کد خبر: ۳۱۰۸۸۸
تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۰:۳۵

استخدام سیدروف، تصمیم عاقلانه یا آش تازه دلال‌ها برای فوتبال ایران؟

 
 
سید سعید مدنی
تقریبا در اوایل کار دولت دوازدهم بود که یکی از وزرای باسابقه و مجرب آن دولت در مصاحبه‌ای صریحا اعلام کرد «برای حل بسیاری از مشکلات نیازمند استفاده از مدیران خارجی هستیم...»(نقل به مَضمون) این اظهار نظر همان زمان از سوی محافل سیاسی و کارشناسان و رسانه‌ها مورد اعتراض و انتقاد شدید قرار گرفت و لب و عصاره واکنش‌ها این بود که این نوع اقدامات و استفاده از مشاوران و مستشاران خارجی، به دوران جولان استعمارگران در ایران- خاصه عهد قاجاریه- مربوط می‌شود و برای یک جامعه مستقل و ملت در حال تحول، طرح این مسائل و ابراز چنین نظراتی وهن و توهین است و... 
یادمان می‌آید همان موقع ما نیز به سهم خود درباره چنین نظری صریحا موضع‌گیری انتقادی داشتیم و بعد از گذشت چند سال، حالا می‌شنویم که این پیشنهاد در فوتبال ما از حالت تئوری و اظهار نظر صرف به عمل تبدیل می‌شود و یکی از باشگاه‌های معتبر و پرطرفدار کشورمان (استقلال تهران) با کلارنس سیدورف، بازیکن نام آشنای فوتبال دنیا- که با تیم ملی هلند و باشگاه‌های بزرگی مانند آژاکس آمستردام، رئال مادرید، آث میلان، اینترمیلان و... در بالاترین سطح فوتبال جهان بازی کرده - قرارداد بسته تا ایشان به زودی به عنوان مشاور یا مدیر فعالیت خود را آغاز کند!
در این فوتبال بی‌در پیکر و دستخوش تاخت‌وتاز جریان دلالی، اتفاقات عجیب و غریب زیادی رخ می‌دهد و استخدام سیدروف، نه به عنوان مربی بلکه «مدیر» هم یکی از آنها و مصداق آن شعر است که:
 هر دم از این باغ بری می‌رسد
تازه‌تر از تازه تری می‌رسد
ما طبق شیوه‌ای که این نشریه باتجربه و قدیمی دارد، قصد قضاوت عجولانه و زودهنگام در این باره نداریم و منتظر می‌مانیم تا ببینیم این تصمیم چقدر عملی می‌شود. اگر این خبر صحت داشت، برای رسیدن به پاسخ این سؤال که این اتفاق نوظهور و تجربه تازه چه نتایج و پیامدهایی برای فوتبال ما و آن باشگاه خواهد داشت، باید کمی صبر کرد اما می‌شود به این موضوع پرداخت که این تصمیم
- که توسط مدیران تیم تهرانی گرفته شده- چقدر بر مبنای نظرات کارشناسانه و دیدگاه‌های فنی و ورزشی بوده و چقدر طبق معمول بر اثر القائات و تبلیغات و تحمیل جریانات دلالی صورت گرفته است، جریاناتی که بارها به صراحت نوشته و الان هم بار دیگر تاکید می‌کنیم در خیلی جاها تصمیم‌گیرندگان اصلی فوتبال و کلیت ورزش ایران به حساب می‌آیند. قبلا هم چند بار نوشته‌ایم که اگر استقلال به وضعیتی ناخوشایند و نگران‌کننده دچار شده، ریشه مشکلات و دلیل اصلی بحران به وجود آمده را باید در گردوخاک و دخالت جریان دلالی در کاروبار مدیریتی این تیم دانست.
 یکی از دلایل اصلی گرفتاری‌های استقلال این بود که مربی وقت آن زیر بار جریان دلالی برای انعقاد قرارداد با سه بازیکن بوسنیایی نرفت و بنابراین به محض اولین باخت- آن هم در هفته سوم و در زمین حریف - از طریق رسانه‌های در اختیار و قلم‌ها و میکروفون‌های اجیر شده، جنجالی به راه انداختند که او- که گوش به فرمان آنها نبود- مجبور به کناره‌گیری شد و این وضعیت متزلزل و تاسفبار برای این تیم قدیمی و پرطرفدار کشورمان رقم خورد. البته این باشگاه فقط یک نمونه اخیر بوده و پیکر فوتبال ما مملو از زخم‌ها و ضرباتی است که این جریان برای کسب منافع نامشروع و تحقق خواسته‌های زیاده‌خواهانه و تمام نشدنی خود بر آن وارد آورده است.
 حرف امروز ما این است که نکند داستان سیدورف آش تازه‌ای است که جریان دلالی برای این تیم پخته باشد؟! آیا سناریوی تازه‌ای است که جریان مزبور برای کسب منافع بیشتر به مدیران تحمیل کرده است؟! به ما حق بدهید. در فوتبال دلال‌زده ما برخی از مسئولان و مدیران، منفعل و واداده عمل می‌کنند و حالا دایره دخالت و فعالیت این جریانات ضد ورزش به سطح تیم ملی هم رسیده است و... 
راستی یاد تیم نوجوانان افتادیم و قولی که مسئولان رده بالای ورزش درباره پیگیری وضعیت این تیم داده بودند. آقایان مسئول! نتیجه بررسی‌هایتان چه شد؟ آیا واقعا آن‌طور که شایعه شده بود، جریان دلالی با گرفتن پول، لیست نهائی را ارائه داده و در ارنج و آرایش تیم نقش داشته یا خیر؟ آیا اصلا در این باره بررسی و تحقیقی صورت گرفته یا همه چیز طبق معمول در حد همان مصاحبه و قول و وعده و... باقی ماند؟!
 بار دیگر تاکید می‌کنیم فوتبال و بلکه ورزش ما با مشکلات ریز و درشت عدیده‌ای دست به‌گریبان است و مسئولان و مدیران باید بدون اتلاف وقت، با شجاعت و درایت آنها را به طور قطعی و ریشه‌ای حل کنند. این کاری است که متاسفانه از طرف اغلب مسئولان و مدیران انجام نمی‌شود و آنان به جای پرداختن به دردهای جانکاه ورزش، به دنبال مساِئل حاشیه‌ای و فرعی می‌روند و به جای حل ریشه‌ای و ساختاری مسائل، ضمن نادیده گرفتن واقعیات، با کارهای نمایشی و به اصطلاح «بزک دوزک» کردن روی مشکلات اصلی ماله می‌کشند و... این وضعیت هرگز به صلاح ورزش ما و مطابق با انتظارات و توقعات دوستداران آن نیست.
بر اساس همین واقعیت غیر قابل انکار است که باز سؤال می‌کنیم، آیا استخدام امثال سیدورف، اقدامی اساسی و تصمیمی عاقلانه است یا کاری نمایشی و اطواری که قرار است براثر فشار این جریان افسارگسیخته، فصل جدیدی از بیهودگی و اتلاف 
پول مردم و فربه‌تر و گستاخ‌تر شدن باندهای دلالی در فوتبال ما را آغاز کند؟!