ماجرای «پهپاد شاهد» و «خدای اروند»(یادداشت روز)
1- روزنامه وال استریت ژورنال، اخیرا در گزارشی نوشته است: «همه به دنبال پهپاد ایرانی شاهد هستند.» این رسانه آمریکایی در ادامه نوشت: «پهپادهای شاهد ساخت ایران به دلیل قیمت پایین، سادگی طراحی، برد بالا و اثربخشی عملیاتی به الگویی برای بسیاری از کشورهای جهان تبدیل شده و اکنون قدرتهای بزرگ از جمله آمریکا، چین، فرانسه و انگلیس تلاش میکنند نمونههایی مشابه را تولید کنند.»
وال استریت ژورنال در این گزارش تاکید کرده است: «ویژگی اصلی این پهپادها هزینه ساخت بسیار پایین است؛ بهگونهای که هر واحد بین 35 تا 60 هزار دلار قیمت دارد، در حالی که موشکهای هدایتشونده معمولی چندین میلیون دلار هزینه دارند.»
این روزنامه آمریکایی در ادامه نوشت: «شرکتهایی در آمریکا و اروپا همچون SpektreWorks و Griffon Aerospace در حال توسعه پهپادهای کمهزینه با الهام از شاهد هستند. نمونههایی مانند پهپاد «Lucas» در آمریکا نیز با تمرکز بر مقرونبهصرفه بودن ساخته شدهاند، اما همچنان فاصله چشمگیری با شاهد از نظر قیمت و کارایی دارند.»
وال استریت ژورنال در پایان تاکید کرد که «شاهد نهتنها یک سلاح ایرانی است، بلکه به یک الگوی جهانی برای جنگ آینده بدل شده است.»
2- یک سؤال: آیا اکنون غرب صرفا نگران پیشتازی پهپادهای ایرانی است؟ یا نگران الگویی است که پشت آن نهفته است؟ حقیقت آن است که «شاهد» برای دشمن، فقط یک هواگرد نیست؛ نماد یک مسیر است؛ از تحریم تا توانمندی.
روزی بود که حتی سیم خاردار هم برای ایران تحریم بود. کشوری که در سالهای دفاع مقدس، فشنگ نداشت، امروز صادرکننده پهپاد، موشک نقطهزن و فناوری بومی نظامی است. این یعنی نه فقط پیشرفت، که یک تغییر ویژه در هندسه قدرت رخ داده است.
دشمنان پیش از این بارها تقلا کردند تا موفقیتهای ایران را به کپیکاری یا مهندسی معکوس تقلیل دهند، اما سؤال ساده این است: اگر رسیدن به شاهد با مهندسی معکوس ممکن بود، چرا خودتان هنوز گرفتار نمونههای ناقص و گرانقیمت هستید؟ پاسخ در یک واژه است: ایمان.
۱۸ خرداد ۹۸، «برایان هوک» نماینده ویژه امور ایران در وزارت خارجه آمریکا در پیامی ویدئویی با وارونه نشان دادن واقعیّتها در ادعایی مضحک گفت: «دستاوردهای موشکی ایران فتوشاپ است»! «هوک» ۱۲ روز بعد، با تبدیل شدن پهپاد ۲۲۰ میلیون دلاری آمریکایی(گلوبالهاوک) به یک آهن پاره توسط موشک ایرانی، پاسخ را دریافت کرد.
3- تفاوت ایران با غرب در این نیست که ما «مهندس» بهتری داریم، بلکه در این است که ما «باور» داریم. باور به اینکه میتوان در دل تحریم، در دل جنگ و در دل محدودیتها، چیزی ساخت که دشمن را به اعتراف بکشاند.
درک اهمیت پهپاد «شاهد» فقط با تحلیل ویژگیهای فنی آن ممکن نیست؛ چرا که این پهپاد، صرفاً یک ابزار نیست، بلکه برهمزننده یک نظم تحمیلی جهانی است. شاهد نماد پایان انحصار فناوری در دنیای امروز است؛ جهانی که در آن قدرتهای بزرگ تلاش میکردند ابزارهای نبرد را فقط در اختیار خود نگه دارند. اما ایران، برخلاف فرمولهای رایج، توانست با اتکا بر ظرفیتهای درونی، این انحصار را بشکند.
تا دیروز، پهپادهای پیشرفته، صرفاً در انحصار چند کشور خاص بود و دیگران فقط هدف بودند. اما اکنون این معادله دگرگون شده است. شاهد و پهپادهای همخانوادهاش، جنگ را کمهزینهتر، متحرک، هوشمند و نامتقارن کردهاند. دشمنی که با هزینه میلیاردی پایگاه میسازد، اکنون با پرندهای چند ده هزار دلاری، دچار فلج راهبردی میشود. این یعنی پایان دوران سلطه یکجانبه.
4- برای درک بهتر این «باور»، کافی است به صحنهای از جنگ تحمیلی رجوع کنیم؛ شهید «مرتضی متینفر» که نوزده سال داشت - به شهید شوشتری گفت: «امشب از اروند نمیتوانیم بگذریم. آنجایی که آموزش دیدیم عرض و شدت آب اینطور نبود. امشب اگر بعثیها ما را نزنند، کوسهها میزنند. اگر هیچکدام نزنند، لای سیم خاردار و تلههای انفجاری گیر میکنیم. با محاسبات مادی، امشب نمیتوانیم از آب رد بشویم. ولی من امشب وارد آب میشوم تا به امام در جماران خبر بدهند که «آقا بچهها به عشق شما زدند به خط».
این شهید بزرگوار در ادامه میگوید: «دیگر مهم نیست آن طرف خط برسیم یا نرسیم. وظیفه ما وارد آب شدن است، بیرون آمدن دیگر در اختیار و وظیفه ما نیست؛ آن با خداست. خدای آن طرف اروند، خدای این طرف اروند است. اگر کسی این طرف قلبش آرام است و آن طرف میترسد، توحیدش مشکل دارد.»
5- ایمان همینجاست؛ جایی که عقل زمینی عقب میکشد، اما دل آسمانی وارد میدان میشود. پهپاد «شاهد» فرزند همین مدرسه است؛ مدرسهای که در آن، درس توحید و تکنولوژی با هم آمیخته میشود. در حقیقت «شاهد» فقط محصول فناوری نیست. فرزند ترکیب عقل و ایمان است.
همانطور که پیش از این نیز ذکر شد، در زمان جنگ تحمیلی، حتی سیم خاردار را هم به ما نمیفروختند. اگر کشوری میفروخت، کشور ترانزیتکننده همراهی نمیکرد. اما امروز، ایران از کشور واردکننده، به صادرکننده فناوری نظامی تبدیل شده است.
مقامهای آمریکایی در دهه ۶۰ تلاش میکردند که هیچ کشوری حتی یک فشنگ به ایران نفروشد. اما حالا همانها تلاش میکنند تا ایران به کشورهای دیگر سلاح نفروشد. از پهپاد شاهد گرفته تا موشکهای نقطهزن. این یعنی معادلهای کاملاً معکوس شده؛ این یعنی شکست استراتژیک دشمن.
6- برای درک موقعیت امروز ایران، به یک روایت عجیب از دوران پهلوی توجه کنید: «کمی پس از خروج ذلتبار رضاشاه از ایران، هنوز معلوم نبود چه کسی بر تخت سلطنت بنشیند. سفیر انگلیس در تهران، به نماینده محمدرضا میگوید: «طبق اطلاعات ما، محمدرضا به رادیو برلین گوش میدهد و پیشرفتهای آلمان را دنبال میکند. بنابراین مورد اعتماد ما نیست.» محمدرضا که این را میشنود، فوری گوش دادن به رادیو برلین را کنار میگذارد. چندی بعد، سفیر انگلیس میگوید: «حالا دیگر عیبی ندارد؛ میشود او را به سلطنت انتخاب کرد.»!
حالا این سطح از حقارت، وابستگی و بیهویتی را با وضعیت امروز ایران مقایسه کنید. امروز ایران در دل تحریم و تهدید و جنگ، نقشه میدانهای آینده را ترسیم میکند. این یعنی یک ملتِ برخاسته از تحقیر، اکنون خود را در موقعیت تعیینکننده یافته است.
7- استراتژی دشمن همیشه یک مسیر ثابت دارد: ابتدا انکار، سپس تحقیر، بعد تردیدافکنی و در پایان، اعتراف. امروز وقتی روزنامه آمریکایی صریح مینویسد که جهان به دنبال پهپاد ایرانی «شاهد» است، یعنی کار از مرحله انکار و تحقیر و تردیدافکنی گذشته و به مرحله پذیرش و ترس طرف غربی رسیدهایم. یعنی «تحریم» کار نکرد، «تحقیر» جواب نداد، و حالا، نوبت «تقلید» شده است.
در جهانی که همه به دنبال ساختن پهپادی مانند «شاهد» هستند، ما نباید از یاد ببریم که آنچه ما را به این نقطه رساند، نه فقط دانش فنی، که فرمول ایمان بود. همان جمله جاودانه شهید متینفر که گفت: «وظیفه ما وارد شدن به آب است، بیرون آمدن، با خداست.»
شاهد، پیش از آنکه پرندهای آهنین باشد، شاهدی است بر ایمان یک ملت. ایمانی که به میدان آمد، مهارت شد، فناوری شد، قدرت شد، و امروز الهامبخش دنیا شده است.
«الَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إیمانًا وَ قالوا حَسبُنَا اللهُ و َنِعمَ الوَکیلُ»؛ اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [= لشکر دشمن] برای (حمله به) شما اجتماع کردهاند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: «خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست. (سوره مبارکه آلعمران، آیه ۱۷۳)
8- نکته مهم دیگر این است که موفقیت پهپادهای ایرانی را باید در چارچوب راهبرد بومیسازی درک کرد. ایران هیچگاه اجازه نیافت که وارد زنجیره تامین غرب شود؛ اما همین تحریم، بستری شد برای تکثیر خلاقیتهای بومی. امروز دیگر سؤال این نیست که «ایران چگونه پهپاد میسازد؟» بلکه سؤال واقعی این است: «چرا دیگران با وجود دسترسی به منابع وسیع، هنوز نتوانستهاند نسخهای مشابه بسازند؟» پاسخ روشن است: بومیسازی تنها کپی کردن سختافزار نیست؛ بلکه خلق زیرساخت نرمافزاری، انسانی و راهبردی است که محصول آن یک سامانه منحصربهفرد میشود.
9- در نهایت، «شاهد» فقط یک مدل پهپادی نیست، بلکه یک «اسم رمز» است. همان ملتی که روزی حتی اجازه واردات سیم خاردار نداشت، امروز در لیست صادرکنندگان سلاح قرار گرفته است. این یعنی تحریم، نهتنها ایران را متوقف نکرد، بلکه به زایش یک مکتب جدید از قدرت انجامید. مکتبی که نه در آزمایشگاههای تسلیحاتی غرب، که در میدان باور و مجاهدت جوانان ایرانی متولد شد.
10- اکنون زمان آن است که همگی ما و بهخصوص اعضای محترم دولت و بدنه اجرائی کشور، با تلاش و همتی مضاعف، این الگوی موفق را در دیگر عرصهها و از جمله عرصه مهم اقتصادی و همچنین عرصه فرهنگی تکثیر کنند.
در شرایط فعلی، لازم و ضروری است که رئیسجمهور محترم و اعضای دولت چهاردهم، نسخه خسارتبار و بیحاصل غربگرایان را برای همیشه کنار بزنند. نسخهای که با ظاهری فریبنده تحت عنوان «مذاکره» و باطنی خطرناک تحت عنوان «باجدهی و امتیازدهی یکطرفه به آمریکا» در پی لگدمال کردن منافع ملی و عزت مردم ایران است. آقای پزشکیان، به «کاسبان تحریم» اجازه ندهید که نسخه معیوب و خسارتبار خود را به دولت تحمیل کنند.
مسعود اکبری