کد خبر: ۳۱۵۸۷۶
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۲

تهدید نامرئی!(یادداشت روز)

1- در جریان جنگ داخلی اسپانیا (1939-1936) وقتی نیروهای ملی‌گرا (به رهبری ژنرال فرانسیسکو فرانکو) به شهر مادرید حمله کردند، ژنرال امیلیو مولا، یکی از فرماندهان فرانکو، اعلام کرد که 
«چهار ستون نظامی به سمت مادرید در حرکت هستند اما یک 
«ستون پنجم» از هوادارانمان در داخل شهر آماده قیام هستند تا از درون به ما کمک کنند.» و این‌گونه بود که اصطلاح ستون پنجم (Fifth Column) وارد ادبیات سیاسی شد. «ستون پنجم» در واقع به گروهی اطلاق می‌شود که به صورت پنهانی در درون یک کشور یا سازمان فعالیت می‌کند تا از درون به نفع دشمن یا رقیب، به هر شکلی که می‌شود کارشکنی یا خرابکاری کنند. این عبارت بعدها به «نماد خیانت» و «فعالیت‌های مخفیانه» تبدیل شد. در جریان جنگ جهانی دوم نیز این اصطلاح برای توصیف «جاسوسان» و «خرابکاران» نازی در کشورهای تحت اشغال یا در حال جنگ با آلمان استفاده می‌شد. به طور کلی امروزه اصطلاح «ستون پنجم» اشاره به «تهدید از درون» دارد. این اصطلاح به تفصیل در «روانشناسی اجتماعی» و «مطالعات امنیتی» مورد بررسی قرار گرفته است و...
2- امروزه و در قرن 21 بالتبع، جنگ‌ها پیچیده‌تر و گسترده‌تر از گذشته‌اند و یکی از ابزارهای اصلی کشورها در جریان جنگ، همین عوامل نفوذی هستند که در مراکز مختلف و بعضا حساس کشور طرفِ جنگ، «جا» خوش کرده‌اند. دستگیری هزاران عامل موساد، منافقین، سلطنت‌طلب‌ها، تکفیری‌ها، تجزیه‌طلبان و....در جریان جنگ 12 روزه، خود گواه محکمی است بر این که، 
«ستون پنجم»ها خیلی بیشتر و پیچیده‌تر از جنگ‌های گذشته و در دایره وسیع‌تری مشغولند؛ و بعضا ضربه زدن به این طیف، می‌تواند ورق را در یک جنگ، به نفع دیگری برگرداند. همان طور که استقرار گشتی‌های مردمی و بسیج در خیابان‌ها برای دستگیری عوامل نفوذی دشمن کمک بزرگی در برگرداندن اوضاع به نفع ایران عزیزمان کرد!
3- «تغییر و تحول» در نیروهای مسلح به شکل مثلا جابه‌جایی چند فرمانده و مشاور و... در میانه جنگ‌ها، امری مرسوم، معقول و طبیعی است. کشورها به ویژه وقتی در حال بهره‌برداری از آن زمان محدود آتش‌بس هستند، ضمن بررسی دقیق جنگی که پشت سر گذاشته‌اند، تلاش می‌کنند نقاط ضعف خود و دشمن را شناسایی کرده و راهی برای بهبود شرایط خود و راه‌هایی هم برای ضربه زدن به دشمن در جنگ احتمالی بعدی بیابند. در واقع آماده 
«راند دوم» یا حتی راندهای سوم و چهارم می‌شوند. چون می‌دانند جنگ هنوز تمام نشده است. ستون پنجمی‌ها معمولا در چنین فواصل زمانی، تغییر رنگ داده و حوزه فعالیت خود را تغییر می‌دهند. به رسانه‌هایشان رجوع کرده و ببینید درباره لزوم «تغییر و تحول» در حوزه‌های غیرنظامی، چه می‌گویند؟ خواهان و جایگزینی چه کسانی با چه کسانی هستند؟!
4- در جنگ 12 روزه ایران با گردن‌کلفت‌های دنیا، دشمن رسما هدف اصلی و اعلامی خود از تجاوز به خاک میهن را «تغییر رژیم» و «تجزیه ایران» عنوان کرد، اما چنان سیلی خورد که فورا نمایندگانش را برای آتش‌بس فرستاد. «ستون پنجم»های دشمن، این‌جا بود که دوباره فعال شدند. ابتدا همان افرادی را که در دفاع از میهن، جان می‌دادند را «نفوذی» و «ستون پنجمی» جار زدند! درست مثل آن دزدی که برای فرار از دست قربانی، با «آی دزد آی دزد» گفتن، فضا را شلوغ و به هم ریخته می‌کند تا فرار کند، جار زدند که فلان فرمانده و دانشمند، چون شهید نشدند، نفوذی هستند! سپس بلافاصله عَلَم «تغییر پارادایم» را در پوشش «استاد دانشگاه» و «اقتصاددان» و «دلسوز کشور» بلند کردند. «پارادایم» این‌جا یعنی، آن چارچوب و ستون فکری که، حاکمیت روی آن مستقر شده است. شما بفرمایید، آیا معنای «تغییر پارادایم» پس از آن سیلی جانانه به دشمن، دنبال چیزی غیر از همان «تغییر رژیم»ی است که هدف اصلی نتانیاهو از تجاوز به ایران بود؟! آیا حاکمیتی را که توانسته برای نخستین بار در دنیا، با دو قدرت اتمی(چه بسا حتی با چند قدرت اتمی) گلاویز شده و وادارشان کند تن به آتش‌بس بدهند، باید تغییر پارادایم دهد؟ رجوع به اظهارات وزیر خارجه قطر پس از حمله ایران به بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه به خوبی نشان می‌دهد، چه کسانی باید پارادایم خود را تغییر دهند.
5- ستون‌پنجمیِ قرن 21 می‌تواند همه جا و به هر شکلی فعال باشد. یک جا به شکل جابه‌جا‌کننده پهپاد و آتش زننده لاستیک در چهارگوشه شهر ظاهر می‌شود، یک جا تابلوی «علم» و «دانشگاهی» را بالای سرش می‌گیرد و وارد میدان می‌شوند؛ یک جا هم در پوشش دفاع از «لزوم گردش آزاد اطلاعات» جلوی تصویب لایحه‌ای را که هدفش جلوگیری از نشر اکاذیب آن هم وسط جنگ است، می‌گیرد! بروید و اهمیت رسانه در جریان جنگ‌های سخت را بخوانید تا بر اهمیت این لایحه در این شرایط پی ببرید. 
6- خیلی وقت‌ها می‌توان از آدرسی که در لابه‌لای «راه‌حل» ارائه می‌شود، ستون پنجم بودن یا نبودن فرد‌ را تشخیص داد. چکیده راه‌حل طیفی که موضوع بحث این یادداشت است، همانی است که بسیاری معتقدند، باعث غفلت ما و حمله غافلگیرکننده دشمن و شهادت حدود 1100 تن از هموطنان عزیزمان شد. مگر نه اینکه دشمن وسط «مذاکره» به ما حمله کرد؟! چه کسانی به تصمیم‌گیرندگان و مدیران ارشد و مسئولین کشور این طور مشورت می‌دهند که، تنها راه‌حل عبور از مشکلات، مذاکره با ترامپ است، ترامپی که خود می‌گوید، هدفش از مذاکره، تبدیل شدن ایران به کشوری مثل سوریه امروز است؟! آیا نباید به این مشورت‌ها به دیده تردید نگاه کرد؟! وقتی وسط مذاکره، به کشورت تجاوز نظامی می‌شود، وقتی توانایی‌های موشکی‌ات باعث عقب‌نشینی دشمن شده و عده‌ای می‌گویند برویم و بر سر موشک‌هایمان هم مذاکره کنیم، آیا نباید به این «عده» شک کرد؟! آیا این احتمال - ولو کم- وجود ندارد، کسانی که وسط یک جنگ ترکیبی، با به سرانجام رسیدن لایحه مقابله با نشر اخبار کذب مخالفت کرده و مانع تصویبش می‌شوند کارکرد همان ستون پنجمی‌ها را برای دشمن دارند؟! به مهم‌ترین مسئله کشور در هفته‌ها و ماه‌های منتهی به 23 خرداد رجوع کنید. آیا تبدیل کردن خبر حادثه‌ایِ «قتل یک دختر بی‌گناه به دست یک راننده» به مهم‌ترین مسئله کشور و درگیر کردن تمام ظرفیت فکری جامعه به آن، آن هم در ایامی که دشمن نقشه تجاوز به کشور را می‌کشید، اتفاقی است؟! چقدر «اخبار و تحلیل‌های کذب» در درگیر کردن ذهن مقامات و مردم کشورمان به این حادثه نقش داشت؟! یک لحظه تصورش را بکنید، وقتی فکر و ذهن ما را درگیر یک خبر حادثه‌ای کرده بودند، دشمن مشغول کشیدن نقشه تجاوز به ایران بود!
7- همان‌طور که اشاره شد، نیروهای مسلح و مراکز امنیتی کشورمان بنا به دلایل معقول و طبیعی، پس از جنگ 12 روزه، شاهد تغییراتی هستند. طرف جنگ ما هم در همین حوزه‌ها و حوزه‌های دیگر مشغول فعالیت و تغییر و تحولاتی است. آیا ما فقط در حوزه سخت، درگیر جنگیم؟ آیا در حوزه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و...رسانه درگیر جنگ نیستیم؟ در این حدودا 40 روزی که دشمن به لطف خدای بزرگ و توانایی‌های موشکی و پهپادی‌مان سیلی خورده و عقب نشسته، کسانی که در حوزه‌های فوق به ویژه اقتصادی، مسئولیت دارند، به فکر تغییر و تحول افتاده‌اند یا اداره امور کما فی‌السابق صورت می‌گیرد؟ آیا در حوزه اقتصاد، نیاز به شورای عالی دفاع نداریم؟ در حوزه رسانه و ناترازی‌ها و...چطور؟ خطر کسانی که با دادن آدرس غلط، مانع از تغییر و تحول در این حوزه‌ها می‌شوند، بیشتر است یا خسارت تحریم و خشکسالی و جنگ سخت؟ خسارت مدیری که نمی‌تواند یک جدول زمانی دقیق برای خاموشی‌ها تهیه کند چطور...؟ 

جعفر بلوری