kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۶۱۱۹
تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۱:۰۰

فلسفه زهد اسلامی (2)(پرسش و پاسخ)

 

پرسش:
آیا مدیر جامعه‌ای که بی‌رغبتی به دنیا را در میان مردم به عنوان یک ارزش مطرح می‌کند، می‌تواند چنین جامعه‌ای را به رشد و توسعه و سر منزل مقصود برساند؟
پاسخ:
در بخش نخست به این سوال به موضوعاتی همچون: مفهوم زهد- زهدهای منفی، مفهوم زهد واقعی و اهداف زهد اسلامی شامل ایثار و از خودگذشتن پرداختیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی می‌گیریم:
2- همدردی با دیگران
همدردی با  دیگران یکی دیگر از اهداف زهد اسلامی است. یک انسان متعالی در مقامی که برایش مقدور است باید ایثار کند، ولی گاهی کار به جایی می رسد که از ایثارگری هم کاری ساخته نیست. زیرا در شرایطی زندگی می‌کند که طبقه فقرا و مردمان ضعیف آن‌قدر زیاد و فراوانند که او نمی‌تواند با ایثارگری کاری از پیش ببرد. در این شرایط با اظهار همدردی کردن و هماهنگ و همسطح کردن زندگی خود با آنان می‌تواند موجب تخفیف آلام آنها باشد. آری این فلسفه زهد را امام علی به زیبایی ترسیم می‌فرمایند: خداوند بر زمامداران حق واجب کرده که زندگی خودشان را در سطح پایین‌ترین افراد جامعه قرار دهند (نهج‌البلاغه- خطبه 209)
3-آزادی و آزادگی
قرآن هرگز لذت حلال و مشروع را بر انسان حرام نکرده است و هرگز توصیه نکرده که از این لذت‌ها استفاده نکن که در آخرت به لذت‌های بالاتری برسی. اما در عین حال انسان‌هایی آرزو دارند که در این دنیا همیشه آزادانه و حروار زندگی کنند و به هیچ چیزی تعلق خاطر و وابستگی نداشته باشند و حتی‌الامکان غل و زنجیرها را از دست و پای خودشان باز می‌کنند و نفس خود را از تعلقات وابستگی‌ها می‌رهانند. بنابراین چنین افرادی در دنیا ساده و بدور از تجملات زندگی می‌کنند بدون اینکه لذت‌‌های حلال و مشروع خدا را بر خودشان حرام کرده باشند. در شرح حال پیامبراکرم(ص) می‌خوانیم که آن حضرت: «کان رسول‌الله خفیف المؤونه» پیامبر اسلام در سبک زندگی خود سبکبار و کم هزینه بود (ارشاد القلوب دیلمی، ج1، ص 115)
4- هماهنگی با اقتضای زمان
اوضاع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی سیاسی مردم در همه زمان‌ها یکسان نیست، چرا که اقتضای زمان در هر شرایطی متناسب با همان دوران است و در دوره‌های بعد تغییر می‌کند و ثابت نمی‌ماند. بنابراین مقتضیات زمان گاهی اقتضا می‌کند که انسان زاهدانه زندگی کند و در یک زمان دیگر به گونه‌ای دیگر. به عنوان نمونه: زندگی پیامبراکرم(ص) یا امام علی(ع) ساده و زاهدانه بود. اما زندگی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و برخی امامان دیگر تا حدی متفاوت بود. این تفاوت منشأش شرایط و مقتضیات زمانه بود که در هر دوره‌ای متفاوت بود. پیامبراکرم‌(ص) و امام علی(ع) در شرایط و زمانی زندگی می‌کردند که اوضاع اقتصادی مردم آن روزگار بد بود. مثلا اصحاب صفه که بسیار فقیر و تهیدست بودند و مدینه پیامبر(ص) ‌با آنان خودش را هماهنگ و همسان می‌کرد. و لذا امام صادق(ع) به معترضین می‌فرماید: من الان در شرایطی که پیامبراکرم(ص) زندگی می‌کرد زندگی نمی‌کنم. من اگر در شرایط جدم پیغمبر(ص) زندگی می‌کردم،‌ مثل او بودم و پیغمبر(ص) هم اگر در زمان من زندگی می‌کرد که وضع عمومی مردم خوب شد، مثل من زندگی می‌کرد.
5- درک لذت‌های معنوی
انسان به طور طبیعی اگر در لذات مادی حتی لذات حلال غرقه شود، آثارش این است که حتی در همین دنیا از لذات معنوی محروم می‌گردد. ما یک سلسله لذت‌های معنوی داریم که معنویت‌ ما را ارتقا می‌دهد و بالا می‌برد. کسی که اهل تهجد و نماز شب باشد و لذتی که از نمازشب خود می‌برد هیچ‌گاه یک فرد لذت‌طلب مادی و دنیایی نمی‌برد. لذت آن نماز شب‌خوان خیلی عمیق‌تر، نیرومندتر و نشاط‌بخش‌تر خواهد بود.
بنابراین انسان اگر بخواهد از این‌گونه لذت‌‌های معنوی و الهی در این دنیا بهره‌مند گردد، چاره‌ای ندارد جز اینکه از لذت‌های مادی و دنیوی کم بکند. بوعلی‌ سینا می‌گوید: زهد عارف با زهد غیرعارف فرق می‌کند این بدان معنا است که زهد هم مراتبی دارد. زهد علی(ع) هم زنده‌ترین، عادل‌ترین، شجاع‌ترین زهدهای زمان خودش بود.