کد خبر: ۳۱۶۶۶۹
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۸

پارادایم غیرت و پارادوکس دشمنان آن (یادداشت روز)

۱) انسان غیور و صاحب وجدان، در صورت ارتکاب رفتار دشمن شادکن، پشیمان و از خود منزجر می‌شود. شبیه حکایت آن سه متخلف از جنگ تبوک در زمان پیامبر (ص) که قرآن حکیم، حال‌شان را این‌گونه بیان می‌دهد: «... الَّذِينَ خُلِّفُواْ حَتَّى إِذَا ضَاقَت عَلَيهِمُ الأَرضُ بِمَا رَحُبَت وَ ضَاقَت عَلَيهِم أَنفُسُهُم وَظَنُّواْ أَن لَّا مَلجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّآ إِلَيهِ... آن سه نفر كه تخلف ورزيدند، تا اينكه زمين با همه وسعتش، بر آنان تنگ شد. و خودشان نیز از خویشتن دلتنگ شدند، و دانستند پناهگاهى از خدا، جز به‌ سوى خدا نخواهد بود».
۲) آیت‌الله جوادی آملی (حفظه الله تعالی) ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، در دیدار آقای عارف و در تبیین دوگانه «غیرت- دیاثت» فرمودند: 
«در فرهنگ قرآنی، غیرت را سه عنصر معرفت، هویت و غیرزدایی تشکیل می‌‌دهند؛ غیرزدایی به این معنا است که اجازه ندهیم بیگانه به حریم ما نفوذ کند. بیگانه را در حریم خود راه دادن و وارد حریم غیر شدن، 
با غیرت سازگار نیست. کسانی که راه نفوذ بیگانگان را می‌‌گشایند، از غیرت اقتصادی و یا سیاسی برخوردار نبوده و دیوث هستند».
۳) بی‌غیرتی، بر منافقین در «سازمان مجاهدین خلق» غلبه کرده بود که مدعی «انقلاب ایدئولوژیک» شدند و زن و شوهرهای عضو سازمان را مجبور کردند به خاطر اولویت مبارزه، از هم جدا شوند. در این فرآیند سقوط، مهدی ابریشمچی، همسر خود (مریم قجر عضدانلو) را طلاق داد تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۴، به عقد رجوی درآید! همان گونه که ابریشمچی، پای آن مراسم شنیع کف می‌زد، سران سازمان هم وطن را فروختند و هر چند وقت یک بار، برای یکی از سرویس‌های جاسوسی بیگانه کار کردند. ابتدا به استخدام استخبارات صدام درآمدند که 
- با این توهم که سوار بر‌تانک‌های ارتش متجاوز صدام به تهران می‌رسند!- و سپس این بی‌غیرتی و دست به دست شدن را نسبت به سیا، سرویس جاسوسی فرانسه، موساد و استخبارات سعودی توسعه دادند و لعنت ابدی ملت را به جان خریدند.
۴) حتما، غیرت در میان گردانندگان روزنامه غربگرا رنگ باخته بود که هنگام سفر ترامپ به منطقه و زمزمه تغییر نام «خلیج‌فارس»، ضمن توهین به شخصیت ملت ایران نوشتند: «به نظر می‌‌آید در ایران، اتفاق نظر وجود دارد که چون این مسئله مانند بسیاری از مسائل دیگر ناموسی است، باید به شدید‌ترین شکل برخورد شود. شخصیت ملی ایرانی، احساسی و آرمان‌‌گراست... وقتی منافع آمریکا اقتضا کند، ترامپ چرا باید به تاریخ وفادار باشد؟... نباید غیرتی شویم. ترامپ، زلنسکی را از کاخ سفید بیرون انداخت، اما زلنسکی بر خشم خود غلبه کرد و توانست ورق را به نفع خود برگرداند. زلنسکی، الگوی بهتری است تا شوونیست‌های احساسی آرمانگرا»! قهرمان پوشالی این جماعت، قرارداد واگذاری نیمی از معادن اوکراین به آمریکا را امضا کرد، با این وعده دروغ که امنیت بخرد؛ اما حالا ترامپ، در حال واگذاری خاک اوکراین هم هست، بی‌آنکه از او، صدایی به اعتراض بلند شود.
۵) مدیر یا فعال سیاسی و رسانه‌ای غیور، به ویژه اگر در میانه جنگ باشد، طوری حرف نمی‌زند که پیام ضعف بفرستد و زبانِ دشمن سرشکسته، دراز شود. نتانیاهو که حاضر نیست درباره اصابت موشک‌های نقطه‌زن ایران به مجاورت دفتر کار خود، منطقه فوق سرّی کریا، پایگاه‌های نظامی و امنیتی، و مراکز زیرساختی و پالایشگاه و برق اسرائیل کمترین حرفی بزند، چرا برای چالش کم آبی در ایران، اشک تمساح می‌ریزد و به اظهارات فلان مدیر استناد می‌کند؟ او، لاف تامین آب برای مردم ایران پس از آزادی(!) را زد و حال آن که رژیم صهیونیستی، با وجود آب دزدی گسترده از کشورهای مختلف، در رتبه نهم بحران آبی در جهان قرار دارد. چرا باید فلان مدیر ایرانی، چنان نابجا سخن بگوید که نخست‌وزیر مستاصل صهیونیستی (تحت پیگرد دیوان کیفری بین‌المللی/ متهم پرونده فساد اقتصادی و سیاسی در دادگاه رژیم صهیونیستی) خر کیف شود؟ هزینه ناپخته سخن گفتن یک مدیر، برای یک ملت چقدر است؟ آیا شهادت بیش از هزار نفر از جمله ده‌ها دانشمند و سردار و سرباز مدافع وطن – در اثر برخی اظهارات ناپخته مشابه و جرات دادن به دشمن- کافی نبوده است؟!
۶) نتانیاهو، هنگامی آن مهملات را سر هم کرد، نام چند نفر از عناصر اپوزیسیون را هم بر زبان آورد. از جمله «اکبر- گ»، از افراد خارج‌نشین که در دوران موسوم به اصلاحات، به بولدوزر افراطیون مدعی اصلاحات تبدیل شده بود. اشاره نتانیاهو، موجب احساس ننگ و عار در این فرد شد؛ تا جایی که نوشت: «صد هزار خاک بر سر من. این ننگ ابدی بر من ۶۵ ساله ماند که بزرگ‌ترین هولوکاست‌ساز قرن، بزرگ‌ترین قاتل سریالی بچه‌ها با ۲۰ هزار قتل، بزرگ‌ترین تروریست جهان، بزرگ‌ترین قواد زنده جهان، کتاب مرا معرفی کرد. از این ننگ اگر بمیرم و خودکشی کنم، کار ناشایستی نکرده‌ام. ولی خداوند خودکشی را نمی‌پذیرد». او، اسفند ۱۳۹۸ نیز، ضمن نقاب برداشتن از صورت برخی هم‌طیفانش نوشته بود: «ما کارمندان دولت‌‌های راست افراطی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. ما کارمند ‌بخش پروپاگاندای دولت ‌ترامپ، جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم. وظیفه ما وحشت‌‌‌افکنی است تا با فروپاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم... گمان باطل نکنید که ما مخالف سیاسی و... هستیم؛ نه، ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدید‌ترین تحریم‌‌ها نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم انجام دهیم».
۷) برخی افراطیون مدعی اعتدال و اصلاحات (از روحانی و ظریف و جبهه اصلاحات گرفته تا برخی کاسبان برجام) که بیشترین خسارت‌ها را ظرف دو دهه اخیر به ملت تحمیل کرده‌اند، ضمن فرار به جلو، می‌گویند: «وقت تغییر پارادایم است»، «تصمیم ساز تحول پارادایمیک باشید»، و «زمان تصمیم بزرگ برای تغییر در سیاست خارجی
فرا رسیده است». حکایت قلنبه‌گویی اینها برخلاف اولویت‌های مردم، حکایت همان کسی است که در تبلیغات انتخاباتی، چند ساعتی درباره لیبرالیسم، کاپیتالیسم، سوسیالیسم، اومانیسم و... حرف زد؛ در این میان، پیرمردی که حوصله‌اش سر رفته بود، از میان جمعیت گفت: «ما که نفهمیدیم چی گفتی و حرفات به چه دردی میخوره، اما کاش فکری هم 
به حال رُماتیسم من بکنی»!
۸) برخی مدعیان «پارادایم شیفت»، در حالی که با سوءمدیریت خود، عرصه معیشت را بر مردم تنگ کرده‌اند، الزام حکم الهی حجاب را هم زیر سؤال می‌برند و با غارتگران حیا و عفاف اجتماعی همراهی می‌کنند. یکی دیگر از اینها، در حالی که گزارش FATF، سپاه پاسداران (سد استوار دفاع و امنیت ملی) را تروریست قلمداد می‌کند، ادعا کرده که اگر الحاق به کنوانسیون CFT را هم تصویب کنیم، «احتمال» خروج از لیست سیاه FATF ظرف ۱۸ ماه دیگر وجود دارد! در حالی که ده‌ها سردار و رزمنده سپاه، در جنایت اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند اما شکستی بزرگ را به دشمن تحمیل کردند، یکی از سران خط تحریف، به سپاه به خاطر فعالیت‌های اقتصادی طعنه زده است. گفتنی است برخی پروژه‌های عمرانی مهم در دولت فشل وی (از جمله ساخت پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس و تولید بنزین)، توسط قرارگاه سازندگی خاتم‌‌الانبیا (ص) انجام شد و حال آن که برخی مدیران وی، پالایشگاه‌سازی را کثافت‌کاری، و نیروگاه‌سازی را رفتن زیربار مافیا می‌خواندند و موجب عقبگرد در حوزه تامین انرژی شدند.
۹) پارادایم (اصل بنیادین) چه کسانی باید تغییر کند؟ آنها که به غرب اعتماد کردند و اقتصاد کشور را دچار عقبگرد کردند؟ یا کسانی که در عمل نشان دادند با قطع امید از دشمن، می‌توان صادرات نفت را (بی‌اعتنا به تحریم‌ها) به سه برابر رساند، و رشد اقتصادی ۵ درصدی و هشت هزار کارخانه تعطیل یا نیمه تعطیل را احیا کرد؟ برخی تعابیر کسانی مانند آقایان روحانی، ظریف، واعظی، صالحی، سیف، و عطاء‌الله مهاجرانی را بخوانید و آن وقت قضاوت که قائلان کدام پارادایم، سزاوار تجدیدنظر و عذرخواهی از مردم و نظام هستند:
«- همه تحریم‌ها یک‌جا لغو (و نه تعلیق) می‌شود. تحریم‌ها به تاریخ پیوست و دیگر برنخواهد گشت. 
- امکان ندارد؛ آمریکا نمی‌تواند از برجام خارج شود.
- روز آخر مذاکرات برجام، در 4 -3 جا، کلمه «تعلیق» به پیشنهاد کارشناس اتحادیه اروپا (به نام فرانچسکو اگر اشتباه نکنم، فامیلی‌‌اش هم یادم نیست) اعمال شد ولی فرصت نکردند به من بگویند.
- آمریکا و اروپایی، به هیچ وجه به تعهدات خود عمل نکردند. مردم ایران هیچ بهره‌‌ای از برجام نبرده‌‌اند. ایران نه ‌تنها به تعهدات خود وفادار بوده، بلکه در برخی زمینه‌‌ها حتی بیش از آنچه خواسته شده، عمل کرده. با این حال، التزام یکطرفه، به بهبود وضعیت منجر نشده و مردم ایران، هیچ بهره ملموسی نبرده‌‌اند. آمریکا همچنان با نقض تعهدات، از صدور مجوز‌های لازم برای شرکت‌های ایرباس و بوئینگ خودداری می‌‌کند.

- تلاش‌های ایران برای بازگشت به سیستم مالی جهانی با موانع جدی روبه‌رو شده و بانک‌‌های ما به دلیل تحریم‌ها نتوانسته‌اند به منابع مالی خود دسترسی پیدا کنند. این، نقض تعهدات آمریکاست. فرمان اجرائی که برخی تحریم ‌های لغو شده را مجدداً برقرار کرده، نقض صریح برجام است
- اعتراف می‌کنم اعتمادم به جان کری اشتباه بود. براساس توافقی که کردیم، استراتژی خود را کنار گذاشتیم. ما نباید براساس حرف این بابا عمل می‌‌کردیم. 
- با ترامپ مگر می‌‌شود مذاکره کرد؟ روی کلمه به کلمه برجام ساعت‌ها مذاکره شده؛ بعد می‌‌آید یک چیزی را امضا می‌کند، می‌گوید همه‌‌اش باطل! شما اصلا نشان بدهید مذاکره با شما، ارزش وقت آدم را دارد؟!
- اوباما به برجام عمل نکرد. مصوباتِ خلاف برجام، در دوره اوباما آمد.
- داستان مضحكي اتفاق افتاده. مي‌گويند تعهدي كه قبلا بستيم، فعلا محكم نباشد،‌ بياييد در مورد موضوع ديگر مذاكره كنيم. کشورها مگر ديوانه‌اند كه با شما مذاكره كنند؟ 
- ما قادر نیستیم از پول‌‌‌های خود در خارج استفاده کنیم؛ آمریکا به تعهداتش عمل نکرد. تقریباً هیچ ‌چیز از برجام، عاید ما نشده است.
- اشتباه کردیم به حرف کری اعتماد کردیم؛ وزیر خارجه و خزانه ‌داری آمریکا به ما گفته بودند اگر قانون داماتو به سنا برود، جلوی آن را می‌گیریم؛ عدم اجرای ایسا، جزو توافق بود و تصویب آن، نقض برجام است.
- آمریکایی‌ها نه یک دبه، بلکه دبه‌‌های زیادی درآورده و از روز نخست، دبه کردند.
- ایران، برجام را داستانی موفق نمی‌داند؛ چون از آن بهره‌مند نشده و تحریم‌‌ها برداشته نشده. نتیجه پایبندی به برجام، فقط تحریم‌‌های جدید بود.
- اروپا، شرافت خود را فروخت. اشتباه می‌‌کردیم که از اروپا توقع داشتيم اینستکس راه بیندازد.
- در دولت پیش‌بینی نمی‌‌کردیم آمریکا ممکن است از برجام خارج شود.
- این سال ۹۸‌، آن سال ۹۸ که ما می‌خواستیم نیست. آن ۹۸ که ما اول انتخابات در سال ۹۶ طراحی کرده بودیم، این نیست.
- ایران با آمریکا در برجام مذاکره کرد. ترامپ با ترک برجام، مذاکره را از معنی و فایده انداخت. موضع آیت‌الله خامنه‌ای در بیهوده دانستن مذاکره، تصمیمی خردمندانه و متناسب با دفاع از منافع و مصالح ملی است».
۱۰) تصلّب لیبرال‌ها با وجود ابطال گزاره‌های اساسی آنها و تحمیل خسارات سنگین به کشور، از کجا می‌آید؟ از احتمال نفوذ و ماموریت ناشی از آن که بگذریم، دکتر فرشاد مؤمنی (حامی انتخاباتی و منتقد بعدی آقایان روحانی و پزشکیان) می‌گوید: «با کمال تاسف، آنها که با رويکرد لیبرالی به مسائل اقتصادي نگاه مي‌کنند، آموزه بنیادگرايي بازار را نه همچون يک رويکرد نظري و در معرض آزمون تجربي، بلکه به چشم ايدئولوژي نگاه مي‌کنند. گزاره‌ها را ابطال‌ناپذير معرفي مي‌کنند؛ هر چند ده‌ها بار شکست خورده باشد. مسعود نيلي در کتاب «اقتصاد ايران»، گزارش داده که در تعديل ساختاري [دولت ‌هاشمی، رکورد تورم ۴۹ درصدی]، چه انتظاري داشتند و چه شد. ادعا مي‌کنند که علمي به مسائل نگاه مي‌کنند؛ اما او به صراحت گفته که در دام روزمرگي و واکنش‌هاي لحظه‌اي افتاده بوديم. اينها که با غرور ادعا مي‌کردند براي همه مسائل راه‌حل دارند، هر کدام از راه‌حل‌هاي‌شان، با فاجعه بزرگی همراه شد. «کنت ارو» درباره «پارادوکس غرور و ناتواني» مي‌گويد کساني که به بنيادگرايي بازار، باور ايدئولوژيک دارند، آدم‌هاي کم‌حوصله و هتاکي مي‌شوند. اگر دقت کرده باشيد، نئوکلاسيک‌هاي وطني، همين هتاکي را دارند.» (۲۱ خرداد ۱۳۹۴، گفت‌و‌گو با روزنامه شرق)
۱۱) اگر رسانه‌ها و سیاسیون مافیای تحریف، از پیامدهای خسارت‌بار نسخه‌پیچی خود دچار عذاب وجدان نشدند و جبران نکردند، بلکه همبازی نقشه دشمن برای ایجاد شکاف و دو‌قطبی شدند، تکلیف چیست؟ آیا دستگاه‌های اطلاعاتی و قضائی و منتقدان باید سکوت پیشه کنند؟ یا مسئولیت دارند راه این خیانت و خسارت بزرگ را ببندند؟! حکم خداوند متعال، درباره مرجفون، صریح است: «لَئِن لَم يَنتَهِ المُنافِقونَ وَالَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ وَالمُرجِفونَ فِي المَدينَهًْ لَنُغرِيَنَّكَ بِهِم ثُمَّ لا يُجاوِرونَكَ فيها إِلّا قَليلًا. مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا. اگر منافقان و بیمار‌دلان و آنها که با تبلیغات سوء و شایعه‌پراکنی در مدینه، دل‌‌ها را خالی می‌‌‌کنند، دست از کار خود برندارند، تو را بر ضدّ آنها برمی‌‌انگیزیم، پس جز مدّت کوتاهی نمی‌‌‌‌توانند در جوار تو بمانند. آنها لعنت‌‌شدگانند. باید هرجا یافت شدند، گرفته و به سختی کشته شوند».

محمد ایمانی