فوّاره سرنگون جنگ و مکانیسم ماشه(یادداشت روز)
1)«جنگ و حمله نظامی»، عبارت پر سر و صدایی است؛ همچنان که تعبیر «مکانیسم ماشه» پر سر و صدا بود. آمریکا، اسرائیل و تروئیکای اروپایی، به فاصله سه ماه، همه دار و ندار خود را به کار گرفتند تا با استفاده از تاکتیک شوک، ملت ایران و جمهوری اسلامی را به زانو درآورند؛ اما حالا که گرد و غبار و هیاهو فرونشسته، تحلیلگران بسیاری در غرب میگویند محاسبات مربوط به حمله نظامی و فعالسازی مکانیسم ماشه، هر دو اشتباه بوده و موجب انسجام داخلی و اقتدار بیشتر ایران شده است. موضوع مهم در این میان آن است که مدیران و تصمیمگیران و تحلیلگران ما، با درک درست واقعیت، گرفتار تله تحریف و فریب دشمن نشوند، و موضع قدرت فعلی را وضعیت ضعف نپندارند.
2) دشمن ظرف چهارماه گذشته، تمام توان خود را بهکار بست، اما کشور ما توانست اوج این فشارها را از سر بگذراند. آن اقدامات خصمانه و شرارتآمیز، هر چند به قصد از پا در آوردن ایران بود و خسارتهایی را هم وارد کرد، اما ضمناً ایران را در مقابل حجم بالایی از تهدیدها واکسینه کرد. امروز، بار روانی مکانیسم ماشه که ماهها بالای سر کشور بود و بمباران رسانهای دشمن به آن ضریب میداد، تخلیه شده و غرب دیگر، ابزاری برای ارعاب و تهدید در اختیار ندارد و حال آنکه در همین دوره، صادرات نفت ایران، در بالاترین سطح خود طی هفت ساله (پس از خروج آمریکا از برجام و کاربست فشار حداکثری) قرار دارد.
3) در حوزه نظامی و دیپلماسی، هر چند که آمریکا در میانه مذاکرات خیانت کرد، اما اولاً دست شبکه غربگرا را -به عنوان سرمایه بزرگ خود- نزد ملت ایران رو کرد، ثانیاً به امید موهوم و فشلکنندهای که موجب بیعملی برخی مدیران و فعالان اقتصادی میشد و مانند سمّی تدریجی عمل میکرد، پایان داد. ثالثاً افکار عمومی ما را به بالاترین اجماع درباره خباثت ذاتی آمریکا و اروپایی رساند که مقام آلمانی بیعقلش میگفت «حمله به ایران، کار کثیفی بود که اسرائیل از طرف ما انجام داد»! رابعاً خللها و آسیبهای دفاعی محتمل را برای نیروهای نظامی آشکار کرد تا به برطرف کردن آن بپردازند. خامساً دست ایران را برای زدن آسیبهای راهبردی به رژیم صهیونیستی گشود.
4) ایران در سه فاز عملیات وعده صادق، به اذعان متخصصان نظامی و امنیتی غرب، ضعفها را برطرف کرد و دقت را افزایش داد و هربار توانست با تشدید و تنوعبخشی به حملات، ضربات کاریتری را به رژیم پنهان شده پشت هفت لایه پدافندی وارد کند، تا جایی که اسرائیل و پشتیبان آمریکاییاش را وادار به فرستادن واسطهها برای برقراری آتشبس کرد. اکنون در حالی که چهار ماه از حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا میگذرد، با وجود عملیات رسانهای سنگین برای معتبرنمایی احتمال حمله دوباره به ایران، گزینه نظامی تا حدود بسیار زیادی از اعتبار افتاده است.
5) مسئله، فقط تقابل ما و غرب نیست. نظم جهانی مستقر که به مرز پوسیدگی رسیده، با شتاب بالایی در حال فرو ریختن است. جهان، از مرز چین و تایوان و دو کره تا غرب آسیا و شرق اروپا و آمریکا مرکزی و مرز روسیه و آمریکا، آبستن تحولات بزرگی است. در آمریکا زمامداری سر کار است که پس از نُه ماه تقلای بیحاصل، نه از عهده ایران برآمده، و نه تهدید و فشارش بر روسیه و چین و هند و دیگر اعضای بریکس و شانگهای کارگر شده است. او در مقابل، در حال انهدام اتحاد سنتی با اروپا و کشورهای غرب آسیاست، چنانکه برخی از آنها در حال پلزدن به چین و روسیه هستند.
6) در حالی که بدهی آمریکا به 38 هزار میلیارد دلار رسیده و دولت با چند هفته تعطیلی ناشی دست و پنجه نرم میکند، ویدئوهای متعدد، از صفهای طولانی دریافت یک وعده غذا در شهرهای مختلف آمریکا حکایت میکند. هفته گذشته نیز 2700 شهر آمریکا شاهد تظاهرات میلیونی علیه ترامپی بودند که در حال تخریب و تبدیل بخشی از
کاخ سفید به سالن رقص است، و روی نوسانات بورس (در اثر شوکهای تعرفهای) قمار میکند! برخی رسانهها گزارش میدهند که با ادامه وضعیت فعلی، سامانه تأمین یک وعده غذا برای 45 میلیون شهروند گرسنه آمریکایی از کار خواهند افتاد. ترامپ میداند که آمریکا پس از تلف کردن هفت هزار میلیارد دلار در جنگهای غرب آسیا و واگذاری میدان به رقیبان، قادر به تحمل هزینههای جنگ دیگری نیست.
7) ایران، تهدید جنگ و اسنپ بک را ظرف چند ماه مهار کرد و این دو فشار در حال کمانه کردن به سوی حریف است. بنابراین دشمنان، به دست و پا افتادهاند تا با قالب کردن روایتهای تحریف شده از طریق عناصر نیابتی، ایران را دچار اشتباه محاسباتی بکنند. در این زمینه، چند تحلیل مستند را از قول محافل غربی و عبری مرور کنیم:
- استفان والت سردبیر فارین پالیسی: ترامپ با حماقت پیروز نمیشود. تغییرات او در سیاست خارجی، چه در قبال روسیه، چین، ناتو یا خاورمیانه، آمریکا را به بیثباتترین دوران خود رسانده است. او مدعی بود ظرف ۲۴ ساعت با پوتین به توافق خواهد رسید و به جنگ اوکراین پایان خواهد داد اما نتوانست. او به درخواست اسرائیل وارد جنگ با ایران شد؛ اما ناکام ماند. ایران هرگز به خواسته ترامپ برای توقف غنیسازی تن نداد. جنگ ترامپ هرگز به اهداف اعلامی دست نیافت و اسرائیل برای تثبیت هژمونی در منطقه، بسیار کوچک است.
- هاوارد فرنچ، فارین پالیسی: تصور پیروزی آمریکا در خاورمیانه توهم است. نظم و اعتبار سیاست خارجی آمریکا به خاطر آشفتگی ترامپ، آسیب دیده و تصویری از دولتی متزلزل را به نمایش گذاشته است.
- کارشناس اندیشکده «مرکز سیاست بینالمللی»: روز به روز روشنتر میشود که جنگ با ایران یک اشتباه تاریخی بود. نتیجه واقعی، تقویت نقش منطقهای ایران بوده است. حمله به تأسیسات هستهای، اشتباهی بود که معادلات خاورمیانه را تغییر داد. اگر جنگ موفق بود، اسرائیل هرگز با آتشبس موافقت نمیکرد.
- سرهنگ لارنس ویلکرسون، افسر بازنشسته پنتاگون: سامانههای دفاعی در مقابل موشکهای ایران ناتوانند. موشکهای بسیار پیشرفته ایران، اسرائیل را کاملاً غافلگیر کرد و با هیچ سامانهای قابل سرنگونی نیست. اسرائیل ضربات سنگینی متحمل شد و همین، یکی از دلایل پایان سریع جنگ 12 روزه بود. اگر اسرائیل به تنهائی بجنگد، ضربه بسیار سنگین و سختی خواهد خورد و دیگر، وجود نخواهد داشت.
- نیوزویک: ایران پس از جنگ 12 روزه توان موشکی خود را بازسازی کرده و ارتقا داده است.
- «دنی سیترینوویچ، رئیس پیشین میز ایران در اطلاعات ارتش اسرائیل»: ما در جنگ ۱۲ روزه شکست خوردیم. ما فکر می کردیم میتوانیم حکومت ایران را سرنگون کنیم، اما نتیجه برعکس شد و موقعیت مردمی حکومت تقویت شد؛ باید واقعبین بود، براندازی در ایران خیالپردازی است. ما پیروز نشدیم و جنگ دوباره، زیان راهبردی برای اسرائیل دارد.
ایران، در سایه درسهایی که از جنگ آموخته و تلاشهایش در حوزه سیستم موشکی برای بهبود توانایی خود، آمادگی بهتری برای جنگ دارد... حمله اسرائیل، موجب تقویت موضع حاکمیت و تقویت حس ملیگرایی ایرانیان شد.
- اندیشکده انگلیسی چتم هاوس: ایران، توانایی آن را دارد که نقشه آمریکا برای غزه و منطقه را نابود کند و در غیاب یک ابتکار دیپلماتیک، طرح ترامپ را از بین خواهد برد... بنبست با ایران که از جنگ ۱۲روزه راکد مانده، بر هر تلاشی در منطقه سایه انداخته است. ایران، دعوت برای شرکت در شرمالشیخ را رد کرد. واشنگتن باید بازدارندگی را با دیپلماسی همراه کند. درگیری تازه، منطقه را شعلهور، و پیشرفت طرح را نابود خواهد کرد و میتواند به احیای محور مقاومت، و شروع دوباره برنامه هستهای ایران منجر شود. بدون توجه به چالش ایران، هر طرحی شکننده خواهد بود.
- نشریه «ریسپانسیبل استیت کرافت»، وابسته به اندیشکده آمریکایی کوئینسی: امروز قدرتهای جهانی در چارچوب دو تفسیر غیر قابل جمع رفتار می کنند. آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان معتقدند تحریمهای شورای امنیت با مکانیسم ماشه، علیه ایران فعال شده، اما ایران، روسیه و چین، آن را رویه نامشروع میدانند. غرب با رد مصالحه، زمینه این گسست را فراهم کرد. اروپا، با فعال سازی مکانیسم ماشه، اجماع بینالمللی را از بین برد. اکنون، وحدت و فشار سابق، جای خود را به گسست داده و دو عضو دائم شورای امنیت اعلام کردهاند که ماشه را به رسمیت نمیشناسند. تحریمهای قدیمی، جز در زمینه محدودیتهای تسلیحاتی و هستهای، تاثیر چندانی ندارند. اروپا، اهرم فشار را از دست داده است. خطرناکترین پیامد بحران، غیر الزامآور تلقی شدن قطعنامهها و نابودی اجماع در شورای امنیت است.
هدف برجام، در ایجاد جبهه بینالمللی علیه ایران، از بین رفته و جای خود را به رویارویی با پیامدهای غیر قابل پیشبینی داده است. هدف از فعالسازی ماشه، فشار بر ایران بود، اما نتیجه آن، شکاف در شورای امنیت و حقوق بینالملل است.
8) ملت ما اکنون در پایان ده سال تعامل یکسویه با غرب در موضوعاتی مانند برجام وFATF، با وجود تحمل خسارتهای ناشی از اعتماد به غرب، تجارب بسیار ارزشمندی اندوخته است که باید سرلوحه گفتار و رفتار همه مسئولان قرار گیرد. اکنون که فواره تهدید و تحریم سرنگون شده، بهتر میتوان فهمید که گرانیگاه اصلی ضربات دشمن و ضریب گرفتن تهدیدهای آن، در داخل کشور است. این گرانیگاه، همان شبکه نفوذ زدهای است که توانمندیها را انکار میکند، ضعفها را برجسته میسازد و لاینحل مینمایاند، بلوفهای دشمن را معتبر میسازد و مانع از هر نوع اقدام اصلاحی واقعی و تولید قدرت در داخل میشود. به اذعان آقای رئیسجمهور ما در زمینه منابع و سرمایهها هیچ کمبودی نداریم و این سوءمدیریت است که موجب حل نشدن برخی مشکلات میشود. همین روزها که آقای پزشکیان میگفت «روی طلا خوابیدیم و گرسنه هستیم»، حکم کارگزینی و فیش حقوقی فلان مدیر رسانهای ارشد دولت
با 130 میلیون تومان حقوق و ۶۰ درصد فوقالعاده منتشر شد تا دلالتی بر این معنا باشد که اصلاحات راستین باید از متن دولت، و بازنگری در کفایت و کارآمدی مدیران و نحوه تخصیص منابع و مصارف
آغاز شود.
9) درآمد کشور با وجود همه خباثتهای تحریمی دشمن، همچنان درآمد متنابهی است. توزیع غیر هوشمندانه و ناعادلانه منابع و تسهیلات و فرصتهاست که موجب میشود با وجود فراوانی همه کالاها و خدمات در کشور، بخش قابل توجهی از مردم و تولیدکنندگان و کار آفرینان، درگیر مضیقهها و مشکلات اقتصادی باشند. تکرار ملالآور مشکلات یا سیاهنمایی و بزرگنمایی آنها، هیچ آوردهای برای مردم ندارد جز اینکه دشمن سرخورده را مجدداً به طمع میاندازد و برای کشور هزینه میتراشد. سخنان ناپخته برخی مدیران که حالت خودزنی دارد، خروجی حلقهها و اطرافیان و مشاوران ناصالحی است که دور برخی مدیران چنبره زدهاند و اجازه تنفس و تفکر و تدبیر مستقل را نمیدهند. برای شکوفایی گفتار و رفتار مدیران، باید این حلقههای ناصالح و احیاناً نفوذ زده را هَرَس کرد. آنگاه، اولویتها و توانمندیها به صدر دستور کارها برمیگردد و انفعال و سردرگمی
رخت برمیبندد.
محمد ایمانی