کد خبر: ۳۱۶۶۶۴
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۵
مقاله وارده

مقاومت مشروع یا تعهد نامشروع؟!

دکتر محمدرضا فارسیان (حقوقدان و مدرس دانشگاه)
مشروعیت مفهومی کاملاً حقوقی است. این مفهوم به معنای حقانیت، قانونی‌بودن و توجیه عقلانی اعمال حکومت از سوی مردم است. به‌عبارت‌دیگر، مشروعیت ویژگی‌ای است که به حاکم اجازه می‌دهد به طور درست و قابل‌قبول حکومت کند و مردم نیز تبعیت از او را وظیفه خود بدانند. این مفهوم، به باور و پذیرش مردم نسبت به حق حاکم در اعمال قدرت اشاره دارد و بنابراین شرط بقا و دوام یک حکومت، به میزان مشروعیت آن بستگی دارد. 
از دهه 1370 شمسی و پررنگ شدن مسئله هسته‌ای ایران در دوران دولت اصلاحات بیش از سه دهه می‌گذرد. در این مدت، فراز و نشیب‌های فراوانی در موضوع هسته‌ای رخ داده است؛ از مذاکره و عدم پایبندی غرب به تعهدات تا جنگ دوازده روزه.
از جهت سیر تاریخی پرونده هسته‌ای ایران شاید بتوان این مدت را به سه قسمت مجزا تقسیم کرد؛ دوره اول دوران ‌سازش است که مربوط به سال‌های 1990 تا 2002 است. در این دوره ایران با پذیرش پروتکل الحاقی آژانس، به‌صورت داوطلبانه محدودیت‌های بیشتری را در موضوع هسته‌ای پذیرفت؛ غرب به اِعمال تحریم‌های پنهانی علیه ایران رو آورد و ایران با تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی، به آژانس اجازه بازرسی‌های فوق‌العاده را اعطا کرد، اما طرف اروپایی به جای عمل به تعهدات اقتصادی، تحریم‌های جدیدی وضع کرد. دورۀ بعدی از سال 2005 تا پایان 2013 است. در این دوره ایران ۹۸ درصد ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را کاهش داد، اما آمریکا نه تنها تحریم‌ها را برنداشت، بلکه بانک‌های اروپایی را نیز از همکاری با ایران منع کرد. در این مدت طرف ایرانی با بنای مذاکره در قالب تعهد برجام سعی در اثبات حسن نیت خود داشت و طرف غربی هم در ظاهر راهبرد مذاکره را در پیش گرفت، اما رفته‌رفته با پایان این دوره آثار نقض برجام نمایان شد و با تشدید تحریم‌ها، ایران به غنی‌سازی ۲۰ درصد رو آورد. 
دورۀ سوم دورۀ‌ آزمون نهائی است که بین سال‌های 2020 تا 2024 قرار دارد. در این دوره ترامپ برجام را علناً پاره کرد و بایدن، زیر فشار لابی صهیونیستی، عملاً آن را دفن نمود. با وجود وعده‌های انتخاباتی، دولت بایدن حتی به لغو تحریم‌های ترامپ هم تن نداد و سرانجام خروجی 30 سال صداقت طرف ایرانی در مذاکره و عمل به تعهدات، با جنگ‌افروزی ناجوانمردانه از سوی رژیم اشغالگر اسرائیل با همراهی آمریکا علیه مردم مظلوم و دانشمندان و فرماندهان ایرانی در خرداد ماه سال 1404 آشکار شد. 
در طول این مدت و با تأسی به تئوری مقاومت، ایران به چرخه کامل سوخت هسته‌ای و سانتریفیوژهای پیشرفته6-IR و ذخیره اورانیوم 60 درصد دست یافته است. با وجود تحریم‌ها، صادرات محصولات پتروشیمی و فناوری‌های دفاعی رکورد زده است و همکاری راهبردی با کشورهایی همچون چین و روسیه، وابستگی به غرب را بی‌معنا کرده است. 
اما پس از گذشت این فراز و نشیب‌ها سؤال بسیار مهم این است که آیا اگر ایران از دهه 70 به جای مذاکره، راه مقاومت را در پیش می‌گرفت، امروز به جایگاه بهتری دست نیافته بود؟ آیا هزینۀ مقاومت کمتر از هزینۀ سازش نبود؟
در مقام پاسخ به سؤال و ترسیم راه‌های پیش رو باید گفت آیندۀ هسته‌ای در ایران از دو سناریو پیروی می‌کند:
سناریوی اول (تسلیم): بازگشت به مذاکره و تکرار چرخه باطل تعهدات یکطرفه
سناریوی دوم (مقاومت هوشمند): تقویت تاسیسات و تجهیزات فناوری هسته‌ای با مراقبت در رعایت ضوابط و تعهدات شرعی و بین‌المللی. تشکیل اتحاد ضد تحریم با کشورهای غیرغربی. تقویت تعامل با جامعه بین‌المللی معارض غرب همچون کشورهای عضو بریکس و اجلاس شانگهای. گسترش عملیات روانی علیه لابی‌های ضدایرانی در کنگره آمریکا. گسترش تعاملات حقوقی با مجامع بین‌المللی برای تثبیت حقوق هسته‌ای ملت ایران. 
غرب تنها زمانی به تعهدات خود پایبند خواهد بود که ایران به مرحله‌ای از توسعه فناوری هسته‌ای برسد که بازگشت‌ناپذیر باشد. این امر مستلزم درک دقیق از موقعیت حساس ایران در این دوره است. با توجه به اصل حق حاکمیت و ضرورت توسعه مستقل، ایران باید با تقویت همکاری‌های بین‌المللی و ایجاد منافع مشترک با شرکای جدید، مسیر مقاومت مشروع را در چارچوب حقوق بین‌الملل دنبال کند. این رویکرد می‌تواند جایگزینی برای تعهدات نامشروعی باشد که تاکنون هزینه‌های سنگینی برای ملت ایران به همراه داشته است.