کد خبر: ۳۱۶۶۶۲
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۵
کیهان بررسی کرد

بیانیه جبهه اصلاحات یا ترجمه فارسی سخنرانی نتانیاهو؟!

سرویس سیاسی-
متن، بطن و مضامین بیانیه‌‌های جبهه اصلاحات هم‌سو، هم‌رنگ و هم‌راستا با مطامع جبهه غرب یعنی دولت‌های اروپا، آمریکا و اسرائیل است.
گزاره و مصادیق مطرح شده در بیانیه‌های جبهه اصلاحات که اخیراً فَله‌ای عرضه و منتشر می‌‌شود؛ به طرز عجیبی در راستای مأموریت اسرائیل و میل و اراده دولت‌های غربی است به شکلی که متن این بیانیه‌ها را می‌توان «ترجمه اظهارات نتانیاهو» دانست. 
به عبارتی دیگر، طرح ناتمام اسرائیل و آمریکا مبنی بر حذف نظام اسلامی به معاونت و همت جبهه غربگرا و سران فتنه در ایران کما‌فی‌السابق تداوم دارد؛ بدین شرح که ناکامی اسرائیل در دستیابی به اهدافی که در جنگ 12‌روزه محقق نشد، از طریق تحرکات مدعیان اصلاحات جبران شود. 
جروزالم پست: ایران را تجزیه کنید!
بنیامین نتانیاهو و ترامپ پیش از حصول نتیجه قطعی از حمله به ایران، سرمست از ترور دانشمندان و فرماندهان (فاز اولیه نقشه)، بر مبنای محاسبات غلط و متوهمانه در تشریح غایت حمله به ایران، «تغییر نظام» و سرنگونی حکومت را به عنوان هدف اصلی معرفی کرد. 
سرکرده جانی رژیم غاصب همچنین شورش و طغیان داخلی را به عنوان فاز دوم حمله و بخش دیگری از جنگ ترکیبی، خبری کرد که نشان از همراهی هسته‌های فعال در کشور و وجود پادوهای غرب در این سرزمین داشت. 
روزنامه صهیونیستی «جروزالم‌پست» نیز حین جنگ در سرمقاله‌ای به رئیس‌جمهور آمریکا پیشنهاد داد: حکومت ایران را سرنگون و این کشور را تجزیه کنید؛ به اقلیت‌های مناطق سنی‌نشین، کردنشین و بلوچ که مایل به جدا‌شدن از ایران هستند ضمانت‌های امنیتی ارائه دهید.
سخنان نتانیاهو و پیشنهاد روزنامه صهیونی به رئیس‌جمهور آمریکا، حذف نظام اسلامی و تجزیه ایران را به عنوان غایت غرب بیش از پیش مشخص کرد. 
جبهه اشرافی غربگرا و افراطیون مدعی اصلاحات نیز آگاهانه در همین مسیر گام برمی‌دارند و به عنوان معاون و مجری طرح، مشغول فعالیت‌اند؛ بدین شرح که پیام، بیانیه و سخنان این طیف با هدف ایجاد و تعمیق شکاف‌های اجتماعی تولید می‌شود و بر نقاط افتراق بیش از نقاط اشتراک تمرکز دارد. 
به عنوان نمونه، میرحسین موسوی، سرکرده فتنه 88 که پیشینه عبور از نظام را در کارنامه دارد؛ چندی پس از پایان جنگ 12‌روزه در تاریخ 20 مرداد 1404 ضمن صدور بیانیه،‌‌ نقشه ناتمام و ناکام رژیم را در مسیری دیگر به جریان انداخت. 
در بیانیه وی آمده است: «وضعیت تلخی که برای کشور پیش آمد نتیجه یک رشته خطاهای بزرگ بود. تجربه جنگ دوازده روزه نشان داد که ضامن نجات کشور احترام به حق تعیین سرنوشت همه شهروندان است و ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست. مردم می‌خواهند شاهد تجدیدنظر در آن خطاها باشند. برگزاری رفراندوم برای تأسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس می‌کند». 
جبهه اصلاحات نیز اخیراً ضمن انتشار بیانیه‌ای که با عنوان نمایشی و شعاری «تنها راه نجات کشور، تغییر و بازگشت به مردم است»، به جای دغدغه‌های عمومی به مطالبات نامشروع جناحی اشاره کرد. 
این بیانیه با سیاه‌نمایی و القای ناامیدی متمرکز بر شکاف‌های اجتماعی است و به واگرایی بیش از هم‌گرایی اشاره دارد؛ تکرار این گزاره‌ها نارضایتی مصنوعی را به جامعه تحمیل و سرخوردگی ساختگی را به عنوان یک حس عمومی همه‌گیر خواهد کرد. 
تکرار این گزاره‌ها و تداوم چنین رویکردی در راستای طرح اسرائیل و آمریکا مبنی بر فاصله‌گذاری میان دولت و ملت است. به عبارت دیگر ایجاد شکاف‌های جدید منجر به بروز طغیان و شورش داخلی می‌شود که به عنوان فاز دوم جنگ ترکیبی رژیم صهیونی علیه ایران در نظر اسرائیل و آمریکا بود. 
در بیانیه (سیاه‌نامه) اخیر جبهه اصلاحات آمده است: «امروز، روان جمعی ایرانیان زخمی است و سایه ناامیدی و اضطراب، هم‌چنان بر زندگی روزمره مردم سنگینی می‌کند... امروز، پیامدهای جنگ در کنار تورم افسارگسیخته، رکود تولید، سقوط ارزش پول ملی و فرار سرمایه، خطر فلج اقتصادی را بیش از هر زمان برجسته‌تر کرده است». 
«رفع حصر»، «تغییر رویکرد صدا‌و‌سیما» و «اصلاح سیاست خارجی بر پایه آشتی ملی و همبستگی میان همه ایرانیان داخل و خارج از کشور» در این بیانیه به عنوان‌گریز از شرایط فعلی پیشنهاد می‌شود.
جبهه اصلاحات مطامع نامشروع حزبی و مطالبات جناحی از جمله «رفع حصر» را به عنوان گزینه‌ «برون‌رفت» مطرح می‌کند؛ این در حالی است که مشکلاتی چون «تورم افسارگسیخته، رکود تولید، سقوط ارزش پول ملی و فرار سرمایه» که پیش‌تر در بیانیه ذکر آن رفت، ناشی از عدم مدیریت صحیح و مشروط‌کردن مسائل اقتصادی به مذاکره است. 
به عبارت دیگر طیف غربگرا با دادن آدرس غلط و پافشاری بر مطالبات جناحی، نه‌تنها توان کشور را به حاشیه برده است بلکه زمینه موج‌سواری دولت‌‌های غربی بر نارضایتی‌ها را فراهم می‌کند. 
بیانیه 180 استاد دانشگاه با عنوان «وقت تغییر پارادایم است» چندی پس از حمله اسرائیل و آمریکا به ایران و حمایت اروپا از این حمله مجدداً مذاکره با آمریکا و اروپا را پیشنهاد داد. 
در این بیانیه که حمله آمریکا به ایران و حمایت اروپا از این حمله در آن نادیده گرفته شده است، پیشنهاد شد: «توصیه مؤکد ما آن‌ است که برای خروج از شرایط به‌وجود آمده، مسیر دیپلماسی و مذاکره‌ سازنده با آمریکا و اروپا فعال شده و از این طریق از بروز مجدد جنگ و تداوم اعمال فشارهای اقتصادی جلوگیری شود». 
محمدجواد ظریف نیز دریادداشتی که در نشریه «فارن‌پالیسی» منتشر شد همین مطالبات را به زبانی دیگر مطرح کرد. 
وی در این یادداشت با اشاره به اینکه «زمان تغییر پارادایم فرا رسیده است» نوشت: «سرگذشت برجام نماد وعده‌های تحقق‌نیافته دیپلماسی است. این توافق در سال ۱۳۹۴ (۲۰۱۵) در سراسر جهان به‌ عنوان پیروزی دیپلماتیک مورد تحسین قرار گرفت اما تصمیم ترامپ برای خروج از توافق سه سال بعد، به ‌طور عمیقی اعتقاد به دیپلماسی را در داخل ایران خدشه‌دار کرد... ایران، در مواجهه با عدم پایبندی ایالات‌متحده و سه کشور اروپایی- فرانسه، آلمان و بریتانیا- از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ (۲۰۱۷-۲۰۲۱) به‌ طور قانونی اقدامات جبرانی برجام را فعال کرد. به‌جای پایبندی به دیپلماسی، سه کشور اروپایی در ماه ژوئن صراحتاً حملات نظامی رژیم صهیونیستی علیه ایران را تأیید کردند؛ فردریش مرتس صدراعظم آلمان حتی تا آنجا پیش رفت که گفت رژیم صهیونیستی دارد «کار کثیف» غرب را انجام می‌دهد. تأیید جنگ توسط اروپا و سپس توسل به سازوکار حل اختلاف دیپلماتیک توافق هسته‌ای- برای همان اهدافی که جنگ در تحقق آنها شکست خورد- باور ایران به دیپلماسی را بیش از پیش خدشه‌دار کرده است... جنگ‌افروزان با بستن هر پنجره‌ای به‌روی دیپلماسی رشد می‌کنند. ما باید فرصت را برای تحکیم پارادایم مخرب تهدید و خاموش کردن امید از آنها بگیریم. زمان انتخاب اکنون فرا رسیده است. انتخاب برای ایران، منطقه و قدرت‌های جهانی روشن است: تکرار فاجعه‌بار گذشته، یا شجاعت ساختن مشترک آینده. اکنون زمان تغییر پارادایم است». 
نکته مغفول مانده در متن ظریف، مخاطب یادداشت است. در این یادداشت که بخشی از آن در سطور بالا آمده است، به عدم پایبندی غرب به توافق و بی‌حاصلی مذاکرات در برجام اشاره شد؛ همچنین حمله اسرائیل به ایران و حمایت آمریکا و اروپا از این اقدام از نظر گذشت، با این‌حال تداوم مذاکره تلویحاً توصیه و تجربه خسارت‌بار اعتماد به غرب نادیده گرفته می‌شود. 
مجموعه این بیانیه‌‌ها در راستای طرح غرب مبنی بر حذف نظام اسلامی و تجزیه ایران یا همان ترجمه اظهارات نتانیاهو به زبان فارسی است. بنابراین اگر با جریان برانداز برخورد می‌شد، 
کار به این‌جا نمی‌رسید.