تربیت صحیح مبنای رفتار الهی و انسانی(1) (پرسش و پاسخ)
پرسش:
اعمال ارادی انسان در چه شرایطی میتواند بهترین ضامن سعادت فردی و اجتماعی انسان گردد؟
پاسخ:
اقسام عمل انسان
اعمالی که بهوسیله انسان انجام میگیرد دو قسم است: یک قسم اعمال طبیعی و غیرارادی مانند عمل هضم و عمل گردش خون و قلب و... که در اینگونه اعمال میل و اراده و خواستن و نخواستن انسان دخالت ندارد. تابع جریان عوامل و علل دیگری است، که بهصورت جبری و غیرارادی انجام میگیرد. قسم دوم اعمال ارادی و انتخابی است. یعنی اعمالی که با نیروی عزم و اراده و انتخاب انسان صورت میگیرد. قوه تمییز و تشخیص و قوه عزم و اراده و تصمیم ما در تکوین این قسم اعمال دخیل هستند. به بیان دیگر اینگونه اعمال را اگر انسان بخواهد انجام شود، انجام میشود و اگر نخواهد انجام نمیشود. اعمال غیرارادی انسان شبیه به اعمال جمادات و نباتات است، اما انسان در اعمال ارادی خویش آزاد است و قدرت انتخاب کردن دارد. که اصطلاحا آزادی اراده و انتخاب نامیده میشود.
البته این نکته را باید متذکر شد که معنی آزادی اراده این نیست که انسان تابع هیچ نظم و قانون و سنتی نیست و خود به خود صورت میگیرد زیرا که این امر عقلا محال است. در فلسفه ثابت شده است که هیچ حادثهای در عالم هستی واقع نمیشود مگر اینکه تحت یک نظم و جریان یک سلسله اسباب و سنن و علل بهخصوصی انجام میگیرد.
سعادت یا شقاوت
انسان در اعمال ارادی و انتخابی خود همیشه دو راه در پیش دارد: سعادت یا شقاوت و ارزش و قیمت انسان هم مربوط به اینگونه اعمال است. وضع قوانین و پیدا شدن شرایع و تکالیف و حقوق نیز برای کنترل کردن و تعیین خطمشی انسان در همینگونه اعمال است. قرآن کریم میفرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا»، ما راه (هدایت الهی) را به انسان نشان دادیم اما پیمودن و شاکر بودن و نپیمودن و کفور بودن آن راه مربوط به خود انسان است.(دهر-3)
در انسان یک قوهای وجود دارد به نام قوه عاقله که خیر و شر و نیک و بد و صلاح و فساد را تمییز میدهد و یک قوهای دیگر وجود دارد به نام قوه اراده که اجراکننده آن چیزهایی است که عقل تشخیص میدهد. و محرک و بیدارکننده سایر ملکات و قوای انسان است.
علمای اخلاق که موضوع علمشان روح انسان و اعمال ارادی او است از قدیم و جدید در پی کشف همین قانونهای ثابت و قطعی که بر امور نفسی و ارادی ما حکومت میکند بوده و هستند. در اخلاق و روانشناسی ثابت شده که اعمال انسان پایهها و اساس نفسانی دارند، مانند غریزه و عادت که بر روی آنها قرار گرفتهاند، که البته ما آن پایهها و اساسها را با حواس خودمان ادراک نمیکنیم، اما از راه آثار آنها که همین اعمال ارادی و انتخابی است به وجود آنها پی میبریم.
بنابراین برای کسی که بخواهد یک طریق اخلاقی پیش بگیرد، و اعمال خودش را کنترل کند و یا کسی که بخواهد عهدهدار تربیت و اصلاحات معنوی جامعه بشود، لازم است که تنها به ظواهر اعمال قناعت نکند، بلکه ریشهها و پایههای آنها را جستوجو نماید. قرآن کریم میفرماید: «قل کل یعمل علی شاکلته» بگو! هرکسی هر عملی را انجام میدهد بر طبق حالات و صفات درونی خود او است.(اسرا-84)
نقش تربیت در انتخاب راه سعادت یا شقاوت
نقش و فواید تعلیم و تربیت صحیح این است که آن پایهها و اساسها را طوری در وجود انسان نهادینه میکند که دیگر هیچگاه اراده انسان متوجه کارهای زشت و پست نمیشود و همیشه کارهای خیر و شایسته و به تعبیر قرآن عمل صالح غایت و هدف انسان قرار میگیرد. از این منظر سنگینی و دشواری این کار یعنی عهدهداری تربیت جامعه روشن میشود.
ادامه دارد