kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۷۱۲۹
تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۳

چرا در ماه محرم آرام‌تــر هستیم؟


 
  عضو هیئت علمی ‌دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان گفت: قرار گرفتن افراد در مراسم عزاداری محرم به آنها احساس امنیت داده و باعث تعادل روانشناختی فرد می‌شود؛ ضمن اینکه در فرد احساس قدرتمندی، امید و توان غلبه بر مشکلات می‌کند.
دکتر فاطمه شیرزاد، متخصص روانپزشکی در حوزه سلامت معنوی، عضو هیئت علمی‌دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان و مرکز تحقیقات سلامت معنوی دانشگاه علوم پزشکی ایران در مورد تأثیرات مثبت حضور در مراسم‌ عزاداری ائمه معصومین، خاصه امام حسین(ع) و تأثیرات آن در سلامت روانی افراد و بهبودی امراض روحی و روانی با خبرگزاری فارس گفت‌و‌گویی داشته که به آن می‌پردازیم.
***
* خانم دکتر! در ایام عزاداری امام حسین(ع) قرار داریم. به‌عنوان اولین پرسش توضیح دهید که آیا شرکت در مراسم عزاداری ائمه به‌ویژه ماه محرم تأثیری در سلامت روحی و روانی افراد دارد؟
 در مراسم عزاداری ماه محرم ممکن است در ابتدای امر، فقط‌گریه و بروز هیجانات منفی و غم به‌نظر برسد، اما می‌توان‌ به این موضوع در چند بُعد نگاه کرده و آن را مورد بررسی قرار داد. یکی بُعد هیجانی است؛ در این بُعد قرار گرفتن در اتمسفر و محیطی که مراسم عزاداری است، به افراد یک احساس تعلق نسبت به آن موقعیت معنوی می‌دهد و وابستگی و جزو آن موقعیت قرار گرفتن را برای افراد ایجاد می‌کند که اتفاقاً بر اساس باورهایشان امری متعالی است.
باید این را در نظر بگیریم که معنویتی که در مراسم عزاداری امام حسین(ع) اتفاق می‌افتد در دل باورهای دینی متعالی است. از بُعد هیجانی، قرار گرفتن افراد در این مراسم‌ این احساس را به آنها می‌دهد که متعلق به این موقعیت معنوی هستند و برای آنها احساس امنیت و حمایت به‌وجود می‌آورد و باعث می‌شود در یک وضعیت تعادل روانشناختی قرار گیرند.
همچنین افراد به دلیل اینکه خود را در عزاداری‌ها با مبدأ عالم هستی یعنی خداوند و همان قدرت برتر مرتبط می‌دانند، احساس می‌کنند مورد توجه آن مبدأ هستی قرار گرفته‌اند؛ بنابراین احساس قدرتمندی و توانمند بودن می‌کنند و این باعث ایجاد حس امید و اینکه می‌توانند به مشکلات خود غلبه کنند، می‌شود؛ چرا که یک نیروی معنوی پشت‌سرشان است و به آنها کمک خواهد کرد که این موضوع از بُعد هیجانی است.
اگر به بُعد شناختی موضوع نگاه کنیم، می‌بینیم که در سخنرانی‌هایی که در مراسم عزاداری امام حسین(ع) انجام می‌شود برای مردم درباره روایات مرتبط با این موضوع و اهداف قیام امام حسین(ع) صحبت می‌کنند که بیشتر آنها در واقع درباره فضائل اخلاقی صحبت کرده یا مسائلی در آن مطرح می‌شود که باعث تاب‌آوری بیشتر در افراد خواهد شد.
این موضوع کمک می‌کند تا افراد در سبک زندگی و ارتباطات اجتماعی تعامل لازم را داشته باشند؛ برای همین است که مشاهده می‌کنید در همان زمان و مکان‌های مراسم عزاداری معمولاً رفتارهای آسیب‌زای اجتماعی کمتر می‌شود و افراد احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس می‌کنند.
خیلی از افرادی که در جریان روایات و داستان‌هایی که در جریان حادثه عاشورا اتفاق افتاده است، قرار می‌گیرند یک احساس همزادپنداری پیدا می‌کنند؛ به شکلی که با آن مرجع متعالی و نهایتی که از نظر معنوی برای خود قائل هستند مرتبط شده و این موضوع به آنها احساس امید می‌دهد که در برابر سختی‌ها تاب‌آوری داشته باشند؛ همان‌طور که امام حسین(ع) و یارانشان مقاومت و تاب‌آوری کردند.
این بحث همزاد پنداری و احساس تعلقی که مردم پیدا می‌کنند و اینکه ما مربوط به همین جریان هستیم، می‌تواند این احساس را به آنها بدهد که می‌توانند در برابر مشکلات مقاومت کرده و به سختی‌ها معنا بدهد.
در مواجهه با سختی‌هایی که در زندگی افراد اتفاق می‌افتد، در بسیاری از اوقات افراد دچار استرس می‌شوند و ممکن است در معرض اضطراب قرار گیرند؛ چرا که معنای زندگی خود را گم می‌کنند، اما همزاد پنداری که در جریان قیام امام حسین(ع) اتفاق می‌افتد، باعث می‌شود به سختی‌ها و مرارت‌های افراد معنا داده شود.
بحث نذورات و امور خیریه‌ای که در ایام عزاداری‌ها اتفاق می‌‌افتد نیز باعث ایجاد همبستگی اجتماعی می‌شود و احساس مؤثر و ارزشمند بودن برای افراد ایجاد می‌کند.
ما در مقالات و منابع مختلف مشاهده می‌کنیم، پتانسیل اجتماعی یعنی پتانسیل قرار گرفتن در حمایت اجتماعات هم‌کیشان و حمایت از افرادی که یک اعتقاد و ارزش را دارند، می‌تواند از خیلی از اختلالات روانپزشکی پیشگیری کند و به افراد احساس مورد حمایت بودن و تنها نبودن بدهد.
این موضوع را مشاهده می‌کنیم که با همه مشکلات موجود، با شروع ماه محرم به‌خصوص در دهه اول، آن انسان‌ها بر اساس آن ارزش‌های مشترکی که دارند در کنار هم قرار می‌گیرند و از یکدیگر حمایت می‌کنند. این پتانسیل اجتماعی در مطالعات مختلف در سلامت روان تأثیر زیادی داشته است و به نوعی در زمان‌هایی از واکسینه شدن روانی نیز صحبت می‌‌شود، اما مسلماً اگر بخواهد این موضوع فقط در زمان مراسم‌ عزاداری بماند، ممکن است فقط بعداً بیشتر بُعد هیجانی آن برای افراد پررنگ شود و بُعد شناختی آن کم‌کم در طول مشکلات فراموش شود.
* آیا در موضوع معنویت و توسلی که در مراسم عزاداری محرم و صفر بین افراد وجود دارد، در روند درمان بیماری‌های روحی مانند افسردگی و اضطراب مؤثر است؛ به عبارت بهتر این موضوع چقدر ثابت شده است که در کنار دارودرمانی بیماری‌های روحی و روانی، این روش نیز در درمان مؤثر است؟
همان‌طور که خودتان گفتید در کنار دارو درمانی موثر است؛ یعنی اینکه بدانیم این موضوع فقط به‌عنوان یک درمان صِرف نمی‌تواند اتفاق بیفتد، بلکه حتماً یک درمان تکمیلی در کنار سایر کارهاست که اتفاق می‌افتد، اما امروزه مطالعاتی در این خصوص وجود دارد؛ البته مطالعاتی که در کشورمان با آن پایه دینی خودمان باشد، خیلی زیاد نیست و نمی‌‌توان به آن استناد زیادی کرد؛ چرا که ‌اشکالات متولوژیک و روش‌‌شناسی زیادی دارند، اما در نقاط دیگر دنیا مطالعاتی در این خصوص وجود دارد.
این موضوعی که شما مطرح کردید، در واقع یک مداخله معنوی به‌حساب می‌آید که یکی از آن، همین موضوعی است که واگذاری امور به کسی که قدرت کامل در دست آن قرار دارد و مبدأ هستی است، مورد توجه است؛ چراکه برای افراد ایجاد معنا، امید و اتصال به آن قدرت می‌کند که قدرتی لایتناهی است و همه کار از دستش برمی‌آید.
* با توجه به توضیحات شما، آیا افرادی که دچار بیماری‌های روحی شده‌اند اما به مسائل دینی و اعتقادی پایبندی بیشتری دارند، این اعتقاد و پایبندی به مسائل دینی نقش مؤثری در بهبودی و درمان آنها دارد؟‌
به‌طور کلی اگر بخواهیم بگوییم، در بحث سلامت، استفاده از مکانیزم‌های جبرانی استرس را کم می‌کند و می‌تواند کمک‌کننده باشد؛ حتی در بحث بیماری‌های جسم و تقویت سیستم ایمنی بدن و بهبودی بیماری‌ها نیز مؤثر است. در بحث سلامت روان نیز به این دلیل که در واقع به‌عنوان یک مکانیسم جبرانی و مقابله‌ای می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد قابل توجه بوده و با کاهش استرس‌ها می‌تواند به روند درمان فرد کمک کند.
* آیا این موضوع در تحقیقات علمی‌ دنیا ثابت شده و منابعی در این خصوص داریم؟ برای توضیح بیشتر باید بگویم یکسری از افراد به‌ویژه برخی از روانشناسان معتقد هستند شرکت در مراسم عزاداری افراد را افسرده می‌کند؛ یعنی به موضوع تأثیر مثبت معنویت در زندگی افراد به‌ویژه بیماران روحی معتقد نیستند، در این خصوص بیشتر توضیح دهید؟
‌بله، مستندات علمی در این خصوص داریم؛ البته باید حواسمان باشد معنویت یک مفهوم وابسته به فرهنگ است؛ یعنی از فرهنگ به فرهنگی دیگر متفاوت است. بنده در ابتدای صحبت خود گفتم که در فرهنگ توده مردم کشورمان، مفاهیم مذهب و معنویت مفاهیم بسیار نزدیک به هم هستند و با هم بسیار همپوشانی دارند. البته در فرهنگ‌های دیگر دقیقاًً مدل عزاداری در فرهنگ ما وجود ندارد و آنها این موضوعات و مسائل را در مفهوم و شرایط خودشان مورد توجه قرار می‌دهند.
* با توجه به توضیحات شما می‌توانیم نتیجه بگیریم که در کلیت، این موضوع یعنی تأثیر مسائل معنوی و توسلات مورد تأیید همه صاحبنظران حوزه روان‌پزشکی و روانشناسی است و تنها شکل آن متفاوت است؟
 بله، این موضوع کاملاً درست است.
* با این توضیحات، این نظریه که برخی عنوان می‌کنند شرکت در عزاداری‌ها باعث بروز غم و اندوه
در افراد می‌شود، کاملاً مردود است؟
 بله، چراکه همان افرادی که این موضوع را مطرح می‌کنند، کافی است با کلماتی مانند دین، سلامت، استرس و اختلالات روانی در جست‌وجوگرهای اینترنتی جست‌وجویی کنند و مطالب مربوط به این موضوع را مشاهده کنند.
* موضوع توسل به ائمه و ادای نذورات مختلف به چه میزان در سلامت معنوی افراد مؤثر است؛ به عبارت بهتر یعنی اینکه فردی به امام و معصومی‌خاص متوسل می‌شود، این موضوع را از نظر روانپزشکی چگونه تحلیل می‌کنید؟
این موضوع به باورهای افراد برمی‌گردد؛ برای نمونه ما ائمه معصومین(ع) را در باورهای دینی خود منبع قدرت می‌بینیم و کسانی می‌دانیم که به خداوند نزدیک‌تر از ما هستند؛ چرا که معتقدیم همه کارهای ما به خداوند واگذار شده و این‌طور خود را به آن منابع قدرت وصل می‌کنیم.
وقتی یکسری کارهای جمعی اتفاق می‌افتد، انگار همان بحث همبستگی و حمایت اتفاق افتاده و اینکه همه ما پشت‌سر همدیگر قرار داریم و در باورهای دینی ما نیز این موضوع وجود دارد که خداوند به جمع بیشتر نگاه می‌کند و دعاهای جمعی بهتر از دعاهای فردی مستجاب می‌شود؛ در نتیجه بحث نذورات و کارهای اجتماعی کردن هم بحث تعاملات اجتماعی را به همراه دارد و هم اینکه موضوع متصل شدن به منابع و قدرت هستی در آن وجود دارد.
نکته مهمی ‌که باید به آن توجه کنیم، این است که بعضی اوقات انتقاداتی به برخی مراسم‌ و هیئت مذهبی وارد می‌شود و آن موضوع توجه بیش از حد آنها به ابعاد هیجانی موضوع بوده و کار نکردن بر روی ابعاد شناختی است؛ یعنی برخی هیئت‌های مذهبی به بُعد هیجانی و تحریک هیجانات و احساسات شرکت‌کننده‌های مراسم می‌پردازند؛ به‌طوری که انسان بعضی اوقات احساس می‌کند این مراسم‌ها تبدیل به بروز هیجانات شدید در جوانان می‌شود.
این اغفال بُعد شناختی موضوع بوده و صرفا تحریک هیجانات نه تنها تأثیر مثبت نخواهد گذاشت، بلکه باعث ایجاد استرس در افراد خواهد شد. این سابقه‌ای که در بروز هیجانات در افراد دیده می‌شود و در کنار آن چون به ابعاد شناختی کمتر توجه شده، ممکن است در این شرایط افراد کم‌کم احساس حق کنند؛ یعنی اینکه اعلام کنند «ای امام حسین(ع) من در مراسم تو شرکت کردم؛ بنابراین باید حوائجم برآورده شود» که این ناشی از آن ‌اشکالاتی است که در بُعد شناختی اتفاق می‌افتد.
به عبارتی انگار شرکت‌ در این مراسم تبدیل به نوعی معامله می‌شود؛ یعنی بیان کنیم که «من در این مراسم شرکت کرده و گریه می‌کنم و در ازای آن باید این اتفاقات مثبت برای من بیفتد»؛ در نتیجه اگر به‌طور صحیح به این مطالب پرداخته نشود و به ابعاد شناختی و اینکه هدف از شرکت کردن در این مراسمات چیست توجه نشود، مشکل ایجاد می‌کند؛ اینکه قرار است چطور از منابع معنوی استفاده کنیم بسیار مهم است.
به این نکته مهم باید توجه شود که شرکت‌کننده‌ در این مراسم‌ قرار است ابعاد معنوی‌اش را تقویت کند و باعث افزایش بُعد شخصیتی افراد و افزایش تاب‌آوری فرد شود. اگر به این قضیه توجه نشود، در آن زمان ممکن است در افراد تعارضات معنوی ایجاد شود.
بنابراین نکته‌ای که بسیار مهم است و افراد به‌ویژه سخنرانان در هیئت‌ها باید به آن توجه کنند، توجه به بُعد شناختی و تقویت منابع معنوی است که در این راستا افراد بتوانند به‌عنوان مکانیزم‌های جبرانی عمل کنند.