کد خبر: ۲۸۱۱۱۶
تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۴۰۲ - ۲۰:۳۴
حکایت سینماتوگراف 2-بخش سیزدهم

دومین جشنواره فیلم فجر همچنان پا در هوا

 
 
 
 
سعید مستغاثی
 
اگرچه پس از دوره نخست جشنواره فیلم فجر و آسیب‌شناسی آن، سعی شد با برنامه‌ریزی و طراحی، فیلم‌هایی طراز انقلاب و با ارزش‌های دینی و اسلامی و انقلابی تولید شده و به اکران عمومی درآیند، اما در عمل و علی‌رغم برخی تلاش‌ها و کوشش‌های قابل تقدیر و بعضا نتایج مثبت، به دلیل آنکه مدیران سینمایی وقت، کمتر از مشاورت افراد و عناصر دلسوز و متفکر و اندیشمند بهره می‌بردند، متاسفانه در هر دوره از این جشنواره تنها با تعداد معدودی از فیلم‌های انقلابی یا دفاع مقدس و یا مماس با ارزش‌ها و باورها و هویت اسلامی/ ایرانی مردم مواجه بودیم.
شگفت آنکه در آن شرایط خاص جنگی و در حالی که بنا به تصمیم سران نظام و به خصوص اعلام رهبر انقلاب، قرار بود کلیه امکانات کشور در خدمت جنگ و جبهه‌ها قرار گیرد اما در جشنواره فیلم فجر و در همان سال‌ها، بیشتر، فیلم‌هایی تولید شد و در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و سپس جوایز جشنواره را هم به خود اختصاص داد که کمتر از آن ویژگی‌های انقلابی یادشده برخوردار بود و یا اصلا ربطی به انقلاب و اسلام و دفاع مقدس نداشت. 
در واقع به ژانرها و انواع و گونه‌های دیگری از سینما پرداخته شد که برای یک کشور جنگ‌زده و در حال دفاع، حداقل در اولویت قرار نمی‌گرفتند. آن هم در شرایطی که هزاران کیلومتر از خاک کشور در اشغال دشمن بود و ده‌ها شهر و مردم بی‌گناهش زیر بمباران و موشکباران قرار داشتند. هر روز و هر ساعت در کوچه و خیابان‌های شهرهای این سرزمین حجله‌ها برای جوانان و شهدا بسته می‌شد و خانواده‌های بسیاری در عزاداری و یا دلنگرانی برای فرزندان خود به سر می‌بردند و دل‌های بسیاری نیز از زخم‌های دشمن بر پیکر وطن، خون بود.
مهدی ارحام صدر از کمدین‌های قدیمی تئاتر و سینمای ایران، درباره عدم ادامه فعالیت و روی صحنه بردن نمایش‌های کمدی در آن روزها در مصاحبه‌ای اظهار داشت که چگونه در چنان شرایط دشوار و غم‌انگیز و سختی که ملت ایران تمام‌عیار درگیر جنگ و دفاع بودند و فرزندان عزیز خود را دراین راه از دست می‌دادند، بی‌خیال درد و رنج مردم، وجدانش رضایت می‌داده که نمایش کمدی روی صحنه ببرد؟!
اما طرفه آنکه برخی سینماگران این سینما، بی‌خیال موقعیت خطیر انقلاب و مردم، چشم خود را بر روی کارزار خونین ملت با دشمن بعثی و حامیانش بستند و به طرح دلمشغولی‌های کوچک و شخصی خویش یا تقلید از سینمای آن‌سوی مرزها و یا تلاش برای راضی کردن اربابان جشنواره‌های خارجی مشغول شدند!!
اولین حضور مدیران جدید
دومین جشنواره فیلم فجر در واقع نتیجه اولین سال حضور سیاستگذاران فرهنگی و مدیران جدید سینمای ایران در معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد سینمایی فارابی بود. بنا بر مصاحبه‌ها و اعلام سیاست‌های مختلف، روشن بود که در این دوره برخلاف نخستین دوره، دیگر خبری از فیلمسازان قدیمی و متعلق به دوران پیش از انقلاب (چه فیلمفارسی‌سازها و چه شبه‌روشنفکرها و جریان به اصطلاح موج نو) نیست. 
بخش مسابقه اصلی برخلاف دوره اول جشنواره که به سبک و سیاق جشنواره‌های اروپایی با 5 فیلم داخلی و 16 فیلم خارجی عمدتا از کشورهای شرقی برگزار شد، این‌بار به طور کلی به فیلم‌های ایرانی اختصاص پیدا کرد و با انتقاداتی که نسبت به فیلم‌های خارجی حاضر در جشنواره اول به عمل آمد که به جز فیلم‌های بخش مسابقه اصلی، در بقیه بخش‌ها مثل کودکان و نمایش‌های ویژه و حتی بخشی که به سرخ‌پوستان و سیاه‌پوستان اختصاص داشت، اغلب آثار‌هالیوودی نمایش داده شدند، در جشنواره دوم فیلم فجر، هیچ فیلم خارجی حضور نداشت.
این‌بار فیلمسازان پس از انقلاب به جز علیرضا داوودنژاد و مسعود اسداللهی و رضا میرلوحی تقریبا کلیت بخش مسابقه اصلی را به خود اختصاص داده بودند. علیرضا داوودنژاد با دو فیلم «خانه عنکبوت» (که با فیلمنامه مسعود بهنود گفته شد به نوعی توبه‌نامه او بوده) و فیلم «جایزه» (در هجو تبلیغات بخت‌آزمایی رژیم شاه) در حالی در جشنواره فیلم فجر حضور داشت که پیش از آن و در دوران شاهنشاهی، فیلمفارسی‌هایی مانند «نازنین» و «شاهرگ» را ساخته و فیلمنامه آثاری همچون «موسرخه» را نوشته بود. 
شاید در نظر مدیران آن روز سینما و جشنواره فیلم فجر، آخرین فیلم داوودنژاد در دوران شاه به نام «قدغن»، نوعی اعتراض کمرنگ قیصرگونه به جامعه آن روزگار به نظر می‌رسید و از همین‌روی حضور او در سینمای بعد از انقلاب را بلامانع دانستند! و البته فیلم «خانه عنکبوت» نیز برای این مدیران می‌توانست، مجوز محکمی به حساب آید!!
همچنان برخی فیلمفارسی‌سازان بودند
اما مسعود اسداللهی سازنده فیلمفارسی‌های مبتذلی همچون «همسفر» و «بابا خالدار» و نویسنده آثار مستهجنی مانند «راز درخت سنجد» چه توجیهی می‌توانست برای حضور در جشنواره فیلم فجر داشته باشد؟ آیا موضوع فیلم «قرنطینه» که ظاهری ضد رژیم شاه داشت، آن هم 3 سال پس از سقوط آن رژیم، می‌توانست توجیهی برای این حضور باشد؟! آن هم فیلمی که بسیاری از سینماگران به اصطلاح موج نو و شبه‌روشنفکر می‌توانستند ادعای ساخت آثار مشابه بهتر و قابل‌قبول‌تری داشته باشند؟ قابل‌توجه اینکه در همان سال‌ها، جناب مسعود اسداللهی به خارج کشور و سپس آمریکا رفت و از همان ابتدا هم فعالیت علیه انقلاب و مردم ایران را شروع کرد که همچنان پس از 40 سال ادامه دارد!!
رضا میرلوحی هم همچنان‌که در جشنواره قبل با فیلم «اشباح» حضور داشت، اما به عنوان یک فیلمفارسی‌ساز مانند دیگر سینماگران قبل از انقلاب از فهرست مدیران جشنواره فجر خط نخورد و در دومین جشنواره نیز با فیلم «شیلات» حضور داشت که ظاهرا یک قصه ضد رژیم شاه را روایت می‌کرد.
جوایز نامربوط به فیلم‌های نامربوط
به جز فیلم‌های علیرضا داوودنژاد و مسعود اسداللهی و رضا میرلوحی، فیلم‌های «بازرس ویژه» از منصور تهرانی، «پرونده» ساخته مهدی صباغ‌زاده، «حصار» از حسن محمدزاده، «بازجویی» به کارگردانی محمدعلی سجادی، «نقطه ضعف» ساخته محمدرضا اعلامی، «زخمه» از خسرو ملکان، «گفت به زیر سلطه من درآیید» به کارگردانی داریوش ارجمند، «هیولای درون» اثر خسرو سینایی‌، «مرگ سفید» از حسین زندباف به نوعی موضوعات درباره ظلم و ستم‌های رژیم شاه را شامل شده و بعضا مبارزات علیه آن را به تصویر می‌کشید، البته هیچ هویت و نشانی از مبارزات و نهضت مردم مسلمان ایران به رهبری امام خمینی رحمهًْ‌الله‌علیه و پیشتازی روحانیت مبارز نداشت. 
همچنین «داد شاه» ساخته مرحوم حبیب کاوش و «پیک جنگل» ساخته حسن هدایت درباره دو شخصیت مبارزاتی دوران پهلوی و «تفنگدار» درباره مبارزات مردم در تاریخ معاصر کشورمان به علاوه سه فیلم از محسن مخملباف (که در واقع کار گروهی انقلابیون مسلمان حوزه هنر و اندیشه اسلامی بود که بعدا به حوزه هنری، تغییر نام داد) به نام‌های «توبه نصوح»، «استعاذه» و «دو چشم بی‌سو» و بالاخره پنج فیلم «آوای غیب» از سعید حاجی‌میری، «دیار عاشقان» ساخته حسن کاربخش، «کیلومتر پنج» از حجت‌الله سیفی، «رهایی» ساخته رسول صدرعاملی و «عبور از میدان مین» از جواد طاهری تنها آثار جنگی و دفاع مقدس دومین جشنواره فیلم فجر بودند. علی‌رغم حضور آثار فوق اما در دومین جشنواره فیلم فجر، اغلب فیلم‌های غیرمربوط به جنگ و دفاع مقدس و انقلاب، جوایز جشنواره را دریافت کردند؛ به جز فیلم «دیار عاشقان» که جایزه ویژه هیئت داوران را گرفت و از نخستین آثار سینمای دفاع مقدس به‌شمار می‌آید، فیلم‌هایی همچون: «هیولای درون»(درباره کابوس‌های یک ساواکی)، «نقطه ضعف»(اقتباسی از داستان آنتونیوس ساماراکیس)‌، «جایزه»(درباره یک جایزه حساب پس‌انداز بانک) و «چشم‌تنگ دنیادار» نورالدین زرین کلک و «همسرایان» عباس کیارستمی(از بخش فیلم‌های کوتاه) همه جوایز و تجلیل‌ها و تحسین‌ها را مال خود کردند! یعنی از 9 جایزه اصلی جشنواره به فیلم‌های بدون ارتباط با موضوع جشنواره و تنها 2 جایزه (کمتر از یک‌چهارم جوایز) به آثار مربوط به فجر انقلاب اسلامی یعنی عنوان و موضوع و اساس جشنواره فیلم فجر، اختصاص یافت!!