افتراء و آثار زیانبارآن
حسن رزمجویی
یکی از بزرگترین گناهان زبان، افتراء و جعل دروغ و نسبت دادن آن به دیگران است.
این افتراء حتی ممکن است نسبت به خدا باشد و مثلا شخص مدعی این معنا باشد که پیامبر است و خدا با او سخن میگوید و وحی میفرستد، در حالی که چنین نیست، بلکه حتی ممکن است گرفتار وحی شیطانی باشد؛ زیرا وحی الهی هرگز به باطل دعوت نمیکند و جز به حق نمیخواند؛ در حالی که وحی شیطانی بر باطل و مصادیق آن تاکید دارد و انسان را به سوی ظلم، دروغ، خیانت، جنایت، کفر، نفاق، زنا و گناه دعوت میکند و میکشاند.
افتراء غیر از دروغ است؛ کسی که اهل افتراء باشد، در حقیقت کارخانه دروغسازی و دروغپراکنی دارد؛ زیرا افتراء از ریشه «فری» به معنای جعل و ساختن دروغ و نسبت دادن سخن یا کار ناحق یا صفت نابهنجار و زشت به دیگری است، در حالی که دیگری از چنین اموری پاک و مبرا است. البته برخی با اعتقاد راسخ، به دروغسازی و دروغپراکنی اقدام میکنند؛ زیرا گرفتار کژاندیشی، کژپنداری و کژرفتاری هستند و راست دیگران را دروغ و درست دیگران را نادرست میشمارند و چیزی را که خود بدان سزاوارترند، به دیگری نسبت میدهند.
از نظر قرآن، تنها کافران، مشرکان و منافقان نیستند که گرفتار دروغسازی و افتراء هستند، بلکه برخی از مدعیان اسلام و شریعت نیز بدان گرفتار میشوند و به خدا، پیامبران، مؤمنان و مسلمانان دروغهایی را میبندند که خودشان بدان سزاوارترند و دیگران از آن پاک و منزه هستند.
بیگمان شناخت این افراد بسیار مهم و اساسی است؛ زیرا بسیاری از آنان با تزیین دروغ باطل خویش به اموری به ظاهر مقبول و پسندیده و زیبا در تلاشند تا نه تنها وجاهت برخی از امور را زیر سؤال ببرند و تشکیک در دلها بیفکنند، بلکه وجاهت اشخاص وجیه را نیز مخدوش کنند و مردم را از همدلی و همراهی و همکاری بلکه پیروی و اطاعت از آنان بازدارند و انسجام اجتماعی و وحدت مردمان را به تفرقه و کینه تبدیل کنند و اینگونه مقاصد پلید و شیطانی خود را به
کرسی بنشانند.
تخریب شخصیتها با افتراء و دروغسازی
یکی از علل روی آوردن انسانها به افتراء و دروغسازی و دروغپراکنی، تخریب شخصیتهای مقبول در میان مردم و جداسازی مردم از آنان و تردید در اسوه و سرمشق بودن ایشان است.
با نگاهی به گزارشهای قرآنی دانسته میشود که هجمه اصلی تخریب شخصیتها با افتراء، متوجه پیامبران و اولیای الهی بوده است.
از جمله این افتراءها به پیامبران میتوان به طغیانگری و سرمستی(قمر، آیات 23 تا 25)، دروغگویی (همان)، مسحور و سحر شده
(اسراء، آیه 47؛ شعراء، آیات 153 و 185)،
افتراء به خدا(مؤمنون، آیه 38)، ساحر بودن و سحر در معجزه(ذاریات، آیه 52؛ مائده، آیه 110؛ صف، آیه 6؛ یونس، آیه 2)، کهانت و جنون(طور، آیه 29؛ قمر، آیه 9)، شاعر بودن(صافات، آیه 36؛ طور، آیه 30)،
شوم و نحس بودن(اعراف، آیات 130 و 131)، سفاهت و سبک مغزی و فقدان رشد عقلی(اعراف، آیه 66)، دزدی(یوسف، آیه 77)، خیانت جنسی(یوسف، آیه 25)، گمراهی(یوسف، آیه 95)، برادرکشی(احزاب، آیه 69)، خیانت در بیتالمال و غنایم(آل عمران، آیه 61)، ساختگی بودن قرآن(یونس، آیات 37 و 38؛ هود، آیات 13 و 35) و مانند آنها اشاره کرد که همگی برای تخریب شخصیت پیامبران انجام
میشد. البته از نظر قرآن مؤمنان نیز از شر افتراء دشمنان در امان نبوده و نیستند، بلکه شخصیت آنان همواره از سوی دشمنان تخریب میشود و آنان با افتراء و دروغسازی و دروغپراکنی شرایطی را ایجاد میکنند که جایگاه اجتماعی مؤمنان از دست برود و مردم به آنان اعتماد نکنند. افتراء به مؤمنان در اشکال گوناگون انجام میشود. مؤمنان از زنان و مردان پاکدامن ممکن است به بیعفتی (نساء، آیات 20 و 156؛ نور، آیات 11 تا 16)، گناهان ناکرده (احزاب، آیه 58)، بهتان شگفتانگیز(همان) و مانند آنها متهم شوند و به آنان نسبتهای دروغین و ناروایی
داده شود.(احزاب، آیه 58)
آثار زیانبار افتراء و دروغسازی
از دیدگاه قرآن، دشمنان پیوسته علیه پیامبران و مؤمنان از شیوه زشت تبلیغاتی دروغسازی و دروغپراکنی استفاده میکنند(انعام، آیه 112) تا مقاصد پلید خویش را جامه عمل بپوشانند و اسلام و ایمان را از میان برداشته و مؤمنان را نابود سازند و حاکمیت شیطان را تحقق بخشند. بیگمان افتراء به معنای دروغسازی و دروغپراکنی گناهی بزرگ است که خدا وعده دوزخ به آن داده است.(نساء، آیه 50)
در همه شرایع آسمانی حکم افتراء سنگین است و از آن منع شده و حرام دانسته شده است.
(نحل، آیه 116؛ اعراف، آیه 169؛ طه، آیات 60 و 61؛ نساء، آیه 112؛ احزاب، آیه 58)
افتراء به خدا و خلق، جرم(یونس، آیه 17)، ظلم(آل عمران، آیه 94؛ انعام، آیه 21)، کفر بوده(مائده، آیات 72 و 73)، و عامل گمراهی
(انعام، آیات 140 و 142)، محرومیت از هدایت الهی(صف، آیه 7)، محرومیت از رستگاری
(انعام، آیه 21؛ یونس، آیه 69)، گرفتاری به غضب الهی(اعراف، آیه 152)، لعن الهی(مائده، آیه 64)، ذلت و خواری (اعراف، آیه 152)، زیان و تباهی
(اعراف، آیه 53؛ انعام، آیه 140)، اجرای حدود
(نور، آیه 4)، عدم قبول شهادت و گواهی (همان)، سبب فسق(همان)، بدفرجامی(یونس، آیات 37 و 38)، عذاب اخروی(نحل، آیات 24 و 27)، ارتداد
(آل عمران، آیه 80) و مانند آنها میشود.
کسانی متوسل به افتراء و دروغسازی میشوند که گرفتار ضلالت و کفر بوده(مائده، آیه 103؛ نحل، آیه 105) و دیگران را به گمراهی میکشانند.(انعام، آیه 144)
البته عواملی چون جهل عقلی و علمی
(زخرف، آیات 19 و 20؛ نجم، آیات 27 و 28)، عدم تعقل (مائده، آیه 103؛ یونس، آیات 16 و 17)، پیروی از ظن و گمان(نحم، آیات 27 و 28)، تخمین زدن به جای یقین و قطع علمی
(زخرف، آیات 19 و 20)، دنیاطلبی
(اعراف، آیه 169)، تاثر از شیطان و پذیرش وسوسههایش(بقره، آیات 168 و 169؛ نحل، آیات 62 و 63)، روحیه تکبر و رویه استکبار
(انعام، آیه 93) و مانند آنها نقش اساسی در گرایش انسان به افتراء دارد.
بنابراین، برای درمان یا رهایی از این بیماری خطرناک باید این بسترها و عوامل زدوده شود و به جای آن عقلانیت و ایمان (نحل، آیه 105) و مانند آنها جایگزین شود و عقل فطری مورد اهتمام قرار گیرد و از حق و مصادیق آن هرگز عدول نکرد تا ریشه این بیماری زبانی خطرناک کنده شود و شخص از افترا و دروغسازی
رها گردد.
البته شکی نیست که توجه به آثار زیانبار افتراء و نیز مجازات و خشم الهی در دنیا و آخرت میتواند به عنوان بازدارنده عمل کند.
از همین رو در آیات قرآن به این نکات توجه داده شده تا شخص از افتادن در دام افترا و ایجاد کارخانه دروغسازی و دروغپراکنی پرهیز کند.(احقاف، آیه 8؛ اعراف، آیه 169؛ یونس، آیات 16 و 17؛ نحل، آیه 105)