kayhan.ir

کد خبر: ۱۹۷۱۰۵
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۲:۵۴

اخبار ویژه



لوموند: سفر پمپئو به خاورمیانه شکست کامل برای آمریکا بود
یک نشریه فرانسوی، سفر منطقه‌ای وزیر خارجه آمریکا را فاقد دستاورد حداقلی توصیف کرد.
لوموند درباره سفر پمپئو نوشت: «وزیر امور خارجه آمریکا که برای ترغیب کشورهای عربی به عادی‌سازی روابط با اسرائیل به خاورمیانه سفر کرده بود، در آخرین ایستگاه سفر چند روزه خود از عمان به آمریکا بازگشت. این سفر نتوانست انتظارات آمریکا را برای پیوستن کشورها به رویکرد امارات برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل تامین کند. سه کشور سودان، بحرین و عمان به طور آشکاری از تلاش‌های پمپئو در این‌باره استقبال نکردند.
فقط تعداد بسیار کمی از ناظران معتقدند که این کشورها شاید رویکرد امارات را دنبال کنند. مهم‌تر از همه، سفر اخیر چند روزه پمپئو به خاورمیانه، فشار بسیار زیادی را که دولت ترامپ بر متحدین خود در این منطقه وارد می‌کند، آشکار می‌کند. هدف دولت ترامپ استفاده تبلیغاتی از کسب حداقل یک موفقیت در سیاست خارجی در پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بوده است.»
رامی خوری، تحلیلگر فلسطینی متخصص در امور دیپلماتیک خاورمیانه در بیروت می‌گوید: «برخی از کشورهای عربی آماده هستند تا در این راه‌ گام بردارند، اما آنها نمی‌خواهند در حال حاضر و به سرعت با این شیوه تحقیرآمیز در این راه گام بردارند. آنها نمی‌خواهند خصوصا با این شیوه تحقیرآمیز و تحت فشار وزیر امور خارجه آمریکا که سناریویی را به آنها دیکته می‌کند که بخش اعظم آن توسط بنیامین نتانیاهو نوشته شده است، در این راه وارد شوند.»
پیش از عمان، دولت انتقالی سودان نیز به آقای پمپئو اعلام کرد که در حال حاضر هیچ دستورالعملی برای برداشتن گامی به این بزرگی ندارد و نمی‌تواند درباره عادی‌سازی مناسبات این کشور با اسرائیل تصمیم بگیرد.
لوموند می‌نویسد: «البته، نزدیکی با اسرائیل می‌تواند خروج نام سودان از لیست سیاه تروریست ایالات متحده را تسهیل کند اما خارطوم باید فضای سیاسی و اجتماعی پدید آمده از انقلاب در این کشور را که باعث بیرون راندن عمر البشیر از قدرت در سال 2019 شد و همچنین افکار عمومی خصمانه مردمی را برای چنین رویکردی در مد نظر بگیرد.
بحرین نیز دست رد به سینه پمپئو زد و با اشاره به این‌که توافق با اسرائیل بدون تاسیس یک کشور مستقل فلسطین تحقق نخواهد یافت، اعلام کرد که در چنین شرایطی، آماده عادی‌سازی روابط با اسرائیل نیست.
رامی خوری در خصوص دلایل ناکامی رویکرد دولت دونالد ترامپ در جلب نظر کشورهای منطقه برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل می‌گوید: «این شکست‌ها نشان می‌دهد که افکار عمومی عرب هنوز در محاسبات رهبران خود مهم است.»
طی سفر اخیر پمپئو، نخستین مشکلات در جهت تحقق توافق برای عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و امارات نیز بروز کرد. بنیامین نتانیاهو، در کنار مایک پمپئو این موضوع را انکار کرد که به واشنگتن چراغ سبز داده است تا امارات بتواند هواپیماهای جنگنده و رادارگریز اف-35 را که درخاورمیانه فقط کشورش در اختیار دارد، به دست آورد. ابوظبی نیز با لغو نشست سه‌جانبه سفرای سه کشور آمریکا، اسرائیل و امارات متحده عربی که در سازمان ملل متحد پیش‌بینی شده بود، نارضایتی خود را به این موضوع ابراز کرد.
سفر چهار روزه مایک پمپئو به چهار کشور عربی نتوانست اهداف از پیش تعیین شده آمریکا را محقق کند و این سفر در واقع با ناکامی همراه بود و به نوعی یک شکست در سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ محسوب می‌شود.

جرئت برگرداندن تحریم‌ها را شما به آمریکا و اروپا دادید
نماینده رد صلاحیت‌شده مجلس دهم می‌گوید هر دولتی غیر از دولت روحانی الان مستقر بود وضع همین بود و اگر کسی بگوید من بودم غوغا می‌کردم، دروغ می‌گوید.
علی مطهری به ایرنا گفته است: واقعیت این است که در شرایط بسیار سختی هستیم و در 41 سال گذشته در چنین شرایطی نبودیم. تحریم‌های امروز قابل قیاس با تحریم‌های سال 90 و 91 نیست. هر دولتی باشد وضعیت همین است. هر کسی ادعا کند اگر من بودم غوغا می‌کردم دروغ می‌گوید.
وی افزود: عملکرد دولت به نظر من در مجموع متوسط بوده و نمی‌توان در این شرایط سخت بگوییم ضعیف عمل کرده است. در این شرایط سخت با اقبال بدی که آقای روحانی داشته و حوادث غیرمترقبه مثل سیل، زلزله، پدیده ترامپ و شیوع کرونا اداره کشور بسیار سخت بوده است. همین که دولت توانست سر پا بایستد و کشور به فروپاشی نرسید واقعا هنر بزرگی کرده است. ما باید منصف باشیم. افرادی که انتقاد می‌کنند معمولا در پیدایش این وضعیت نقش داشته‌اند.
وی همچنین گفت: بعد از برجام اگر کشور یکپارچه بود و به دنبال این می‌بودیم که از مواهب آن استفاده کنیم و عده‌ای برای انهدام آن تلاش نمی‌کردند به این وضعیت نمی‌رسیدیم. بعد از امضای برجام برخی در درون حکومت راغب بودند که این توافق اجرا نشود و به هم بخورد. در واقع با اسرائیل و عربستان و ترامپ هم‌نظر و ناخواسته همکار بودند.
علی مطهری همچنین مدعی شد: اکثریت مجلس دهم اصولگرا بودند. اگر بنا باشد وکیل‌الدوله باشند خود آنها بودند. فراکسیون امید با حدود 100 نفر تشکیل شد. اگر آن مجلس اصلاح طلب بود لاریجانی رئیس نمی‌شد. پس اینکه می‌گویند نمایندگان مجلس دهم وکیل‌الدوله بودند درست نیست، اکثر آنها مخالف دولت بودند.
این اظهارات آقای علی مطهری از جهات مختلف سوال‌برانگیز و مردود است. نخست اینکه حامیان دوآتشه برجام باید پاسخ دهند چرا با وعده لغو همه تحریم‌‌ها- در ازای واگذاری امتیازات گسترده هسته‌ای- کشور را به نقطه‌ای رساندند که به ادعای ایشان تحریم‌ها افزون‌تر از قبل برگشت؟ و چرا با سهل‌اندیشی و غرور آمیخته به جهل، سر سوزنی برای بازگشت تعهدات ایران در صورت بازگشت تحریم‌ها یا گرفتن ضمانت از طرف بدعهد غربی، تدبیر نکردند؟ ثانیا رفتار مدیریت برجام‌زده چه نوع انحرافاتی داشت که به آمریکا و اروپا جرئت زیر پا گذاشتن توافق را داد؟ چرا تحریم‌ها در همان دولت اوباما- که رئیس دولت مدعی اعتدال او را بسیار مؤدب می‌نامید- حداکثری شد، تحریم‌های ویزایی برگشت و زیرساخت تحریم‌های حداکثری بنا نهاده شد، بی‌آنکه اعتراض جدی و مؤثر از دولت یا حامیان آنها در مجلس دیده شود؟
سوم؛ «اگر ما سر کار بیاییم، غوغا می‌کنیم»، اتفاقاً وعده ائتلاف مدعی اعتدال و اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس دهم بود که آقای علی مطهری ریزه‌خوار آنهاست. اما او به دلیل همین انفعال و ریزه‌خواری، هرگز نتوانست به سران ائتلاف بگوید حضرات وعده دروغ و بی‌سرانجام به مردم ندهید.
چهارم؛ چرا قبل از برجام و با وجود تحریم‌های فلج کننده، کشور می‌توانست پنج شش برابر وضعیت فعلی نفت بفروشد و درآمدی به مراتب بیشتر داشته باشد. اما اکنون با وجود برجام، عمده مبادلات اقتصادی و مالی قفل شده است؟ وکیل‌الدوله‌های هم‌فراکسیون آقای مطهری که تنها کارشان عکس یادگاری شرم‌آور با خانم موگرینی یا سفرهای تفریحی به اروپا بود، چرا یک بار گریبان اروپا را در این باره نگرفتند؟!
چهارم، وعده دولت و نمایندگان همسو در مجلس نهم و دهم، رونق اقتصادی در حد بی‌نیاز کردن مردم از یارانه بود یا به قول آقای مطهری «سرپا ماندن دولت»؟! جالب این که همان مجلس دهم که اکثریت ائتلافی آن برای چهار پنج سال با آقای روحانی و دولتش همراهی مطلق کرده بودند، ناچار به سؤال از روحانی شده و اعلام کردند از چهار پاسخ وی به 5 سؤال قانع نشدند.
پنجم؛ برجام را منتقدان به هم زدند یا وکیل‌الدوله‌هایی که همراه با دولت، به اجرای توافق به هر قیمت تن دادند و با اظهارات سخیف خود، به آمریکا و اروپا جرأت دادند تا تعهدات خود را زیرپا بگذارند؟
ششم؛ اظهارات آقای مطهری درباره نقش آقای لاریجانی، تحریف علنی واقعیت‌هاست. او بهتر از هر کس می‌داند که اصلاح‌طلبان- امثال کرباسچی- معتقد به یارگیری و سربازگیری از میان طیف مدعی «اصولگرایی معتدل» بودند و در همین مسیر، از امثال لاریجانی و مطهری برای تصویب برجام و هموار کردن مسیر حرکت دولت برجام استفاده کردند. مطهری بهتر از هر کس واقف است که به اسم اصولگرایی و با سهمیه احمدی‌نژاد به مجلس رفت اما در انتخابات مجلس دهم جزء ائتلاف موسوم به امید شد. در وکیل‌الدولگی طیف اکثریت مجلس دهم همین بس که هر بار وزیر بی‌کفایت راه و شهرسازی استیضاح شد، با رأی بیشتری او را که عامل پنج برابر شدن قیمت مسکن بود، ابقا کردند. یا وزیر صمت در معرض استیضاح قرار گرفت اما با پیشدستی رئیس‌جمهور به عنوان گزینه وزارت رفاه به مجلس معرفی شد و اکثریت مجلس هم او را برای وزارت تأیید کرد!

لیلاز: دولت 80 تن طلا و 30 میلیارد دلار را نابود کرد
عضو مرکزیت کارگزاران می‌گوید دولت روحانی اشتباهی نداشته به جز توزیع بی‌حساب و کتاب و از دست رفتن 30 میلیارد دلار به علاوه 80 تن طلا!
سعید لیلاز در روزنامه آرمان نوشت: آقای حسن روحانی به جز اشتباهات بسیار بزرگ و البته نابخشودنی در چند ماه اول تحریم‌ها، مبتنی بر توزیع بی‌حساب و کتاب دلار 4200 تومانی که با ارزپاشی یا طلاپاشی می‌تواند در برابر روند تحریم‌ها مقابله و موج تحریم‌ها را خنثی کند، منجر به از دست رفتن 25 تا 30 میلیارد دلار و حدود 70 تا 80 تن طلا شد، اشتباه قابل توجه دیگری نداشته و مجموع عملکرد دولت نشان می‌دهد که بزرگ‌ترین فشار وارده بر تاریخ ایران تا آنجا که به یاد داریم و در تاریخ خوانده‌ایم، منجر به فروپاشی اقتصاد ایران نشده است. نشانه درستی این ادعای من این است که آمریکایی‌ها وقتی در آذرماه 1396 اعلام کردند که از برجام خارج می‌شوند هیچ‌وقت تصورشان این نبود که جمهوری اسلامی ایران و دولت آقای روحانی بتواند بیش از دو سال در برابر تحریم‌ها نه تنها دوام بیاورد بلکه بحران کرونا و بحران سیل 1398 را هم پشت سر بگذارد. به همین دلیل الان می‌بینید آمریکایی‌ها دچار یک تناقض و بحران بزرگ در درون خودشان شده‌اند.
در مجموع تداوم سیاست «نه جنگ و نه مذاکره» جمهوری اسلامی بر مبنای نیرومندی اقتصاد ایران اتفاق افتاده و مبنای دیگری نداشته و نمی‌توان گفت که خوبی‌های این نیرومندی اقتصاد ایران به عهده اقتصاد ایران است و بدی‌هایش به عهده دولت روحانی است! نه، تمامش، چه خوبی‌ها و چه بدی‌هایش بر عهده دولت روحانی است.
یادداشت عضو شورای مرکزی کارگزاران و اذعان به حداقل 30 میلیارد دلار خسارت و از دست رفتن 80 تن طلا در حالی است که طیف ائتلافی حاکم بر دولت، در سال‌های اولیه وعده سرریز شدن درآمد سالانه حداقل 60 میلیارد دلاری به کشور و بی‌نیاز شدن مردم از پول یارانه را می‌دادند.
لیلاز پس از اوج‌گیری سوء مدیریت دولت صراحتا گفته بود دولت دارای اختیارات فراوانی است و اگر این اختیارات را چوب خشک داشت، بهتر از وضعیت فعلی مدیریت می‌کرد. در این بین باید عنایت داشت که با وجود سوء مدیریت مفرط دولت در بر باد دادن ذخایر کمیاب ارز و طلا، این رهبری بودند که به کمک دولت شتافتند تا دولت بتواند از طریق برداشت از صندوق توسعه ملی و انواع واگذاری‌ها و فروش اوراق و ... (که هر کدام خسارت‌ها و عوارضی را در پی دارد) بخشی از کسری‌های حاصل از قصور و تقصیر خود را جبران کند.