کد خبر: ۳۱۱۷۴۱
تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۱۰

یک ملت پشت غنی‌سازی است (یادداشت روز)

 
 
از اولین دور مذاکرات هسته‌ای غیرمستقیم ایران - آمریکا تاکنون پنج دور گذشته است و میانجی عمانی تلاش دارد دور ششم این سطح از مذاکرات را نیز برگزار کند. هرچند با مباحثی که در دور پنجم مطرح شد، هنوز زمان و مکان دور ششم رسما اعلام نشده است. چهار دور اول این مذاکرات در فضای کلی و گل و بلبلی سپری شد و هردو طرف مذاکره‌کننده پس از پایان جلسه‌، مذاکرات را رو به پیشرفت اعلام می‌کردند و امیدوار به یک توافق برد - برد بودند. اما از دور پنجم که مذاکرات در شهر رم ایتالیا برگزار شد‌، ادبیات طرفین تغییر کرد و آهنگ موزونی از این ساز ناکوک بیرون نیامد. گفته می‌شود در ساعت پایانی این دور از مذاکرات «ویتکاف» نماینده تیم آمریکایی جلسه را ترک کرده و عباس عراقچی وزیر خارجه و سرپرست تیم مذاکره‌کننده کشورمان هم پس از پایان جلسه به این جمله کلی و البته روشن‌تر از ادوار گذشته‌، اکتفا کرد که؛ «می‌توانم بگویم این دور، یکی از حرفه‌ای‌ترین مراحل مذاکراتی بود که تاکنون تجربه کرده‌ایم. در این نشست، بار دیگر مواضع و اصول ایران در خصوص روند مذاکرات با شفافیت کامل مطرح شد. مواضع ما کاملاً روشن است و بر آنها پایبند هستیم.» این جمله نشان می‌داد که طرف ایرانی با صراحت بیشتر از گذشته از حق غنی‌سازی خود دفاع کرده و جمله راهبردی رهبر حکیم  انقلاب که فرمودند «جمهوری اسلامی منتظر اجازه هیچ‌کس برای غنی‌سازی نیست» را به طرف آمریکایی انتقال داده که به نظر می‌رسد همین قاطعیت‌، موجب ترک جلسه « ویتکاف» شده است. چرا که پیش‌فرض تیم مذاکره‌کننده آمریکایی و مقامات این کشور‌، غنی‌سازی صفر درصد در ایران است و «ویتکاف» در آستانه مذاکرات دور پنجم گفته بود که فقط به غنی‌سازی صفر درصد در ایران فکر می‌کند و ایران هم باید کلیه تاسیسات هسته‌ای خود را تعطیل کند. این اظهارات متوهمّانه و مشابه آن‌، سخنان « روبیو» وزیر خارجه آمریکا که گفته بود؛ «توافق قابل قبول، توافقی است که اجازه غنی‌سازی به ایران را ندهد»‌، نشان می‌داد که بعد از مذاکرات دور چهارم‌، خوش‌بینی به رفتار آمریکایی‌ها تغییر کرده است.
این اظهارنظر «روبیو» وزیر خارجه آمریکا که گفته بود «اگر ادعای ایران مبنی بر دنبال نکردن سلاح هسته‌ای درست است پس نیاز به غنی‌سازی اورانیم ندارد و غنی‌سازی ایران باید به صفر برسد» بر اساس قواعد بین‌المللی و نص صریح NPT کاملا خلاف واقع است. چرا که اولا؛ قوانین بین‌المللی مرتبط با فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای، کشورها را برای دستیابی به این چرخه برای مصارف صلح‌آمیز پزشکی، درمانی، کشاورزی و صنعتی مجاز دانسته و ثانیا؛ بررسی‌ها نشان می‌دهد علاوه‌بر ۹ رژیم دارنده‌ سلاح هسته‌ای (آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه، چین، هند، پاکستان، کره‌شمالی و رژیم صهیونیستی) که از غنی‌سازی برخوردارند‌، 12 کشور دیگر هم که فاقد تسلیحات اتمی هستند، برنامه غنی‌سازی اورانیوم را دنبال می‌کنند (آرژانتین، برزیل، آلمان، ژاپن، هلند، کره جنوبی، قزاقستان، بلژیک، ایتالیا، اسپانیا و سوئد).
اما دلایل اظهاراتی از جنس سخنان « روبیو» یا « ویتکاف» یا دیگر مقامات آمریکایی بر فرض احتمال شکل‌گیری توافق بین طرفین را می‌توان در این دو عامل جست‌وجو کرد:
1- تلاش آمریکا برای شکل‌دهی به چارچوبی جدید و سخت‌گیرانه‌تر برای یک توافق احتمالی.
در تایید این دلیل که آمریکایی‌ها ناچار به پذیرش غنی‌سازی ایران هستند و این دست و پا زدن‌ها را فقط باید در راستای تلاش آنها برای شکل‌گیری یک چارچوب جدید در توافق احتمالی دانست را می‌توان از یادداشت «ریچارد نفیو» معمار تحریم‌های ضدایرانی که اخیرا در نشریه «فارن افرز» 
منتشر کرده است، درک کرد. نفیو در یادداشت خود تاکید می‌کند: آمریکا دیگر چاره‌ای جز «پذیرش غنی‌سازی ایران» ندارد! وی با اذعان به شکست استراتژی فشار حداکثری، خواستار استفاده از «فرصت طلایی» برای توافق با ایران شد. این اعتراف صریح از طراح تحریم‌ها یعنی، منطق مقاومت و پیشرفت بومی هسته‌ای، می‌تواند آمریکا را وادار به عقب‌نشینی کند. با این رویکرد باید سخنان گزافه مقامات آمریکایی را برای شکل‌دهی چارچوبی جدید و سختگیرانه برای یک توافق احتمالی دانست تا به راحتی جمهوری اسلامی خود را پیروز هماورد هسته‌ای نداند.
2- اما دلیل دوم اظهارات خارج از منطق مذاکراتی مقامات آمریکایی را باید در تحمیل فشار روانی و اقتصادی از طریق ابزار تحریم و مواضع سخت‌گیرانه برای واداشتن تهران به پذیرش شروط از پیش تعیین‌شده توسط آنها دانست.
آمریکایی‌ها در مذاکرات گذشته نقش پلیس بد را به فرانسه واگذار کرده بودند که در شرایط امروزکه به ظاهر اروپایی‌ها در پشت میز مذاکرات نیستند‌، ایفای نقش پلیس بد به چهره‌های تندرویی مانند روبیو سپرده‌ شده است.
هرچند بسیاری از تحلیلگران علت مواضع اخیر روبیو را بی‌ارتباط به شکست اخیر آمریکایی‌ها در مواجهه با یمنی‌ها نمی‌دانند و این موضوع‌، از آن جهت قابل تامل است که صحبت‌های روبیو دقیقا پس از سقوط جنگنده آمریکایی در آب‌های یمن با حمله یمنی‌ها به ناو «هری ترومن» صورت گرفت. 
 اما به نظر می‌رسد اکنون مذاکرات هسته‌ای وارد مرحله تصمیم‌گیری سرنوشت‌سازی شده است و این موضوع را از سفر دو روزه رئیس‌جمهور کشورمان به عمان به عنوان کشور میانجی مذاکرات که از دیروز سه‌شنبه آغاز شد، می‌توان فهمید. دکتر پزشكيان دیروز در راس هياتي بلندپايه وارد مسقط شد. سفري كه به ادعاي ناظران سیاسی‌، اگرچه در ظاهر با هدف گسترش مناسبات دوجانبه ميان ايران و عمان انجام مي‌شود، اما در لايه‌هاي پنهان خود، حامل پيام‌های ویژه در حوزه‌هایی فراتر از سطوح معمول همكاري‌هاي اقتصادي و سياسي است. تحليلگران سیاسی بر اين باورند كه آنچه در این سفر بیش از حوزه‌های دیگر توجه مقامات عمانی را جلب خواهد کرد‌، نگاه بالاترین مقام اجرائی کشور نسبت به مذاکرات و روند ادامه آن و قبول یا رد ایده‌هایی است که آنها به طرف ایرانی و آمریکایی برای خروج از بن‌بست مذاکرات داده‌اند. چراکه از نگاه عمانی‌ها به عنوان طرف میانجی‌، عمق اختلافات تا بدانجا پيش رفته كه كار ميانجيگري را براي ميزبان دشوار و بلکه غیرممکن کرده است. بنا بر اظهارات وزير امور خارجه كشورمان‌، طرف عماني در دور پنجم مذاكرات، بسته‌اي از پيشنهادها و ابتكارات خود را براي عبور از بن‌بست فعلي در رايزني‌ها ارائه كرده است که این پيشنهادات قرار بود در هفته جاری در پايتخت‌هاي طرفين مورد ارزيابي قرار گيرد. اكنون با سفر رئيس‌جمهور كشورمان به مسقط، اين گمانه‌زني تقويت شده كه بخشي از هدف سفر، انتقال رسمي مواضع ايران درباره اين پيشنهادات به دولت عمان است.
اما میانجی عمانی چه پیشنهاد یا ایده‌ای را داده است که چنین تب و تابی در هر دو اردوگاه مذاکرات پیچیده است تا آنجا که رئیس‌جمهور را در این مقطع حساس زمانی به کشور میانجی کشانده است؟ تاکنون هیچ مرجع رسمی خبری از ایده و پیشنهاد طرف عمانی را رسانه‌ای نکرده است و آن چیزی که در فضای رسانه‌ای دست به دست می‌شود گمانه‌زنی است که این گمانه‌زنی‌ها در دو محور مطرح است. گروهي از ناظران، احتمالا «تشكيل كنسرسيومي» براي مديريت يا نظارت بر فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران را مطرح می‌کنند که این کنسرسیوم با مشارکت دو یا چند کشور منطقه البته با دو نگاه - غنی‌سازی در ایران و مشارکت آن کشورها و شکل دیگر آن غنی‌سازی در کشور دیگر و جمع شدن همه فعالیت‌های غنی‌سازی ایران - مطرح است. اما آنچه که تاکنون از سوی تهران تاكيد شده این است كه هیچ کنسرسیومی را نمی‌پذیرد و بر پایه حق قانونی خود در NPT، از غنی‌سازی با ابتکار و استقلال خود در خاک ایران چشم‌پوشی نخواهد کرد. ایده دیگری که برخی آن را به میانجی عمانی نسبت می‌دهند توقف غنی‌سازی در کشورمان به مدت سه سال و رسیدن به یک توافق موقت است. «توافق موقت» منجر به «تعلیق غنی‌سازی» از سوی ایران در مقابل برخی معافیت‌های تحریمی از طرف آمریکا را در یک دوره زمانی مشخص مطرح می‌کند. این ایده نیز نمی‌تواند مورد قبول کشورمان باشد، توقف غنی‌سازی ولو در کوتاه‌مدت ترفند و دامی است که باید به‌شدت از ورود به آن پرهیز کرد.
درباره «توافق موقت»، باید اضافه کرد که یک بار این تجربه تلخ را در برجام امتحان کرده‌ایم و شایسته نیست مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده شود. مگر در توافق سراسر خسارت‌بار برجام، ما غنی‌سازی را تعلیق و در راکتور آب سنگین اراک بتن نریختیم، حاصل آن اقدامات چه شد؟ آیا تحریم‌ها برداشته شد یا آمریکایی‌ها با وقاحت تمام زیر توافق امضاء شده خود زدند؟! توافق موقت در دوره جدید هم نتیجه‌ای جز آنچه پیش‌تر اتفاق افتاده‌، نخواهد بود.
از رئیس‌جمهور محترم انتظار می‌رود همان‌گونه که در این مدت از حقوق ملت ایران در حق غنی‌سازی کشورمان جانانه دفاع کردند و اجازه ندادند صدای دوگانه‌ای از سران نظام در کشورمان شنیده شود، با صراحت تمام به هر پیشنهادی که بوی تضییع حقوق ملت در حق غنی‌سازی و فعالیت‌های هسته‌ای احساس می‌شود‌، پاسخ قاطع داده و دشمن را در رسیدن به آرزوهای خود که به تسلیم واداشتن ایران است‌، ناامید سازند و مطمئن باشید که یک ملت پشت شما ایستاده و از هر موضع عزتمندانه‌ای حمایت خواهند کرد.
حسن رشوند