در گفتوگوی سخنگوی آموزش و پرورش با کیهان مطرح شد (بخش دوم و پایانی)
گیر افتادن مهارتآموزی و امور تربیتی در پیـچ و خـم اعتبارات
محسن پورعرب
فاصله زیاد آمـوزش و پـرورش با نقطه مطلوب عدالت آموزشی و جبران نیروی انسانی باکیفیت
نگاهی به فارغالتحصیلان مدارس و شرایط جامعه نشان میدهد تمرکز نظام تعلیم و تربیت در سالهای گذشته بیشتر معطوف به مسئله «آموزش» بوده و «تربیت» و «مهارت آموزی» زیر سایه کنکور حال و روز خوشی ندارند، به ویژه اینکه طی دو سال اخیر که آموزش و پرورش کشور متاثر از شرایط کرونا در یک خواب زمستانه به سر برده و نظام آموزشی صرفا توانست با استفاده از تکنولوژی ارتباط تصویری در انتقال مفاهیم کتب درسی موفق عمل کند، تازه آنهم به اعتراف مدیران آموزش و پرورش آنطور که باید محقق نشد. با این حال، براساس سند بالادستی نظام تعلیم و تربیت، وظیفه آموزش و پرورش رفتن به سمت تربیت 6 ساحتی دانشآموزان است. برای این مهم ضروری است تا معلم در نقش مربی و دانشآموز در نقش متربی قرار بگیرند. اما برخی علل از جمله کمبود اعتبارات حوزه پرورشی و مهارت آموزی، کمبود تجهیزات، توزیع نامناسب تجهیزات، فرسوده شدن زیرساختها و کمبود نیروی انسانی مانع رسیدن آموزش و پرورش به نقطه مطلوب سند تحول بنیادین شده است. این موارد علاوهبر این به شکاف طبقاتی در نظام تعلیم و تربیت نیز دامن زدهاند و سبب عمیقتر شدن شکاف ناعدالتی در آموزش و پرورش شدهاند. با این تفاسیر، برای بررسی دقیقتر و تشریح شرایط کنونی وضعیت نظام تعلیم و تربیت کشور به سراغ دکتر صادق ستاری فرد، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش دولت سیزدهم رفتیم. در بخش نخست این گفتوگو با عنوان «اجرای سند تحول بنیادین در گرو عبور از هفت خوان» در 25 مرداد ماه به چاپ رسید به بررسی موانع اجرای سند تحول بنیادین پرداختیم، اکنون بخش دوم و پایانی این گفتوگو را در محورهای دیگر میخوانید.
*اجازه بدهید قدری درباره مسائل پرورشی، برنامههای تربیتی و مهارت آموزی صحبت کنیم. باتوجه به اینکه تمرکز آموزش و پرورش در این سالها بر مسائل آموزشی بوده و اجرا نشدن سند تحول بنیادین نیز به کمرنگتر شدن مسائل تربیتی دامن زده است، اکنون آموزش و پرورش که به دنبال توانمندسازی معلمان و تحول در محتوا است چه برنامهای برای ارتقاء کمی و کیفی امور پرورشی و مهارت آموزی دارد؟
در حال حاضر برگزاری اردوهای دانشآموزی، آموزش قرآن و تقویت دارالقرآنها از جمله برنامههای در حال اجرا است.
*این برنامهها در گذشته هم در حال اجرا بودهاند. مطلع هستید که بیش از 98 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق و دستمزد میشود. از سویی خود شما اوایل تابستان امسال اعلام کردید مسابقات ورزشی به دلیل نبود اعتبار تعطیل شد که البته با نظر سازمان برنامه و بودجه اعتبار ضروری تامین شد. این شرایط نشان میدهد آموزش و پرورش اعتبار لازم برای تحول در امور پرورشی، تربیتی و مهارت آموزی را ندارد. لازم به یادآوری است که آقای نوری وزیر کنونی آموزش و پرورش نیز صراحتا اعلام کردند اعتبار لازم برای برنامههای پرورشی را نداریم. چه برنامهای برای تقویت این مهم دارید؟
قطعا برگزاری همین اردوها و سایر فعالیتهای پرورشی در حال اجرا باتوجه به افزایش قیمتها نیازمند اعتبار لازم است. اما اجازه بدهید باز برگردیم به سند تحول بنیادین، در همین سند به اصلاح نظام بودجهریزی وزارت آموزش و پرورش تاکید شده است.
متاسفانه طی سنوات گذشته فقط 2 درصد از بودجه آموزش و پرورش صرف کیفیت بخشی امور آموزشی و پرورشی شده است. یعنی فعالیت فرهنگی و تربیت بدنی، فعالیتهای اردویی، فعالیتهای فوق برنامه، فعالیتهای آموزشی، تامین زیرساختهای مورد نیاز، سرانه دانشآموزی، هزینههای مدارس و... تماماً با این 2 درصد انجام میشود. با این حال در بودجه اخیر سهم اعتبارات آموزش و پرورش از 9.2 درصد به 13 درصد افزایش پیدا کرد.
* آیا با افزایش اعتبارات، سهم امور پرورشی و امور آموزشی هم افزایش پیدا کرد؟
بله، اما هنوز تا نقطه مطلوب فاصله داریم. در واقع این افزایش نتیجه همراهی دولت و مجلس بوده که سبب افزایش بودجه کیفیت بخشی شده است. با این حال، این افزایش بازهم تمام نیازهای فرهنگی و پرورشی آموزش و پرورش را پوشش نمیدهد. ما بیش از 300 اردوگاه داریم که نیازمند بهسازی هستند. بسیاری از این اردوگاهها متروکه شدهاند.
*آیا اینکه آموزش و پرورش برای تامین هزینههای خود به سمت فروش این املاک رفته درست است؟
در قانون بودجه اخیر، آموزش و پرورش مکلف است پرداخت بخشی از مطالبات بازنشستگان را از طریق فروش املاکش تامین کند. این خیلی بد است.
* آیا این اموال و املاک که متروکه شده و نیازمند بهسازی هستند و در صورت بهسازی میتواند در راستای امور فرهنگی و پرورش مورد استفاده قرار بگیرند، جزو املاک مازاد محسوب میشوند؟
این املاک نیاز آموزش و پرورش است و میتوانند تبدیل به احسن شوند و نباید به عنوان املاک بلااستفاده در نظر گرفته شوند که در زمان نیاز برای پرداخت مطالبات به فروش برسند.
* با این شرایط افزایش بودجه امور فرهنگی و تربیتی نه تنها اثر مثبتی نداشته بلکه آموزش و پرورش ناچار است برای تامین نیازهای خود زیرساختهای پرورشی را بفروشد، که اگر اعتبارات بهاندازه کافی افزایش پیدا کرده بود صرف بهسازی این املاک میشد!
عرض کردم، به نقطه مطلوب نرسیده ایم اما حرکت خوبی انجام شد و نیاز داریم این حمایت استمرار پیدا کند.
به عنوان نمونه از محل هدفمندی یارانهها چهار هزار و 500 میلیارد تومان در اختیار آموزش و پرورش قرار داده شد، یا برای تغذیه دانشآموزی دو هزار میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته شد.
* آیا برای همین اردوگاههایی که اشاره داشتید اقدامی شده است؟
بله، 200 میلیارد تومان برای بهسازی این املاک در نظر گرفته شد. برای فضاهای ورزشی نیز 300 میلیارد تومان اعتبار تخصیص داده شد، اما نیاز آموزش و پرورش بیش از این ارقام است و باید استمرار داشته باشد.
*به نظر میرسد شرط استمرار این حمایتها اصلاح ساختار بودجهریزی آموزش و پرورش است که خود این وزارتخانه باید پیش قدم باشد.
کاملا درست است. با این حال یکی از چالشهای دیگر ما نظام تخصیص بودجه است. معمولا بیشتر اعتبارات مورد نیاز در پایان سال مالی به دست ما میرسد. همین امر سبب میشود فرصت برنامهریزی را از دست بدهیم. ما نیازمند همراهی بیشتر سازمان برنامه و بودجه هستیم. اگر اعتبارات لازم به موقع تخصیص پیدا کند میتوانیم برای دوره تعطیلات تابستان دانشآموزان برنامهریزی بهتری داشته باشیم.
*آیا برنامه دیگری برای ارتقاء سطح کیفی امور تربیتی و پرورشی در دستور کار دارید؟
*طرحی را تحت عنوان مساجد پشتیبان مدارس داریم. در این طرح هر مسجد پشتیبان یک مدرسه در برنامههای فرهنگی و تربیتی است. همچنین ارتباط بین کانونهای فرهنگی مساجد و مدارس از دیگر اقدامات در دستور کار است.
* یک روی دیگر مسائل تربیتی و پرورشی، نیروی انسانی است. به نظر میرسد آموزش و پرورش در این حوزه هم با مشکلاتی مواجه است. چه برنامهای برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز در حوزه پرورشی دارید؟
برنامهریزیها برای جذب نیروی مورد نیاز در حال انجام است. از طریق آزمون استخدامی، تبدیل وضعیت نیروهای مهرآفرین و استفاده از ظرفیت حوزه علمیه در حال بررسی و پیگیری است. امسال در آزمون استخدامی برای آموزگاران ابتدایی علاوهبر فارغالتحصیلان علوم تربیتی، دانش آموختگان سطح 2 به بالای حوزه علمیه (معادل لیسانس) نیز میتوانستند شرکت کنند.
* درباره امور پرورشی و تربیتی گفتید، اما مهارت آموزی در چه وضعیتی قرار دارد. طبق قانون آموزش و پرورش مکلف است به هر دانشآموز یک مهارت را آموزش دهد، این قانون تا به امروز آنطور که باید اجرایی نشده است. آیا برنامهای برای افزایش مهارت دانشآموزان در دستور کار است؟
طبق قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش مصوبه سال 1366، صریحاً تاکید شده که آموزش و پرورش باید آموزش یک مهارت به دانشآموزان را انجام دهد. طی سالهای اخیر هم طرحهای بسیاری را در راستای اجرای این قانون ارائه کردند اما با چالشهایی مواجه شدند. من و شما دانشآموز بودیم، آیا مهارتی را آموختیم؟ متاسفانه اتفاق روشنی در این حوزه رخ نداده است. البته اقتضائات آموزش و پرورش را هم باید دید. به عنوان نمونه در یک روستایی که تنها یک معلم برای تعلیم و تربیت چند دانشآموز حضور دارد و امکانات و وسایل محدود است، امکان مهارت آموزی دشوار است. با این حال آموزش یک مهارت به دانشآموزان چه نظری و چه فنی و مهارتی، قانون است و باید یک مهارت را آموزش ببینند. ذکر این نکته ضروری است که این مهارت میتواند، فرهنگی، ورزشی و یا مهارتهای فنی باشد. در این راستا موضوع هدایت تحصیلی و استعدادیابی از جمله اقداماتی است که به طور ویژه مورد توجه معاونین آموزشی و معاونین پرورشی و تربیت بدنی است.
*استعدادیابی مهارتی که اشاره داشتید از چه زمانی آغاز میشود؟
در حوزه تربیت بدنی شروع شده است. این طرح را از اصفهان و از پایه سوم ابتدایی شروع کردهایم. نکته دیگری که درباره طرح استعدادیابی حائز اهمیت است اینکه قرار است به صورت آمایش سرزمینی انجام شود. هر استان کشور ما باتوجه به اقتضائاتی که دارند، زیرساختهای مرتبطی را نیز دراختیار دارند. مثلا یک استان از حیث کشاورزی، استان دیگری از نظر فرهنگی، دیگری از نظر یک رشته ورزشی سرآمد است.
مدنظرمان است که باتوجه به وضعیت استانها، علایق و استعداد دانشآموزان موضوع استعدادیابی مهارتی را پیش ببریم. به عنوان نمونه باید ببینیم آیا استانی که هنرستان کشاورزی در آن مشغول به فعالیت است، ظرفیت کشاورزی دارد یا خیر؟ هدف دیگری که دنبال میکنیم این است که زیرساختهای آموزشهای مهارتی را به نحوی گسترش دهیم که در جوار صنعت باشد. به بیان دیگر میخواهیم هنرستانها را در جوار صنعت ایجاد کنیم تا هم نیروی مورد نیاز آن صنایع تامین شود و هم از زیرساختهای آن صنایع برای تربیت دانشآموز استفاده کنیم. این مهمترین راهبردی است که مدنظر قرار گرفته است.
* این راهبرد چه زمانی کلید خواهد خورد و نتایج آن را چه زمانی میتوانیم مشاهده کنیم؟
اکنون در اصفهان 30 هنرستان توسط خیرین در جوار صنعت در حال احداث است. علاوهبر این گسترش هنرستانها برای تامین نیروی بومی مناطق آزاد مدنظرمان است. چرا باید نیروی ماهر و متخصص از یک شهر و استان دیگر به مناطق آزاد برود که هم از نظر خانوادگی دچار اشکال شود و هم نیروی فرهنگ آن منطقه دچار مشکل شود؟
*به نظر میرسد اقدامات خوبی در حال شکل گرفتن هستند اما یک سؤالی که اینجا مطرح میشود اینکه در این سالها دانشگاهها خیلی نتوانستند به صنعت نزدیک شوند، آیا آموزش و پرورش میتواند؟
یکی از دلایل اصلی ناکامی ارتباط دانشگاه و صنعت این است که نظام آموزشی دانشگاهها، آموزش محور است و نه مهارت محور! اما در هنرستانهای آموزش و پرورش، مهارت محور است.
*آیا مهارتهای آموزشی در هنرستانها میتواند پاسخگوی نیاز صنعت و بازار باشد؟ آنهم باتوجه به تجهیزات قدیمی!
در نظام تجهیزات و سرفصلهای آموزشی دچار چالش هستیم و همکاران ما در حوزه آموزش متوسطه در حال بررسی و رفع مشکلات هستند. در بسیاری از آموزشهای هنرستانها مهارتهایی در حال تدریس هستند که مورد نیاز بازار امروز نیست. تاکید ما این است که رشتههای هنرستانها نیز باید آمایشی باشند. ما برای بهروزرسانی تجهیزات نیازمند بودجه هستیم. اینجاست که بودجه کمی و کیفی خودش را نشان میدهد. طبق قانون برنامه ششم توسعه باید 50 درصد دانشآموزان در رشتههای مهارتی تحصیل کنند اما اکنون این آمار 35 درصد است و این نشان میدهد ما عقب هستیم.
فاصله آموزش و پرورش با نقطه مطلوب عدالت آموزشی و نیروی انسانی باکیفیت
*در باب عدالت آموزشی و وضعیت مدارس دولتی که اتفاقاً سال گذشته مورد تاکید رهبر انقلاب نیز قرار گرفت نقدهای جدی به نظام آموزش و پرورش وارد است. توسعه مدارس غیردولتی نیز به نظر میرسد به این شکاف دامن زده و به نظر میرسد این سیاست در حال دنبال شدن است. برای عدالت آموزشی چه کاری میخواهید انجام دهید؟
در دوره کنونی آموزش و پرورش قرارگاه عدالت تربیتی ایجاد شده است. این قرارگاه مهمترین تنظیمگر عدالت آموزشی در آموزش و پرورش است. یکی از اهدافی که این قرارگاه دنبال میکند پیگیری پیوست عدالت آموزشی برای برنامههایی است که اجرا میشوند. این قرارگاه عملا به عنوان یک نهاد تنظیمگر که هم میتواند نیازهای مناطق را خوب ببینید و هم برنامههای وزارت را تشریح و بررسی نماید، سعی در برقراری عدالت آموزشی دارد. اکنون بهترین نیروهای ما در مناطق شهری مشغول به فعالیت هستند. بهترین مدارس نیز در مناطق شهری هستند. حتی منابع زیرساختی در مناطق شهری هستند. به همین دلیل است که دانشآموز منطقه محروم توان رقابت با دانشآموز مناطق شهری را ندارد.
* خب، این قرارگاه قرار است برای حل این مشکلات چه اقداماتی را عملیاتی کند؟
حضور نیروهای داوطلب در مناطق محروم از جمله اقدامات در حال انجام است. با همکاری ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) دورههایی را برای مناطق محروم برگزار میکنیم تا سطح کیفی آموزش این مناطق را ارتقاء دهیم. این دورههای در تابستان برگزار میشود.
*آیا آموزشهای سه ماهه تابستان میتواند سطح رقابتی دانشآموز منطقه محروم را با دانشآموزی که 12 سال در بهترین مدرسه شهری با بهترین معلم دوران تحصیلش را سپری کرده، افزایش دهد؟
در این باره طرح خواهرخواندگی و برادرخواندگی مدارس را داریم. در این طرح با استفاده از ارتباط تصویری مدارس خاص مناطق شهری پشتیبان مدارس مناطق محروم میشوند. این طرح به صورت آزمایشی در مدرسه ماندگار البرز در حال انجام است که هر کلاس پشتیبان چند کلاس در مناطق محروم است. آموزشها به صورت همزمان و از طریق ارتباط تصویری برای دانشآموزان مناطق محروم و عشایری برگزار میشود. به بیان دیگر، معلم و محتوای خوب را از این طریق به دست دانشآموزان میرسانیم. تحقق این طرح به صورت کشوری میتواند به برقراری عدالت آموزشی کمک چشمگیری کند.
*برای بهبود وضعیت مدارس دولتی چه فکری شده است؟ متاسفانه نگاهها به این مدارس مثبت نیست و شاید برخی از ناچاری در این مدارس ثبتنام میکنند. والدین برای ثبتنام فرزندان خود دغدغه دارند و به مدارس دولتی کم اعتماد شدهاند. این سرمایه را چگونه میخواهید نجات دهید؟
طی 10 سال گذشته 10 هزار مدرسه غیردولتی اضافه شد و پنج هزار مدرسه دولتی کم شد. اما تنها کم و اضافه شدن مدرسه ملاک نیست. نباید مدرسهای ایجاد بشود که تمام ساحتی نباشد. به بیان دیگر مدرسهای که ایجاد میشود باید سرویس بهداشتی داشته باشد. اکنون 13 هزار مدرسه در کشور فاقد سرویس بهداشتی هستند! این یک فاجعه است. مدرسهای که ایجاد میشود باید نمازخانه، کتابخانه، آزمایشگاه و فضای ورزشی داشته باشد. اگر قرار است دانشآموز تمام ساحتی تربیت شود، باید معلمش تمام ساحتی باشد، باید محتوایی که سازمان پژوهش تولید میکند تمام ساحتی باشد و باید زیرساخت و فضایی که در آن تحصیل میکند تمام ساحتی باشد. با این حال، برای حل این مشکلات و بهبود کمی و کیفی مدارس دولتی بخشی را از خیرین کمک گرفتهایم که دست بوسشان هستیم. اگر خیرین، سپاه پاسداران، بنیاد برکت و بنیاد علوی و بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی نبودند اکنون مشکلات ما بیشتر بود. با این حال اکنون بیش از اینکه به توسعه کمی مدارس نیاز داشته باشیم باید به سمت توسعه کیفی مدارس دولتی حرکت کنیم.
ما باید به سمت بزرگ کردن مدارس حرکت کنیم. مدارس بزرگ نقطه مطلوب نظام تعلیم و تربیت است.
علاوهبر این در حوزه قوانین نیازمند اصلاح قانون مرتبط با سازمان نوسازی، توسعه و تجهیزات مدارس هستیم.
این سازمان نباید مدرسه بسازد بلکه باید به عنوان یک تنظیم گر عمل کند. به مانند شهرداری که در حوزه ساخت و ساز نقش ناظر را برعهدهدارد.
ما باید تمرکزمان را معطوف برنظارت و کیفیسازی مدارس کنیم.
* آقای ستاری فرد در بخش پایانی گفتوگو بفرمایید در حوزه نیروی انسانی باتوجه به اینکه در سالهای گذشته دانشگاه فرهنگیان در جذب و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز ضعیف عمل کرده آیا جذب معلم از سایر روشها توانسته نیازهای آموزش و پرورش را تامین کند؟
طی 10 سال گذشته 197 هزار معلم خارج از طریق مرسوم یعنی دانشگاه فرهنگیان و ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان وارد آموزش و پرورش شدند.
* شاید به نوعی دولت تلاش داشته تا هزینه تربیت نیروی انسانی را کاهش دهد، که البته اشتباه است!
شما هرچقدر در آموزش و پرورش هزینه کنید سرمایهگذاری کردید برای تربیت فرزند که سودآوری آن برای آینده کشور است. با این حال اکنون در دانشگاه فرهنگیان تلاش میشود تا ظرفیت کمی و کیفی افزایش پیدا کند. به این صورت که قرار است بخشی از زیرساختها آموزش و پرورش به دانشگاه فرهنگیان اختصاص پیدا کند. بر این باوریم که اساس تحول در آموزش و پرورش بر محور معلم استوار است و اساس معلم بر تربیت معلم است. در حوزه کیفی سازی اکنون وضعیت دانشگاه فرهنگیان به اینصورت است که به ازای هر 80 دانشجو یک عضو هیئت علمی فعالیت میکند. این در حالی است که در قانون ششم توسعه این نسبت 20 به یک است. با این شرایط مشخص است که دانشجوی خوبی در دانشگاه فرهنگیان تربیت نمیشود و دانشگاه در تربیت معلم دچار چالشهای جدی میشود. به همین دلیل به زودی یک هزار و 200 نفر عضو هیئت علمی جذب دانشگاه فرهنگیان خواهند شد تا کیفیت تربیت معلم نیز افزایش پیدا کند.
*این اقداماتی که اشاره داشتید اقدامهای ارزشمندی است اما نتیجه آن به این زودیها مشخص نخواهد شد. چه اقدامهای زود بازدهی برای وضعیت کنونی آموزش و پرورش دارید به ویژه در حوزه تربیت معلم و معلمان؟
طی سالهای اخیر در حوزه توانمندسازی «ضمن خدمت» به عنوان نمونه برای معلم ریاضی 200 ساعت دوره برگزار میکردیم و همچنین سایر معلمان. اما حقیقت این است که اگر بخواهیم معلم کنونی ما دانشآموز 6 ساحتی تربیت کند باید دورههای توانمندسازی که سپری میکند هم 6 ساحتی باشد. نتیجه 6 ساحتی نبودن معلمان در دوره کرونا مشخص شد. معلمان با فناوری و ابزارهای فناورانه آشنا نبودند که چالشهای جدی ایجاد کرد. لذا مرکز نیروی انسانی ما از امسال برگزاری دورههای 6 ساحتی ضمن خدمت را برای معلمان کلید خواهد زد تا دورهها متناسب با نیاز دانشآموز 6 ساحتی برگزار شوند. در نظر بگیرید اگر معلم توانمند شود دیگر معلم نخواهد بود بلکه مربی است.
* این زخم کهنه چه زمانی التیام پیدا میکند و چگونه قرار است کمبود حدود 200 هزار معلم جبران شود؟
متاسفانه باید بدانید که طی سالهای اخیر هیچ ریل گذاری برای جذب معلم نداشته ایم که این یکی از موانع جدی اجرایی سازی سند تحول بنیادین بود.
اما اکنون طرحی در مجلس است که این طرح به دنبال یک ریل گذاری برای جذب و تربیت نیروی انسانی در آموزش و پرورش است.
اما در کوتاه مدت برای جبران کمبود معلم به دنبال استفاده از ظرفیت بازنشستگان در دوره ابتدایی هستیم. البته بازنشسته آموزش و پرورش به مانند بازنشستههای سایر دستگاهها نیست. میانگین سن بازنشستگان در آموزش و پرورش 48 تا 50 سالگی است. یعنی زمانی که معلم در اوج پختگی قرار گرفته به دلیل قانون بازنشستگی در اختیار نخواهم داشت. این در حالی است که اصلاح قانون بازنشستگی معلمان مورد تاکید سند تحول بنیادین بوده و است. لذا پیشنهاد استفاده از بازنشستگان که مورد تاکید آموزش و پرورش است، یکی از راهکارهای جبران کمبود معلم در مقطع ابتدایی به جای استفاده از سایر معلمانی چون خرید خدمات، سرباز معلم و... که مطلوب آموزش و پرورش نیست، است.
* در حوزه جذب معلم از طریق دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی چه اقداماتی قرار است صورت پذیرد؟
طرحهایی در حال بررسی هستند. هم قرار است از ظرفیت نخبگان سایر دانشگاهها استفاده کنیم و هم ظرفیت دانشگاه فرهنگیان را توسعه دهیم. میخواهیم از ظرفیت دانش آموختگان سایر دانشگاهها و آزمون کارشناسی ارشد نیز استفاده کنیم.
*به طور کلی باتوجه به زمان بر بودن افزایش ظرفیت دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی و درنتیجه ورود فارغالتحصیلان این دانشگاهها به مدارس، اکنون از چه روشهایی برای جبران کمبود نیروی انسانی مورد نیاز استفاده میکنید؟
همچنان برای کمبود نیروی مورد نیاز روشهای اورژانسی مورد استفاده قرار خواهند گرفت چراکه ناچاریم تا زمان رسیدن به نقطه مطلوب از نیروهای خرید خدمات و
سرباز معلم و... استفاده کنیم.
ما راهی جز ارتقاء زیرساختها و ظرفیت دانشگاه فرهنگیان نداریم.
اما طرح دیگری که برای جبران کمبود معلم در دستور کار داریم استفاده از ظرفیت دانشجویان سال چهارم دانشگاه فرهنگیان است.
حداقل 15 تا 20 هزار نفر از اول مهرماه وارد مدارس خواهند شد.
علاوهبر این برنامه به کارگیری 34 هزار و 800 نفر نیرویی که در آزمون استخدامی اخیر شرکت کردند نیز در دست اقدام است تا از مهرماه وارد کلاسهای درس شوند و ورود 25 هزار
دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان به مدارس را نیز از اول مهرماه خواهیم داشت.
درنظر داشته باشید که حدود 70 هزار نیروی در آستانه بازنشستگی نیز داریم که اگر بتوانیم قانون را به نفع استفاده از آنها تغییر دهیم کمک قابل توجهی به کمبود نیرو میشود.
بخشی از کمبود نیز از طریق تبدیل وضعیت قانون ایثارگری صورت خواهد پذیرفت که حدود
7 تا 8 هزار نفر را شامل خواهد شد.
با این حال بازهم تاکید میکنم که افزایش ظرفیت کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان و ایجاد ضوابط قانونی برای جذب نخبگان سایر دانشگاهها روشهای مطمئنتری برای افزایش نیروی باکیفیت در آموزش و پرورش
است.