت و پویایی آن نیست. این وسط فرصت‌طلبان و منفعت‌جویان هر بلایی که به نفع جیب و جایگاه خودشان باشد، سر ورزش می‌آورند. مثلا ببینید این روزها و در فصل نقل و انتقالات فوتبال، چه قیمت‌هایی را بالا و پایین می‌برند، چه آدم‌های لایقی را خانه نشین می‌کنند و آنچه «خود داریم»ز بیگانه تمنا می‌کنند و چه بنجل‌هایی از گوشه و کنار دنیا را در آستین فوتبال و باشگاه‌های ما می‌کنند!