درخشش انقلاب اسلامی میان تاریکیها و الگوی انقلابهای جهانی-بخش نخست
انقلاب ما انفجار نور بـود
فائقه بزاز
از نظر هانتینگتون، یک انقلاب تمامعیار دارای سه وجه اساسی است. اول نابودی سریع نهادهای سیاسی موجود، دوم بسیج گروههای جدید در عرصه سیاست و سوم تأسیس نهادهای سیاسی نوی تعریف. انقلابهایی است که معمولاً به واسطه شورشها شناخته میشوند و با بحران سیاسی دولت و به انزوا رفتن نخبگان پدید میآیند. شروع انقلاب با ظهور مدعیان و بهویژه ناکارآمدی حکومتگران در انجام تکالیف و افزایش انتظارات مردم برای ارائه خدمات و منابع آغاز میشود. انقلابها بر اساس نوع ایدئولوژی انواع مختلفی دارند و نمونههای کمونیستی، لیبرالیستی یا انواع رنگین و مخملی آن در تاریخ موجود است. انقلابهایی که با فضاسازی از طریق تبلیغات و کودتا گونه امکان تصمیمگیری مناسب برای مردم را سلب کرده، حاکمیت جدیدی را به مردم تحمیل میکنند.
اما آنچه انقلاب اسلامی ایران را در مقایسه با سایر انقلابها متمایز کرده، «میزان مشارکت سیاسی»، «شاخص رهبری»، «اصالت انقلاب و بومی بودن» و «مشروعیت» آن است.
انقلاب اسلامی ایران توانست به واسطه دارا بودن امتیاز و موهبت وجود یک مرجع تقلید فرزانه به عنوان رهبری بانفوذ و با بالاترین میزان مشارکت مردمی، همچنین با دارا بودن اصل اصالت که لحاظ نظری و عملی اصیل و غیروابسته بود، و نیز داشتن مشروعیت کامل توانست به ظهور برسد و مانا و برقرار بماند.
انقلابی برای تحول و دگرگونیهای فرهنگی
اگرچه انقلاب اسلامی دربردارنده اهداف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خاص بود؛ اما باید گفت پرداختن به امور اجتماعی و فرهنگی از مهمترین اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی محسوب میشود.
انقلاب ایران خلاف انقلابهای قرن بیستم که معمولاً با زیربنای اقتصادی و به منظور دگرگونی در شرایط اقتصادی شکل گرفتهاند و متکی بر اندیشههای سوسیالیستی بودهاند، در ایران نهتنها اقتصاد عامل اصلی نبوده، بلکه اقتصاد در مقایسه با سایر ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، از اهمیت بسیار کمتری برخوردار بوده است و میتوان فرهنگ را جهت برپایی حکومت دینی از مهمترین علل برپایی انقلاب توسط مردم ایران دانست. از سوی دیگر، نبود آزادیهای سیاسی و ایجاد فضای خفقان و سرکوب بهویژه پس از مرداد 1332 از دیگر علل پایهای در طغیان مردم ایران و در نهایت پیروزی انقلاب اسلامی به شمار میرود.
در همین راستا و از مهمترین اهداف و آرمانهای اجتماعی - فرهنگی انقلاب اسلامی میتوان به مواردی نظیر فراهم نمودن زمینهها و شرایط مطلوب جهت رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا، مبارزه با فساد و تباهی در تمامی اشكال آن، ارتقای سطح آگاهیهای عمومی با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی، آموزشوپرورش و تربیت بدنی رایگان و تسهیل و تعمیم آموزش عالی تا سرحد خودكفایی كشور، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امكانات عادلانه برای عموم در زمینههای مادی و معنوی، استقرار نظام اداری صحیح و حذف تشكیلات غیرضرور، تأمین حقوق همهجانبه افراد و ایجاد امنیت قضائی عادلانه برای عموم و تساوی همه در برابر قانون، برقراری حقوق مساوی برای مردم بدون توجه به قوم، قبیله، رنگ، نژاد و زبان، تدوین مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری و فرهنگی و... و آزادیهای اجتماعی بر اساس موازین اسلامی و داشتن مسئولیت دستهجمعی اشاره كرد.
تغییرات اساسی در تحولخواهی فرهنگی
انقلاب اسلامی ایران موجب بازگشت به هویت ملی و دینی جامعه شد. از مهمترین اتفاقات فرهنگی پس از انقلاب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- خودباوری و استقلال فرهنگی: از مهمترین دستاوردهای فرهنگی پس از انقلاب اسلامی، ترویج ارزشهای خودباوری و استقلالطلبی در میان مردم ایران بوده است. با وقوع انقلاب، فرهنگی که بر پایه خوداتکایی و ارزشهای بومی استوار بود، تقویت شد. مردم به این باور رسیدند که با تکیه بر تواناییهای خود میتوانند به موفقیتهای علمی، صنعتی و فرهنگی دست یابند.
- ارتقای مفاهیم بومی و دینی: ادبیات، شعر، سینما و تئاتر ایران که پیش از انقلاب تحتتأثیر سینمای غرب قرار داشتند، به طور گسترده به مفاهیم بومی و دینی توجه پیدا کردند. فیلمها و نمایشنامههایی با مضامین اسلامی، قهرمانان ملی و ارزشهای اخلاقی ایرانی ساخته شد و به بازتاب فرهنگ اصیل ایرانی پرداخت. ترویج فرهنگ کتابخوانی و علاقهمندی به یادگیری در میان مردم نیز با توسعه کتابخانهها میان مردم افزایش یافت.
- تقویت باورهای ملی و دینی: با وقوع انقلاب اسلامی، یکی از زمینههای مهم تحول فرهنگی، ترویج فرهنگ مذهبی و تقویت باورهای دینی بود. مردم بیشازپیش به پایبندی به آموزههای دینی و مناسک اسلامی روی آوردند و فرهنگ مذهبی در بسیاری از جنبههای زندگی اجتماعی نهادینه شد. تقویت مسئولیتپذیری اجتماعی و عدالتخواهی: از دیگر ویژگیهای برجسته فرهنگ عمومی پس از انقلاب، ترویج فرهنگ عدالتخواهی و حمایت از مستضعفان است. انقلاب اسلامی با تأکید بر حمایت از حقوق مستضعفان، به ترویج ارزشهای اجتماعی و مسئولیتپذیری پرداخته است. این امر موجب شده تا مردم نسبت به یکدیگر احساس همبستگی و همدلی بیشتری داشته باشند و سبب شد مردم با تکیه بر فرهنگ اسلامی و ایرانی، بتوانند هویتی مستقل و پرقدرت ایجاد کرده در مقابل هرگونه تهدیدات پایدار بمانند.
توسعه رسانههای فرهنگی و ملی
در راستای اهداف انقلاب
یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی در عرصه رسانهها، تغییر رویکرد و توجه بیشتر به مفاهیم دینی و ملی در رسانههای عمومی و خصوصی است. برنامههای فرهنگی و مذهبی در رسانهها و شبکههای متنوع به مردم ارائه میشود و نشریات با موضوعات ارزشی و دینی به انتشار میپردازند. این رویکرد رسانهای موجب شده است که بسیاری از ارزشهای فرهنگی و اخلاقی انقلاب در زندگی روزمره مردم نهادینه شود.
- تأثیرات فرهنگی بر حوزه آموزش و تربیت نسل جدید: آموزشوپرورش پس از انقلاب اسلامی، به سمت آموزش ارزشهای اسلامی و فرهنگ بومی تغییر کرد. این تغییرات در محتوای درسی، برنامههای تربیتی و الگوهای اخلاقی و دینی بهخوبی منعکس شده است. با تربیت نسلهایی که بر اساس هویت ملی و دینی پایهگذاری شدهاند، ایران به خودکفایی فرهنگی و اعتلای علمی دستیافته است. مدارس، دانشگاهها و مؤسسات آموزشی با تمرکز بر فرهنگ ایرانی و اسلامی، نقش مهمی در تربیت و آموزش نسلهای جوان ایفا کردهاند.
عبور بدون استحاله انقلاب از گردنههای دشوار: بهجرئت میتوان گفت یکی از دلایل مهم برافراشته ماندن پرچم انقلاب اسلامی ایران پس از دههها و قرار گرفتنش در آستانه 50 سالگی، خالص ماندن این دگرگونی حاکمیتی از تحریفها بوده است. فشار دولتهای غربی، تحمیل جنگی نابرابر در همان سالهای آغازین پیروزی انقلاب بر مردمی با دستههای خالی، سهمخواهیها، تسویهحسابها و آشوبهای خیابانی و ترورهای کور و از همه مهمتر اعمال فشار از طریق تحریمها سبب شد برخی نخبگان به دگردیسی و تجدیدنظر رو آورده، در برابر فشارهای غرب تسلیم شوند و تلاش کنند با استانداردهای غرب همسو و همخوان باشد تا شاید کشورهای متخاصم از موضع خود در ارتباط با تحریمها پایین بیایند. برای همین پس از رحلت امام چندگانههایی میان جریانهای سیاسی شکل گرفت. اما حاکمیت ضمن بهرسمیت شناختن این اختلاف سلیقههای سیاسی، و با وجود بروز مشکلات همچنان بر اهداف و آرمانهای امام رحمهًْالله علیه باقی ماند و با وجود تلاشهایی ناکام برای انتخابهای سلیقهای و تحقق جدایی دین از سیاست، این آرزوی محال دشمن محقق نشد.
این تمرکز حاکمیت انقلاب بر مدار اندیشهها و آرمانهای امام و مردم ارزشمدار و انقلابی، و این خالص ماندن و رسیدن به مرز 50 سالگی بدون وابستگی به غرب یا شرق سبب شد حتی اندیشمندانی که در دسته مخالفان این انقلاب قرار میگرفتند به عظمت و اهمیت این رخداد اذعان کنند.
انقلابی که دشمنان را به تمجید واداشت
از دیگر دلایل اصلی ماندگاری این انقلاب این است که مکتب و شخصیت امام خمینی(ره)، رکن اصلی انقلاب است. اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی از نظر اصرار بر حکومت اشخاص یا شخص درستکار، با دیگر انقلابیون جهان، کاملاً متفاوت و بینظیر بوده است. بهخصوص که حکومت اسلامی با ولایتفقیه درهمآمیخته شده بود. معجزهای که زمینهساز بروز انقلاب شد و ایران را به جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرد. همان شخصیتی بیبدیل که دشمنانش را هم به تحسین واداشته است. کریم سنجابی رهبر جبهه ملی، در دولت مصدق وزیر فرهنگ بود و در دولت موقت انقلاب، وزیر خارجه بازرگان شد. سایت ضدانقلابی گویانیوز ۱۸ بهمن ۱۳۹۰ درباره علت انفعال احزاب غیراسلامی در مقابل امام، خاطره جالبی نقل میکند: «پس از پیروزی انقلاب، گروهی از سیاسیون به کریم سنجابی گلهمند بودند که چرا با به راهانداختن تظاهرات حزبی، از خمینی حمایت کرده بودند؟ سنجابی با پوزخند جواب میدهد که ما نهتنها هرگز قادر به کشاندن مردم به خیابانها آن هم کمتر از ۵۰ نفر نبودیم و همیشه در حسرت راهپیمایی میلیونی بودیم که خارج از بضاعت ما بود، بلکه این نفوذ شخصیت و کاریزمای آیتالله خمینی بود که ما را هم به دنبال خود میکشاند. این، واقعیتی تلخ است.»
فرخ نگهدار رئیس گروهک فداییان خلق (همکار فعلی شبکه بیبیسی) نیز ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ در گفتوگو با سایت میهن اذعان کرد «من از وقایع ۱۵ خرداد ۴۲ فهمیدم آیتالله خمینی نفوذ فوقالعاده دارد و تکیه او بر تودههای تهیدست است؛ در مقابل شاه که تکیهگاه مردمی نداشت و قدرت او ناشی از حمایت خارجی بود... من کاملاً عنوان «امام» را انتظار داشتم. او سد شکستناپذیر شاه را شکست. این ایجاب میکرد نامی؛ مانند رهبر و امام برای او انتخاب شود. ارزیابی مسعود رجوی نادرست بود. ما نفهمیدیم که نباید در مقابل استقرار نظام ایستاد.»
مکتبی که با کسی عقد اخوت نبسته بود
فصلالخطاب این بخش کلام نورانی امام است که فرمودهاند: «من بارها اعلام کردهام که با هیچکس در هر مرتبهای که باشد عقد اخوت نبستهام. چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزبالله، اصل خدشهناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است. ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهایشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوشتاگوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پروندههای همکاری آنان با آمریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد... مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که برعهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت تمامی سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند...
امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پابرجا داشت. همه مسئولان نظام و مردم ایران باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامیتان - به خیال خام خودشان - بیرون نبرند، آرام نخواهند نشست. نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور، همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظهای آرامتان نمیگذارند. البته ما از زحمات وزارت امور خارجه قدردانی میکنیم و آنها باید با جدیت به کار خود ادامه دهند که انشاءالله در انجاموظیفه بزرگ الهی و سیاسی خود موفق خواهند بود.» (صحیفه امام، ج ۲۱، صفحات ۳۲۶ تا ۳۲۹)
بر همین اساس است که شهید مطهری درباره انقلاب اسلامی در ایران چنین میگوید: «در ایران انقلابی رخ داده است که همه معادلات را به هم ریخته، حسابهای به اصطلاح علمی و جامعهشناسانه را نقش بر آب کرده است. کسی باور نمیکرد که انقلابی رخ بدهد که خاستگاه آن مساجد باشد، در حالی که هیچ تشکیلاتی هم در میان مردم وجود نداشته باشد و مردم هیچ نوع تمرین حزبی و انقلابی هم نداشته باشند. به هر حال میبینیم که غربیها هم این انقلاب را پدیده نوظهوری میدانند.»
بنابراین، بزرگترین هدف پیروزی انقلاب اسلامی، وجهه فرهنگی آن است. اسلامزدایی از یکطرف و ترویج فرهنگ غربی از اولویتهای دستگاههای فرهنگی رژیم گذشته بود و خاندان پهلوی پیشتاز ترویج فرهنگ مبتذل غربی بودند، اما با پیروزی انقلاب اسلامی این خودباختگی فرهنگی پایان یافت و ملت ایران را به این بلوغ فکری رساند که باید بر فرهنگ خودی و اسلامی تکیه کند و معیار اصلی بقای این انقلاب نیز، بقای فکر و اندیشه آن است.