kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۳۷۱۷
تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۷
روایت‌هایی از غیورمردان پدافند هوایی ارتش

حماسه جاویدان آن نوزده نفر

 
 
 
عزیزالله محمدی(امتدادجو)
هم اندیشی، اتاق فکر، اندیشه ورزی، پژوهش، تاریخ شفاهی، آسیب شناسی، ساختار شناسی، شخصیت شناسی، تبار شناسی و... واژه‌های مشابه به این کلمات، مشتقاتی از نگاه به آینده ودارای افق دید هستند که منشاء و ریشه نتایج آنها جایی در زمان گذشته دارد و جهت دستیابی به نتیجه مطلوب و قابل پیش‌بینی از هر موضوعی باید به زمان ماضی سفر کرد تا بتوان بر مبنای حقیقت و با درک صحیح از هر آنچه که تحت عنوان یک موضوع خاص است برای آینده طراحی و برنامه‌ریزی و اجرا کرد.
جنگ پدیده نامیمون، اما! متاسفانه جزئی از حقیقت زندگی بشر از ابتدائی تاریخ اجتماعی آن است که به طور متوالی در هزاره‌های پیوسته به هم تا روزگار معاصر تحت عنوان هجوم یا دفاع شناخته شده و تا پیش از این، یعنی تا همین دو سه دهه قبل که ما با جنگی به نام دفاع مقدس روبه رو بودیم چهره خود را نمایش داد و اساسا با این مفهوم بیشتر شناخته می‌شد که جنگ در عرصه میدان نبرد با ارتکاب به فعل زد و خورد تعریف می‌شود.
گرچه در آن مقطع زمانی، یعنی از سال 59 تا 67 نیز عوامل روانی، روحی، شناختی و ادراکی با استفاده از رسانه‌ها برای طرفین جنگ موضوعیت پیدا کرده بود؛ اما مسلم است که نه به اندازه‌ای که اکنون این موضوعات به دلیل اهمیتی که پیدا کردند باید پیش از آغاز جنگ مورد لحاظ و محاسبه و قرار بگیرند.
نتایج شگفت انگیز این نوع محاسبات پیش از جنگ به حدی در نتیجه نهائی جنگها مؤثر و ماندگار است که در تمام کشورها به ویژه کشورهایی که دارای مؤلفه قدرت نظامی هستند؛ توجه به این موضوع و«پدیدارشناسی» از اولویتهای هر گونه اقدام نظامی است.
هشت سال دفاع مقدس ایران در جنگ تحمیلی رژیم بعث از چنان مفاهیم بلند رفتاری، ادراکی و... برخوردار است که می‌توان به اندازه تمام تاریخ پیشرو، درباره آن صحبت کرد و مثل فانوسی برای شبهای تاریک از تشعشع نور آن برای هر پدیده نظامی، اجتماعی،فرهنگی و سیاسی استفاده کرد.
گرچه با پذیرش قطنامه 598 در تیرماه 1367 به ظاهر جنگ پایان یافت؛ اما! خباثت عناصر خودباخته منافقین و جاه طلبی صدام چیزی بود که در واقع دومین جنگ نظامی بزرگ را بر ایران و انقلاب اسلامی تحمیل کرد و خیلی از کارشناسان انجام عملیات مرصاد را در طول دفاع مقدس ذکر نمی‌کنند و آن را به عنوان یک جنگ مستقل با ویژگیهای متمایز از کل دوران دفاع مقدس مطرح می‌کنند که باز هم رزمندگان ایران اسلامی در آن خوش درخشیدند.
یکی از موثرترین یگان‌هایی که موجبات شکست صدام و منافقین را در این عملیات فراهم ساخت پدافند هوائی نیروی هوائی ارتش بود که در آن زمان با درخشش پدافندی که داشتند موجبات انهدام هواپیماهای بعثی و در نتیجه عدم پشتیبانی از منافقین و شکست آنها را رقم زدند.
تاریخ شفاهی و میزگرد در یک محیط اندیشه ورز با نقب به تاریخ، همان موردی است که به انحاء مختلف و با بیان متعدد در کلام رهبر انقلاب همواره موجود است و در بزنگاه‌هایی مثل زمان حال که ایران در مواجه مستقیم با اسرائیل قرار دارد تجربیات موجود در دوران دفاع مقدس که از زبان پیش کسوتان و اندیشمندان مطرح می‌شود می‌تواند بازگو‌کننده قدرشناسی از این بزرگان و قهرمانان باشد.
امیر، سرتیپ سید محمود یمینی فرمانده اسبق پدافند هوائی در یک نشست تخصصی و موضوعی پیرامون موضوعات پدافندی با اشاره به خیلی از موارد خاص دوران جنگ به طور خاص از روز واقعه تراژدی گونه سوباشی برای همرزمان پیشکسوت و تنی چند از خانواده‌های شهدا و اهالی رسانه در قالب «جلسه بررسی ابعاد سوباشی» صحبت کرد و در طوفان فکری ایجاد شده امیر، سرتیپ2 اباذر جوکار، رئیس موزه و تاریخ نگاری نیروی پدافند هوائی و سرکارخانم محبوبه جلوداری (همسر شهید پرویز نادری) و دکتر فربد دستنبو (فرزند شهید فرهاد دستنبو) با جلسه همراه شدند و در حضور خبرنگار«کیهان» هر کدام به بیان دیدگاه‌های خود نسبت به موضوعات مطرح شده درخصوص جایگاه پدافند پرداختند:
شهدای سوباشی، شهدای شاخص
امیر، سرتیپ2 اباذر جوکار میزبان جلسه: ضمن خیر مقدم به مهمانان و حاضرین به ویژه به تندیسهای زنده و قهرمانان پدافند و تشریح موضوع و لزوم بر پایی جلسه به ارائه مقدمه‌ای از آنچه که در واقعه سوباشی به وجود آمد پرداخت و ذکر کرد:
شاید مسئولین امروز پدافند، بیشتر از هر زمان دیگر نسبت به پدافند هوائی و شرایط پدافند هوائی در دوران دفاع مقدس، جهت تهدیداتی که امروز متوجه کشور هست و نابرابریهایی که امروز با آنها مواجه هستیم درک داشته باشند.
اگرچه ما امروز در پدافند پیشرفت قابل توجهی داریم اما همین نابرابریهای امروز را در دفاع مقدس هم داشتیم؛ همه میدانیم! بخصوص فرماندهان، در آن دوران همواره دغدغه تامین قطعات و دغدغه دفاع از مناطق حیاتی حساس و محیط همواره وجود داشت.
می‌توان گفت: موضوع و حادثه حماسه سوباشی به معنای واقعی پرچمدار همه حوادث در طول هشت سال دفاع مقدس است که در پدافند رقم خورد. این پرچمداری از آن رو است که نوع شهادتی که این عزیزان داوطلبانه در آن حادثه پذیرا شدند بی‌نظیر است و در طول دفاع مقدس دشمن بارها تلاش کرد که این اتفاق رقم بخورد و آنجا را بزند که موفق نمی‌شد.
 اهمیت واقعه سوباشی از یک نگاه دیگر هم قابل توجه است که جنگ تمام و چند روز از پذیرش قطعنامه هم گذشته بود؛ ولی دشمن تلاش کرد که زهر خودش را در هر صورت به یکی از مهم‌ترین موقعیت‌های پدافندی که تحت هر شرایطی در طول دفاع مقدس به او آسیب جدی زده بود بریزد.
روایت‌هایی است که ما برای آنها اسناد مدارک داریم و قریب به دویست فروند از هواپیماهایی که در منطقه‌ غرب و شمال غرب حتی در مرکز منهدم شده با هدایت و راهبری شهدای عزیزی که در این سایت مشغول خدمت بودند انجام شده و قطعا این عقده‌هایی در دل دشمن به‌وجود آورده بود که این سایت را به هر قیمتی از بین ببرد و این اتفاق در 5 مرداد 67 رقم خورد. 
امروز ما به همین جهت در خدمت بزرگواران هستیم تا از منظر نگاه شما به تجزیه و تحلیل این حماسه بپردازیم که هم از جهت فرماندهی و مدیریت و هم از جهت نزدیکی و دوستی با بعضی از این شهدا شهره هستید و درکنار آن بتوانیم به پرسشهای خبرنگار حاضر در جلسه پاسخ بدهیم.
بدیهی است که عمدتا به دلیل توانایی‌ها و توانمندی‌هایی که این شهدا دارا بودند؛ شاید هر کدام از این شهدا اگر آن اتفاق نمی‌افتاد یک مسئول در نیرو هوائی یا در پدافند هوائی بودند. شهید دستنبو، شهید زمانی، شهید عسگری، شهید جودکی و شهید ورامینی و...، هرکدام از این شهدا -هم از نظر فکری و هم از نظر تجربی و هم از نظر سواد تخصصی و هم از نظر نظامی‌گری- یک سرمایه بزرگ برای پدافند هوائی بودند. 
امیر، سرتیپ نهاوندی که به عنوان یک نظامی شاخص معرف حضوراست درخصوص یکی از شهدا اشاره‌ای داشتند که «شهید ملکی» در نظامی‌گری نمونه‌ای نداشت. به خصوصیات هر کدام از این شهدا نگاهی می‌ندازیم و پردازش می‌کنیم؛ می‌بینیم که دردایره خُلقیات، دایره  توانمندیها‌، روابط عمومی و حتی خانوادگی همه آنها الگوی بی‌نظیر بودند.
سؤالی که مطرح است این هست که از نظر حقوق بین‌الملل ما پیگیری بعد از آن جریان نکردیم و این به جهت اینکه بعد از آتش‌بس حمله شده بود قابل پیگیری است.
اخیرا یکی دوسال پیش، وزارت امور خارجه درخصوص نقض حقوق بین‌الملل در دفاع مقدس در جنگ ایران و صدام و موضوعات اینچنین، از جمله مثلا همین نقض 
آتش‌بس، بمب باران مناطق مسکونی‌، بمب‌باران اماکن فرهنگی، مساجد، موزه‌ها، مدارس درحین جنگ پیگیری‌های داشت و یک بحث این چنینی بود که حالا البته به‌صورت دفاعیه بود و نمایشگاهی که بخشی از اسناد را ما به وزارت خارجه هدیه کردیم.
بر اساس آمار و ارقام و اعدادی که ما استخراج کردیم؛ از سوابق و اطلاعات مشخص هست که در طول دفاع مقدس چه تعداد از شهرهای ما، در حوزه مسکونی بمب‌باران شدند؛ چه تعداد اماکن فرهنگیمان، چه تعداد اماکن آموزشی که این اطلاعات را ما ارائه دادیم و مسجل است که در این حوزه‌ها هم نقض آشکار آتش‌بس بوده و باید پرسید که در حوزه بین‌الملل اصلا اتفاقی افتاده یا نه؟ 
شهید زنده پدافند
امیر، سرتیپ سید محمود یمینی که تحت عنوان شهید زنده پدافند شناخته می‌شود و بیش از سه باردر موقعیتهای حتمی شهادت ازجمله در حادثه سوباشی قرار داشته حالا بر اثر عارضه‌های موجود در دوران دفاع مقدس مقداری از شنوایی خود را از دست داده و با چهره‌ای سرشار از مهربانی و با کلامی آکنده از تاسف و تأثر برای شهادت جامعه نخبگانی پدافند در سوباشی و شهادت جوانان پدافندی غیور امروز گفت:
شهدای امروز پدافند رهرو شهدای دیروز هستند که در جای جای ایران شهید شدند و به ویژه شهدای سوباشی. شهدای سوباشی شهدایی هستند که از نظر تخصص، تجربه و از نظر اخلاق و رفتار جزء بهترین پرسنل نیروی پدافند هوائی بودند؛ در آن موقع سایت رادار سوباشی به‌خاطر حساسیت و به دلیل اینکه بیشترین هواپیماهای دشمن را سرنگون کرده بود؛ خشم فرماندهان و مسئولین نیروی هوائی صدام را برانگیخته بود و آنها مرتب علیه سایت رادار سوباشی حملات هوائی می‌کردند.
در طول جنگ تحمیلی 157 بار سایت رادار سوباشی مورد حمله قرار گرفت و هر بار که حمله میشد پدافندیها چه هواپیماهای شکاری چه سایتهای موشکی، بخصوص سایتهای‌هاگ و جنگ افزارهای ضدهوایی این حملات هوائی را خنثی می‌کردند.
 در این زمان اتفاقات زیادی افتاد و مسائل و مشکلات زیادی بود؛ صبح آن روز(روز پنجم مرداد که این حادثه اتفاق افتاد)من به عنوان فرمانده پدافند هوائی با معاون عملیات و با معاون آماد و پشتیبانی ورئیس بازرسی تصمیم گرفتیم جهت تشکر و بررسی مشکلات سری به سایت بزنیم و از عزیزانی که در سایت سوباشی به این خوبی حملات دشمن را خنثی می‌کنند قدردانی بکنیم و ببینیم چه کارهایی انجام می‌دهند واگر احیانا مشکلاتی دارند به مسائل و مشکلاتشون رسیدگی کنیم.
در آن مقطع مرحوم امیر، صابری فرمانده گروه پدافند هوائی همدان بودند و امیر شاهرخی هم جانشین ایشان. به امیر صابری هم اطلاع دادیم که شما هم تشریف بیاورید که شما را هم آنجا ببینیم. ساعت دوازده به سایت رسیدیم. بعد از بازدید از قسمتهای مختلف سایت رادار وارد اتاق عملیات شدیم و مورد استقبال رئیس عملیات آقای عسگری و سایر کسانی که آنجا حضور داشتند واقع شدیم. ایستادیم آنجا که ببینیم چه کار می‌کنند. ساعت دوازده و نیم بود که اسکوپهای رادار نشان دادند که هواپیماهای دشمن دارند به طرف همدان پرواز می‌کنند. آقای عسگری و سایر دوستانی که آنجا بودند از ما خواستند که به پناهگاه که بغل دست اتاق عملیات بود برویم. من گفتم: نه! خون ما از خون شما غلیظ‌تر نیست! ضمن اینکه ما می‌خواهیم ببینیم که شما چه عکس‌العملی به حملات هوائی انجام میدهید. به هر حال ما هم ماندیم و هواپیماهای دشمن آمدند و با عکس‌العمل بموقع و شدید سیستمهای موشکی‌هاگ و جنگ افزارهای ضد هوائی روبه رو شدند و بالاجبار بمبهایشان را اطراف سایت ریختند و رفتند. ما تا حدود ساعت دو در اتاق عملیات ماندیم و وقتی دیدیم که آرامشی برقرار شده رفتیم ناهارخوری و بعد از آن در دفتر فرمانده گروه مسائل و مشکلات را بررسی کردیم. بعد از صرف غذا حدود ساعت دو و نیم سایت رو ترک کردیم و بازگشتیم به پایگاه سوم. رفتیم که با فرمانده گروه مسائل و مشکلات را رسیدگی کنیم. 
حدود چهار بعد از ظهر بود که از سایت زنگ زدند و گفتند؛ هواپیماهای دشمن به طرف همدان در حال پرواز هستند وهمان‌طور که داشتند صحبت می‌کردند یک دفعه ارتباط قطع شد و هر چه تلاش کردیم با سایت تماس بگیریم موفق نشدیم. احتمال دادیم که اتفاقی افتاده و هواپیماها آمدند کاری کردند. بلافاصله دوباره به اتفاق فرمانده گروه و هیئت همراه راهی سایت شدیم. وقتی به سایت رسیدیم منظره‌ای که من دیدم در طول ده سال و خرده‌ای که فرمانده پدافند هوائی با همچین منظره‌ای مواجه نشده بودم. خیلی منظره دل خراشی بود.
پوشش آسمان نیمی از کشور
 سایت رادار سوباشی مرکز فرماندهی منطقه‌ای همدان، از جاهایی بود که هواپیماهای زیادی از دشمن را سرنگون کرده بود و این خشم فرماندهان صدام را برانگیخته بود و حملات هوائی مخصوصا اوایل مرداد 67 شدت گرفت. سایت رادار سوباشی پانزده استان را پوشش میداد؛ البته مرکز فرماندهی منطقه همدان به علاوه رادار آبدانان و رادار تبریز که از نظر عملیاتی زیر نظر این قسمت بودند؛ پوشش منطقه‌ای بزرگی از غرب کشور، شمال غرب و جنوب غرب را تامین می‌کرد و به همین علت هواپیماهای دشمن خیلی جرات نزدیک شدن به این سایت را نداشتند؛ مگر اینکه در ارتفاعات پایین که در دید رادار قرار نداشت پرواز کنند و یا در ارتفاعات بالا که در برد سیستمهای هوائی قرار نمی‌گرفت.
 به هر حال 157 بار به این سایت حمله شده بود و تمام حملات توسط این عزیزان خنثی شده بود تا این که در ساعت چهار و نیم بعد از ظهر پنجم مرداد این اتفاق افتاد افتاد و بهترین، با تجربه‌ترین و اخلاقی‌ترین انسانهائی که عرض کردم را از دست دادیم.
ما برای سایت سوباشی بهترین پرسنل را از پدافند هوائی می‌فرستادیم؛ برای اینکه این سایت نسبت به سایر قسمتها حساسیت خاصی داشت و پرسنل بسیار خوبی به اسم آقای زمانی، عسگری و دستنبو و نوزده نفر از بهترینها که در این‌جا شهید شدند.
ما بیست و هفت تیر ماه 67 قطعنامه 598 را قبول کرده بودیم و بیست و نهم تیر ماه آتش‌بس اعلام شده بود و قرار نبود اتفاقی بیفتد؛ منتها صدام به خاطر خشمی که از رادار سوباشی داشت این حملات را ادامه داد و متاسفانه این اتفاق افتاد. 
نکته دیگری که می‌توان اضافه کرد آن است که بعد از آتش بس، نیروهای صدام متاسفانه آمدند و قسمتهایی از ایران را گرفتند یعنی آن جام زهر که نوشیده شد! به‌خاطر آن بود که داشتیم یک سری از جاها را دوباره از دست میدادیم.
همه با هم بودیم
در ادامه همسر شهید پرویز نادری با دنیایی از عاطفه و احساس و به رغم کسالت و عدم توانایی که برای راه رفتن داشت در جلسه حضور مؤثر پیدا کرد و با بیان ویژگی‌های هم‌زیستی خانواده‌های کارکنان پایگاه و سایت رادار سوباشی این مقطع از تاریخ را به لحاظ همدلی و همکاری و همراهی بی‌نظیر توصیف کرد که در واقع در پایگاه گویی هیچ خانواده‌ای با وجود اینکه هرکدام از یک شهرستانی آمده بودند اما گویی دور از خانواده‌های خود نبودند و در تمام امور تلاش میشد تا هیچ کس احساس غربت نداشته باشد و تمام توان همسران رزمندگان معطوف به این بود مردان پدافندی در مواضع خود با آرامش خاطر به امر دفاع از میهن بپردازند.
خانم جلوداری با اشاره به مصادیق عینی حاضر اقدامات امیر، سرتیپ غلامی و سایر فرماندهان را در پشتیبانی از خانوادهها بی‌نظیر توصیف کرد و با ذکر مثالی از چگونگی شکل گیری همدلی در نزد خانواده‌ها که معمولا هرکدام از آقایان که شیفت نبودند سعی می‌کردند به امورات جاری خانواده همکاران خودشان هم رسیدگی کنند یاد شهدا را با چشمانی اشکبار گرامیداشت و این‌گونه نشست‌ها را نشستهای بسیارالزامی و مؤثر عنوان کرد.
دکتر فربد دستنبو، فرزند شهید فرهاد دستنبو، یکی دیگر از مهمانان این نشست بود که بعداز ادای احترام ایستاده به همرزمان پدرش به بیان دیدگاه‌های خود پرداخت و پیشنهاد ایجاد دائمی «میز سوباشی» را برای شناخت دقیق ابعاد این سایت و شهدای آن داد.
در انتهای این برنامه سرهنگ بازنشسته خسروخطیب قوامی از پیشکسوتان و رزمندگان دفاع مقدس و سرهنگ بازنشسته سید احمدکیا که خود در زمان حادثه سوباشی در ADOC (مرکزعملیات پدافند هوایی) حادثه را رصد می‌کرد‌، به مرور ابعاد فنی و عملیاتی موضوع پرداختند و این سایت و شهدای آن را به عنوان اسطوره‌های عملیاتی و ایثار معرفی کردند و اشاره شد که در طی حادثه سوباشی همزمان سایتهای دیگر نیز به شدت در حال عملیات و فعالیت بودند.