اینجا بهشت خطاکاران است! ورزش در وضعیت خطرناک(نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
وضعیت اخلاقی و رفتاری و حال و هوای حاکم بر ورزش و اماکن ورزشی ما به هیچ وجه رضایتبخش و درشان ورزش و ورزشکاران و ورزش دوستان نیست. این وضعیت، فوتبال و والیبال و... هم نمیشناسد وتقریبا کلیت ورزش ما گرفتار آن شده، تا آنجا که صدای اهالی اصیل آن به اعتراض بلند شده و بسیاری از دلسوزان- و حتی برخی از کسانی که به اشکال گوناگون دستی بر آتش دارند- از مسئولان و مدیران میخواهند در این باره واداده و منفعل رفتار نکنند و به مقابله با این معضل که موجودیت ورزش را تهدید میکند و در صورت تداوم در آینده مشکلات بیشتری ایجاد خواهد کرد، برخیزند.
برای اینکه بدانیم این وضعیت از کی و چگونه بر ورزش و ورزشگاههای ما حاکم شده و ریشهها و خاستگاه آن کجاست و عوامل اصلی کدامند، باید به تحقیقی علمی و همهجانبه و به معنای واقعی جامعهشناسانه و تحلیلی عمیق و موشکافانه دست زد تا معلوم شود اولا این وضعیت یکشبه و ناگهانی به وجود نیامده و سالهاست که به صورت یک جریان خزنده و مستمر به دنبال خراب کردن وضعیت اخلاقی و فرهنگی ورزش است و ثانیا در ایجاد چنین وضعیتی پای خیلیها وسط است که بعضا حالا معترض هستند و نقش ناصح و معلم اخلاق را بازی میکنند!
با انجام چنین تحقیق و تحلیلی معلوم میشود که طی حداقل 25 سال اخیر جریان حاکم بر رسانهها (از نشریات مکتوب گرفته تا تلویزیون و...) چه بوده و اینها عمدتا چه خط و هدفی را دنبال میکردند. خط جنجال و تفرقه و نفرتپراکنی و حرمتشکنی و تیراژآوری و جذب مخاطب با دست زدن به هر ترفند و ابزار و... یا ترویج فرهنگ پهلوانی و کمک کردن به حاکم شدن فضای اخلاقی و تربیتی و...؟ در چنین تحقیقی معلوم میشود رسانه قدرتمند و تاثیرگذاری مثل تلویزیون در این مقطع زمانی چه دماری از روزگار فرهنگ و اخلاق و کسوت و ارزشهای فرهنگی در ورزش درآورده است!!
در این صورت بهتر متوجه خواهیم شد که مسئولان مثلا ورزشی و فرهنگی ما به کدام یک از رسانهها و صاحبان قلم و میکروفون بها و پرو بال میدهند و از آنها به عنوان مشیر و مشاور رسانهای استفاده میکنند و کدام دسته را کنار میزنند. همچنین مشخص میشود در ایجاد چنین وضعیت اسفبار و نگرانکنندهای، کسانی که حداقل طی 25،20 سال اخیر در این ورزش ردای مسئولیت پوشیدهاند، چقدر به مسئولیتهای فرهنگی و اخلاقی خود عمل کرده و چقدر به دنبال مشغولیتهای شخصی و باندی بودهاند و «نتیجهگرایی» و مدالآوری و کمیتمحوری را سرلوحه کار خود قرار داده و برای رسیدن به نتیجه و مدال و... چشم بر هنجارشکنیها و بداخلاقیها و انحرافات رفتاری فاحش در ورزش بستهاند و مروج فرهنگ «بازیکن سالاری» و « دلال محوری» شدهاند و عملا نقش مالهکش یا بوقچی را برای بعضی از بازیکنان یا حتی تیمهای باشگاهی بازی کردهاند.
با چنین تحقیق و تحلیلی- که البته بعید است انجام گیرد- روشن میشود بعضی از کسانی که این روزها به وضعیت موجود اعتراض دارند یا بعضی از مسئولانی که از آنها انتظار میرود با چنین اوضاعی مقابله کنند، خودشان در حاکم شدن این شرایط ناخوشایند، چقدر مؤثر بوده و نقشآفرینی کردهاند. اینان به عنوان مسئول هرگز نقش بایسته و قاطعانه و قانونی خود را در قبال ناهنجاریها و حرمت شکنیها و حرمتشکنان و دلالی افسارگسیخته و اخلالگر بازی نکرده و مقابل خطاکاران و حرمتشکنان و منحرفان و بداخلاقها و... جز برخوردهای ظاهری و آبکی و حتی فریبکارانه، عملا طریقه مماشات و آسانگیری و حتی تشویق! در پیش گرفتهاند.
مثال در این باره فراوان است که قبلا به خیلی از آنها صریحا پرداختهایم و در آینده اگر لازم شد باز بدون تعارف خواهیم پرداخت. در این نوشته میخواهیم از سرانجام وظیفه و به سهم خود تاکید کنیم که باید به این وضعیت اخلاقی و رفتارهای توهینآمیز و شعارها وگفتارهای رکیک و زشت رایج شده در ورزشگاهها و اماکن ورزشی پایان داد تا فضا و حال وهوای حاکم هرچه بیشتر به پاکی و سلامتی و صحت نزدیک شود.
البته پیداست که در محیطها و ورزشگاهها و سالنهای ورزشی، آنجا که رقابت به اوج میرسد، فضا ملتهب میشود و هیجان و شور و تعصب وجود بسیاری از حاضران- از ورزشکار گرفته تا تماشاگر و...- را به تسخیر خود درمیآورد. وقوع بعضی از صحنههای ناخوشایند و رقم خوردن حرکات عصبی و خارج از نزاکت و غیراخلاقی و سر دادن شعارهای توهینآمیز تا حد زیادی اجتنابناپذیر است. اینگونه رفتارها و شعارها در همه جای دنیا و در بالاترین سطوح رقابتها و حرفهایترین و استانداردترین لیگها و... گهگاه دیده و شنیده میشود اما حرف این است که چنین وضعیتی نباید به صورت یک رویه و عادت درآید.
این وضعیت خطرناک است و امروز ورزش ما در خیلی جاها و ورزشگاهها و مسابقات به شدت درگیر آن شده است. هر هفته میشنویم که در ورزشگاه علیه فلان ورزشکار- و حتی خانواده و نوامیس او- و بهمان تیم بدترین اهانتها و زشتترین فحاشیها شده است. تاکید میکنیم حاکم شدن و به صورت عادت درآمدن چنین وضعیتی خطرناک است و مسئولان امر به کمک افراد و ارگانهایی که میتوانند در این باره کاری انجام دهند، باید جانانه و متعهدانه به وظیفه خود عمل کنند.
به دنبال ناکامی تیم نوجوانان در رقابتهای آسیایی، آقای وزیر ورزش مسئولان فوتبال را فراخواند و از آنان توضیح خواست. امیدواریم توضیحات آقایان، علمی و قانعکننده بوده و مهمل و برای مالهکشی نبوده باشد. نظارت کردن، توضیح خواستن و پاسخگو بودن باید در ورزش ما بیشتر مورد توجه قرار گیرد، آن هم نه فقط جایی که « نتیجه» و برد و باخت مطرح است بلکه در مورد همه موضوعات، خاصه آنجا که وضعیت اخلاقی و فرهنگی در ورزش به خطر افتاده و محیط ورزشگاهها به خاطر رفتارهای هنجارشکنانه، غیرقابل تحمل و تهوعآور شده است. ثابت شده که حتی بسیاری از ناکامیها در ورزش ریشه در فرهنگ و اخلاق حاکم بر آن دارد...