اخبار ویژه
شما جز اعتماد به دشمن به چیز دیگری هم فکر میکنید؟!
اظهارات تحریفآمیز عضو مرکزیت حزب کارگزاران درباره سخنان هفت سال قبل رهبر انقلاب با واکنش فعالان رسانهای و پژوهشگران مواجه شد.
محسن هاشمی اخیراً گفته بود: فکر نمیکردیم جنگ شود؛ حتی رهبری هم فکر نمیکرد، جنگ بشود و گفتند «مذاکره نمیکنیم، جنگ هم نمیشود».
این اظهارات غلط انداز در حالی است که سخن رهبر انقلاب، مربوط به حدود ۷ سال پیش یعنی سال ۹۷ است؛ و کاملاً درست و منطقی هم بود.
در واکنش به این اظهارات مغالطهآمیز، میثم نیلی فعال رسانهای نوشت: جناب آقای هاشمی تمام ایده پدرتان ودولت بنفش، مذاکره با آمریکا بود و بس؛ که با پاره کردن برجام توسط ترامپ۹۷، دود هوا شد. بیچارگی و یأس در چشم و سخن امثال ظریف و روحانی، آن زمان موج میزد. در آن شرایط،رهبر حکیم و شجاع ما فرمود: مذاکره نمیکنیم جنگ هم نمیشود. و دقیقاً همان شد تا پایان دوره او.
بله. در کل ۴ سال ترامپ دوره اول، نه مذاکرهای کردیم و نه جنگی شد. اما چرا؟ دیپلماسی ظریف و یارانش در فضاحت و بنبست کامل بود. پس چه چیزی موجب آن موضع مقتدرانه و حکیمانه بود؟ قطعاً توفیقات نیروی قدس و محور مقاومت به فرماندهی حاج قاسم که شاخ آمریکا در منطقه را شکسته بود تأثیر فراوان داشت. اما در چه شرایطی؟
یک یادآوری مهم: پدر جنابعالی در سخنرانی و توئیتی(سال۹۵) که بلافاصله از ناحیه رهبر معظم انقلاب اسلامی به صراحت، خیانت نامیده شد و البته الان دیگر همه میدانند که فرجام آن سخن، امروز چقدر میتوانست خسارتبار باشد؛ از «خلع سلاح موشکی ایران» و آغاز مرحله جدید «برجامهای بعدی» در دوره دوم دولت حسن فریدون سخن گفت.
اگر قرار بود ایده پدر شما و دوست عزیزشان در دولت وقت حاکم باشد، ملت عزیزمان، به زانو درآمده بود؛ خاصه آنکه دولت کارگزارانی، حداقل کرامت، معاش و راحتی اعصاب مردم را هم برای اهداف سیاسی خود، گروگان گرفته بود و نمونه تبعات فاجعه بار آن را در ماجرای ۹۶ و ۹۸ و.. دیدیم.
اما در دوره دوم ترامپ، از همان ابتدای دولت وفاق، بارها رهبری بر لزوم مراقبت از خط فریب دشمن و لزوم پرهیز از نقش دادن به عناصر نفوذی غربگرا و دلبستگان مذاکره با دشمن و غیرمؤمنان به توان داخلی تأکید کردند تا تجربه دولت عبرت تکرار نشود.
آن جریان که دوباره فریب خورد و برای مذاکره فشار آورد و هشدارها از رهبری گرفت که بود؟ وآن جریانی که از طریق تسلط رانتی عوامل خود بر بازار ارز و طلا و بورس و اتاق بازرگانی فشار را بر زندگی مردم و شرطی کردن کشور نسبت به مذاکره تحمیل میکرد چه جریانی بود؟
دراین دوره، رهبری موکّداً فرمودند با چنین دولتی در آمریکا مذاکره کردن، نه شرافتمندی و نه عزتمندی و نه هوشمندی است و بلکه باعث افزایش مضایق و فشارها و پیچیدگی بیشتر مشکلات کشور میشود. آیا غیر این شد؟ اینبار هم پیشبینی رهبرحکیم عیناً واقع شد. مذاکره شد و فشارها هم خیلی بیشتر.
از سوی دیگر، داود مهدوی زادگان استاد دانشگاه در نقد سخنان محسن هاشمی نوشت: آقا زاده وابسته به جریان اصلاحات گفته « فکرش را نمیکردیم جنگ بشود». البته چنین اقراری نسبت به خود و دیگر هممسلکانش جایز است و واقعیت هم دارد. این حضرات در سالهای بعد دفاع مقدس که فکر نمیکردند احتمال تکرار جنگ تحمیلی بود.
اما ولی فقیه هیچگاه نبوده که احتمال تحمیل جنگ از ناحیه دشمنان ملت را نداده باشد. احتمال داده است که ارتش و سپاه را مأمور ارتقاء و توسعه توان و تجهیزات نظامی بهويژه پیشرفتهای موشکی و پهپادی کردند. چگونه ممکن است ولی فقیه فکر جنگافروزی دشمنان ملت را نکند در حالی که عمری است درباره خصومتورزی و خباثت دشمنان ملت هشدار میدهد. دفاع موشکی پیروزمندانه ایران در جنگ تحمیلی دوازده روزه نتیجه سالها زحمت و تلاش تهرانی مقدمها و حاجیزادهها و یارانشان زیر نظر ولی فقیه بوده است.
اما سؤال مهم این است که چرا جماعت غربگرا فکر جنگ را نمیکردند؟ آیا شدت علاقه و خوش خیالی آنان موجب فکر نکردن آنها شده بود یا چون در فلسفه سیاسی آنها مقوله جنگ مطرح نیست و یا چون اساساً تجربهای از جنگ ندارند فکر تجاوز و تهاجم دشمن را نکردند؟
مسئله مهمتر این است که اکنون که وقوع جنگ و آتش افروزی تحمیلی دشمنان ملت را مشاهده کردید و دیدید چه اتفاق تلخی افتاد، چه فرقی با گذشتهتان یعنی زمانی که فکرش را نمیکردید کرده است؟ باید تحلیل و تجویزهای اکنون با دورانی که فکر وقوع جنگ را نمیکردند فرقی کرده باشد. اگر فرقی نکند پیداست که این جریان سیاسی قصدی برای عبرت گرفتن از واقعیت را ندارند و همچنان با تجاهلی که میورزند اجازه تکرار تاریخ را میدهند. متأسفانه نسخه پیشاجنگی مذاکره را برای وضعیت پساجنگی تجویز شاهدیم.
در حالی که رژیم صهیونی مشغول تسلیح شهرکنشینان خود است، غربپرستان و جهال منطقه خواهان خلع سلاح حزبالله و حشدالشعبی در لبنان و عراق هستند. حتی در بحبوحه جنگ تحمیلی دوازده روزه، رئیس جبهه اصلاحات امیدوار بود که مدافعین ملت به جای اسلحه، ساز در دست میداشتند!
سندی دیگر در زمینه همکاری موساد و منافقین
روزنامه عبری «تایمز آو اسرائیل» از حمایت مستقیم مالی، نظامی و آموزشی موساد از سازمان منافقین خبر داد.
اعضای این گروه تروریستی در رصد محل سکونت و جابهجایی دانشمندان هستهای ایران نقش داشتند و اطلاعات دریافتی از محل سکونت و اقامت این دانشمندان را به موساد منتقل میکردند.
چندی پیش نیز ویدئویی از افشای همکاری منافقین با رژیم صهیونیستی در جریان جنگ تحمیلی ۱۲روزه و حمله به بیمارستان فارابی کرمانشاه در شبکههای خبری و رسانهای پخش شده بود که نشان میداد منافقین در حمله رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان و به شهادت رساندن زنان و کودکان در نقش ستون پنجم دشمن همچون جنگ 8ساله رژیم بعث عراق به ایران، نقش اصلی را داشتهاند. منافقین در جنگ تحمیلی ۱۲روزه با تمام توان در خدمت رژیم صهیونیستی بودند. از عملیات روانی تا جمعآوری اطلاعاتی از مراکز حساس، مراکز درمانی و اطلاعات موردنیاز برای ترور دانشمندان هستهای، بخشی از همکاری این گروهک تروریستی با صهیونیستها بود.
روزنامه «تایمز آو اسرائیل»، با اشاره به اسناد مطرحشده در دادگاه رسیدگی به جنایات منافقین در تهران، طی گزارش تحلیلی پرده از همکاریهای پنهان این رژیم با منافقین برداشته است. روزنامه «تایمز آو اسرائیل» در تحلیلی که به بررسی رویکردهای آینده رژیم صهیونیستی در قبال ایران پرداخته، صراحتاً به نقش مستقیم منافقین در وحشتآفرینی و عملیاتهای ایذایی علیه ایران اذعان کرده و نوشته است که این گروهک از سوی موساد بهطور کامل تامین مالی و تسلیحاتی شده و در جمعآوری اطلاعات، هدفگذاری و اقدامات ضدامنیتی همکاری داشته است.
در بخشی از این گزارش به نقل از مقامات آمریکایی و با تأیید اسناد دادگاه منافقین تاکید شده که همکاری منافقین و رژیم صهیونیستی بسیار فراتر از حمله به یک بیمارستان بوده و تأیید کرده که عناصر منافقین با شناسایی محل تردد و سکونت دانشمندان هستهای کشورمان، اطلاعات دقیق را در اختیار موساد قرار دادهاند؛ اطلاعاتی که در نهایت برای اجرای عملیات ترور مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین به سابقه این همکاری از سال ۲۰۰۲ اشاره شده که طی آن، منافقین برخی تأسیسات هستهای ایران را افشا کردند، افشاگریای که بعدها مشخص شد از سوی منابع اسرائیلی تغذیه شده بود.
این رسانه صهیونیستی ضمن تأکید بر عدم محبوبیت منافقین در میان مردم ایران اعتراف کرده که رژیم اسرائیل از این گروهک صرفاً به عنوان یک «نیروی نیابتی میدانی» برای نفوذ و عملیات خرابکارانه در خاک ایران بهره میگیرد. در بخشی از گزارش این رسانه صهیونیستی نوشته شده که جنگ ۱۲روزه کارآمدی عملیاتی شگفتانگیز منافقین را نشان داد.
روزنامه صهیونیستی «تایمز آو اسرائیل» ادامه داده که «ارزش منافقین برای موساد نه در محبوبیت، بلکه در مزایای عملیاتی آنان است. آنها بهعنوان «ایرانیانی آشنا با زبان، فرهنگ و تاکتیکهای بومی» بهترین گزینه موساد برای عملیات مخفیانه در ایران بودهاند. این همکاری دستکم به سال ۲۰۰۲ بازمیگردد، زمانی که منافقین تأسیسات هستهای نطنز و اراک را افشا کردند؛ افشاگریای که بعدها مشخص شد منبع اصلی آن اسرائیل بوده است.»
اروپا در مسیر توسعه زرادخانههای تسلیحاتی
دادههای ماهوارهای نشان میدهد کارخانههای تسلیحاتی اروپا با سه برابر سرعت زمان صلح گسترش یافتهاند. از سال 2022 تاکنون بیش از 7 میلیون متر مربع توسعه تسلیحاتی در اروپا، رکوردی بیسابقه در دهههای اخیر است.
برنامههای یارانهای اتحادیه اروپا مانند ASAP با بودجه 500 میلیون یورویی، ظرفیت تولید مهمات را تا پایان سال 2025 یعنی ژانویه همین امسال از 300 هزار به 2 میلیون گلوله در سال میرساند.
در این تسلیح و پرکردن زرادخانههای سلاح در اروپا، غولهای صنعتی چون Rheinmetall، BAE، MBDA، Nammo و Kongsberg تاسیسات و خطوط تولید جدیدی را راهاندازی کردهاند که در برخی بخشها تولید آنها تا 10 برابر افزایش یافته است. مسلم است که جنگ سه ساله اوکراین و دو ساله غزه عامل توسعه کارخانههای تسلیحاتی اروپا شده است و با خون کودکان غزه است که کارخانههای تسلیحاتی اروپا رونق گرفته است.
شرق: ایران، قدرتمند است پالس ضعف نفرستید
آش مذاکرهطلبی افراطیون مدعی اصلاحات با چاشنی اظهار ضعف چنان
شور شده که حتی صدای اعتراض روزنامه شرق را هم بلند کرد.
این روزنامه در یادداشتی نوشت: البته که ما مخالف مذاکره نبوده و نیستیم و همواره بر آن پای فشردهایم. اما آنگاه که دشمن خود را پیروز میدان میداند و از استغنای لجستیکی و دیپلماتیک برخوردار است، اصرار بر مذاکره و واسطهتراشیهای گوناگون نتیجه معکوس دارد.
شرق با انتقاد از مذاکرهطلبی از موضع ضعف میافزاید: این دیگر درخواست مذاکره نیست بلکه جامه سیاست خود را به شوخ آلودن و در خاک حقارت، خاکسار گشتن است. طرف هم که به خیال واهی خود از نقطه ضعف آگاهتر میشود، مذاکره را نخواهد پذیرفت، بلکه به طمع راهاندازی جنگ دوم میافتد. یعنی اینبار تشویق میشود که مذاکره را به پس از جنگ (شاید) کوتاه دوم به تعویق بیندازد. اینکه تلآویو و حیفا با موشکهای ایرانی آسیبهای جدی دیدهاند، دستکم نگیرید. ضربه حیثیتی و تاریخی آن برای اسرائیل بسیار مهمتر از اثر تخریب فیزیکی آن است.
نویسنده خاطرنشان کرد: مقامات در ارسال چنین «پالس»هایی باید مهارت و دقت لازم را از خود نشان دهند. از ضعف، مذاکره برنمیآید بلکه از گفتارِ قدرت و پشتوانه کافی نظامی است که مذاکره حاصل میشود. این افراط و تفریطها یا به ضعف تلقی میشود یا به سردرگمی. ایران، قدرتمند است و ظرفیتهای آفندی و پدافندی بالایی دارد: «چنین لشکری سرفرازان جنگ/ همه نیزه و تیغ جنگی به چنگ».مهمتر از آن، ظرفیت نهادی و مدنی ایران است که بسیار غنی است. تکیه دشمنان بر «اپوزیسیون» بیهویت نشان میدهد که آنان از درک قدرت مدنی و نهادی ایران غافل هستند. همچنانکه در جنگ 12روزه نشان دادند که فاصله شناختی آنان از جامعه ایرانی اندک است. مقامات سیاسی کشور، به دور از تبلیغات سطحی، بر این قدرت درونی تکیه کنند و قدرت کشور خود را دستکم نگیرند. البته باید از حیث توان موشکی، رزم زمینی، رزم شهری و از همه اینها مهمتر توان اطلاعاتی- امنیتی نیز مطمئن شوید و برخی از آنها را بازبینیِ ساختاری و اساسی کنید.
ژنرالهای اسرائیل در سایه ترس از ایران
ارتش اسرائیل پس از جنگ12روزه با ایران، ناچار به بازطراحی کامل سازوکار حفاظت از فرماندهان ارشد خود شده است؛ اقدامی که نشان از عمق هراس تلآویو از «انتقام حتمی» ایران دارد.گسترش واحد حفاظت ستاد کل به سطح «تیپ حفاظت» و استفاده از خودروهای زرهی مشابه نخستوزیر، بیانگر فروپاشی اعتماد به امنیت داخلی رژیم صهیونیستی است.
در همین رابطه شاباک (سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل) طی دو سال گذشته بارها اعلام کرده که ایران تلاش دارد سران امنیتی رژیم اسرائیل را مورد هدف قرار دهد. این در حالی است که اسرائیل در نیمههای شب در منزل شخصی و هنگام استراحت نه در محل کار و حین انجام مأموریت در همان آغازین ساعات حمله بزدلانه جنگ 12روزه، تعداد زیادی از فرماندهان ارشد نظامی کشورمان را مورد هدف قرار داد و اکنون از ترس انتقام سخت ایران فهرست بلندی از تهدیدات خود را که شامل عالیترین مقامات نظامی و اطلاعاتی رژیم است را لیست کرده و هشدار داده است ایران قصد دارد این فرماندهان را ترور کند. اکنون ترس تمام وجود فرماندهان ارشد رژیم را فرا گرفته است. از یکسو با اعتراضات داخلی در درون ارتش مواجه هستند که فرماندهان خود را مقصر ادامه جنگ غزه و کشتهشدن روزانه رفقای خود در غزه میدانند و هر لحظه این ترس را دارند که توسط افسران و سربازان خود ترور شوند و از سوی دیگر معتقدند ایرانیها از خون پاک فرماندهان عالیرتبه خود نخواهند گذشت و حتماً انتقام خون عزیزانشان را از جایی که آنها تصور آن را نمیتوانند داشته باشند، خواهند گرفت.